بالابودن حجم عرضه نفت خام در بازارهای جهانی را مهمترین دلیل کاهش قیمتها برشمردهاند ولی با عقبنشینی تولید از شیلهای نفتی در آمریکا انتظار تثبیت بازار و تقویت قیمتها قدرت گرفته، ولی ورود محمولههای جدید نفت خام ایران با بزرگنمایی برخی پیشبینیها هماکنون بهعنوان پاشنه آشیل این بازار لقب گرفته است اما جهتگیری افزایشی برآوردهای بانکهای سرمایهگذاری اروپایی مطلب دیگری است که گویی این وضعیت جدید را نادیده میگیرند. جدی شدن کشمکشهای سیاسی و تنشهای منطقهای هماکنون به گونهای در حال جایگیری است که میتواند پس از گذشتن از فاز روانی، به وقفه در عرضه نفت خام نیز در غرب آسیا منجر شود.
هماکنون بازار جهانی نفت با رخدادهای مهمی دست به گریبان است که هر کدام میتواند جهتگیری جدیدی را برای بازار ترسیم کند. کاهش رشد اقتصادی چین، بهبود آرام اقتصاد آمریکا و کاهش نرخ بیکاری این کشور، ثبات سیاستهای فدرال رزرو و احتمال تثبیت ارزش دلار در سال میلادی جاری، کاهش آرام حجم تولید نفت خام آمریکا از شیلها و کاهش ذخایر نفت این کشور، تلاش کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت خام برای حفظ سهم بازار در کنار ثانیه شماری ورود محمولههای جدید نفت خام ایران با اجرایی شدن برجام، تثبیت نسبی قیمت نفت خام در سطوحی بین 40 تا 50 دلار در زمانی بیش از یک ماه اخیر، اعلام تمایل کشورهای بزرگ نفتی برای سرمایهگذاریهای جدید در کنار کاهش حجم تولید در اقصی نقاط جهان به دلیل مسائل فنی و در نهایت افزایش تنشهای ژئوپلیتیک و منطقهای که ترس از بروز وقفه در عرضه را تقویت کرده، مهمترین ویژگیهای بازار جهانی نفت در روزهای اخیر بوده است. با توجه به برخی واقعیتهای بازار شاهد دادهها و تحلیلهایی متناقض هستیم که هر کدام جهتگیری خاصی را برای بازار به همراه داشته که حتی با یکدیگر در تضاد است. واقعیتهای عرضه جهانی نفت خام در کنار افزایش آرام و متعادل تقاضا را باید مهمترین و تاثیرگذارترین ویژگیها به شمار آورد که نیاز به بررسی تحلیلی و حتی انتقادی برخی از پیشبینیها را تا پیش از عرضههای جدید نفت ایران میطلبد. هماکنون پیشبینیهای مخابره شده از سوی موسسات مالی، تحقیقاتی و بانکها متفاوت، متناقض یا حتی متضاد است تا جایی که به اختلاف 20 دلاری برآوردها منجر شده است. این در حالی است که به نسبت قیمتهای فعلی اختلاف 20 دلاری قیمتها چیزی نزدیک به 43 درصد از ارزش فعلی نفت را شامل شده که نشان دهنده تفاوت ساختاری شیوههای برآورد قیمتها است. نکتهای که در این بین جای توجه دارد، تفاوت عجیب قیمتهای نهایی است؛ زیرا بانکهای سرمایهگذاری قیمتهای بالاتر و موسسات مالی و بانکهایی که دستی در معاملهگری و سفته بازی دارند نرخهایی پایینتر را برای نفت خام برآورد کردهاند که در نوع خود جای توجه دارد. باید در نهایت این پرسش را مطرح کرد که ملاک و منطق این قبیل پیشبینیها چه ویژگیهایی است تا شاید شرایط پیش رو و حتی اهداف برخی برآوردها بهتر و بیشتر ترسیم و روشنگری شود.
