در بروکسل دفتر ایجاد کردهاند تا با مقامات اتحادیه اروپا راحتتر «لابی» کنند. بخشی از این لابیها مربوط به تحریم نفتی ایران است. «امیدوارم تحریم نفتی ایران همین فردا لغو شود.» این را توماس میخولیچ، مدیر شرکت نفتی «او.ام.وی» اتریش میگوید؛ شرکتی که در 9ماهه اول سال 2011، روزانه 287هزار بشکه نفت تولید کرده و در سال 2010، 18میلیارد مترمکعب گاز به فروش رسانده است. «او.ام.وی» که زمانی برای انتقال گاز ایران به اروپا و توسعه بلوک نفتی «مهر» مذاکره میکرد، حالا دفترش را در تهران باز نگه داشته تا طلبش را تسویه کند و امیدوارانه آینده را در «جیب» داشته باشد.
رضا زندیتنها شرکت نفتی بزرگ اروپایی است که به همراه غرفه کوچکشده استاتاویل در نمایشگاه امسال نفت تهران حاضر بود. اگر روزی شل، توتال، بی.پی، بی.جی، استاتاویل،
او.ام.وی، گازفرانس و... برای گرفتن پروژههای نفت ایران رقابت میکردند، امروز چینیها پروژهها را زخمی میکنند: «برخی قدرتها نمیخواهند شرکتهای نفتی اروپایی در ایران حاضر باشند. این را میخولیچ میگوید. گفتوگوی «شرق» با مدیرعامل شرکت
«او.ام.وی» اتریش را که در حاشیه نمایشگاه نفت برگزار شد، در آستانه مذاکرات 1+5 با ایران میخوانید. از ماجرای تحریمها گرفته تا دیدگاه اروپاییها درباره برقراری روابط استراتژیک نفتی با تهران.
آقای میخولیچ، اجازه دهید سوالاتم را با موضوعی کلان، مرتبط با تحریم نفتی ایران آغاز کنم. همانطور که میدانید ایران یکی از بزرگترین کشورهای دارنده ذخایر نفت و گاز دنیاست. در نگاهی بلندمدت، همه کارشناسان اذعان دارند که اقتصاد جهانی به ذخایر انرژی موجود در ایران نیاز دارد. پس مخازن نفت و گاز ایران باید به سرعت و با تامین سرمایه و تکنولوژی روز توسعه یابد تا نیازهای آتی بازار جهانی انرژی در موقع لزوم تامین شود. جنابعالی به عنوان مدیرعامل شرکت نفتی OMV اتریش در تهران، چه تصویری از تبعات تحریمنفتی ایران بر تامین انرژی جهانی دارید؟ به نظر شما این روند چه مدت میتواند ادامه یابد؟
به دو شیوه میتوانم به سوال شما پاسخ دهم. پاسخ کوتاه به پرسش شما این است که شرکت نفتی OMV اتریش، یک شرکت اروپایی است. بنابراین باید به هر قانونی که اتحادیه اروپا وضع کند پایبند باشد. تحریمها هم قسمتی از قوانین اتحادیه اروپایی است. اما اگر از من بخواهید که نظرم را درباره این تحریمها بیان کنم، باید بگویم من هم با تحریمهای نفتی علیه ایران موافق نیستم. چون تحریمها چیزی را تنبیه میکنند که نباید تنبیه کنند. من معتقدم تحریمهای نفتی علیه ایران به این دلیل وجود دارد که یکسری قدرتها نمیخواهند تا شرکتهای نفتی اروپایی در ایران حضور داشته باشند.
به نکته جالب و در عین حال متفاوتی درباره علت وضع تحریمهای نفتی علیه ایران اشاره کردید. حالا سوال این است که چه قدرتهایی نمیخواهند شرکتهای نفتی اروپایی در ایران فعال باشند؟
نمیتوانم توضیح زیادی در اینباره بدهم. فقط میتوانم بگویم این قدرتها اروپایی نیستند.
