رئیس جمهوری در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با بیان این که برجام، الگوی عملی و نمونه عینی برای حل اختلافات منطقهای است، گفت: امروز، فصل جدیدی در روابط ایران با جهان آغاز شده است.
به گزارش پایگاه خبری اوپکس به نقل از شانا، دکتر حسن روحانی، رئیس جمهوری، شب گذشته (دوشنبه ٦ مهرماه) در هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد به موضوع فاجعه منا اشاره کرد و گفت: ابعاد فاجعه جان باختن و مجروح شدن هزاران انسان بیگناه از چهارگوشه جهان، فراتر از آن است که در حد یک سانحه طبیعی یا یک مسئله محلی با آن برخورد شود.
متن سخنان رئیس جمهوری به این شرح است:
من به نمایندگی از سوی ملت بزرگی سخن میگویم که امروز در غم از دست دادن هزاران زائر مسلمان و صدها نفر از هموطنان خود به سوگ نشسته است، سالمندان، جوانان، زنان و مردانی که برای انجام مناسک مذهبی در گردهمایی عظیم معنوی و جهانی حج شرکت کرده بودند، ولی متاسفانه قربانی بیکفایتی و سو مدیریت مجریان شده و حتی به دلیل عدم پاسخگویی مسئولان، از شناسایی مفقودین و بازگرداندن سریع پیکر قربانیان به خانواده های عزادارشان دریغ شده است، ابعاد فاجعه جان باختن و مجروح شدن هزاران انسان بیگناه از چهارگوشه جهان، فراتر از آن است که در حد یک سانحه طبیعی یا یک مسئله محلی با آن برخورد شود، خسارت جریحه دار شدن عواطف میلیونها مسلمان بزرگتر از آن است که صرفا با محاسبات مادی قابل جبران باشد، افکار عمومی خواستار آن است که مسئولان دولت عربستان سعودی بیدرنگ، به مسئولیت بینالمللی خود در تامین دسترسی کنسولی فوری برای شناسایی سریع و بازگرداندن بدون تاخیر اجساد مطهر عمل کند، همچنین ضروری است شرایط لازم را برای بررسی مستقل و دقیق علل و عوامل این فاجعه و روشهای پیشگیری از تکرار آن، در آینده فراهم کند.
من به نمایندگی از ملتی سخن میگویم که دو سال قبل به تعامل سازنده با جهان رای داد و اینک با افتخار میتوانم اعلام کنم که امروز، فصل جدیدی در روابط ایران با جهان آغاز شده است.
دو سال پیش، مردم ایران در یک انتخابات توام با رقابت به برنامهای رای دادند که ضمن حفظ حقوق، منافع و امنیت ملی، خواستار تحکیم صلح، و گفتگوی سازنده با جهان شدند، این اراده ملی با یک برنامه دقیق و روشن دیپلماتیک در برنامه جامع اقدام مشترک میان جمهوری اسلامی ایران و ٦ قدرت جهانی متجلی شد که بلافاصله پس از توافق، با تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد به یک سند بینالمللی بدل شد، این سند از نظر حقوق بینالملل، سازه استواری است که برای اولین بار در تاریخ ملل، دو طرف، به جای مذاکره پس از جنگ برای دستیابی به صلح، پیش از مخاصمه، به مصالحه دست یافتند.
من در اینجا لازم میدانم بر نقش همه مذاکرهکنندگان در دستیابی به این توافق تاکید کنم، ما تصمیم گرفته بودیم با حفظ اصول خود، فضایی تازه را رقم بزنیم و این کار را کردیم، آنجا که لازم بود جلو رفتیم و آنجا که لازم بود شهامت انعطاف را داشتیم و در همه جا از ظرفیت حقوق بینالملل استفاده کردیم و توانمندی گفتگوی سازنده را به خوبی آشکار ساختیم، نکته کلیدی در موفقیت گفتگو، این واقعیت است که، هر بازیگری در نظام بینالملل که در پی خواسته های حداکثری باشد و جایگاهی برای طرف مقابل خود باز نکند نمیتواند سخن از صلح، ثبات و توسعه یافتگی بزند، همانگونه که در تجارت و فعالیت اقتصادی، باید منافع طرفین در نظر گرفته شود، در سیاست نیز چند جانبهگرایی و بازیهای برد ـ برد، باید مبنا واقع شود.