وضعیت تولید در بازارهای جهانی هماکنون شاهد روند چندگانه در تولید نفت در اقصی نقاط جهان هستیم زیرا کاهش قیمتهای این حامل انرژی در بازارهای مختلف تاثیرات متناقضی را بر جا گذاشته است. با توجه به کاهش قیمت نفت و البته تثبیت آن در سطوح ضعیف فعلی، جذابیت تولید و استخراج نفت کاهش یافته تا جایی که از 6/ 9 میلیون بشکه در روز در ماه مه به 2/ 9 تا 1/ 9 میلیون بشکه در آمارهای مختلف کاهش یافته است. این کاهش حجم که در فاصله چند ماه افتی 500 هزار بشکهای را نشان میدهد سیگنال مهمی برای عقب نشینی تولیدکنندگان آمریکایی در شیل اویلهاست که میتواند دورنمای بازار را تحتالشعاع قرار دهد. بهعنوان مثال هماکنون تعداد دکلهای نفتی آمریکا در کمترین حد در 5 سال اخیر قرار داشته که این روند نزولی باز هم ادامه خواهد یافت. افت محسوس تعداد دکلهای حفاری را باید جدی گرفت زیرا هماکنون این تعداد به زمانی بازگشته که تکنولوژی تولید نفت خام از شیلهای نفتی در مراحل آغازین خود قرار داشت و به بلوغ فعلی نرسیده بود. این شرایط نشان میدهد که هماکنون تولید تنها از میادین و ذخایری صورت میگیرد که در کنار ارزش اقتصادی، ویژگیهای فنی موردنیاز را از لحاظ زمین شناسی و مهندسی مخازن در بر داشته باشد.موارد فوق در شرایطی در حال وقوع است که تولید نفت خام آمریکا تا چند ماه پیش در بالاترین حد در 40 سال اخیر قرار داشته ولی از آن زمان تاکنون شاهد کاهش 514 هزار بشکهای تولید هستیم. با فرض ادامه شرایط قیمتی ممکن است کاهش حجم تولید آمریکا ادامه داشته باشد تا جایی که باید احتمال افتی نزدیک به یک میلیون بشکه در روز را نیز در روزهای سرد سال پیشبینی کرد. آژانس بینالمللی انرژی در گزارشی عنوان کرد حجم عرضه نفت خام از سوی سایر تولیدکنندگان غیراوپک در سال آینده 500 هزار بشکه کاهش خواهد یافت که در نهایت به 57 میلیون و 700 هزار بشکه خواهد رسید. به نظر میرسد این آمار با وجود کاهش محسوس حجم تولید فعلی در آمریکا و همچنین مشکلات پیش روی اقتصاد روسیه و تحریمهای این کشور میتواند عمیق تر از این آمار باشد. از سوی دیگر اوپک در گزارشی اعلام کرده که تا سال 2017 عرضه تولیدکنندگان غیراوپک یک میلیون بشکه در روز کاهش خواهد یافت. این در حالی است که رشد عرضه تولیدکنندگان غیراوپکی در سال 2015 با 880 هزار بشکه افزایش همراه شده بود که در نهایت به 43/ 57 میلیون بشکه در روز رسید. موارد فوق در شرایطی در حال وقوع هستند که تولیدکنندگان عضو اوپک هماکنون در بالاترین سطوح تولیدی خود قرار دارند و در صورت عدم سرمایهگذاریهای جدید به احتمال قوی نمیتوانند سطوح تولید فعلی را حفظ کنند که کشورهای شاخص این وضعیت را میتوان روسیه و عربستان برشمرد. با توجه به رشد آرام حجم تقاضا در بازارهای جهانی باید گفت که کاهش نسبی حجم تولید که ممکن است در سال آینده میلادی به بیش از 500 هزار بشکه در روز هم بالغ شود تا جایی که افت نزدیک به یک میلیون بشکه هم پیشبینی میشود بسیار جدی و مهم خواهد بود زیرا بزرگ ترین کاهش حجم تولید از سال 1992 تاکنون به شمار میآید. احتمالی که در گزارش آژانس بینالمللی انرژی