طی روزهای اخیر خبری به نقل از جو بایدن رییسجمهوری ایالات متحده امریکا در خصوص ضرورت کاهش خرید نفت ایران توسط سایر کشورها روی ویترین رسانههای گروهی قرار گرفته
نرسی قربان
طی روزهای اخیر خبری به نقل از جو بایدن رییسجمهوری ایالات متحده امریکا در خصوص ضرورت کاهش خرید نفت ایران توسط سایر کشورها روی ویترین رسانههای گروهی قرار گرفته که باعث بروز برخی نگرانیها در فضای داخلی کشور شده است. این نگرانیها با توجه به نوساناتی که اخیرا در نرخ ارز رخ داده است، باعث شده تا برخی نسبت به تبعات روند کاهشی نرخ ارز اظهار نگرانی کنند. در این میان افکار عمومی به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش کلیدی است که این اظهارنظر بایدن آیا مبتنی بر گزارههای عینی و اقتصادی مطرح شده یا اینکه مبتنی بر انگارههای سیاسی است؟در واقع رییسجمهوری ایالات متحده در شرایطی از ضرورت کاهش صادرات نفت ایران در بازار نفت سخن میگوید که مدتی قبل نسبت به عدم افزایش تولید نفت اوپک و تداوم قیمت افزایشی در بازار نفت هشدار داده بود. بایدن با اشاره به اینکه روند افزایشی قیمت نفت ممکن است رشد اقتصاد جهانی که بعد از کرونا در دورهای از رکود قرار داشت را دچار مشکلات عدیدهای کند، طبیعی است در یک چنین شرایطی هرگونه کاهش تولید و عرضه نفت توسط کشورهای اوپک (از جمله ایران) میتواند باعث افزایش قیمت نفت شود و اقتصاد امریکا و سایر کشورها را با مشکلات جدیدی مواجه سازد. بنابراین معتقدم اظهارنظر اخیر بایدن در خصوص کاهش خرید نفت ایران، قبل از اینکه مبتنی بر گزارههای عینی و اقتصادی مطرح شده باشد بر اساس گزارههای سیاسی است. در واقع با نزدیکتر شدن به موعد رسمی مذاکرات برجامی، طرفهای مختلف تلاش میکنند فشارهای خود را افزایش دهند تا روند کلی مذاکرات را بر اساس خواستههای خود پیش ببرند.بایدن هم تلاش میکند با یک چنین خبرسازیهایی، ایران را مجاب به تسریع روند گفتوگوها کند. البته در شرایط فعلی آن دسته از... کشورهایی که اقدام به خرید نفت ایران میکنند، بیشتر به دنبال تامین منافع اقتصادی خود هستند و اهمیتی به صحبتهای شفاهی بایدن نخواهند داد. بر اساس برخی اسناد، مهمترین مشتری نفت ایران در شرایط فعلی، چین است، کشوری که برای برنامهریزیهای ارتباطی و اقتصادی خود مستقل عمل میکند و چنانچه منافعش در راستای خرید نفت ایران باشد، اهمیتی برای اظهارات بایدن قائل نخواهد بود. به هر حال ایران نفت خود را با تخفیف مناسبی در اختیار چین قرار میدهد و چین در یک چنین شرایطی حاضر نیست یک چنین منفعت قابل توجهی را از دست بدهد. از سوی دیگر همانطور که اشاره شد در شرایط فعلی اگر فرض کنیم که نفت ایران از بازار حذف شود، تکانههای افزایشی بیشتری در بازار نفت بروز خواهد کرد و مشکلات داخلی کشورها از جمله خود امریکا افزایش پیدا میکند. این روند در آستانه انتخابات کنگره به ضرر بایدن و دموکراتها است و بر حجم مشکلات داخلی آنها نیز خواهد افزود. بنابراین بایدن تنها سعی میکند این پالس را به ایران ارسال کند که باید هرچه سریعتر مذاکرات هستهای را آغاز و به توافق با غرب دست پیدا کند. موضوع مهم بعدی آن است که آیا در صورت دستیابی به توافق ایران میتواند، سهمیههای قبلی خود در اوپک و بازار نفت را احیا کند؟ معتقدم همانطور که ایران در زمان امضای توافق برجام به سرعت و کمتر از 6ماه توانست، ظرفیتهای خود در تولید نفت را احیا کند، در این دوره هم خواهد توانست سهمیههای خود در بازار نفت را تامین کند. بازار نفت امروز تشنه نفت بیشتر و تولیدات افزونتر است و از هر گونه افزایش تولید استقبال میکند. بعد از سپری شدن نسبی تبعات کرونا و آغاز فصل سرما، قیمت نفت مدام در دالان صعودی قرار دارد. برخی از تحلیلها حتی روند افزایشی قیمت نفت را به گونهای پیشبینی میکنند که تمام رکوردهای قبلی قیمت نفت را بشکند. در یک چنین شرایطی ورود ایران به بازار نفت، برای کشورهای مصرفکننده میتواند خبر بسیار خوبی باشد و به اقتصاد جهانی کمک خواهد کرد. البته به نظر میرسد بازگشت ایران به سهمیههای قبلی، تاثیری در روند افزایشی قیمت نفت نخواهد داشت و قیمت نفت همچنان در مدار افزایشی قرار خواهد گرفت.به نظرم شخص آقای بایدن هرچند در ظاهر از ضرورت کاهش سهمیههای ایران سخن گفته، اما در صحنه عمل مایل به یک چنین اقدامی نیست، چرا که بعد از دورهای رکود، اقتصاد ایالات متحده در شرایط بهبود نسبی قرار گرفته است. در این وضعیت خروج ایران از بازار نفت و کاهش تولید و فروش نفت ایران میتواند منجر به بروز مشکلات عدیدهای در اقتصاد امریکا و جهان شود. البته ضروری است، ایران هرچه سریعتر موضوع گفتوگوها را به سرانجام برساند تا نوسانات داخلی در اقتصاد و معیشت کشورمان کاهش پیدا کند.