پایان فصل جنگ در سایه؛ بازار نفت نگران تنگه هرمز است

پایان فصل جنگ در سایه؛ بازار نفت نگران تنگه هرمز است
 

فاطمه لطفی

بزرگ‌ترین حمله پهپادی تاریخ در 25 فروردین 1403 به‌وقوع پیوست؛ در این حمله که نیمه‌شب شنبه با نام «وعده صادق» و به تلافی حمله اسرائیل به مجتمع دیپلماتیک ایران در سوریه، به وقوع پیوست 170 پهپاد، 30 موشک کروز و 120 موشک بالستیک به سمت اسرائیل پرتاب شد. این عملیات در تاریخ حمله‌های خارجی به اسرائیل دومین حمله بود، پیشتر در سال 1991 عراق حملات موشکی به اسرائیل داشت. در این مقاله قصد ما بررسی ابعاد سیاسی این تنش بین دو کشور نیست، بلکه می‌خواهیم بررسی کنیم که اگر تنش بین رژیم صهیونیستی و جمهوری اسلامی ایران، این دو را در یک جنگ همه‌جانبه قرار دهد، یا حتی تنش‌های بین این دو بدون رخ‌داد جنگی گسترده، مدام افزایش یابد، بازارهای انرژی دنیا چه واکنشی ممکن است نشان دهند. آیا قیمت نفت و اهمیت استراتژیک خاورمیانه برای غرب می‌تواند مانع گسترده‌شدن این تنش‌ها شود؟ . بی‌شک این حمله بار دیگر تنش‌ها را در خاورمیانه مملو از نفت تشدید کرد و این تهدید را پیش‌روی همه به نمایش گذاشت که در صورت تشدید مناقشه و مختل شدن عرضه جهانی، قیمت سوخت بالا خواهد رفت. قیمت نفت پس از این حمله به‌حدی افزایش یافت که از ماه اکتبر سال گذشته تاکنون مشاهده نشده بود، اما در روز دوشنبه دوباره قیمت‌ها کاهشی شد. قیمت نفت برنت، معیار جهانی قیمت نفت، 0.9 درصد کاهش یافت. معاملات آتی وست تگزاس اینترمدیت، معیار ایالات متحده، هم 0.8 درصد کاهش یافت.

دو مقام اسرائیلی به سی‌ان‌ان گفته بودند که اعضای کابینه جنگی اسرائیل درگیر بحث‌های داغی درباره ماهیت واکنش این رژیم در مقابل حمله ایران بوده‌اند و هر دو گزینه نظامی و دیپلماتیک در نظر گرفته بودند. از سویی آژانس بین‌المللی انرژی مستقر در پاریس در یادداشتی اعلام کرد که تعمیق درگیری «خطر افزایش نوسانات در بازارهای نفت را افزایش می‌دهد و اهمیت امنیت نفت منطقه را به رخ همه می‌کشد».

بازهم پای تنگه هرمز در میان است

حمله ایران این احتمال را افزایش داد که درگیری جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی می‌تواند کشتیرانی را از طریق تنگه هرمز مختل کند؛ این تنگه آبراهی باریک است که بیش از یک چهارم تجارت جهانی دریایی نفت، از جمله نفت‌خام و فرآورده‌های نفتی مانند بنزین، هر روز از طریق آن در جریان است. سیمون تاگلیاپیترا، کارشناس ارشد اندیشکده بروگل مستقر در بروکسل، در مصاحبه‌ای با سی‌ان‌ان می‌گوید: اگر درگیری در منطقه بیشتر شود، ایران با استفاده از پهپاد، موشک یا زیردریایی توانایی حمله به نفت‌کش‌های عبوری از تنگه را دارد. او افزود که بدترین سناریو همان محاصره کامل تنگه توسط تهران است، اگرچه در حال حاضر احتمال هر یک از این گزینه‌ها کم است.

