رئیس دفتر مرکز مطالعات بینالمللی انرژی وین گفت: در مقاطعی بحث و گفتوگو در مورد میادین مشترک نفتی با برخی همسایگان ممنوع بود. این نگرانی وجود داشت که همسایهای از ما برنجد و به فلان قطعنامه بر علیه ما رای مثبت دهد. فکر نمیکنم که در منطقه خلیجفارس و خاورمیانه هیچ کشوری در حد ایران برای پیشبرد دیپلماسی خود به اندازه ایران از جیب نفت خرج کند، اما دیپلماسی به نفت مددی نمیرساند.
فریدون برکشلی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره وضعیت توسعه میادین مشترک به لحاظ فنی و برداشت، اظهار داشت: کشور ما در حال حاضر ۲۸ میدان مشترک نفت و گاز با کشورهای همسایه خود دارد. از این تعداد ۱۸ میدان نفتی، ۴ میدان گازی و ۶ میدان نفت و گاز است که تعداد ۱۲ حوزه مشترک با کشور عراق، با امارات متحده عربی ۷ میدان مشترک و با قطر و عمان هرکدام دو میدان مشترک داریم، باکویت و ترکمنستان هم هر کدام یک میدان مشترک داریم.
وی با بیان اینکه حجم نفت و گاز موجود در مخازن مشترک از پارسجنوبی و میادین غرب کارون تا میادین خیلی کوچکتر و جوانتر که در فاز اول عمر خود قرار دارند، متفاوتند. افزود: برنامهریزی برای بهرهبرداری از میادین مشترک نفت، از اوایل ۱۳۸۰ شروع شد و در پیشنویس اولین برنامه عمرانی پس از انقلاب، برداشت تا یک میلیون بشکه نفتخام پیشبینی شده بود. در یک مقطع ایران تا نیم میلیون بشکه نفتخام از مخازن مشترک با همسایگان برداشت میکرد، در شرایط تحریم برداشت از این مخازن افت کرده و در بخش گاز نیز که عمده آن مربوط به پارسجنوبی است، تولید ایران، کمی از قطر بیشتر است.
استراتژی حاکم بر توسعه میادین مشترک با همسایگان بازسازی شود
رئیس دفتر مرکز مطالعات بینالمللی انرژی وین درباره توسعه میادین مشترک غیرِ غرب کارون و پارسجنوبی گفت: توسعه این میادین به دو بخش شرایط عادی و دوران تمرین تقسیم میشود. در شرایطی که امروز در آن قرار داریم، برداشتهای دورهای از این میادین انجام میشود. توقف طولانیمدت تولید، عمر چاهها را کم میکند و برای بازگشت به شرایط نرمال، هزینه زیادی را ضروری میکند. بنابراین در شرایطی که از مخازن غیرمشترک هم، برداشت کامل صورت نمیگیرد، تولید از این مخازن مشترک، چندان توجیهپذیر نیست. اما در شرایط عادی که قطعا استراتژی اصولی جمهوری اسلامی ایران، بر پایه آن استوار است، لازم است که شرایط حاکم بر میادین مشترک با همسایگان، بازسازی شود. در حال حاضر ۱۴۷ میدان مشترک در دنیا میان دو و گاهی بیشتر از کشورهای همسایه وجود دارد. قوانین بینالمللی در مورد میادین نفت و گاز مشترک و موازین حقوقی مترتب بر آنها وجود دارند. آخرین قوانین بینالمللی مربوط به مصوبه سازمان ملل متحد در ۱۹۸۲ است. البته پس از آن هم موافقتنامه کویت به امضا رسید.
وی خاطرنشان کرد: در قوانین حقوق بینالملل به صراحت گفته شده که کشورهایی که میادین مشترک نفت یا گاز دارند، لازم است، عملیات اکتشاف، توسعه و برداشت خود اعم از اینکه راسا توسط دولتهای صاحب ذخایر صورت پذیرد و یا شرکتهای نفتی بینالمللی حقوق مربوطه به نیابت از سوی آنها به عهده گیرند، را به همسایه دارای میدان مشترک گزارش کنند. این قوانین فقط مربوط به نفت و گاز و البته آب است که حالت سیال و قابلیت مهاجرت زیر زمینی دارند. بنابراین قانونی در مورد معادن جامد که چنین شرایطی پیش نمیآید، جاری نیست.
