به گزارش پایگاه خبری اتحادیه صادرکنندگان فرآورده های نفت،گاز و پتروشیمی ایران و به نقل از گروه اقتصاد، احمد میرخدایی: پس از امضای توافق بین ایران و گروه موسوم به ١+٥ و پیش از قطعیشدن آن در کنگره و مجلس شورای اسلامی، اعلام آمادگی کشورهای مختلف برای همکاری با ایران شدت گرفت. این جریان، آنگونه که در دولت قبل با تعبیر «زنبیلگذاشتن کشورهای خارجی در صف» برای گرفتن نوبت همکاری با ایران توصیف میشد، در دوران پساتوافق، فراتر از شعار و در واقعیت اتفاق افتاد. هیأتهای بلندپایه خارجی یکی پس از دیگری وارد ایران شدند و در صدر اخبار رسانههای جهان قرار گرفتند. آندسته از شرکتهای خارجی که بهواسطه تشدید تحریمها از مشارکت در اقتصاد ایران محروم شده و مدتها پیش از امضای توافق، رایزنیهای خود را برای ازسرگیری مشارکت آغاز کرده بودند نیز بیدرنگ وارد عرصه گفتوگو شدند.
آنچه در دیدار اغلب شرکتها و اکثر هیأتهای خارجی مورد توجه و بحث و گفتوگو قرار گرفت، گسترش همکاریها در حوزههای نفت، گاز و فراوردههای نفتی ایران بود. در کنار اینکه حضور در صنعت نفت و پتروشیمی ایران میتواند جذابیت زیادی برای شرکتهای خارجی داشته باشد، مهمترین نیاز صنعت نفت ایران، سرمایه و تکنولوژی و دانش فنی روز و مدرن است و همین باعث میشود کسانی در همکاری با ایران برتری پیدا کنند که در این زمینهها سرآمد باشند. برای آگاهی از چندوچون مذاکرات هیأتهای خارجی و قراردادهایی که احتمالا در حوزههای نفت، گاز و فراوردههای نفتی امضا شده است، با حمید حسینی، عضو هیأتمدیره اتحادیه صادرکنندگان فراوردههای نفت، گاز و پتروشیمی، گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
آقای حسینی، پس از امضای توافق ایران و گروه ١+٥ شاهد حضور پررنگ هیأتهای خارجی در کشور بودیم؛ نتیجه مذاکرات با این هیأتها در حوزههای نفت، گاز و فراوردههای نفتی چه بوده است؟
مذاکرهکنندگان متفاوت بودند، چراکه بخشهای نفت، گاز و فراوردههای نفتی از بخشهایی است که در آنها از هر دو مزیت نسبی و رقابتی برخوردار هستیم و برای حضور خارجیها جذابیت دارد. علاقهمندان به حضور در این بخش به چهار دسته تقسیم میشوند. دسته اول، بانکها و صندوقهای سرمایهگذاری هستند که در بحث تأمین مالی ابراز علاقه کردهاند. این دسته پیش از این، هم در تأمین مالی صنعت پتروشیمی و هم در طرحهای گازی عسلویه در قالب فاینانس با ما همکاری داشتهاند و ما نیز در این مشارکتها تعهدات خود را کامل انجام دادهایم. ایران از معدود کشورهایی است که هم بدهی خارجی بسیار کمی دارد و هم همیشه تلاش کرده به تعهدات خود در نظام بینالملل پایبند باشد؛ ازاینرو بخشی از بانکها و صندوقهای سرمایهگذاری که در قالب هیأتهای خارجی به ایران میآیند، علاقهمند به حضور در حوزههای تأمین مالی و فاینانس هستند. دسته دوم، شرکتهای صاحب تکنولوژی و دانش فنی هستند که به همکاری در حوزههای مشاورهای، پیمانکاری و خدمات فنی- مهندسی ابراز علاقه کردهاند. این شرکتها در زمینه ازدیاد برداشت، بهینهسازی مصرف سوخت و در حوزه انرژیهای نو، علاقهمند به همکاری با ایران هستند. دسته سوم، شامل شرکتهای بزرگ بینالمللی نفتی میشود که سابقه همکاری در حوزههای نفتی ایران را نیز دارند. این شرکتها قطعا با احتیاط اقدام میکنند و منتظرند توافق نهایی و تحریمهای بانکی برداشته شود تا پس از آنکه از قراردادهای جدید