ریچارد برنز، یکی از بنیانگذاران و تحلیلگر شرکت داده انرژی اسپکتس، نیز معتقد است «این تنگه مهم‌ترین نقطه و عامل توقف در بازار جهانی نفت است. هر گونه اختلال قابل توجهی تاثیر زیادی بر عرضه جهانی نفت و در نتیجه قیمت نفت خواهد داشت». ایران یک تولید کننده بزرگ و عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت است اما به دلیل تحریم‌های بین‌المللی طولانی مدت، بیشتر نفت خود را به چین صادر می‌کند. با این حال، به گفته برنز، کاهش صادرات نفت ایران تأثیر «عظیمی» بر بازار جهانی خواهد داشت، زیرا چین مجبور خواهد شد برای دریافت نفت از جاهای دیگر با سایر کشورها رقابت کند. برنز می‌گوید: ایران روزانه 1.5 میلیون بشکه نفت خام صادر می‌کند که معادل 1.5 درصد از عرضه جهانی نفت است. داده‌های آژانس بین‌المللی انرژی نشان می‌دهد که این کشور در ماه مارس در مجموع 3.25 میلیون بشکه در روز نفت خام تولید کرده است. اختلال یا انسداد عبور نفت‌کش‌ها از تنگه هرمز می‌تواند بازی را در خاورمیانه تغییر دهد. این تنگه مسیر اصلی یا تنها مسیر صادرکنندگان نفت خاورمیانه از جمله عربستان سعودی، کویت و امارات متحده عربی اعضای اوپک است.

با این حال، کارشناسان بر این باورند که کاهش تنش به جای تشدید بیشتر تنش همان‌چیزی‌ست که متحدان اسرائیل خواستار آن هستند و این رژیم را تشویق به خویشتنداری می‌کنند. این در صورتی است که نمی‌توان این مسئله را هم از نظر دور داشت که احتمال دارد ایالات متحده، مهم‌ترین متحد اسرائیل، با افزایش تحریم‌های ایران و مسدودکردن راه‌های صادرات نفت ایران، با ایران مقابله به مثل کند. به یاد داریم که وقتی تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 بازارهای انرژی در سراسر جهان را به تکاپو انداخت، واشنگتن اجرای تحریم‌های نفتی ایران را کاهش داد تا عرضه و قیمت جهانی سوخت را ثابت نگه دارد. حالا تحلیلگران بازارهای انرژی بر این باورند که اعمال تحریم‌های بیشتر در زمانی نامناسب فشار صعودی بر قیمت‌های جهانی به وجود خواهد آورد. و البته ایالات متحده مشکل دیگری هم دارد. تنها چند ماه به انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده باقی مانده، انتخاباتی که در آن عملکرد جو بایدن، رئیس‌جمهور این کشور، در مورد قیمت بنزین و تورم به طور کلی، به دقت زیر ذره‌بین رای‌دهندگان آمریکایی خواهد بود.