سعی میکنم در بیان مقصودتان به شما کمک کنم. اگر استدلال شما را درست فرض کنیم، برای روشن شدن موضوع، ابتدا باید مشخص کنیم چه کشورهایی از عدم حضور شرکتهای نفتی اروپایی در ایران بیشترین نفع را میبرند. در رتبه نخست شرکتهای چینی بیشترین سود را از تحریم ایران بردهاند؛ بعد هم بعضی شرکتهای واسطه آسیایی و شرکتهای روسی. شرکتهای نفتی بزرگ آمریکایی هم که سالهاست در ایران حضور ندارند. آیا منظور شما این است که این کشورها نمیخواهند شرکتهای اروپایی در ایران فعال باشند؟
از جوابی که به پرسشتان میدهم، مطمئنا متعجب خواهید شد. به نظرم هیچ کشوری از شرایط تحریم ایران سود نمیبرد. چون تکنولوژی شرکتهای نفتی بزرگ اروپایی و خدماتی که در ایران انجام میدادند توسط شرکتهای چینی قابل جایگزینی نیست. گاهی بسیار تلاش شد که تجهیزات و تکنولوژیهایی را که در ایران وجود نداشت، از طریق چین جایگزین کنند، اما موفقیتآمیز نبود. فعلا شرکتهای ایرانی مجبورند تا از تجهیزات چینی استفاده کنند. مجبورند چون انتخاب دیگری ندارند. اما به هر حال کیفیت این محصولات بسیار پایین است. بنابراین میخواهم بگویم جایگزین شدن شرکتهای چینی در شرایط رقابتی اتفاق نیفتاده است. وقتی شرایط تغییر کند و شرکتهای اروپایی دوباره با تجهیزات و تکنولوژیشان وارد ایران شوند، باز هم این تجهیزات اروپایی است که فروخته خواهد شد. و اما در مورد روسیه مایلم بگویم که این کشور رقیب اروپا نیست. به این دلیل که در درجه اول روسیه شریکی برای ایران است و دوم آنکه تجهیزات این کشور میتواند مکمل تکنولوژی اروپایی باشد. متاسفانه ژاپن هم اخیرا روابط تجاریاش را با ایران قطع کرده است. ژاپن و کرهجنوبی هم تجهیزات باکیفیتی دارند.
در صحبتهایتان به این نکته اشاره کردید که اگر شرایط بهتر شود و تحریمها برداشته شود شرکتهای نفتی اروپایی دوباره به ایران باز خواهند گشت. با توجه به وضعیت موجود و مذاکرات ایران با گروه کشورهای 1+5، به نظر شما روابط ایران و اتحادیه اروپایی چهوقت عادی خواهد شد تا شرکتهای بزرگ نفتی دوباره در ایران کار کنند؟
من شخصا امیدوارم همین فردا این اتفاق بیفتد. نمیتوان پاسخ این سوال را با ریاضیات داد. قدرتهای بزرگ در این موضوع تاثیرگذارند.
شرکتهای نفتی نظیر شل، توتال، بیپی، انی و OMV، شرکتهای بزرگ و تاثیرگذاری در کشورهای اروپایی هستند. این شرکتها فارغ از تنشهای سیاسی، علاقهمند به فعالیت در ایران هستند. آیا شما با دولتهای اروپایی برای لغو تحریمهای نفتی علیه ایران مذاکره یا لابی کردهاید؟ بهطور مشخص آیا شرکت OMV با دولت اتریش، برای رفع تحریمهای ایران لابی نکرده است؟
کارهایی که لازم باشد شرکتهای بزرگ بینالمللی نفتی صددرصد انجام میدهند. لابی دو بخش دارد. مهمترینش ارتباط با دولت کشور خودمان است. دیگری هم، لابی با اتحادیه اروپاست. شرکتOMV هم مثل سایر شرکتهای نفتی، این لابیها را انجام میدهد. به همین دلیل هم، در شهر بروکسل (مقر دایمی اتحادیه اروپا)، یک دفتر ایجاد کردهایم تا بتوانیم با مقامات این اتحادیه راحتتر ارتباط داشته باشیم.
در لابیهایی که با دولت اتریش داشتید فکر میکنید دولت شما با این حجم از فشارها علیه ایران موافق است؟
اتریش با بقیه کشورهایی که در اتحادیه اروپا حضور دارند تفاوت دارد. اینطور نیست که دولت اتریش به سرعت نظر سایر کشورهای اتحادیه اروپا را قبول کند. دولت اتریش نظر بیطرفانه دارد. این برعکس سیاست سایر کشورهای اروپایی است. دولت ما خیلی راحت عقیده سایر کشورهای اروپایی را اجرا نمیکند. ایران و اتریش از زمانهای قدیم روابط خیلی خوبی با یکدیگر دارند. بنابراین نظر اتریش درباره ایران، متفاوت از سایر کشورهای اروپایی است.
