پژوهشگر ارشد حوزه آسیای مرکزی و قفقاز در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری با بیان اینکه واردات گاز از ترکمنستان، ظرفیت گازی ایران را در حوزه صادرات افزایش میدهد، گفت: ورود ما به تهاتر با پاکستان با بخش خصوصی خواهد بود، تجارتی هم که امروز بین دو کشور انجام میشود بیشتر توسط بخش خصوصی دو کشور انجام میشود. بنابراین بخش خصوصی در این تهاتر حضور خواهد داشت.
به گزارش ایران پترونت، ولی کالجی، درباره برنامه واردات گاز از ترکمنستان اظهار کرد: اختلافات گازی ایران و ترکمنستان چند مرتبه منجر به قطع و کاهش میزان گاز وارداتی به ایران شد که در نهایت انباشت بدهی گازی ایران به ترکمنستان به داوری بینالمللی و محکومیت ایران منتهی شد، اکنون در دولت جدید قرار است اختلافات حل و فصل شده و همکاری گازی دو کشور مجددا از سر گرفته شود.
وی با اشاره به اولویت سیاست خارجی دولت جدید در توسعه مناسبات با همسایگان، افزود: ترکمنستان دروازه ورود ما به آسیای مرکزی است، بنابراین حل و فصل مسائل با این کشور بسیار مهم است. اگر اختلافات گازی ایران و ترکمنستان حل شود قطعا روی ترانزیت و عبور کامیونها از مسیر این کشور و همچنین روابط با دیگر کشورهای آسیای مرکزی و بخشهای شرقی روسیه تاثیر مثبت دارد.
پژوهشگر ارشد حوزه آسیای مرکزی و قفقاز در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری با اشاره به دیدار رئیسی با قربانقلیبردیمحمداف در حاشیه اجلاس همکاری شانگهای در تاجیکستان و تاکید بر حل و فصل اختلافات گازی ایران-ترکمنستان گفت: هفته آینده هم اجلاس سران سازمان همکاریهای اکو در عشقآباد تاجیکستان برگزار میشود و قطعا یکی از مباحث گفتوگوی روسای جمهور دو کشور حل مباحث گازی خواهد بود، به این ترتیب که بخشی از بدهیها به صورت تهاتر، بخشی به صورت پروژه و بخشی هم به صورت نقدی و یا سواپ صفر و تسویه میشود، زیرا هر قدر بدهیها پرداختنشده، باقی بماند سودها بیشتر شده و کشور بیشتر متضرر خواهد شد.
وی تاکید کرد: واردات گاز از ترکمنستان، ظرفیت گازی ایران را در حوزه صادرات افزایش میدهد.
کالجی با اشاره به خط لوله تاپی و امکان بهرهبرداری ایران از این خط بیان داشت: دولت تحت کنترل طالبان اعلام کرده که امنیت خط لوله را تامین میکند، زیرا برای این کشور مهم است که خط اجرا شود چون از حدود ۷ استان افغانستان عبور میکند و در تامین انرژی و سوخت این کشور تاثیر بالایی دارد، ضمن اینکه اگر این کار انجام شود باعث مشروعیت و تثبیت دولت افغانستان هم خواهد شد.
وی ادامه داد: نکته مهم این است که در داخل کشور ما به اشتباه خط تاپی در مقابل خط لوله صلح و یا آیپی قرار داده شده و اینگونه تصور میشود که چنانچه این خط راهاندازی شود ما به طور کلی بازارمان را از دست میدهیم، اما واقعیت این است که اگر تاپی افتتاح و عملیاتی شود تنها بخشی از نیاز گاز افغانستان، هند و پاکستان را تامین میکند، هند در کنار افغانستان و پاکستان حدود یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد که نیاز گازی این جمعیت عظیم با یک خط لوله برطرف نخواهد شد.
پژوهشگر ارشد حوزه آسیای مرکزی و قفقاز در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری یادآور شد: همه کشورها از جمله افغانستان، هند و پاکستان بدنبال تنوعبخشی مسیرهای انرژی هستند و ایران هم میتواند یکی از منابع تامینکننده انرژی این کشورها باشد، اما متاسفانه ما در رابطه با طرحهای انتقال انرژی فقط خط لوله را میبینیم و معتقدیم چون در خط اصلی نیستیم یعنی کلا کنار گذاشته شدهایم و از بخشهای جنبی و فنی پروژه که ارزش مالی و ایجاد اشتغال بسیار بالایی هم دارند، غافل میشویم.