فشارهای بین‌المللی عامل بازدارنده دو طرف است؟

در حال حاضر علیرغم رگبار پهپادها و موشک‌های ایران به سمت رژیم صهیونیستی، این درگیری تأثیر نسبتا کمی بر بازار جهانی نفت داشت. بازار از زمان حمله به سفارت ایران در دمشق در اوایل آوریل، منتظر حمله تلافی جویانه از سوی این کشور بود و انتظار داشت که عرضه جهانی در ماه‌های آینده کاهش یابد. مانیش راج، مدیر عامل شرکت Velandara Energy Partners می‌گوید: «تاجران نفت معتقدند که اسرائیل یا ایران واقعا علاقه‌مند به تشدید تنش‌ها نیستند و صرفا درگیری نمادین به وقوع می‌پیوندد. این درگیری‌ها بازارهای نفت را تحت تأثیر قرار نداده، زیرا بازار بر این باور است که هیچ اختلالی در جریان نفت رخ نخواهد داد.» . جان کیلداف، شریک بنیانگذار Again Capital، هم معتقد است بازارهای نفت بیشترین نگرانی را در مورد حمله اسرائیل به یکی از تاسیسات هسته‌ای ایران داشتند، که می‌بایست پاسخ تهران را در پی داشته باشد. به نظر می‌رسد فشار بین‌المللی بر اسرائیل برای خویشتن‌داری نتیجه داده است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تایید کرد که هیچ آسیبی به سایت‌های هسته‌ای ایران وارد نشده است. مارکو پاپیک، استراتژیست ارشد گروه Clocktower، در یادداشتی نوشته بود: «با احتیاط نتیجه می‌گیریم که حداقل تا آنجا که حملات مستقیم علیه یکدیگر در میان باشد چرخه تشدید تنش بین اسرائیل و ایران به پایان رسیده است.» به اعتقاد او تصور جنگ پایدار بین اسرائیل و ایران دشوار است و حتی ممکن است عملا غیرممکن باشد. پاپیک می‌نویسد: «این دو کشور با توجه به توانایی‌های پیش‌بینی قدرت ارتش‌هایشان از هم فاصله گرفته‌اند. به این ترتیب، پاسخ محدود اسرائیل به ایران به دلیل فشار ایالات متحده ممکن است صرفا یک گزینه دیپلماتیک نباشد. در عوض، شاید تابعی از محدودیت‌های مقتضی نیز باشد.» . تحلیلگران بر این باورند که استعداد خاورمیانه برای شروع جنگ همه جانبه و محدودسازی ذخایر و انسداد عرضه نفت بسیار بالاست. سال‌هاست که این حملات رخ می‌دهند، با آنها برخورد می‌شود، به صورت دیپلماتیک به‌آنها رسیدگی می‌شود و هیچ بشکه‌ نفتی از بازارها جا نمی‌ماند.

افزایش خطرات در خاورمیانه

اما بازار نفت و جهان در کل ممکن است تا به حال خوش شانس بوده باشند، نه از این پس. اسرائیل و متحدانش به رهبری ایالات متحده توانستند تقریبا مقابل موشک‌ها و پهپادهای پرتاب شده از ایران به ایستند . اما تام دونیلون که مشاور امنیت ملی رئیس جمهور سابق باراک اوباما بود، می‌گوید: ایران قصد داشت با موشک و پهپاد آسیب قابل توجهی به اسرائیل وارد کنند. به گفته دونیلون جمهوری اسلامی ایران پیش‌بینی نمی‌کرد که پدافند هوایی ائتلاف در محافظت از اسرائیل تا این حد موثر باشد. دونیلون در اجلاس جهانی انرژی کلمبیا در شهر نیویورک هشدار داد: «هیچ تضمینی وجود ندارد که در هر بار در مقابل چنین حمله‌ای موفقیتی 99 درصدی داشته باشید. اگرچه وضعیت در کوتاه مدت تشدید نشده است، اما حمله ایران چشم‌اندازهای منطقه را تغییر داده است. این امر در درازمدت به‌نوعی افزایش ساختاری در نمایه ریسک در منطقه است». تمرکز بر تنگه هرمز، پهنه آبی باریکی که روزانه 19 میلیون بشکه نفت از خلیج فارس به بازارهای جهانی عبور می‌کند، به شدت زیاد است. به گفته گروه انرژی راپیدان، در صورت بروز اختلال بزرگ در تنگه، قیمت جهانی نفت خام برنت ممکن است به 130 دلار در هر بشکه برسد. کیلداف هم می‌گوید: «وقتی در مورد ایران صحبت می‌کنید، همه بر روی تنگه هرمز تمرکز می‌کنند؛ این درست است. اگرچه می‌توان دید ایران بر این تنگه تأثیر می‌گذارد، اما آنها خودشان هم برای صادرات نفت به آن متکی هستند». به اعتقاد او گزینه مسدود کردن این تنگه برای ایرانی‌ها گزینه‌ای نیست که روی میز گذاشته باشند، اما اگر ایران توقیف کشتی‌ها را ادامه دهد، این بازار نفت است که تحت تاثیر قرار می‌گیرد. بازار نفت بر روی تنگه هرمز تمرکز می‌کند، زیرا وقتی که نفتکش‌ها از عبور از منطقه اجتناب کنند، یعنی حمل و نقل نفت را متوقف می‌کنند تا از هر نوع درگیری مستقیم یا تعامل با نیروهای دریایی ایران جلوگیری کنند، و در این صورت است که احتمال رخ‌داد آشفتگی در بازار نفت وجود دارد.

