وزیر نفت ایران همزمان با اعلام رشد ۴ برابری مصرف خانگی گاز در فصل زمستان نسبت به تابستان، اعلام کرده است که مصرف انرژی کشور در بخشهای گاز و فرآوردههای نفتی چهار برابر میانگین جهانی است.
به گزارش «انرژی امروز» از دویچه وله، جواد اوجی با اعلام لزوم مهار مصرف انرژی کشور گفت اگر اصلاح الگوی استاندارد که سازوکار قانونی آن هم وجود دارد، اجرایی شود میتوان به هدف کاهش مصرف ۲۵ تا ۳۰ درصد دست یابیم و رقمی حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیارد مترمکعب گاز صرفهجویی میشود.
مقامات ایران طی سالهای گذشته در رابطه با کسری برق یا گاز کشور، انگشت اتهام را همواره به سوی مردم دراز کرده و خواهان کاهش مصرف انرژی در بخش خانگی بودهاند. همچنین آمارهایی که ارائه میشود، نوعی بازی با کلمات و پنهانسازی ابعاد مختلف مشکلات است.
برای نمونه آمارهای بینالمللی، از جمله آژانس بینالمللی انرژی یا شرکت «بیپی» نشان میدهد که سرانه مصرف انرژی در ایران تنها دو برابر متوسط جهانی است. سرانه مصرف انرژی ایران در سال گذشته ۱۴۳ گیگاژول بوده، در حالی که متوسط مصرف سرانه انرژی جهان ۷۱.۴ گیگاژول بوده است.
آقای اوجی تنها مصرف انرژی کشور در بخشهای «گاز و فرآوردههای نفتی» را عنوان کرده و صحبتی از دیگر انواع انرژی نمیکند. البته متوسط مصرف سرانه محصولات نفتی ایران حتی کمتر از دو برابر متوسط جهانی است، اما در بخش گاز مصرف انرژی ایران بسیار بالاتر است.
اما نکته اینجاست که با این روش نمیتوان مصرف انرژی کشور را با کشورهای دیگر مقایسه کرد. برای روشنتر شدن موضوع بهتر است نگاهی به تولید انرژیهای پاک و تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی و غیره) در جهان بکنیم.
سرانه مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در جهان ۳۷ برابر ایران است. ۳۱.۷ اگزاژول مصرف جهانی انرژیهای تجدیدپذیردر سال گذشته بود، اما این رقم در ایران تنها یک صدم اگزاژول بود.
نمونه دیگر، مصرف انرژی آبی است. سرانه مصرف انرژی برقی تولید شده در نیروگاههای آبی در جهان دو برابر ایران است.
بدین ترتیب طبیعی است که ایران مجبور به استفاده از انرژیهای فسیلی بیشتر به جای انرژیهای پاک و تجدیدپذیر باشد و این را نمیتوان به پای کل مصرف انرژی کشور نوشت.
اگر تنها یک نوع انرژی خاص را در نظر گرفته و با دیگر کشورها یا متوسط جهانی مقایسه کنیم، باید مقامات آلمان شکوه و گلایه کنند که سرانه مصرف انرژیهای پاک این کشور ۲۲۱ برابر ایران است. آلمان به اندازه یک پنجم کل مصرف انرژی ایران، تنها انرژیهای تجدیدپذیر تولید میکند. حتی سرانه مصرف انرژیهای تجدیدپذیر ترکیه ۴۵ برابر ایران است.
سهم مردم از مصرف انرژی کشور
چنانچه اشاره شد، کل مصرف انرژی ایران تقریبا دو برابر متوسط جهانی است که البته رقم بالایی است. اما نکته اینجاست که بیش از ۹۷ درصد انرژی مصرفی ایران شامل گاز و محصولات نفتی است. (این رقم شامل برق هم میشود، چون ۹۰ درصد برق ایران در واقع از سوختهای فسیلی تولید میشود).
اینجا باید به سهم بخشهای مختلف از مصرف سوختهای فسیلی و خصوصا اتلاف انرژی در این بخشها نگاه شود.
برای نمونه در سال گذشته نیروگاههای برقی کشور ۶۵ میلیارد متر مکعب گاز مصرف کردند که برابر ۲۹ درصد از کل مصرف گاز کشور است. نیروگاههای برقی همچنین ۶ میلیارد لیتر مازوت و ۱۱ میلیارد لیتر گازوئیل مصرف کردهاند.
