جلسه امروز شورای روابط بین الملل یکی از بهترین و کارشناسی ترین جلسات بود که مهمان آن دکتر عادلی سفیر سابق ایران در انگلستان، اقتصادان و رئیس سابق بانک مرکزی بود که خاصیت دوگانه ایشان و معلومات اقتصادی و سابقه دیپلماتیک از ایشان چهره ای منحصر به فرد ساخته است و عمق نگاه و دید ایشان برای صاحب نظران اقتصادی و دیپلماسی قابل احترام می باشد.
موضوع محوری جلسه، آینده اتحادیه اروپا با توجه به انتخابات فرانسه، بحران یونان، پرتقال و اسپانیا، آشنایی با وضعیت فرانسه و ایتالیا، روابط و خواسته های آمریکا از اتحادیه اروپا و نقش تحولات اتحادیه در آینده روابط سیاسی با ایران بود و مباحث عمیق و کارشناسی توسط آقایان عادلی، واعظی و انصاری مطرح که برای بنده بسیار قابل استفاده بود و امکان بیان مطالب را در این نوشتار خلاصه ندارم.
ایشان با اشاره به میزان بدهی و کسر بودجه این کشورها که پرتقال 78 میلیارد دلار، ایتالیا 300 میلیارد یورو و فرانسه معادل 83 درصد GDP شرایط اتحادیه اروپا را وخیم توصیف نمود ولی اعتقاد دارد با وجود همه مشکلات اتحادیه اروپا با تمام قوا از یورو دفاع می کنند و با وجود صف بندی های جدید در اتحادیه اروپا و پیوستن کشورهایی یونان، پرتقال، اسپانیا و ایرلند به فرانسه و فشار جهت تغییر برنامه ریاضت اقتصادی، نهایتا با انتشار اوراق قرضه اروپایی موافقت نمی گردد و احتمالا بانک مرکزی اروپا اقدام به دادن وام به بانکهای اروپایی می نماید و بحران اروپا تا سال 2014 ادامه خواهد یافت و اتحادیه اروپا اقتدار سابق را نخواهد داشت ولی تلاش می کند در دوران سخت بحران نسبت به اصلاح ساختار اقتصادی خود اقدام نماید و نشانه هایی از موفقیت برنامه ریاضت اقتصادی پدیدار شده است. برای مثال پرتقال کسر بودجه خود را از 9 درصد به 5.4 درصد رسانده است.
اگرچه طی سال های اخیر سطح روابط ایران با اتحادیه اروپا و وزن اروپا در مبادلات تجاری با ایران به 6 درصد کاهش یافته است ولی دوطرف به یکدیگر نیازمند هستند. ما نمی توانیم اروپا را با GDP معادل 15.800 میلیارد دلار فراموش کنیم و به تکنولوژی و دانش اروپا نیاز داریم. از طرف دیگر اروپا نقش تعدیل کننده روابط با سایر قاره ها را بازی می کند. همچنین اروپا بازار مناسبی برای صادرات نفت و محصولات غیر نفتی ایران می باشد.
اگر در این شرایط بتوانیم در سیاسی خارجی خود تعدیل ایجاد کنیم می توانیم از ظرفیت های اروپا چهت حل مسئله هسته ای استفاده کنیم و روابط اقتصادی خود را با اروپا توسعه دهیم. لذا صروری است که کار با اتحادیه اروپا را مورد تجدید نظر قرار داده و یک بسته پیشنهادی توسعه روابط با اروپا را تهیه و ارائه نماییم.
اینکه بسیاری معتقدند آمریکا به دنبال برهم زدن اتحادیه اروپا می باشد، مورد تایید همه کارشناسان نمی باشد و دوستان اعتقاد دارند که تنها کشور ناراضی انگلستان می باشد و حضور انگلیس در اتحادیه اروپا به منظور تضعیف آن از درون می باشد و انگلیس برای بی خاصیت نمودن اتحادیه اروپا موافق بزرگ شدن آن می باشد تا از درون متلاشی شود. اصولا کشورهای آنگلوساکسون موافق قدرت گرفتن اتحادیه اروپا نیستند.
برعکس ایرانی ها که عاشق فروپاشی اتحادیه اروپا هستند و فکر می کنند که با تک تک کشورهای اروپایی امکان مذاکره وجود دارد، آمریکا نگران قدرت اتحادیه اروپا نیست و خواستار انسجام بیشتر اروپا می باشد و حتی یونان را به ماندن در اتحادیه تشویق می نماید. در واقع تفکر آمریکایی معتقد به تقویت رقیب برای تقویت جایگاه خود می باشد.
اروپایی ها در اجلاس بغداد یک پیام به ایران دادند و آن پیام شبیه حرف پوشکا فیشر آلمانی می باشد که می گوید نقش اتحادیه اروپا گذاشتن دست ایران در دست آمریکا می باشد و نقش آمریکا در 1+5 ، یک است و پنج کشور دیگر هیچ کاره هستند. در بلندمدت روس ها و چینی ها در برخورد با دیپلمات های ایرانی و موضع گیری ما مبنی بر همکاری نزدیکتر بیان می نمایند که شما دنبال رقابت استراتژیک با ما نباشید، با ما رفاقت استراتژیک هم نکنید.