سارا لی ویتسون، مدیر اجرایی دموکراسی برای جهان عرب (DAWN) در مصاحبه با سیان‌بی‌سی‌ گفته: «ایالات متحده باید از گرفتار شدن بیشتر در تلاش‌های اسرائیل برای کشاندن نیروهای نظامی ایالات متحده به جنگی گسترده‌تر با ایران اجتناب کند». به‌گفته وی: تصمیم اسرائیل برای حمله به ایران علیرغم درخواست‌های حامیان اصلی آن، «دلیلی واضح است که نشان می‌دهد دولت اسرائیل چقدر غیرمسئولانه و غیرپاسخگو است».

خطراتی که بازارها را تهدید می‌کند

کلی سیگل، مدیر خدمات جهانی نفت راپیدان انرژی هم می‌گوید که هنوز برای تعیین اینکه چه اتفاقی ممکن است بیفتد، خیلی زود است.

با این حال، سیگل معتقد است خطر بزرگ برای بازارهای نفت در جنگ در حال گسترش خاورمیانه این است که صادرات نفت از خلیج فارس قطع خواهد شد. این منطقه عهده‌دار تولید روزانه بیش از 20 میلیون بشکه نفت است. اختلال یا بسته شدن تنگه هرمز باعث افزایش قیمت نفت خواهد شد. وی تاکید دارد: اختلال در هرمز برای اقتصاد جهانی بسیار جدی خواهد بود و به طور بالقوه قیمت نفت را تا قیمتی سه رقمی بالا می‌برد و به سطوحی می‌رساند که باعث تخریب تقاضا می‌شود. گروه اوراسیا هم در یادداشتی اعلام کرد که با توجه به اینکه این حمله مستقیم علیه اهدافی در داخل خاک ایران توسط ارتش اسرائیل است، به طور نمادین، حمله دولت صهیونیستی به ایران «بزرگتر از هر چیزی است که اسرائیل در گذشته انجام داده است». چنین چیزی نشان می‌دهد که فشار تشدید شده احتمالا مهار خواهد شد، ایران نگفته که حمله موشکی صورت گرفته است و در عوض سیستم‌های دفاع هوایی را مقصر انفجارها می‌داند. گروه اوراسیا می‌نویسد: «پاسخ جمهوری اسلامی کم‌اهمیت جلوه دادن این حمله بوده است که نشان می‌دهد ایران نیازی به واکنش فوری نخواهد داشت». این درحالی است که بازار نفت تنها از تنش در خاورمیانه تاثیر نمی‌پذیرد و عوامل دیگری در گوشه‌وکنار دنیا رد پای خود را بر این بازار می‌گذارند. نیمکره شمالی در آستانه آغاز فصل مسافرت‌ها قرار دارد. افزایش فصلی تقاضا برای سوخت به دلیل آغاز تابستان و شروع مسافرت‌ها، و نیز اقتصاد رو‌به رشد ایالات متحده و بروز نشانه‌هایی از بهبود اقتصاد چین، روند افزایش قیمت‌ها را تسریع کرده است. در کنار آن باید به محدودیت‌های همچنان ادامه‌دار صادرات نفت اوپک پلاس نیز اشاره شود؛ این محدودیت‌ها عرضه جهانی نفت خام را در حد ثابتی نگه داشته است. با این حال، طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی، انتظار می‌رود که تولید نفت تولیدکنندگان غیراوپک پلاس، یعنی ایالات متحده، برزیل، گویان و کانادا، به رشد جهانی تقاضای نفت در سال جاری و سال آینده نزدیک شود.