سازمان ملل متحد، برای تضمین صلح و امنیت جهانی پس از دو جنگ جهانی، به وجود آمد، اگرچه متاسفانه در اکثر موارد این نهاد مهم بینالمللی، موفق یا مؤثر نبوده، اما این بار باید گفت سازمان ملل تصمیم درستی گرفته است.
ما با وجود آن که به تصویب قطعنامه های ناعادلانه علیه جمهوری اسلامی ایران و تحریم ملت ایران در اثر سوتفاهمات و بعضا دشمنیهای آشکار برخی کشورها، معترضیم، اما آن ضربالمثل قدیمی ایرانی، معتقدیم که هرجا که جلوی ضرر گرفته شود، منفعت است، امروز همان روزی است که جلوی ضرر گرفته شده است.
قطعنامه ٢٢٣١ شورای امنیت با وجود برخی کاستیهای جدی، تحولی مهم و مبنایی برای لغو قطعنامه های تحریم علیه ایران بود، ما عملکرد شورای امنیت در گذشته را غیر منصفانه میدانیم و تاکید میکنیم که ایران به دلیل فتوای مهم رهبری و نیز دکترین دفاعی خود هرگز قصد تولید سلاح هستهای را نداشته و بنابراین قطعنامه های تحریمی علیه ایران ناعادلانه و غیرقانونی بودهاند، تحریمهای شورای امنیت و نیز تحریمهای یکجانبه برخی از کشورها براساس توهمات و اتهامات بیپایه اعمال شدند و شرایط سختی را به مردم ما تحمیل کردند، اما این تحریمها هیچگاه در سیاستی که اتخاذ کرده بودیم و در نحوه برخورد ما با مذاکرات، موثر نبودند، ما در این مذاکرات ثابت کردیم که روی میز ایران، چیزی جز منطق، استدلال و اخلاق و نیز در صورت لزوم، دفاع مشروع و قاطع از خود و منافع خویش در برابر هر گونه تجاوز چیز دیگری وجود ندارد، که نهایتا ایالات متحده نیز وادار شد تا تحریم و فشار را کنار گذاشته و میز مذاکره را برگزیند.
۷ کشور و اتحادیه اروپایی در این مذاکرات، زمان و سرمایه دیپلماتیک فراوانی صرف کردند و بنابراین باید برای حفظ و اجرای توافق نیز، تمام تلاش خود را بکار گیرند، پایبندی طرفین به انجام تعهداتشان را، اصلیترین عامل موفقیت در روند اجرایی مذاکرات میدانیم.
به موازات اجرای برجام، ما همچنین انتظار داریم که کشورهای هستهای گامهای لازم را در جهت اجرای تعهدات خود بر طبق ماده ٦ ان پی تی، یعنی خلع سلاح کامل هستهای، بردارند، همچنین انتظار داریم که آنها در جهت ایجاد منطقه عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه، نقشی مثبت ایفا کنند و اجازه ندهند رژیم صهیونیستی همچنان، تنها مانع بر سر راه تحقق این مهم باشد.
توافق هستهای که نمونه درخشانی از پیروزی بر جنگ بود، توانسته سایه تخاصم و حتی جنگی دیگر و تنشی دامنهدار را از سر خاورمیانه دور کند، میتواند و باید، سرآغاز دورهای جدید و موجب نتایجی مثبت برای صلح و ثباتی پایدار در منطقه نیز باشد، از نظر ما توافق حاصله، هدف نهایی نیست، بلکه تحولی است که میتواند و باید، مبنای دستاوردهای بیشتری باشد، با توجه به این که این توافق هم مبنایی عینی فراهم کرده و هم الگوی مناسبی به دست داده، میتواند در جهت تحولی اساسی در منطقه، عمل کند.
