توسعه صنایع تکمیلی و مبارزه با خام فروشی در بخش محصولات پتروشیمی سال ها مورد تاکید قرار گرفته است. بخشی که در صورت خلق و تولید محصولات جدید علاوه بر تکمیل زنجیره ارزش، ارزآوری بیشتری نسبت به فروش مواد اولیه و محصولات خام پتروشیمی دارد. فروش صادراتی محصولات پتروشیمی به دلیل جذابیت کسب سود ارزی، دلیلی بر رشد اندک صنایع تکمیلی شده است اما این روزها موانعی بر سر راه صادرات محصولات پتروشیمی اعم از مالیات و قیمت خوراک پدید آمده که منجر به تعارض منافع دراین بین شده است. در ادامه برای یافتن چند و چون این موضوع، گفتگویی با دکتر سعید ترکمان رئیس هیات مدیره انجمن ملی صنایع پلیمر ایران و عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران انجام دادیم که می خوانید.
گفتگو:
مریم میخانک بابایی
·
معمولا مدیران صنایع پایین دست
بویژه در حوزه صنایع تکمیلی پتروشیمی ها معتقدند تعارض منافع در صنعت پتروشیمی
مانع توسعه صنایع پایین دست شده است. شما که به عنوان مدیر و نماینده جمعی از
تولیدکنندگان صنایع تکمیلی و پلیمر هستید چه دیدگاهی در این زمینه دارید؟
همواره طی
این سال ها وقتی نام صنعت پتروشیمی را می شنویم نمی دانیم منظور سیاستگذار و یا مسئولین
نفت، پتروشیمی بالادست است یا پایین دست. این دیدگاه متاسفانه به غلط بوده و همین
نام پتروشیمی که کدام طیف از محصولات را در بر می گیرد معلوم نیست و آمار مجزایی هم
ارائه نمی شود که این خود موجب عدم شفافیت و عدم پاسخگویی در موضوعات مختلف شده
است. در واقع صنایع تکمیلی نیز در زمره مجموع آمار پتروشیمی ها به حساب می آید. می
خواهم گفتگورا به سمتی ببرم که بیاییم در مورد موضوع پایین دست پتروشیمی که کشور
با آن سروکار دارد و مربوط به حوزه پلیمرهاست صحبت کنیم.
همانطور که
می دانیم هر ساله اعداد مختلفی از سوی پتروشیمی ها اعلام می شود. مثلا تولید 90
میلیون تنی را جشن می گیرند اما در جایی آمار فروش 45 میلیون تنی را اعلام می کنند
و وقتی در مورد مابقی 90 میلیون تولید می پرسیم می گویند آن اعداد مربوط به تولید بین
مجتمعی است. بنابراین وقتی اعداد مختلف است ما ترجیح می دهیم فقط در زمینه پلیمرها
و پتروشیمی هایی که پلیمر تولید می کنند ودر صنایع تکمیلی کاربرد دارند صحبت کنیم
که میزان آن نزدیک به 9 میلیون تن است.
·
این رقم تولید 9 میلیون تن محصول،
مربوط به چه تعداد از شرکت های پتروشیمی است؟
رقم 9
میلیون تن از70 شرکت پتروشیمی است و بیش از نصف یا دو سوم آن ها در حوزه پلیمرها
محصول تولید می کنند. اما متاسفانه تعارض منافع از آن لحظه ای شروع می شود که این
تعداد از پتروشیمی ها از 9 میلیون تن محصول تنها ¾ آن را در بورس کالا و صنایع تکمیلی عرضه می کنند
و حدود 4.5 تا 5 میلیون تن آن را صادر می کنند. از سوی دیگراین میزان 4.5 تا 5
میلیون تنی که صادر می کنند طبق آمار رسمی گمرک در سال 1399 فقط 1.9 میلیارد دلار آن عایدی برای کشور داشته است. چون
پلیمرکالایی تحریمی است و فروش کالای تحریمی موضوعات خود را دارد در حالیکه اگر در
صنایع تکمیلی وارد شود بیش از این میزان ارزآوری خواهد داشت.