نفتی ایران رونمایی شد، اگر برایشان جذابیت داشت وارد عرصه شوند. این شرکتها بازار و حوزههای نفتی ایران را میشناسند؛ درصورتیکه بتوانیم قراردادهای جذابی ارائه دهیم و با کشورهای همسایه رقابت کنیم، قطعا با توجه به سابقهای که شرکتهایی مانند شل، توتال و انی در ایران داشتهاند، دوباره علاقهمند بازگشت به ایران خواهند بود. دسته چهارم کشورهایی هستند که پیش از تحریم در بخش سرمایهگذارای در صنعت پتروشیمی فعال بودهاند. قبل از تحریمها کشورهایی مانند آفریقای جنوبی و ترکیه در صنعت پتروشیمی ما سرمایهگذاری داشتهاند و اینک، دوباره آفریقای جنوبی اظهار تمایل و آمادگی کرده است که در صنعت پتروشیمی ما، از جمله توسعه پتروشیمی لاله که تجربه حضور در آن را نیز دارد، به فعالیت و سرمایهگذاری خود ادامه دهد. سایر کشورها نیز آمادگی دارند در صنعت پتروشیمی ما سرمایهگذاری کنند. در همه حوزههای نفتی و پتروشیمی امید است بتوانیم از تأمین مالی خارجی و خدمات و تجهیزات حساسی که در دوران تحریم از دسترسی به آنها محروم بودیم، استفاده کنیم. علاوه بر این با ازسرگیری همکاریها، بازار این کشورها نیز به روی محصولات ایرانی باز خواهد شد.
با کدامیک از چهار نوع مذاکرهکنندهای که گفتید، قرارداد منعقد شده است؟
فعلا حضور شرکتهای خارجی در ایران برای مذاکرات اولیه است و بعید میدانم هیچیک از این مذاکرات، اعم از پاییندستی یا بالادستی، به نتیجه رسیده و منتج به امضای قرارداد شده باشد. اگر هم توافقی انجام شده باشد، قطعا اعلام نخواهد شد و طرفین منتظر میمانند تا توافق به نتیجه برسد و تحریمها لغو شود و بعد آن را اعلام میکنند، چراکه هنوز برخی از کشورها بهشدت بر تحریمها تأکید دارند و برخورد میکنند. کشورهای عربی، ازجمله امارات، بهویژه بعد از رویدادهای یمن و به این دلیل که از توافق ایران راضی نیستند، به بهانه تحریمهای سازمان ملل، پایبندی به محدودیتهای اعمالشده علیه ایران را تشدید کردهاند. بهتازگی نیز حساب شرکتهای ایرانی را مسدود کرده و در زمینه نقلوانتقال پول مشکل ایجاد میکنند.
با توجه به اینکه گفتید مذاکرات در حد اعلام آمادگی کشورها بوده و هنوز تا قطعینشدن توافق امکان عقد قرارداد وجود ندارد، این اعلام آمادگی برای همکاری نفتی با ایران را تا چه حد جدی میدانید؟
تلاشها جدی است. چند روز پیش اعلام شد معاون وزیر انرژی آفریقای جنوبی مذاکراتی با شرکتهای بزرگ نفتی فعال در آفریقای جنوبی داشته است و شرکتهای شورون، شل و بیپی، که مالکان بنادر و تکپالایشگاههای آفریقای جنوبی هستند، اعلام آمادگی کردهاند که با رفع تحریمها نسبت به خرید نفت خام ایران اقدام کنند. پیش از اعمال تحریمها، ایران در جایگاه بزرگترین تأمینکننده نفت خام آفریقای جنوبی قرار داشت و روزانه حدود ٣٨٠ هزار بشکه نفت از ایران به این کشور آفریقایی صادر میشد که بعد از تحریمها و تا به امروز، این صادرات متوقف شده است. شرکتهای اسپانیایی، پرتغالی و یونانی نیز اعلام آمادگی کردهاند که دوباره خریدار نفت ایران باشند. هم آنها و هم ما تلاش میکنیم بازارهای ازدسترفته را با توجه به توافقی که در حال انجام است و به لغو تحریمها منجر میشود، دوباره برگردانیم و در چهار زمینهای که پیشتر گفتم با هم همکاری کنیم. گرچه فعلا مذاکرات اولیه انجام میشود اما مذاکرات کارشناسی و تخصصی نیز پس از قطعیشدن توافق، پیگیری خواهند شد.