اگر نظری که مبنی بر موضع بیطرفانه اتریش در قبال تحریمهای ایران اعلام کردید موضع رسمی دولت متبوع شما باشد چرا آن را رسما اعلام نمیکنند؟ این مساله میتواند در آینده روابط انرژی تهران-وین موثر باشد. کشور شما نیاز مبرمی به انرژی، به ویژه گاز دارد. ایران هم بهترین کشوری است که میتواند گاز شما را تامین کند. قطر بیشتر گاز تولیدیاش را راهی بازار آمریکا میکند. سایر کشورهای دارنده ذخایر عظیم حوزه خلیجفارس هم از این قاعده مستثنا نیستند. آمریکا، چین، هند و ژاپن...؛ اینها مقصد اصلی نفت و گاز تولید شده در خاورمیانه است. در این شرایط منابع نفت و گاز ایران میتواند مشکل بزرگ کمبود انرژی را در کشور شما و سایر کشورهای اروپایی حل کند. نظر شما چیست؟
حرفهایی که گفتید کاملا درست است. به همین دلیل هم بود که OMV تمایل داشت در پارسجنوبی مشارکت داشته باشد، نه در پروژههای گازی قطر. اما متاسفانه در حال حاضر به دلیل مسایل مربوط به تحریم، مشارکت در پروژههای بالادستی ایران کار سادهای نیست. مشکل دیگر اما مربوط به نوع قراردادهای نفتی ایران است. بیشتر قراردادهای نفتی ایران به صورت بیع متقابل است.
مجلس شورای اسلامی اوایل امسال قانون جدید نفت را تصویب کرد که به موجب آن اجازه امضای نوعی از قراردادهای مشارکت در تولید با در نظر گرفتن محدودیتهای قانون اساسی داده شده است. بر اساس قانون اساسی، مالک مخزن نفت، دولت ایران است اما براساس قانون جدید گفته میشود میخواهند در نفت خارج شده از مخزن با پیمانکاران مشارکت کنند. به نظر شما این نوع قراردادها میتواند برای حضور شرکتهای نفتی بزرگ بینالمللی جذابیت ایجاد کند؟
این مطلب را که گفتید، دیدهام. ولی چون فعلا در حال مذاکره نیستیم جزییاتش را دقیق مطالعه نکردهام. این موضوع میتواند برای شرکتهای خارجی جذاب باشد. به شرط آنکه شرکتهای خارجی هم بتوانند درصدی از تولیدات مخزن را شریک شوند. تبعات مثبت این نوع قراردادها، دوطرفه است. چون برای شرکتهای خارجی سود دارد و برای ایرانیها هم مفید است چرا که در آن صورت اگر مشکلی هم برای سرمایهگذاری در ایران وجود داشته باشد شرکت خارجی در نظر نخواهد گرفت.
حتی مشکلی به نام تحریم؟
هر نوع مشکلی. اگر کشور شما از طرفی مشکلاتی برای سرمایهگذاری داشته باشد، از سوی دیگر قراردادهایش هم جذاب نباشد، شرکتهای نفتی رغبت کمتری برای سرمایهگذاری در حوزههای نفتی و گازی خواهند داشت.
فرض کنیم در مذاکرات 1+5 در بغداد تحریم نفتی برداشته شود. در آنصورت شرکت OMV در چه حوزههای نفتی یا گازی مایل به سرمایهگذاری است؟
الان نمیتوانم به سوال شما پاسخ دهم. اگر بخواهیم پروژه جدیدی بگیریم باید اطلاعات کاملی درباره آن داشته باشیم و آن را بررسی کنیم. چون در موقعیتی نیستم که بتوانیم پروژه جدیدی بگیریم، اطلاعات جدیدی هم از شرکت ملی نفت نگرفتهایم.
میادین مشترک نفتی ایران با عراق برای شما جذابیت دارد؟
بلوک نفتی مهر که قبلا آن را در اختیار داشتیم در همین محدوده و نزدیک مرز عراق بود.