 

معنای حمله ایران به اسرائیل برای انرژی جهانی چیست؟

مصاحبه‌ با کارشناسان شورای آتلانتیک

 علیرغم تهدیدی که تشدید تنش بین ایران و اسرائیل برای عرضه جهانی نفت ایجاد می‌کند، بازارهای انرژی واکنشی نسبتا خاموش به حمله بی‌سابقه ایران به اسرائیل نشان داده‌اند. اما، همانطور که اسرائیل هم پاسخی نه چندان با اهمیت از نظر ایران داشت، خطرات قیمت سوخت و امنیت جهانی انرژی بسیار زیاد است. کارشناسان شورای آتلانتیک به این سوال پاسخ می‌دهند که معنای تشدید تنش بین ایران و اسرائیل برای بازارهای جهانی چه خواهد بود.

 

دیوید ال. گلدوین

فرستاده ویژه دولت اوباما به آژانس بین‌المللی انرژی و دستیار وزیر انرژی در امور روابط بین‌الملل در زمان کلینتون و رئیس گروه مشاوره انرژی شورای آتلانتیک

dl

چند هفته است که بازارهای انرژی نگران افزایش تنش‌ها در خاورمیانه بوده‌اند. این تنش‌ها ممکن است دوام نیاورد. اما مفروضات و پیش‌بینی‌ها بر این پایه بوده است که تنگه هرمز مسدود نخواهد شد زیرا باز نگه داشتن تنگه هرمز به نفع ایران است. تجارت گاز طبیعی، ال‌ان‌جی، برای دور بودن از حمله حوثی‌ها در برخی موارد تغییر مسیر داده است، اما قطر گذرگاهی برای تحویل گاز به بازار داشته است. حتی در این هفته، بازارها خیالشان از توانایی اسرائیل و متحدانش برای دفع حمله موشکی و پهپادی ایران راحت شد و همچنان بر این باور هستند که پاسخ اسرائیل تولید نفت ایران را هدف قرار نخواهد داد. اما سوال کلیدی این است که بعد از آن چه می‌شود. فشار در اسرائیل برای پاسخ به حمله ایران شدید است. خطر رویارویی با حزب الله در شمال برای کاهش خطر حمله موشکی کوتاه برد به اسرائیل وجود دارد. و اسرائیلی‌ها کارشان در غزه تمام نشده است. آنچه که ایران در پیش گرفته است پاسخی کاملا پیش‌بینی‌شده و سنجیده بود به حمله اسرائیل به کنسولگری خود در سوریه برای پایان دادن به چرخه واکنش‌ها، اما نه اسرائیل و نه ایالات متحده نمی‌توانند حملات ایران به اسرائیل را به‌عنوان یک وضعیت عادی جدید تحمل کنند.

موضوعات کلیدی که باید در هفته‌های آینده به تماشا بنشینیم عبارتند از: ایالات متحده و متحدان برای جلوگیری از تشدید تنش بین اسرائیل و ایران چه اقداماتی در پیش می‌گیرند تا از یک جنگ گسترده‌تر جلوگیری کنند. آیا تحریم‌های جدید علیه ایران، شرکت‌های بیمه، بانک‌های چینی یا هر دو را هدف قرار خواهند داد یا نه. آیا ایالات متحده به طور چشمگیری هدف قرار دادن پایگاه‌های حوثی‌ها را به عنوان راهی برای کاهش تهدید کشتیرانی و مقابله به مثل علیه ایران افزایش خواهد داد یا نه؟ و در آخر آیا اسرائیل خویشتنداری خواهد کرد، یا اینکه دور جدیدی از فعالیت‌های تنش‌آفرین را آغاز خواهد کرد.

حداقل اتفاقی که خواهد افتاد این است که هزینه‌های حمل و نقل به‌دلیل افزایش ریسک اقدام نظامی در خلیج فارس؛ فشار بر شرکت‌های بیمه آمریکایی و اروپا برای اجتناب از هرگونه معامله، از جمله معاملات با چین که شامل نفت خام ایران است؛ و تغییر مسیر محموله‌های نفت و گاز برای اجتناب از تهدید‌های حوثی‌ها یا واکنش‌های ائتلاف؛ احتمالا افزایش می‌یابد. هستند کسانی در ایالات متحده، اروپا، اردن، عربستان سعودی و خوشبختانه چین که تلاش می‌کنند تا از رویارویی جدی‌تر جلوگیری کنند، رویارویی که درصورت بدتر شدن قیمت نفت و گاز را سه رقمی خواهد کرد. اما ممکن است این افراد در کار خود چندان موفقیتی به‌دست نیاورند.

