یکم: دکتر نهاوندیان آن زمان که بر کرسی ریاست اتاق تهران تکیه زد، رویهای نو را به همراه آورد که به نام «صبحانه با مسوولان » معروف شد. در این جلسات یک از بزرگمردان دولتی یا مجلسیان حضور مییافتند و ضمن خوردن نان و پنیر و گردو و چایی به سخنان فعالان بخش خصوصی که گهگاه داغتر از چای شیرین اتاق بود گوش میدادند.
توضیحی توسط مسوولان داده میشد، دستور قراری برای ملاقات صادر میگردید یا اعتراضی پذیرفته میشد و فعالان بخش خصوصی دلخوش بودند که وزیر مربوطه را ملاقات کردهاند یا قول همکاری از یکی از مجلسیان شنیدهاند. امید داشتیم این جلسات به اتاقهای شهرستانها نیز کشیده شود و مسوولان استانی نیز با فعالان اقتصادی هر استان در اتاقهای بازرگانی دیداری داشته باشند و صبحانهای بخورند.
دوم: اما روزگار بر این منوال باقی نماند. روزی معاون اول محترم رییسجمهور، به دلایلی که بر من نامعلوم است، برآشفت که مشکلات بخش خصوصی با خوردن صبحانه با مسوولان حل نمیشود. برای عقلا همین یک اشاره کافی بود و دولتمردان دیگر پاسخ دعوتهای اتاقهای تهران و ایران را برای خوردن صبحانه با فعالان بخش خصوصی ندادند و ترجیح دادند صبحانه را پشت درهای بسته اتاقشان به تنهایی یا با کسانی که به جای انتقاد از برنامهها و عملکردها فقط تمجید و تعریف میکنند، صرف کنند.
سوم: عدم حضور در جلسات «صبحانه با مسوولان» اگرچه برای جلوگیری از زخم معده گرفتن مسوولان به خاطر انتقادات و انتظارات بجا و نابجای بخش خصوصی خوب بود ولی فاصله دولتیان و فعالان چرخه اقتصاد کشور را از یکدیگر بیشتر کرد. ایجاد این فاصله را نه قانون اصل 44 و بازسپاری اقتصاد کشور به بخش خصوصی میپسندد و نه ریاستجمهوری. لابد سوال میکنید که نگارنده نظر ریاستجمهوری را از کجا میداند؟ دو سال پیش در مراسم گرامیداشت روز صادرات پس از سخنرانی رییسجمهور و توزیع تندیسها و خاتمه مراسم، به رای العین شاهد بودم که ایشان بیش از یک ساعت و نیم در میان صادرکنندگان ایستاده بودند و از نزدیک به اظهارات، شکایات و خواستههای تک تک آنان گوش میدادند و در هر مورد ارشادی یا دستوری صادر میکردند یا وعده اصلاح و پیگیری میدادند. نمیدانم چند مورد از دستورات ایشان اجرا شد و چه میزان از مشکلات بخش خصوصی حل گردید، اما چهرههای راضی آنان که وعدهای و پاسخی را شنیده بودند قابل توجه و تامل بود. آنان که اگر آن مراسم نبود هرگز فرصت دیدار رییسجمهور را نمییافتند و نمیتوانستند از مشکلات خود با بالاترین مقام اجرابی کشور و تصمیمگیرنده در امور اقتصادی صحبتی داشته باشند.
چهارم: آنچه شرط بلاغ بود در این مختصر آوردم. شاید دیدار یکی از مسوولان برای فعالان اقتصادی که این روزها با مشکلات مختلفی در داخل و خارج از کشور روبهرو هستند، مسکنی باشد برای کاهش دردها، شاید مشکلی را حل کند، شاید هم فقط دیداری باشد و دیگر هیچ، اما در سال جهاد اقتصادی، در سالی که از فعالان بخش خصوصی انتظار میرود که جهاد اکبر را برای دستیابی به اهداف اقتصادی کشور آغاز کنند و هر آنچه در توان و کیسه دارند برای موفقیت مایه بگذارند انتظار دیداری دوستانه و صمیمی با مسوولان خواسته زیادی نیست. به هر تقدیر قرار است در این جهاد دولتمردان و فعالان بخش خصوصی دست در دست هم بگذارند و مشکلات را از میان بردارند. ضمنا سال انتخابات هم هست و دل رای دهندگان را به دست آوردن بد نیست. پس از ریاست محترم جمهور و معاون اول ایشان استدعا دارم با تشویق و ترغیب وزرا و دیگر دولتمردان به حضور در خانههای فعالان اقتصادی امکان این همکاری و همراهی را فراهم آورند.
تاریخ: 90/4/18
ارائه دهنده: دکتر فرهاد فزونی