ایران در حال مذاکره با عراق برای بررسی پیشنهاد توسعه مشترک میادین نفتی دو کشور است. به این صورت که ایران و عراق مشترکا و توسط یک اپراتور سوم میادین نفتی مشترک را توسعه دهند. در این حالت، بعد از توسعه میدان، منافعش براساس سهم هر کشور تقسیم میشود. اگر این مذاکرات به نتیجه برسد آیا OMV تمایل دارد وارد اینگونه پروژهها شده و مخزن مشترک را برای هر دو کشور توسعه دهد؟
کار کردن برای یک کشور و یک وزارت نفت سخت است. چه برسد به اینکه بخواهیم با دو کشور و دو وزارت نفت مختلف کار کنیم. این ایده جالبی نیست. چون نمیدانیم با هر یک از دو کشور چطور باید کار کنیم.
چند سال پیش OMV با وزارت نفت ایران مذاکراتی را برای انتقال گاز به اتریش برگزار کرد. یک تفاهمنامه مقدماتی هم امضا شد. آیا این مذاکرات و تفاهمنامه را حفظ کردهاید؟
ما چند سال پیش مذاکراتی را در بخشهای میاندستی و پاییندستی با شرکت صادرات گاز ایران شروع کردیم ولی همینطور مانده است. نه قطع شده و نه ادامه یافته و همانطور در حالت خنثی مانده است. ما تفاهمنامهای را در سه بخش بالادستی، میاندستی و پاییندستی داشتیم. قرار بود قراردادهای بالادستی را با شرکت ملی نفت و قراردادهای میاندستی و پاییندستی را هم با شرکت صادرات گاز و شرکت ایران LNG امضا کنیم. اما زمان این تفاهمنامه به پایان رسیده است. در بخش بالادستی دیگر مذاکرهای با شرکت ملی نفت انجام نمیدهیم. اما بخشهای میاندستی و پاییندستی در حالت خنثی مانده که ممکن است مذاکرات بعدا ادامه پیدا کند.
اگر اتحادیه اروپایی تحریم نفتی ایران را در ماه جولای اجرایی کند آیا شرکت OMV از ایران خواهد رفت؟
جلسه ماه جولای اتحادیه اروپا فرقی با جلسات قبلی آنها ندارد. چون آنها چند ماه یکبار جلسه میگذارند و بندهایی را به تحریمها اضافه میکنند. این تحریمها در حال حاضر هم شرکت OMV را در ایران محدود کرده است. جلسه اول جولای بیش از این نمیتواند برایمان محدودیت ایجاد کند. اما اگر منظور شما این است که تصمیمات جلسه اول جولای اتحادیه اروپا، باعث خروج OMV از ایران خواهد شد باید بگویم که اینطور نیست.
آقای میخولیچ، اجازه دهید به موضوعات دیگر بپردازیم. خط لوله انتقال گاز به اروپا که عمده گازش را آذربایجان و ترکمنستان تامین میکنند و به خط «نابوکو» موسوم است، با تاخیر مواجه شده است. حتی آغاز به کار این پروژه را به تاخیر انداختهاند. شما سال گذشته پیشبینی کرده بودید که «نابوکو» بدون حضور ایران موفق نخواهد بود. آیا همچنان بر این عقیده استوارید؟
از سال گذشته تاکنون، کشور جدیدی به فهرست کشورهایی که ذخایر گازی زیادی داشته باشند اضافه نشده است. نظر من نسبت به سال قبل تغییر نکرده است. «نابوکو» نیاز به منابع گازی بزرگ دارد که ایران هم یکی از آن منابع است. از آنطرف هم باید گفت که هر چقدر هم پروژه «نابوکو» با تاخیر مواجه شود اروپا به این گاز احتیاج دارد.