نیز به آن اشاره شده و این واقعه پیش رو بهعنوان پتانسیل قدرتمندی برای کاهش موجودی ذخایر نفت خام در نیمه دوم سال آینده میلادی بهشمار میرود. البته بنا به گزارش اوپک در ماه سپتامبر تولید نفت کشورهای عضو از 31.570 میلیون بشکه به 31.680 میلیون بشکه افزایش یافته که رشد چندانی به شمار نمیآید زیرا قطعا کاهش حجم تولید را به نسبت سطوح فعلی جبران نخواهد کرد. با توجه به موارد فوق به نظر میرسد در نیمه اول سال میلادی 2016 شاهد کاهش عرضه بیش از 500 هزار بشکه نفت در بازارهای جهانی خواهیم بود که این میزان در نیمه دوم سال به یک میلیون بشکه بالغ خواهد شد. البته موارد فوق تنها یک احتمال است ولی از مستندات معتبری برخوردار بوده و میتواند بهعنوان چراغ راهنمایی برای نقشه راه عرضههای جدید نفت خام ایران به بازارهای جهانی خودنمایی کند. دورنمای بازار و چند شائبه عجیب با توجه به این رخدادها باید سال آینده را زمانی برای تثبیت نسبی قیمتها در بازارهای جهانی بهشمار آوریم که با فرض افزایش یک میلیون بشکهای عرضه نفت خام ایران به بازارهای جهانی نباید اتفاق خاصی در بازارهای جهانی رخ داده و قیمتها در سطوح فعلی قرار بگیرند ولی این همه ماجرا نیست. اگر به برآوردهای موسسات معتبر جهانی توجه کنیم، شاهد یک رخداد عجیب در پیشبینیها خواهیم بود که آن افزایش نسبی قیمتها به نسبت واقعیتهای بازار است که در کنار جهتدهیهای خاص برخی موسسات به بازارها برخی واقعیتهای مغفول را نشان میدهد. بهعنوان مثال، برای سال آینده میلادی گلدمن ساکس قیمت 45 دلار و آژانس بینالمللی انرژی 57/ 53 دلار را برآورد کردهاند، همچنین برای سه ماهه پایانی سال 2016، بانک استاندارد چارتر بیش از 70 دلار، کامرز بانک نزدیک به 61 دلار، ING بانک کمتر از 70 دلار و در پایان جیپی مورگان بیش از 50 دلار را برآورد کردهاند. در این بین ذکر این مطلب نیز ضروری است که برخی از بانکها که خود در سفتهبازی دستی داشته و با داد و ستدهای کاغذی و شاید آتی کسب درآمد میکنند، قیمتهای کمتری را اعلام کرده و بانکهای سرمایهگذاری اغلب اروپایی قیمتهای بالاتری را برآورد کردهاند. این مطلب به ظاهر ساده در کنار همپوشانی دادهها که در نمودار مشخص است، میتواند فاکتوری برای تشکیک در برخی ارقام و پیشبینیها باشد. بهعنوان مثال در برآورد بانک استاندارد چارتر با گلدمن ساکس بیش از 20 دلار اختلاف وجود دارد که به نسبت قیمتهای فعلی 91/ 43 درصد تفاوت را نشان میدهد که انحراف معیار معنیداری را به همراه خواهد داشت. با توجه به موارد فوق شاید سال آینده زمان بهتری برای بازار جهانی نفت با احتساب عرضه نفت خام جدید ایران بهشمار بیاید که میتواند با جذب عرضههای جدید ایران، قیمتهای بالاتری را نیز به ثبت برساند. اما بازهم یک شائبه جدید در این بازار خودنمایی میکند که نیاز به بررسی دارد. برآوردهای بانکهایی همچون استاندارد چارتر، ING بانک، بارکلیز، بانک اعتباری سوئیس و در نهایت کومرز بانک آلمان همگی از قیمتهایی بالا حکایت دارد که شاید با واقعیتهای بازار نفت همخوانی مشخصی