 

الن آر. والد

از اعضای ارشد مرکز انرژی جهانی شورای آتلانتیک و یکی از بنیانگذاران مرکز مشاوران واشنگتن آیوی

dl

با تشدید درگیری بین ایران و اسرائیل، سوال بزرگ این است که آیا ایران تنگه هرمز را خواهد بست یا نه؟ این آبراه باریک را باید همه کشتی‌های ورودی و خروجی به و از خلیج فارس طی کنند. بر اساس گزارش آژانس بین‌المللی انرژی، حدود 21 درصد از نفت مایع جهان (نفت خام، میعانات و فرآورده‌های نفتی) از طریق تنگه هرمز عبور می‌کند که آن را به مهم‌ترین گلوگاه ترانزیتی نفت تبدیل می‌کند. اگر ایران ترانزیت از طریق این تنگه را به حالت توقف درآورد، عرضه نفت فورا و به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. آسیا این اثرات را به شدت احساس خواهد کرد، زیرا 80 درصد نفت خام و میعانات گازی که از خلیج فارس از طریق این تنگه خارج می‌شود به مشتریان آسیایی ارسال می‌شود. ایران در گذشته تهدید به انجام چنین این اقدامی داشت، اما هرگز آن را به مرحله اجرا درنیاورده است. به احتمال زیاد ایران تنگه را به روی نفت عربستان، کویت، عراق و امارات نمی‌بندد، زیرا اگر چنین اقدامی انجام دهد، ایالات متحده فورا نیروهای دریایی خود را در این آبها مستقر می‌کند تا مانع خروج  کشتی‌های حامل نفت ایران از خلیج فارس شوند. ایران کاملا به درآمد حاصل از تجارت نفت خود وابسته است و اگر نتواند نفت صادر کند، بلافاصله ورشکسته می‌شود.

اگرچه نفت ایران از نظر فنی تحت تحریم‌های شدید آمریکا قرار دارد، اما این تحریم‌ها بر خریداران نفت ایران اعمال می‌شود و این خریداران راه‌هایی برای فرار از تحریم‌ها دارد، مثلا منشا نفتی را که خریداری می‌کنند، پنهان می‌سازند. علاوه بر این، دولت بایدن نقض تحریم‌ها را علیه بزرگ‌ترین مشتری ایران، چین، به گونه‌ای اعمال نکرده است که پالایشگاه‌های چینی را از خرید نفت ایران بازدارد. اجرای تحریم‌ها و امنیت تنگه هرمز دست به دست هم می‌دهند. اگر ایالات متحده تحریم‌های نفتی خود را با شدت بیشتری اعمال کند و ایران نتواند برای نفت خود خریدار پیدا کند، این کشور انگیزه‌ای برای بستن تنگه به روی کشتیرانی خواهد داشت، زیرا با تشدید تحریم‌ها ایران چیزی برای از دست دادن ندارد. اما اگر تحریم‌ها به شدت اجرا نشوند و این کشور به درآمد قابل توجهی از فروش نفت خود ادامه دهد، آنگاه انگیزه خواهد داشت که تنگه هرمز را بر روی همه کشتی‌ها باز نگه دارد. ایران تنگه هرمز را نخواهد بست مگر اینکه چیزی برای از دست دادن نداشته باشد. هزینه‌های بیمه برای حمل و نقل نفت از طریق خلیج فارس احتمالا افزایش خواهد یافت، زیرا احتمال گرفتار شدن یک نفتکش در آتش متقابل بین جناح‌های درگیر در حال حاضر بیشتر است. خطر جهش‌های کوتاه مدت برای قیمت نفت باقی خواهد ماند، اما خطر افزایش بلندمدت قیمت نفت به دلیل شوک عرضه از خاورمیانه همچنان کم است.