متوسط راندمان نیروگاههای برقی ایران حدود ۳۷ درصد است که بسیار پایین است و در حالت استاندارد این رقم باید حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد باشد. بدین ترتیب، بیش از یک سوم سوخت تحویلی به نیروگاههای برق ایران به خاطر راندمان پایین آنها به هدر میرود.
از طرفی آمارهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که ۱۲ تا ۱۳ درصد برق تولیدی کشور در مرحله انتقال و توزیع به هدر میرود.
اگر فقط همین دو مشکل حل شود، در مصرف گاز بخش نیروگاهی سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب صرفهجویی میشود. از طرفی، جمهوری اسلامی سالانه ۱۸ میلیارد متر مکعب گازی که همراه با نفت از میادین نفتی استخراج میشود را به خاطر نبود تجهیزات جمعآوری آن در مشعلها سوزانده و به هدر میدهد. برای جلوگیری از مشعلسوزی گازها، تنها نیاز به ۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری است.
بدین ترتیب در همین دو بخش نیروگاهی و مشعلسوزی گازها اگر مشکلات حل شود، سالانه از اتلاف ۵۱ میلیارد متر مکعب گاز جلوگیری میشود که برابر نیمی از گاز مصرفی خانوارهای ایران است.
اتلاف انرژی در بخشهای دیگر کشور مانند بخش صنعت و کشاورزی نیز بسیار بالا است.
در مقام مقایسه، آلمان با اقتصادی ۲۰ برابر بزرگتر از اقتصاد ایران (بانک جهانی بر اساس نرخ جاری دلار تولید ناخالص داخلی آلمان برای سال گذشته را ۳.۸ هزار میلیارد دلار و ایران را ۱۹۱ میلیارد دلار برآورد کرده است) کمی بیش از ایران مصرف انرژی دارد. مصرف انرژی ایران در سال گذشته میلادی کمی بیش از ۱۲ اگزاژول بود که ۲۷ درصد آن مربوط به محصولات نفتی، ۷۰ درصد گاز و بقیه انرژیهای دیگر از جمله آبی، هستهای و تجدیدپذیر بود.
این رقم برای آلمان ۱۲.۱۱ اگزاژول است که تقریبا ۱۸ درصد آن انرژیهای تجدیدپذیر، ۳۴ درصد محصولات نفتی، ۲۵ درصد گاز و بیش از شش درصد انرژیهای آبی و هستهای بوده است.
حتی اگر ما به مصرف محصولات نفتی ایران نیز نگاه کنیم، کیفیت نازل بنزین و راندمان پایین خودروهای ایران یکی از عوامل عمده مصرف بالای بنزین و گازوئیل در کشور است.
البته نکاتی که اشاره شد، در واقع تلاشی برای روشن کردن ابعادی از مصرف بالای انرژی کشور است که ارتباطی با مردم ندارد.
بیهیچ تردیدی، مصرف انرژی در بخش خانگی ایران نیز با استنانداردهای بینالمللی فاصله دارد، اما نکته اینجاست که بخش بزرگی از انرژی کشور در حوزههایی تلف میشود که ارتباطی با مردم ندارد.
در این میان ذکر این نکته شاید خالی از لطف نباشد که بنابر ارزیابی مرکز پژوهشهای مجلس، اتلاف سالانه انرژی قبل از رسیدن آن به دست مصرفکننده نهایی (مردم، بخش کشاورزی، صنعتی و غیره) در ایران معادل «۵۰۰ میلیون بشکه نفت خام» است.
به زبانی ساده، تقریبا یک چهارم انرژی مصرفی کشور، بدون اینکه به دست مصرفکننده برسد، در همان مرحله تولید، پالایش و توزیع نفت و گاز، همچنین تبدیل سوختهای فسیلی به برق و انتقال آن از بین میرود.
آقای اوجی در بخش دیگری از سخنان خود گفته است که دولت در نظر دارد ظرفیت پالایشگاهی کشور را ۱.۵ برابر کرده و به ۳.۵ میلیون بشکه در روز برساند.
نکته اینجاست که پالایشگاههای فعلی کشور به خاطر کهنه بودن تکنولوژی آنها، یک چهارم نفت خام دریافتی را به مازوت تبدیل میکنند که نه تنها سوخت بسیار آلایندهای است، بلکه قیمت آن از نفت خام نیز بسیار پایینتر است و اصولا پالایشگاههای ایران به خاطر تولید چشمگیر مازوت، صرفه اقتصادی ندارند. برای نمونه سهم مازوت از خروجی پالایشگاههای امارات تنها ۴ درصد است.
ایران قبل از ساخت پالایشگاههای جدید باید فکری برای مدرنسازی پالایشگاههای قدیمی بکند.