مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، فرصتها و تهدیدهای ناشی از گفتوگوی دولت و بخش خصوصی را در کشورهای در حال توسعه مورد کنکاش و بررسی قرار داد.
براساس اعلام روابط عمومی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات محیط کسبوکار مرکز پژوهشهای مجلس در قالب گزارشی ضمن ترجمه یک متن لاتین اعلام کرد: گفتوگوی دولت و بخش خصوصی بهعنوان یک رویکرد جدید برای شناسایی و حل مشکلات تولیدکنندگان و سرمایهگذاران، امروزه در محافل سیاستگذاری کشورهای مختلف مطرح شده است. این رویکرد از دهه 1990 و با اقبال سیاستگذاران بخش عمومی به خصوصیسازی، مقررات زدایی و میدان دادن به فعالیت گستردهتر کارآفرینان و سرمایهگذاران بخش خصوصی آغاز شده و در این مدت، دستاوردها و تجربیاتی در کشورهای مختلف در طراحی و اجرای آن به دست آمده است. در کشور ما به هنگام تصویب لایحه برنامه پنجم توسعه، به پیشنهاد اتاق بازرگانی صنایع و معادن ایران و حمایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، مادهای به قانون برنامه پنجساله پنجم گنجانده شد که بر اساس آن، شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی با حضور 28 نفر شامل مسوولان ارشد سه قوه و نیز شهردار تهران و مقامهای ارشد اتاقهای بازرگانی و تعاون تشکیل میشود.از فروردینماه 1390 و بلافاصله پس از ابلاغ قانون برنامه پنجم توسعه، شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی به همت اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران تشکیل شد و فعالیت خود را آغاز کرد. در این زمان، طرح قانونی «بهبود مستمر محیط کسبوکار» براساس ماده (91) قانون اجرای سیاستهای کلی اصل44 و به همت مشترک اتاق بازرگانی مرکز پژوهشهای مجلس و کمیسیون ویژه نظارت به سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم در حال تدوین بود و در موادی از این طرح، ضمن طراحی و تقنین «سامانه بهبود مستمر محیط کسب و کار»، شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی به عنوان قلب و مرکز عملیاتی این سامانه طراحی شد (مواد (11) تا (13) قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار) براساس قوانین یاد شده، شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی در کشورمان شورایی مشورتی است که در آن، نمایندگان حاکمیت و نمایندگان فعالان اقتصادی بهطور مستمر گرد هم جمع میشوند و با طرح مطالبات خود از یکدیگر، براساس تفاهم و اقناع، برای حل مشکلات موجود تولید و سرمایهگذاری تدبیر میکنند. بر پایه این گزارش: در صورتی که دولت بخواهد شفافیت، کیفیت و اثرگذاری سیاستهای خود را ارتقا دهد و در نتیجه مشروعیت خویش را تقویت کند، جامعه مدنی – مصرفکنندگان، کارآفرینان بخش خصوصی، کارمندان، شهروندان و گروههای اجتماعی و غیره – باید در طراحی سیاستهای دولتی، مشارکت داشته باشند. به همین ترتیب، به نفع واحدهای تجاری خصوصی و جامعه تجاری (که امروزه نقش مهمی در تولید ثروت ملی دارند) خواهد بود که در اتخاذ تصمیمات اقتصادی دخیل باشند. علاوه بر این، شرکای توسعهای که اخیرا تاکید بسیاری بر رشد و گسترش بخش خصوصی دارند، بهمنظور ارتقای سیاستهای دولتی، بهطور روزافزون بر ضرورت حمایت از مذاکرات مقامات دولتی و جامعه تجاری، در خصوص سیاستهای اقتصادی کشورهای در حال توسعه تاکید میکنند.