 

برندا شفر

عضو ارشد مرکز انرژی جهانی شورای آتلانتیک

dl

تقابل مستقیم ایران و اسرائیل تمام نشده است. در حال حاضر، بازار نفت خطرات ناشی از اختلال در عرضه نفت، به ویژه تولید و صادرات نفت ایران را به درستی منعکس نمی‌کند. اسرائیل به رگبار هوایی گسترده ایران در 13 آوریل پاسخ خواهد داد. زمان پاسخ اسرائیل به زمان ظهور هدف مناسب بستگی دارد. کشورها تاریخی را برای حمله انتخاب نمی‌کنند که بعد به دنبال اهداف بروند، بلکه برعکس عمل می‌کنند؛ هنگامی که هدف مناسب شناسایی شد، حمله صورت می‌گیرد. تولید و صادرات نفت ایران یک هدف بالقوه جذاب است، زیرا اختلال شدید در زیرساخت‌های نفتی ایران یک ضرر استراتژیک برای ایران خواهد بود و می‌تواند با تلفات انسانی کمی انجام شود. با این حال، به وضوح ایالات متحده با حمله‌ای که صادرات نفت ایران را کاهش دهد، مخالفت خواهد کرد. دولت بایدن خواهان هر چه بیشتر وجود بشکه‌های نفت در بازار در سال انتخاباتی است که برایش حیاتی‌ست و باید قیمت جهانی نفت را پایین نگه دارد. از این رو تحریم‌های آمریکا را بر صادرات نفت ایران اجرا نکرده است. تولید و صادرات نفت ایران در دولت بایدن رشد قابل توجهی داشته است. در تحریم‌های جدید ایران که دولت در 18 آوریل اعلام کرد، اشاره به نفت این کشور آشکارا وجود نداشت.

به عنوان نمونه‌ای از سرسختی دولت بایدن در حفظ بشکه‌های نفت کشورهایی غیر از ایالات متحده در بازار می‌توان گفت که واشنگتن از اوکراین خواست از حمله به پالایشگاه‌های نفت روسیه خودداری کند، درحالی که این حملات برای کاهش سرعت حمله روسیه بسیار موثر بوده است. اگر اسرائیل تصمیم به حمله به زیرساخت‌های نفتی ایران بگیرد، احتمالا تا پس از انتخابات نوامبر آمریکا برای انجام این کار صبر خواهد کرد. بنابراین، در ارزیابی تأثیر تقابل ایران و اسرائیل بر بازار جهانی نفت، ارزیابی‌ها در ماه‌های آتی و نه چند روز آینده اهمیت دارد. تصمیم ایران برای حمله به اسرائیل از خاک خود، و نه از طریق نیروهای نیابتی که بیش از بیست سال چنین وظیفه‌ای بر عهده داشته‌اند، اتفاقی استثنایی است. ایران کاملا حسابگر و استراتژیک عمل می‌کند و این تصمیم برای حمله به اسرائیل با رفتار عادی آن جور در نمی‌آید. ایران اساسا نه نیروی دریایی مدرن، نه پدافند هوایی جدی و نه نیروی هوایی دارد (بیشتر هواپیماهای موجود در فهرست موجودی از ایالات متحده و فرانسه در دهه 1970 خریداری شدند). در این وضعیت، تعجب‌آور است که تهران حمله هوایی گسترده به اسرائیل را آغاز کرد و خود را در معرض یک ضد حمله از سوی اسرائیل قرار داد. دو توضیح بالقوه برای تصمیم ایران وجود دارد. اول، ایران ممکن است به تولید سلاح هسته‌ای بسیار نزدیک باشد (یا موفق شده باشد که سلاح هسته‌ای تولید کند)، بنابراین با وجود فرودستی نظامی متعارف خود، اعتمادش را افزایش داده است. یا ممکن است تهران حمایت آمریکا از اسرائیل و بسیج اکثر کشورهای عربی برای به چالش کشیدن حمله ایران را دست کم گرفته باشد.

۱۳ تیر ۱۴۰۳ ۱۶:۵۹
ماهنامه دنیای انرژی شماره 58 |
تعداد بازدید : ۶۸