سیاست ما این است که در فضای جدید، حرکت صلح جویانه خود را در منطقه، بر مبنای همان قاعده برد ـ برد، ادامه دهیم و به نحوی عمل کنیم که همه، در منطقه و جهان از مزایای این فضای جدید بهرهمند شوند، میتوانیم از این فرصت برای توجه به آینده و اجتناب از تمرکز بر گذشته استفاده کنیم و روابط خود را با کشورهای منطقه، بویژه همسایگانمان، براساس احترام متقابل و منافع مشترک و جمعی، بازسازی کنیم.
متاسفانه، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به یکی از متلاطمترین مناطق جهان تبدیل شده است، تداوم و تشدید چنین وضعی میتواند موجب سرایت تشنج به دیگر مناطق جهان شود، در جهان به هم پیوسته و بدون مرز کنونی، کشورها و مناطق مختلف، به سختی میتوانند مرزهای خود را نفوذ ناپذیر کنند و مانع اشاعه نا امنی و بیثباتی شوند.
خطر بزرگ و اصلی در جهان امروز آن است که سازمانهای تروریستی به حکومتهای تروریستی تبدیل شوند، ما متاسفیم که قیامهای ملی در منطقه ما توسط تروریستها به انحراف کشیده شدند و به جای صندوق رای، اسلحه و ترور سرنوشت ملتها را میخواهد تعیین کند.
ما پیشنهاد میکنیم که مبارزه با تروریسم به یک سند و قاعده الزامآور بینالمللی بدل شود و هیچ دولتی حق نداشته باشد از تروریسم به عنوان یک روش مداخله جویانه در امور ملتها حمایت کند، ما آمادهایم که برای نابودی تروریسم و بسترسازی برای تحولات دموکراتیک در منطقه کمک کنیم و اجازه ندهیم اسلحه به ابزار تحول، بدل شود، ما همان گونه که در عراق و افغانستان به استقرار دموکراسی کمک کردیم آماده کمک به دموکراسی در سوریه و نیز یمن هستیم، ما از تداوم قدرت با رای ملت و نه اسلحه حمایت میکنیم، ما از حکومت اکثریت با حفظ حقوق اقلیت دفاع میکنیم.
ایران امروز با حفظ میراث تاریخی و فرهنگی خود، نگاه به آینده دارد، نه فقط آیندهای دور بلکه آیندهای نزدیک با چشماندازی روشن از همکاری و همزیستی، من خطاب به همه دولتها و ملتها میگویم: ما گذشته را فراموش نمیکنیم، اما نمیخواهیم در گذشته بمانیم، ما جنگ و تحریم را از یاد نمیبریم، اما به صلح و توسعه فکر میکنیم، ما در برنامه جامع اقدام مشترک تنها در پی دستیابی به یک توافق هستهای نبودیم، ما میخواهیم حرکتی تازه و سازنده را برای بازآفرینی نظم جهانی پیشنهاد کنیم، نظمی براساس احترام متقابل، عدم دخالت در امور داخلی دیگران، همکاری مستمر و همزیستی دائم میان اعضای ملل متحد، برای آنکه آیندهای صلح آمیز بسازیم باید از گذشته های تلخ عبرت بیاموزیم، ما میدانیم که تنها راه حفظ و تداوم صلح، توسعه است، صلح بدون توسعه تنها یک زنگ تفریح است تا انبارهای خشم و کینه انباشته شود، اما صلح همراه توسعه، خالی کردن آن انبارها از خشم و کینه و انباشتن آنها با امید و احترام ملتها به دیگران است، ما بارها گفتهایم که تنها راه ریشه کنی تروریسم در خاورمیانه از بین بردن زمینه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن است.
ایران با همه ظرفیتهای اقتصادی و فرهنگی خود آمادگی دارد که به کانونی برای مشارکت در سرمایه گذاری صادرات گرا تبدیل شود و نشان دهد که به جای صلح ناپایدار مبتنی بر تهدید، میتوان صلح مبتنی بر توسعه و منافع مشترک را انتخاب کرد که حاصل آن امنیت پایدار خواهد بود.
ما امیدواریم با همسایگان خود در همه عرصه های اجتماعی و اقتصادی همکاریهای گستردهای داشته باشیم و از طریق همگرایی اقتصادی به تفاهم سیاسی و حتی همکاریهای ساختاری امنیتی نیز دست یابیم، در نظام بینالملل امروز پیوند متقابل اقتصاد کشورها به یکدیگر مهمترین عامل برای تسهیل تعامل سیاسی و کاهش چالشهای امنیتی است.