وی توضیح داد: وقتی این خط قرار است از چند استان افغانستان عبور کند، نیاز به ایستگاههای پمپاژ، تقویت فشار و خط لوله فرعی، علمک و کنتور برای انتقال به بخش خانگی و صنعتی علمک دارد تا به جمعیت چند میلیونی برسد. در داخل کشور ما به بیش از ۹۰ درصد شهرها و روستاها گازرسانی شده، بنابراین ظرفیت خوبی در این حوزه داریم، شرکتهای ایرانی میتوانند بخش جنبی این پروژهها را در اختیار بگیرند و در حوزه صادرات خدمات فنی و مهندسی حضور داشته باشند، اما متاسفانه طرحها را در فقط خط اصلی لوله خلاصه کردهایم و در مقابل طرحهای دیگر موضع منفی و گارد داریم، در حالی که این رویکرد باید تغییر کند و ظرفیتهای دیگر را هم ببینیم. وقتی ما مقاومت میکنیم، افکار عمومی کشورهای منطقه را هم در مقابل خود قرار میدهیم و هم خودمان را هم از ظرفیتهای مالی و اشتغالزایی پروژهها محروم میکنیم.
کالجی گفت: مثلا در طرح انتقال برق کاسا ۱۰۰۰ که از قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان و پاکستان عبور میکند و موازی با خط گاز تاپی است، هند حضور ندارد ولی مانند ما علیه آن گارد منفی ندارد، با وجودی که پاکستان هم به عنوان رقیب هندیها در این طرح حضور دارد. دهلی برای ساخت دکلهای فشار قوی قرارداد منعقد کرده و احداث آن را در مسیر تاجیکستان تا افغانستان را به عهده گرفته، این نشاندهنده رویکرد عاقلانه، عملگرایانه و منطقي این کشور به طرحهای منطقهای است. دلیل ندارد هر کشوری حتما در طرح اصلی حضور داشته باشد و اگر حضور ندارد شروع به فضاسازی و گلایه کند، بلکه میتوان طرحی را تهیه کرد که سرمایهگذاری کرده و یا خدمات فنی و مهندسی ارائه دهد، همه اینها نیازمند این است که رویکرد غلط گذشته را که طی چند دهه داشتیم و هیچ دستاوردی هم نداشته تغییر دهیم.
وی با بیان اینکه تاپی و خط صلح هیچ تقابلی باهم ندارند، تاکید کرد: مهمترین مسئله ما در خط صلح تحریمها، همکاری بانکی و فاینانس طرح است ما خط را تا مرز پاکستان اجرا کردیم ولی به دلیل تحریم فعلا غیرفعال است، اما در هر حال در دولت کنونی دیپلماسی و صادرات گاز بیش از گذشته در دستور کار قرار گرفته است.
پژوهشگر ارشد حوزه آسیای مرکزی و قفقاز در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری با یادآوری اینکه نباید به طرحهای انتقال انرژی به صورت صفر و یک نگاه کنیم، اظهار کرد: ما متاسفانه در قالب دیدگاه توسعهمحور تصور میکنیم هر طرح انتقال انرژی و کریدور ارتباطی که کشورهای همسایه با هم توافق میکنند، الزاما علیه ما است، یعنی یک مورد سراغ نداریم که کریدور ارتباطی و خط انتقال انرژی بین ۱۵ کشور همسایه شکل گرفته باشد و ما علیه آن موضع نگرفته باشیم. همه را در راستای حذف ایران از بازار انرژی و ارتباطی منطقه تلقی کردیم، گواینکه ما مرکز ثقل عالم هستیم و باید تمام مسیرهای انتقال انرژی و کریدورها از ایران عبور کند، این دیدگاه منطقی نیست. همانگونه که ما علاقه داریم در ۴ جهت جغرافیایی و مسیرهای مختلف ریلی و جادهای حضور داشته باشیم، کشورهای منطقه هم مستقل بوده و این حق را دارند که از تنوع مسیر داشته باشند، ما نیز میتوانیم در طرحها مشارکت کنیم و یا شبکه انتقال انرژی، ریلی و جادهای خودمان را به این طرحها وصل کنیم.
وی بیان داشت: متاسفانه فضای حاکم در کشور ما به شدت جبههگیری دارد، مثلا گفته میشد که از خط لاجورد، نوباکو و باکو-تفلیس جیحان به جای گاز، هوا صادر میشود و اجرایی نخواهد شد، اما اجرایی و گاز صادر شدو ما باید رویکردمان را تغییر دهیم، باید بپذیریم مسیر صادرات گاز میتواند تاپی، ترانسخزر یا خاک ایران باشد، در هر حال کشورها میتوانند مسیرهای صادراتی خود را متنوع کنند، ایران هم میتواند مسیر گاز ترکمنستان به ترکیه باشد و در زمینه سواپ هم فعال باشد./ایلنا