پس از جلسه دو مقاله در روزنامه دنیای اقتصاد و شرق توجهم را جلب کرد، جناب آقای دکتر نوبخت در روزنامه شرق با اشاره به درآمد 24.500 میلیارد تومانی دولت از حذف یارانه حامل های انرژی، توزیع 50.600 میلیارد تومان بین مردم را خلاف سیاست های هدفمند سازی دانسته و پرداخت این مبلغ را از سایر منابع نظیر بودجه عمومی، فروش نفت خام، منابع بانک مرکزی و ... خلاف قانون فوق دانسته است که خواندن این مقاله را به دوستان توصیه می کنم.
از طرف دیگر آقای دانش جعفری یک مقاله در دنیای اقتصاد منتشر نموده است . با اشاره به مشکلات اجرای قانون هدفمندی برای تامین مالی بنگاه های تولیدی اعلام نموده است با گران شدن نهاده های تولید و افزایش قیمت و کاهش تولید، نیاز مالی بنگاه های تولیدی افزایش پیدا کرده است و میزان خلق اعتبار توسط سیستم بانکی در ایران به 37 درصد GDP رسیده است، در حالی که قبلا 50 درصد بوده است. در سایر کشورها این رقم گاها به بیش از 100 درصد GDP میرسد. بطور مثال کره جنوبی 110 درصد، امارات 66 درصد، چین 132 درصد و هند 64 درصد.
لذا توان سیستم بانکی کشور برای تامین مالی بنگاه های مناسب نمی باشد و از طرف دیگر امکان تامین مالی بخش خصوصی از خارج کشور نیز وجود ندارد؛ در حالی که بخش خصوصی ترکیه 127 میلیارد دلار، چین 72 میلیارد دلار، هند 102 میلیارد دلار و مالزی 30 میلیارد دلار از خارج کشور استقراض نموده اند و ایران کمتر از یک میلیارد دلار از این امکان استفاده نموده است.
موضوع جالب دیگر روزنامه شرق، مصاحبه مفصل با علیزاده طباطبایی وکیل خانواده هاشمی و مهدی هاشمی می باشد که صراحتا اعلام نموده است مهدی در معرض اتهام نیست و اصرار دارد که به ایران بازگردد تا به فضاسازی رسانه ای که علیه او ایجاد شده است پایان دهد.
این مصاحبه باعث خشم تندروها شده است و سایت جهان نیوز همین امشب هیاهو و جنجال درباره این مصاحبه را شروع کرده است. به دوستان سفارش می کنم در تعطیلات این مصاحبه را مطالعه کنند.
موضوع جالب دیگر این روزها شایعات مربوط به انتخاب معاونت وزیر و ریاست سازمان ایمیدرو می باشد. امروز با یکی از دوستان در مورد گزینه ای که مطرح شده است صحبت می کردم. از ایشان نظر خواست که وی گفت منورت همان شخصی است که در جلسه با مدیران به آقای هاشمی رفسنجانی و مجمع تشخیص مصلحت فحاشی و توهین نموده است. چون ماجرا را نمی دانستم در مورد آن پرسش نمودم. وی پاسخ داد که این شخص پس از بازنشستگی از یکی از ارگان های نظامی با توصیه بعضی مسئولان رده بالای کشور به مدیریت یکی از شرکت های بازرگانی ایمیدرو منصوب شد و به علت عدم آشنایی با قوانین و مقررات دستوراتی صادر نمود که انجام آن برای مدیران مقدور نبود، لذا در یک جلسه مدیران این موضوع را با ایشان در میان گذاشته و خواستار دریافت مجوز از مجمع شده اند که ایشان شروع به فحاشی به مجمع تشخیص مصلحت نظام و شخص آقای هاشمی رفسنجانی می نماید که چرا باید مجمع در مورد فعالیت های شرکت ایمیدرو دخالت نماید. مدیران که متحیر و گیج مانده بودند، توضیح می دهند که منظور از مجمع، یکی از ارکان شرکت می باشد و نه مجمع تشخیص مصلحت نظام. لذا وی بین دوستان به مدیر مجمعی معروف شده استو متاسفانه از این دست مدیران که الفبای مدیریت را نمی دانند و نسبت به سازمان و وظائف آن شناخت ندارند در بدنه مدیریتی کشور فراوان وجود دارند. آن وقت انتظار داریم که بهرهوری اقتصاد کشور سالانه 2.5 درصد از رشد 8 درصد اقتصاد سالانه کشور را تامین نماید که تقریبا جزو محالات می باشد.
امروز ساعت حدود 2 عازم وزارت ارشاد شدم و چند وظیفه را انجام دادم. اولا از وزیر محترم ارشاد جهت حضور در جلسه صبحانه با مسئولین دعوت بعمل آوردم تا در یک جلسه کارشناسی بتوانیم بحث اقتصاد هنر و اقتصاد فرهنگ و مشکلات صنف نشر و چاپ و صدور آثار هنری را بررسی کنیم که ایشان قول مساعد داد. ثانیا بعض دوستان سفارشی برای تسریع در صدور مجوز انتشار کتاب و کانون تبلیغات را داشتند که دستورات لازم را صادر فرمودند.
ساعت 4 کنسول بازرگانی سفارت چین را دراتاق تهران ملاقات نمودم و با یکدیگر نقشه راه توسعه روابط با چین خصوصا صادرات و واردات کالا و مشکلات سیستم بانکی را مورد بحث قرار داده و راه حل هایی جهت پیگیری در نظر گرفتیم که ایشان قول داد توافقات صورت گرفته را با طرف های چینی پیگیری نماید. ایشان فردا عازم چین می باشد تا هفته آینده در اجلاس شانگهای حضور یابد.