من در سال ٢٠١٣ از همین جایگاه، ندای مبارزه با خشونت و افراطگرایی و تروریسم سر دادم و شما نمایندگان جامعه جهانی با آرا یکپارچه و گرانقدر خود، بر آن مهر تأیید زدید و قطعنامه wave پدید آمد، اندیشه اجرایی کردن wave، نیازمند راهکارهای مصلحانه و تجربه شده در عرصه دیپلماسی است و خوشوقتم که اینک میتوان با پیوند تجربه برجام و آرا گرانسنگ حامیان wave، طرح مناسبی برای حل مشکل منطقه خاورمیانه خرد شده در زیر پنجه های قساوت و شقاوت، تدوین کرد.
من برای مقابله با جهل، دیکتاتوری، فقر، فساد، تروریسم و خشونت، و مقابله با اثرات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی آن، جهان و بویژه کشورهای منطقه را به تدوین یک برنامه جامع اقدام مشترک برای این مبارزه و ایجاد جبهه متحد مبارزه با افراط گرایی و خشونت، دعوت میکنم.
جبههای که باید از طریق گفتگو، حرکتی جمعی و جهانی برای حل جدی معضلات منطقهای ایجاد کند، از کشتار مردم بیگناه و بمباران غیر نظامیان و ترویج خشونت و انسان کشی جلوگیری کند و با حمایت از حکومتهای مرکزی مستقر، ثبات را فراهم و بالاخره پس از ایجاد آرامش و ثبات، دموکراسی و حکومت مردمسالار را در خاورمیانه برقرار کند.
عراق، سوریه و یمن، مدلهای یکسان بحران آفرینی از طریق ترور، افراطیگری، خشونت، کشتار، تجاوز، و بی تفاوتی جامعه جهانی هستند، نمونه های همسان آوارگی، پناهندگی، بی خانمانی، و گریز از وحشت جنگ و بمباران، کشورهایی همانند، با درماندگی جامعه جهانی برای حل معضلات پدید آمده بر اساس خواستهای نادرست تازه واردان منطقهای و خوشباوران عرصه فرامنطقهای که اینک موج خسارتهای آن از جهان عرب تا اروپا و آمریکا را درنوردیده و به نابودی آثار مدنیت و تمدنهای دیرپا و ارزشمند و در وجهی کلانتر به کشتار انسانیت انجامیده است.
فراموش نکنیم که ریشه های جنگ و ویرانی و ترور امروز، در اشغالگری و تجاوز و مداخلات نظامی دیروز نهفته است، اگر تجاوز نظامی آمریکا به افغانستان و عراق نبود و اگر حمایت بیحساب آمریکا از اقدامات ضد انسانی رژیم صهیونیستی علیه ملت مظلوم فلسطین نبود، امروز تروریستها بهانهای برای توجیه جنایات خود نمی یافتند.
ضروری است دولت آمریکا به جای تحریف واقعیتهای منطقه و ایراد اتهامات ناروا علیه دیگران سیاستهای خطرناک خود و متحدان منطقهایاش را که به افراطی گری، خشونت و فرقه گرایی در منطقه دامن میزند پایان دهد و با آرمانها و خواست مردم منطقه هماهنگ شود.
علیرغم مشکلات موجود در منطقه، ما به آیندهای پر امید باور داریم و تردید نمیکنیم که با سرپنجه تدبیر میتوانیم با بهرهگیری از ظرفیتهای قوی و جدیدی که برشمردیم و تکیه بر پشتوانه تمدنی و عزم جدی بر این مشکلات غلبه کنیم، ما در پرتو تعالیم آسمانی، به آینده روشن بشریت برای زندگی انسانها در صلح و آرامش و معنویت ایمان داریم، ما به اراده ملتها در انتخاب نیکی و پاکی باور داریم، ما باور داریم که "والعاقبة للمتقین" پیروزی پایانی از آن پارسایان پاک طینت خواهد بود.