اگر مایل باشید پرونده هستهای را که باعث ایجاد تنش بین ایران و غرب شده زیر میز بگذاریم و بستهای استراتژیک را بین ایران و اروپا روی میز نگه داریم. چرا که معتقدم ژورنالیستها و شرکتهای بزرگ نفتی باید دیدگاه موسعتری نسبت به منافع بلندمدت کشورشان داشته باشند. در حال حاضر عمده گاز اروپا از روسیه تامین میشود و برخی کشورهای مهم اتحادیه اروپایی برای تامین انرژی به نوعی اسیر روسها شدهاند. در سالهای قبل دو بار شاهد بودیم که روسیه در فصل سرما شیر گازش را بسته است. به نظرم اروپا همواره ناچار است به نوعی روسیه را مراعات کند. حالا به این طرف نگاه کنیم. آمریکا در کشورهای نفتخیز حاشیه خلیجفارس نفوذ زیادی دارد و بر عمده منابع نفت و گازشان مسلط است. بنابراین تنها یک منبع مهم دارای مخازن نفت و گاز عظیم باقی میماند که اتحادیه اروپا میتواند مستقلا روی آن حساب کند. فکر نمیکنید لازم است ایران و اروپا از این زاویه به یکدیگر نگاه کنند و بهعنوان شریکی استراتژیک به هم نزدیک شوند؟
موضوع اصلی در مباحث تجاری حوزه انرژی، داشتن تنوع است. به طور مثال این مهم است که کشورهای اروپایی چه میزان انرژیشان را از نفت، گاز، انرژیهای نو، انرژی باد، خورشید و... تامین میکنند. حالا فرض کنیم که میخواهیم درباره تامین گاز صحبت کنیم. سوال این است که اتحادیه اروپا باید این گاز را از کجا تامین کند. این مساله خیلی واضح است که نباید گاز فقط از یک منبع تامین شود. باید منابع متنوعی را برای تامین گاز مورد توجه قرار داد. حتی نباید دو منبع را در نظر گرفت که توسط یک قدرت کنترل میشوند. بههمین دلیل معتقدم نظر شما کاملا درست است و اروپا نباید متکی به یک منبع برای تامین انرژی یا گاز مورد نیازش باشد. باید منابع مختلفی را در نظر گرفت. درباره روسیه هم بگویم که مشکل این کشور با اوکراین بود و مشکلی را برای OMV ایجاد نکرد. اتریش بیشتر از 40سال است که از روسیه گاز میگیرد. اما به هر حال این واضح است که شرکت OMV میخواهد گاز مورد نیازش را از منبع مستقلی تهیه کند که فقط خودش بتواند آن را کنترل کند و وابسته به مشکلات سیاسی نباشد. با توجه به مجموع مواردی که گفتم شرکت OMV صددرصد تمایل دارد رابطه ثابت و پایداری با ایران داشته باشد.
مایلم برداشتتان را از سیاستهای سه سال اخیر وزارت نفت بپرسم.
ارتباط کاری ما زیاد تغییر نکرده است. ارتباطهای کاری در همه جای دنیا به ارتباط بین افراد در هر دو سوی معامله بستگی دارد. اگر بتوان این ارتباط را برقرار کرد میتوان کار را هم پیش برد.
به نظر شما آیا مدیران جدید وزارت نفت همچنان میخواهند با خارجیها کار کنند؟
در دو، سه سال اخیر ارتباط کاری زیادی نداشتم. اما به هر حال اگر افرادی هم تغییر کردهاند به شرکتهای مرتبط دیگر رفتهاند. کسی هم نمیتواند به ما بگوید برای فلان کس دست تکان ندهید.
قیمت گاز برای مدتی در بازارهای مهم مصرف، تغییر کرده است. نظرتان درباره آینده قیمت گاز چیست؟
بازار نفت با بازار گاز متفاوت است. بازار گاز منطقهای است در صورتی که بازار نفت، جهانی است. قیمت نفت هر روز بالا و پایین میشود اما قیمت گاز بستگی به قراردادهای بلندمدت دارد و بالا و پایین شدن آن سخت است.
بازار گاز ژاپن را به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مصرف گاز مثال میزنم. این کشور بازار بزرگ LNG است. به نظر شما آینده قیمت گاز در این کشور چگونه است؟
بعد از زلزله ژاپن، تقاضا برای LNG در این کشور افزایش یافته است. به همین دلیل قیمت گاز میتواند افزایش یابد.
درباره قیمت نفت پیشبینیتان چیست؟ فکر میکنید سطح قیمتهای 115 تا 160 دلار فعلی برای نفت برنت تا پایان سال 2012 میلادی حفظ خواهد شد؟
به نظرم قیمت نفت در همین سطح قیمتها باقی خواهد ماند و خیلی بالا و پایین نخواهد شد. مگر اینکه اتفاق غیرقابل پیشبینیای رخ دهد.
اگر تنش فعلی ایران و غرب حل شود قیمت نفت چقدر پایین خواهد آمد؟
به نظرم، قیمتهای نفت ارتباط خیلی زیادی به این موضوع ندارد.