توسعه میادین مشترک در ایران تحت قوانین بینالمللی نیست
برکشلی تصریح کرد: برداشت بدون ضابطه منابع نفت و گاز توسط یک کشور که در مورد ایران شامل عراق، امارات، عربستان، کویت، قطر و عمان در منطقه خلیجفارس میشود، درواقع تجاوز به حقوق کشور همسایه است. متاسفانه در خلیجفارس مقوله میادین مشترک کمتر تحت قوانین بینالمللی قرار میگیرد. میتوان گفت که نظام مدیریت تولید منسجم و قانونمندی جاری نیست و در این حال با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران به تناوب و برای مدتی طولانی تحت تحریمهای بینالمللی قرار گرفته است، به نحوی از سرمایهگذاری و استفاده از فنآوریهای لازم دور مانده و همسایگان برداشتهای خود را افزایش دادهاند.
مسابقه برداشت سلامت پارسجنوبی را به خطر انداخته است
وی با بیان اینکه ضرورت و اهمیت توسعه منابع نفت و گاز مورد تایید همه قرار دارد، تاکید کرد: در شرایط اولویتبندی صرف مشترک بودن میدان، عامل تعیینکننده در سرمایهگذاری و استخراج نیست. در هر صورت نفت و گاز باید به صورت اقتصادی تولید شود و قواعد هزینه-فایده اقتصادی در آن ملحوظ شود، اما در پرتو یک دیپلماسی نفت و گاز فعال و موثر. کشور همسایه مجاز به توسعه و استحصال بیمحابا و خارج از اصول شناخته شده بینالمللی و یا توافق دوجانبه رسمی نیست. اکنون روابط دو کشور در پارسجنوبی که موفقترین نمونه استفاده ذخایر مشترک را ما تجربه میکنیم، سلامت مخازن را تامین نمیکند، بلکه مسابقه برداشت بیشتر مابین ایران و قطر در جریان است. در این مسابقه ناسالم، در دراز مدت هر دو کشور ممکن است متضرر شوند.
چرا ایران از توسعه یکپارچه میادین مشترک با همسایههای شمالی جا ماند؟
رئیس دفتر مرکز مطالعات بینالمللی انرژی وین درباره توسعه یکپارچه میادین مشترک نفت و گاز گفت: در مصوبه ۱۹۸۲ سازمان ملل هم این شکل از توسعه پیشنهاد شده و آن را الگوی مطلوب بهرهبرداری دانسته است. پس از فروپاشی اتحاد شوروی و شکلگیری جمهوریهای مستقل تازهتاسیس، در بخش دریای خزر و خشکی، بحث بهرهبرداری یکپارچه مخازن نفت و گاز مشترک و بلکه غیرمشترک بین ایران و تعدادی از جمهوریها انجام شد. جمهوریهای تازه استقلالیافته مایل بودند که از تجارب مهم و طولانی ایران در صنعت نفت استفاده کرده و در عین حال با توجه به اوضاع نابسامان در مسکو، خود را حتیالامکان از سیطره روسیه دور نگاه دارند. در واقع جمهوریهای مذکور در نزدیکی به صنعت نفت ایران رگههایی از امید میدیدند. اما متاسفانه تحقق پیدا نکرد. در واقع در آن مقطع گویا واژه دیپلماسی انرژی برای ایران هنوز اختراع هم نشده بود، اما روسیه نسبتا سریع خود را باز یافت. روسیه تقریبا یکسوم از ذخایر هیدروکربوری خود را به جمهوریهای جدا شده باخته بود. اتحاد جماهیر شوروی سابق در بهترین سالهای خود ۶/۴ میلیون بشکه در روز تولید میکرد اما پس از فروپاشی رقم تولید کشور به ۳/۵ میلیون بشکه در روز رسیده بود و امروز بالای ۱۰ میلیون بشکه در روز تولید میکند. در هر حال روسیه به یمن استفاده از سرمایه و تکنولوژی بینالمللی به این مرحله از توفیق رسید.