حال
ببینید وقتی اعداد را با هم مقایسه می کینم به نقاط جالبی دست پیدا می کنیم. در
صنایع پایین دست و یا تکمیلی، پلیمری ها با این 3.4 میلیون تنی که از بورس کالا
خریداری کردند توانستند هم تمام نیازهای کشور را پاسخ دهند وهم موفق شدند حدود 2.5
میلیارد دلار محصول را از راه صادرات به عنوان صنایع تکمیلی تولید و به فروش
برسانند.
موضوع
قابل بحث این است که اگر مواد اولیه بیشتری در اختیار صنایع پایین دست قرار گیرد و
یا این بخش توسعه یابد ارزآوری بیشتری عاید کشور خواهد شد در حالیکه به دلیل همان
تعارض منافع مانعی برای قابل دسترس بودن مواد اولیه به صنایع پایین دست است و
بیشتر محصولات توسط پتروشیمی ها صادر می شود. پتروشیمی ها با علاقمندی که به
صادرات محصولات خود و بعضا بازارسازی دارند توانستند بیشتر در این عرصه فعال
باشند. آن ها معتقدند که یک بنگاه اقتصادی هستند و مواد اولیه را بر اساس گریدهایی
که کمتر مصرف می شود در داخل توزیع می کنند حتی در این برهه توانستند کنترل
نهادهای نظارتی را هم تیک بزنند؛ مثلا با تعهد
کف عرضه هفته ای 80 هزار تن را عرضه می کنند و کالایی عرضه می کنند که مشتری داخلی
ندارد. در واقع تعهد فروش داخل خود را انجام می دهند اما با استفاده از این قاعده
محصول خود را هم صادر می کنند.
·
با توجه به مقرراتی که در حوزه ممنوعیت
خام فروشی و توسعه صنایع تکمیلی مطرح شده آیا تغییرات محسوسی در این عرصه حاصل شده
است؟
در حال
حاضر خوشبختانه نگاه اشتعال زایی بیشتر شده است. در واقع نگاه های جزیره ای کمتر
شده است و شاید هم محدودیت های بسیار برای حاکمیت باعث شده تا سیاستگذاران ترجیح
دهند به سراغ تولید محصولاتی بروند که اشتغالزا و یا غیرقابل تحریم باشند؛ زیرا
همانطور که می دانید محصولات صنایع تکمیلی غیر قابل تحریم هستند و در حقیقت موتور
و پیشران بسیاری از صنایع کشورند. به عنوان مثال در حوزه ساختمان سازی به پلیمرها
نیاز دارند؛ در صنایع بسته بندی، در صنایع پزشکی که همین ماسک هایی که برای
پیشگیری از ابتلا به کرونا استفاده می شود از تولیدات این صنایع به شمار می رود.
·
این تعارض منافع مانعی بر توسعه
صنایع تکمیلی چه بوده است. در این مورد بیشتر توضیح دهید.
وقتی پتروشیمی
ها اعداد کلی مانند 90 میلیون تنی تولید و یا میزان ارزآوری را اعلام می کنند این
آماردر واقع کل صنعت را دربرمی گیرد درحالیکه توضیح نمی دهند چه میزان از ارزآوری
مربوط به صنایع بالادست و چه میزان مربوط به پایین دست بوده است. آن ها بیشتر در
صنایع بالادست پتروشیمی سرمایه گذاری کردند به دلیل منافعی که بیشتر کسب می شود.
حال با تشویق ها وتاکیداتی که این روزها برای توسعه صنایع تکمیلی می شود این شرکت
های پتروشیمی متوجه شدند باید نگاه خود را به توسعه صنایع پایین دست و تکمیلی
بیشتر کنند درحالیکه ما متولیان صنایع پایین دست، بیش از 10 سال است که تلاش کردیم
به نقطه ای برسیم تا از صادرات خام فروشی جلوگیری کنیم. از سوی دیگر با توجه به
اینکه این روزها صحبت از تمرکز بیشتر بر روی توسعه صنایع تکمیلی است و تغییر
رویکرد در این بخش است، پتروشیمی ها به تکاپو افتاده اند تا مظلومانه حقوق خود را
مطالبه کنند و تعارض منافع در اینجا خود را در صنعت پتروشیمی نشان می دهد؛ از گران
شدن نرخ خوراک تا دیگر موضوعاتی که برای آنان پدید آمده است و آن ها نسبت به این
موضوع گلایه دارند.