عربستان سعودی در چند مرحله اعلام کرده است که میتواند کمبود نفت ناشی از عدم حضور نفت ایران در بازار را جبران کند. به نظر شما این کشور توان آن را دارد تا برای دورهای طولانینفتش را جایگزین نفت ایران کند؟
عربستان یکی از کشورهای عضو اوپک است. اوپک هم در سقف تولیدش محدودیتهایی دارد. اگر عربستان بخواهد تولیدش را اضافه و جایگزین ایران کند، در حقیقت خلاف تصمیمات اوپک رفتار کرده است. اگر عربستان چنین کاری کند، ممکن است کشور دیگر عضو اوپک هم بگوید من هم میخواهم تولید نفتم را افزایش دهم و این برخلاف قوانین اوپک است. در صورتی عربستان میتواند این کار را انجام دهد که مصوبات اوپک را نادیده بگیرد.
آمارهای تولید نفت نشان میدهد که عربستان سقف تولیدش در اوپک را رعایت نکرده است. وزیر نفت ایران هم اخیرا اظهار داشته که سعودیها نمیتوانند به صورت درازمدت، تولید نفتشان را افزایش دهند.
احتمالا ایشان هم به رعایت سقف تولید اوپک از جانب عربستان اشاره کردهاند. اضافه کردن تولید عربستان برای این کشور، کار دشواری نیست چون نه با تحریم مواجه است نه محدودیت دیگری دارد.
عدم حضور رقبای اروپاییتان نظیر توتال، شل، بی. پی و بی. جی در پروژههای نفتی ایران چه احساسی برای شما ایجاد میکند؟
شرکتهای اروپایی کمتر در ایران رقابت میکنند. ما اصلا خوشحال نیستیم که آنها در ایران حضور نداشته باشند. حضور هرکدام از آنها در ایران، قدرت ایران برای تولید نفت و گاز را بیشتر نشان میدهد. رقابت بیشتر بین کشورهای اروپایی و آسیایی است.
در شرایط فعلی به نظر شما شرکتهای نفتی چینی در مشارکت با ایرانیها بیشتر منتفع میشوند یا وزارت نفت ایران؟
خیلی واضح است که وزارت نفت، چینیها را تنها به این دلیل که شرکتهای نفتی اروپایی در ایران حضور ندارند بهعنوان شریک انتخاب کرده است.
آیا شرکتOMV تمایلی برای حضور در ساخت پروژه خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان دارد؟
خیر. تنها مورد مد نظرOMV انتقال گاز به اروپاست.
بنابراین مایلید در ساخت خط لوله انتقال گاز ایران به اروپا از طریق سوریه و عراق، موسوم به خط لوله اسلامی، مشارکت کنید؟
از لحاظ تجاری بله. ممکن است OMV مایل به مشارکت در این پروژه باشد. اما این پروژه هنوز راه خیلی طولانی در پیش دارد.
آقای میخولیچ، نمایشگاه بینالمللی نفت و گاز تهران، امسال در حالی در تهران برگزار شد که اغلب شرکتهای بینالمللی بزرگ اروپایی در آن شرکت نکردند. امسال برای نخستین بار، توتال هم در نمایشگاه حاضر نشد. شما به عنوان یک کمپانی نفتی بزرگ اتریشی و اروپایی، چرا هنوز در تهران حضور دارید؟
به خاطر اینکه شرکت OMV میخواهد به همکاران ایرانیاش بگوید هنوز ما اینجا هستیم و برخلاف همه تحریمها میخواهیم در ایران کار کنیم. ما 10 سال است در ایران حضور داریم. هنوز مسایل OMV با شرکت ملی نفت ایران تمام نشده است. بنابراین اگر میخواهیم مذاکراتمان به انجام برسد باید به ایرانیها نشان دهیم که در کنارشان هستیم، پایبندیم و پنهان نشدهایم.
یعنی به خاطر طلبهایی که از شرکت ملی نفت دارید، در ایران ماندهاید؟
بازپرداخت پولمان دلیل اصلی است. به خاطر اینکه هر شرکتی که بخواهد کار جدیدی را در کشوری شروع کند باید کار قبلی را تمام کرده باشد. ما هم مانند سایر شرکتها هستیم.
از شرکت ملی نفت چقدر پول طلب دارید؟
طبیعتا بازپرداخت پول، پروسهای طولانی است. معمولا هم با تاخیر مواجه میشود. در مورد میزان طلبمان هم فقط میتوانم بگویم یک عدد سه رقمی میلیون دلاری است.