نداشته باشد آن هم با احتمال افزایش عرضه بین یک تا 2 میلیون بشکه نفت جدید در سه ماهه پایانی سال 2016 که میتواند قیمتهای مورد اشاره را با تحدید (محدودیت) روبهرو سازد. این در حالی است که در گذشته بسیاری از برآوردهای این مؤسسات از اعتبار و صحت بالایی برخوردار بوده و گواهی آن موفقیتهای این بانکها در سرمایهگذاریهای بزرگ بهشمار میآید. موارد فوق نشان میدهد که شاید یک مولفه اساسی در برآوردها از قلم افتاده باشد که باعث شده قیمتها رشد یافته و البته اختلاف پیشبینی محسوسی را نیز بهوجود بیاورد. متاسفانه باید گفت که پتانسیل بحرانهای ژئوپلیتیک و منطقهای مخصوصا در منطقه غرب آسیا، حوزه دریای سرخ و منطقه خلیج فارس بسیار بالاست و با گسترش یافتن درگیریها بین یمن و عربستان به بابالمندب و افزایش تنشهای بین ایران و عربستان، احتمال بروز وقفه در عرضه نفت خام تنها بهصورت مقطعی و نه کلی تقویت شده که این وضعیت میتواند به تضعیف محدودطرف عرضه در برابر تقاضا منتهی شده که با وجود حجم عرضه بالای مازاد در مبادلات تجاری شاید بیشتر از پیشبینی بانکهای بزرگ جهان، تاثیری برجای نخواهد گذاشت زیرا ممکن است بازهم به خودنمایی شیلاویلها و یا افزایش تولید از مناطق قطبی و سرد در عرضهای بالای جغرافیایی منجر شده تا از جهش قیمتها جلوگیری کند. به نظر میرسد بانکهای بزرگ در جهان از هماکنون خود را برای رخدادهایی پیشبینی نشده آماده کردهاند تا کمترین زیان را از این اتفاقات متحمل شوند.مهمترین رخدادهای موثر در بازار نفت تثبیت نسبی قیمت نفت خام در سطوحی بین 40 تا 50 دلار در چند هفته اخیر کاهش بیش از 500 هزار بشکهای نفت خام آمریکا در کنار کاهش ادامهدار ذخایر این کشور کاهش تعداد دکلهای حفاری آمریکا به کمترین حد در 5 سال اخیر احتمال کاهش جدی ذخایر نفت خام در سال آینده به دلیل بزرگترین کاهش حجم تولید سالانه از سال 1992 تاکنون تلاش کشورهای تولیدکننده نفت خام برای بالا نگه داشتن حجم تولید خود ثانیه شماری بازارهای جهانی برای عرضههای جدید نفت خام ایران با اجرایی شدن برجام عدم تغییر در سیاستهای فدرال رزرو تا پایان سال میلادی جاری و انتظار برای عدم رشد جدی ارزش دلار تا این زمان انتظار برای بهبود آرام تقاضا افزایش 50 هزار بشکهای تولید نفت خام اوپک در ماه سپتامبر اعلام متناقض پیشبینیهای بانکهای سرمایهگذاری تا جایی که اختلاف برآوردها برای سال آینده به بیش از 43 درصد میرسد وجود پتانسیل تنشهای ژئوپلیتیک در منطقه غرب آسیا که پس از فاز روانی میتواند به وقفه عرضهها نیز منجر شود وجود نزدیک به 3 میلیون بشکه نفت بهصورت مازاد بر تقاضا احتمال بازگشت خریداران به بازارهای جهانی با تثبیت نسبی قیمت نفت خام که میتواند تقاضا را بهبود بخشد کاهش روزشمار جذابیت تولید نفت خام از شیلهای نفتی در اقصی نقاط جهان احتمال افزایش حجم تولید نفت خام در کشور به دلیل افزایش ضریب بازیابی نفت از میدانها ورود شرکتهای بزرگ نفتی به ایران که میتواند با سرمایهگذاری مستقیم زمینههای حضور طولانی مدت آنها را در کشور فراهم سازد.