در حقیقت پتروشیمی
ها مثلا با یک کارساده متانول سازی و داشتن خوراک ارزان سود خوبی کسب کرده اند و
حاکمیت که میزان خوراک را بالا برد این تعارض منافع برای آن ها پدید آمد؛ که البته
مجلس نسبت به قیمت خوراک برای سال 1401 عقب نشینی کرد.
پتروشیمی
ها متانول را تقریبا 340 دلار در هر تن می فروشند درحالیکه به پلیمرهای پایین دستی
و با قیمت تقریبا 1500 دلار به طور میانگین فروخته می شود که اگر این میزان تفاوت به
صنایع تکمیلی وارد شود باعث ایجاد یک میلیون اشتغال مازاد خواهد شد.
پتروشیمی
ها وزنه ای از اقتصاد هستند و قدرت دارند البته هر جا پول باشد قدرت هم بیشتر می
شود. ما در صنایع پایین دست پلیمری 8 هزار واحد صنعتی داریم و با این تعداد، اشتغال
کشور را به دوش می کشیم. بیشتر این واحد های تولیدی کوچک و غیرمتمرکزهستند اما نقش
اساسی در تولید و ارزش افزوده برای کشور دارند. اگر اقتصاد تصمیم به تغییر جدی
دارد باید نگاه ویژه به جلوگیری از خام فروشی داشته باشد. البته تاکید رهبری در
ابتدای سال 1400 به جلوگیری از خام فروشی از یک سو و تاکید رئیس جمهور به جلوگیری
از خام فروشی حتی در روز ملی صادرات نیز کاملا قابل بررسی و تامل است که می تواند
در پیشبرد و توسعه صنعت تکمیلی موثر باشد.
همچنین
قابل ذکر است که تعارض منافع بیشتر در بین برخی مدیران و شرکت ها نمود بیشتری دارد.
برخی از پتروشیمی ها به دلیل منافعی که به دیگرحوزه های اقتصادی می رسانند مجبور
به تغییر رویکرد هستند. توضیح بیشتر اینکه مثلا وزارت آموزش و پرورش قسمتی از سهام
یک پتروشیمی را در اختیار دارد و یا وزارت رفاه مالکیت فلان پتروشیمی را دارد که
از آنها انتظار سودآوری بیشتر است. در واقع به دلیل کسب سود ناچار به رسیدن منافع
در کوتاه مدت از طریق انتخاب راه های سهل تری هستند. درحالیکه پتروشیمی ها می
توانستند جایگاه ویژه ای در تولید ثروت کشور داشته باشند اما تا زمانی که منافع آن
ها در حلقه های بالاتر گیر کرده است و به این سبب نتوانستند در حوزه ای وارد شوند تا
محصول جدید و ویژه ای تولید کنند که نیاز کشور است. مثلا پتروشیمی تندگویان که پت
تولید می کند در حال حاضر با رقابت 30 تا 40 درصدی و با سود بالا محصولات خود را می
فروشد اما به فکر توسعه فاز دوم خود نیست درحالیکه با توسعه آن فاز می تواند علاوه
بر کسب سود بیشتر به کمک صنایع تکمیلی بیاید. اما متاسفانه انجام نمی دهند با
وجودی که ما در حوزه پت با 20 درصد کمبود هم مواجه هستیم. شرکت هایی مانند
تندگویان که از هلدینگ ها هستند می توانند به صنعت پایین دست کمک کنند. این شرکت
ها با فروش کالاهای پایه، بدون دغدغه سود خوبی را به دست می آورند و تمایلی به
توسعه و کمک به رشد صنایع تکمیلی و حفظ زنجیره ارزش از خود نشان نمی دهند درحالیکه
صنایع تکمیلی موضوع اشتغالزایی و ارزآوری بیشتری را برای کشور هدف قرار می دهد و
با توجه به مزیت غیرتحریمی که دارند می توانند تولید پایداری را هم رقم بزنند.
#همایش_اوپکس #شفافیت #تنظیم_گری #opex15 #رگولاتوری_اوپکس #تعارض_منافع