هنوز قراردادهای جدید نفتی ایران رونمایی نشده است، در این شرایط، مذاکرات با توجه به مفاد قراردادهای قبلی انجام میشود یا قراردادهای جدید؟
قاعدتا مذاکراتی که اکنون انجام میشوند حتی اگر منتج به عقد قرارداد شده باشد، بیشتر در زمینههای خدماتی، سرویسدهی و حوزههای فنی - مهندسی برای ازدیاد برداشت، خواهند بود و بعید است قرارداد نفتی بسته شده باشد چراکه هنوز این قراردادها رونمایی نشدهاند. در ضمن برای رونمایی از این قراردادها، اول باید دولت چارچوب آن را بپذیرد و پس از آن اگر قرار است مجلس آن را بررسی کند، این کار را انجام و نظر بدهد تا بعد از آن، اگر شرکتهای نفتی با این نوع قراردادها موافق بودند، مورداستفاده قرار گیرند. قبل از اینکه تحریمها تشدید شود، بسیاری از شرکتها به دلیل نوع قراردادهایی که با ما بسته بودند و مشکلاتی که آن قراردادها داشت، ایران را ترک کردند. شاید اگر آن زمان قراردادها را اصلاح میکردیم، شرکتهای اروپایی به این سرعت به تحریمها نمیپیوستند.
قراردادهای قبلی چه مشکلاتی داشتند؟
در آن زمان شرکتهای اروپایی معتقد بودند هزینههای اغلب قراردادها، بیش از هزینههای پیشبینیشده طرح است. سقف قراردادها هم فیکس و بدون امکان تعدیل قیمت بود و در این شرایط بسیاری از شرکتها میگفتند با این قراردادها در پروژههای ایران با ضرر و زیان مواجه شدهاند به همین دلیل با تشدید تحریمها، بدون هیچ مقاومتی ایران را ترک کردند. در ١٠، ١٢ سال گذشته بازارهای مالی جهان تغییر کرده است ازاینرو باید قراردادها را به استانداردهای جهانی نزدیک کنیم و با قراردادهای جدید با شرکتهای نفتی وارد مذاکره شویم. این مذاکرات ساده نیست. به نظر میرسد حداقل شش، هفت ماه دیگر این مسئله به طول بینجامد. پیش از این هم مذاکرات در حوزه نفتی تا مشخصشدن قراردادها یک سال زمان میبرد حالا که نه اطلاعات پروژهها مشخص شده و نه حتی بحث توافق و لغو تحریمها به قطعیت رسیده است.
با این تفاسیر، مذاکرات با هیأتهای فعلی چه نتیجهای دربر دارد، قرارداد که امضا نمیشود، پس هدف چیست؟
هیأتهای فعلی بیشتر سیاسی هستند. گرچه گروههای اقتصادی نیز همراه اینها میآیند اما این هیأتهای سیاسی، توسط دولتها برنامهریزی میشوند و میتوان گفت مذاکرات، بیشتر دولت با دولت است. کشورها در این مذاکرات میخواهند از این بابت که ایران به اجرای برجام پایبند است و توافق قطعی میشود، مطمئن شوند و آمادگی خود را برای همکاریهای آینده اعلام کنند. ازاینرو مذاکراتی که در حوزهای خاص و بهصورت مستقیم انجام شود و به انعقاد قرارداد برسد، نداریم.
با توجه به تجربیات گذشته، در بحث همکاری با کشورهای خارجی و استفاده از توانمندی آنها در زمینه تأمین سرمایه و توسعه طرحهای نفت، گاز و پتروشیمی، اولویت باید کشورهای آسیایی باشند یا اروپایی و آمریکایی؟
در حوزه نفت و گاز، بحث دانش فنی و تکنولوژی بسیار اهمیت دارد و بهشدت میتواند بر انتخاب شریک تأثیرگذار باشد. ما تجربه خوبی از همکاری با کشورهای آسیایی، از جمله چین و هند و کره، نداشتهایم. اولا هیچکدام از این کشورها در جریان تحریمها، همکاری خود را با ما ادامه ندادند؛ با وجود اینکه در قراردادهایی که از قبل بسته و معاف از تحریم بودند میتوانستند به همکاری با ما ادامه دهند. دوما این کشورها، صاحب تکنولوژی و دانش فنی روز دنیا نیستند، اما کشورهای اروپایی و آمریکایی در این زمینهها پیشتازند و میتوانند به ما کمک کنند. قطعا برای افزایش بازدهی فعالیتها و همچنین دستیابی به دانش روز، باید به شرکتهای معتبر بینالمللی متوسل شویم نه شرکتهای آسیایی. آسیاییها امتحانشان را خوب پس ندادند و جدای از این دو تفاوت عمده، بحت توان مالی برای تأمین پروژهها هم مطرح است که شرکتهای اروپایی و آمریکایی آمادگی و شرایط مناسبتری نسبت به کشورهای آسیایی، برای تأمین مالی پروژههای ما دارند.