وی ادامه داد: برای تحقق بهرهبرداری یکپارچه از میادین مشترک نفتی، دسترسی بینالمللی جهت جذب سرمایه و فنآوری لازم است، مذاکراتی از سوی ایران با عراقیها انجام شده است و اعلام آمادگی هم کرده بودند. خوشبختانه قواعد و پروتکلهای بینالمللی و رسمی هم برای این منظور طراحی و تدوین شده است. در هر حال تردید ندارم که منابع نفتی متعارف خلیجفارس در کمتر از ۲۰ سال، کفاف تقاضای جهانی را نمیدهد. منطقه ما دیر یا زود لازم است به فکر بهرهبرداری از نفت شیل در خشکی و فلات قاره باشد. در این صورت بهرهبرداری یکپارچه، از جهات مختلف بایستی که توسط کشورهای منطقه مورد توجه قرار گیرد.
انرژی قربانی دیپلماسی شد
برکشلی در ادامه بیان داشت: من بخش انرژی ایران را بزرگترین قربانی تحریمها در بخش اقتصاد سیاسی میدانم.، چراکه هزینه خیلی سنگینی برای دیپلماسی پرداخت کردهاند، نفت و گاز موتور توسعه اقتصاد کشور هستند و این موتور اکنون زیر ظرفیت کار میکند.
از جیب نفت خرج کردیم تا همسایهای از ما نرنجد
وی گفت: در مقاطعی بحث و گفتوگو در مورد میادین مشترک نفتی با برخی همسایگان ممنوع بود. این نگرانی وجود داشت که همسایهای از ما برنجد و به فلان قطعنامه بر علیه ما رای مثبت دهد. فکر نمیکنم که در منطقه خلیجفارس و خاورمیانه هیچ کشوری در حد ایران برای پیشبرد دیپلماسی خود به اندازه ایران از جیب نفت خرج کند، اما دیپلماسی به نفت مددی نمیرساند. البته لازم هم نیست، زیرا که این دو لازم است دو بال قدرتمند کشور باشند. اما موضوع این است که بحث کاهش و توقف وابستگی به در آمدهای نفتی و گازی، در ایران مفهوم نفتستیزی پیدا کرده است، یعنی بر این باور آمدهایم که برای توسعه لازم است که نفت را نابود کنیم و این موضوع را به میادین مشترک هم تعمیم دهیم، هیچ شرکت بینالمللی نفتی برای توسعه مخازنِ سمت ایران به قراردادی ضعیفتر از همسایه طرف مقابل، تن در نمیدهد. شرکتی که در سمت قطر، کویت یا عراق برای توسعه میادین، توانسته قرار داد مشارکت در تولید که مورد نفرت همه ماست به دست آورد، در سمت ایران با بیع متقابل کار نمیکند. قانون نفت ما هم در شرایط کاملا متفاوتی تدوین شده است. ایران یکی از متنوعترین ساختارهای مخزنی دنیای نفت را دارد. قانون نفت ما بر اساس زمان میادین فوق عظیم گچساران و مسجد سلیمان و نظایر آنها تدوین شده است اما امروز تنوع ساختارهای منابع نفت و گاز شرایط قراردادها را رقم میزند.
رقبا آنچه را در طول جنگ بدست نیاوردند از زیرِ زمین خواهند برد
رئیس دفتر مرکز مطالعات بینالمللی انرژی وین تاکید کرد: ایران لازم است که یک گفتمان نفتی در خور و واقعبینانه با همسایگانی که منابع مشترک نفت و گاز داریم را رقم بزند. در صورت ادامه روند کنونی، سهم ما از مخازن مرتبا کوچکتر خواهد شد. همسایگان به صورت رقبای قدرتمندی، آنچه را که در طول سالها جنگ و دسیسه، بر روی زمین به دست نیاوردند، از زیرِزمین خواهند برد.
وی با بیان اینکه باید در نظر داشت که توجه به توسعه منابع مشترک یک امر مستقل از بقیه نفت نیست، یادآور شد: در هر حال بحث توسعه میادین مشترک مهم است. البته مهم طراحی راهکارهای موفقیت در این سیاست هست. این یک نقشه راه و ژئواکونومی تازه است. در واقع موفقیت ولو نسبی در این مسیر، به هژمونی و اقتدار منطقهای ایران هم کمک میکند. بهرهبرداری در خور از میادین مشترک، امنیت منطقهای ایران را هم تقویت میکند. تحولات کنونی منطقهای به سود ایران است، اما لازم است که تدابیر منطبق با واقعیت هم دیده شود. بدانیم ریاض به تدریج قدرت موثر خود را از دست میدهد و قطر و امارات بازیگران عرب منطقه خلیجفارس هستند.
انتهای پیام/