زمینه و احتمال همکاری با شرکتهای آمریکایی هم وجود دارد؟
شرکتهای آمریکایی حق مذاکره با ایران را ندارند و در برجام هم بر این نکته تأکید شده است. خودشان هم میگویند «ما با شما مذاکره نمیکنیم، جلسه دوستانه میگذاریم و در حاشیه آن بحثهای اقتصادی را هم مطرح میکنیم». در تجربهای که در مذاکره با این شرکتها داشتیم متوجه شدیم که از لحاظ حقوقی، بهشدت دلنگران هستند که حتی اسم این جلسات مذاکره باشد. میگفتند از لحاظ حقوقی منع قانونی داریم و ترجیح میدادند با ما، بهعنوان یک شرکت اماراتی، جلسه دوستانه برگزار کنند و اطلاعاتی از بازار ایران بگیرند و منتظر آینده بمانند.
پس آمریکاییها با واسطه میآیند؟
آمریکاییها میتوانند از طریق شرکتهای اروپایی خود در ایران حضور پیدا کنند. امروزه شرکتها چندملیتی هستند؛ اگر به شرکتهایی مانند بیپی، که اسما انگلیسی است و در کنفرانس وین، آمادگی خود را برای همکاری اعلام کرد یا زیمنس که در حوزه نفت و گاز برای همکاری اعلام آمادگی کرده است یا شرکت شورون که با معاون وزیر انرژی آفریقایجنوبی برای واردات نفت ایران اعلام آمادگی میکند، توجه کنیم، میبینیم این شرکتها اسما آمریکایی نیستند اما سهامداران آمریکایی در آنها سهیم هستند. این نشان میدهد آمریکاییها هم علاقهمند و در حال رصد اوضاع هستند تا با رفع تحریمها، وارد بازار نفت ایران شوند اما بندی در برجام وجود دارد که تأکید میکند این شرکتها برای حضور در بازار ایران نباید از هیچیک از زمینهها و ابزارهای آمریکایی خود استفاده کنند. یعنی اگر حتی وبسایتی دارند که متعلق به شرکت مادر آمریکایی است، در همکاری با ایران حق استفاده از آن را ندارند. قاعدتا آمریکاییها ابتدا از طریق شرکتهای اروپایی، که زیرمجموعه شرکتهای آمریکایی هستند، در ایران حضور پیدا خواهند کرد اما نکتهای که در برجام بر آن تأکید شده، کار را برای آنها سخت کرده است. در این میان، باید دید برخورد دولت ما و تصمیم دولتهای متبوع این شرکتها چیست.
با این تفاسیر، هنوز اتفاقی نیفتاده و همهچیز در حد اعلام آمادگی بوده است؟
اگر دقت کنید، اتفاق افتاده است. برخی از کارشناسان میگویند توافق در مذاکرات هستهای هیچ نفعی برای اقتصاد کشور نداشته و هیچ رونقی ایجاد نکرده است؛ قاعدتا این دوستان شرایط فعلی اقتصاد جهانی را مدنظر قرار نمیدهند؛ در شرایطی که قیمت نفت در هفت، هشت ماه گذشته بهشدت سقوط کرده و در یک ماه گذشته نیز با توجه به بحران اقتصادی در چین، حدود سههزار میلیارد دلار از ارزش سهام بازار این کشور، یکهزارو ٥٠٠ میلیارد دلار از ارزش سهام بازارهای اروپا و حدود هزار میلیارد دلار نیز از ارزش سهام بازار دیگر کشورها کاسته شده است، ارزش پول ملی بسیاری از کشورها مانند چین، هند، مالزی و ترکیه بهشدت تضعیف شده و اقتصادشان دچار مشکل شده است اما ما در کشور، به دلیل همین پتانسیل و ظرفیت و امیدی که توافق ایجاد کرده، شاهد هیچ تنشی در اقتصاد کشور نبودهایم، نه ارز و طلا تغییر قیمت چندانی داشته و نه شاخص بورس، شاهد افت شدیدی که متناسب با بحران شرق آسیا باشد، بوده است. من معتقدم دقیقا به دلیل همین پتانسیل و خوشبینی حاصل از توافق، توانستهایم از وضعیت فعلی اقتصاد جهانی نجات پیدا کنیم و قطعا در آینده نزدیک، آثار این توافق را اول در بحث خدمات و پس از آن در حوزههای نفت و پتروشیمی کشور نیز خواهیم دید.