سنگین وارد «سیایپی» شدند و با انجام کارهای مقدماتی منتظر ماندند تا سه نفر دیگر از مسوولان اتاق تهران نیز به آنها بپیوندند.
رضا طهماسبی : این در حالی بود که در سالن خروجی فرودگاه نیز رفتهرفته به تعداد مسافران پرواز تهران دبی افزوده میشد. مسافرانی که علاوه بر بلیت پرواز به دبی، بلیت دوم خود برای رفتن به دهلینو پایتخت هندوستان را هم دریافت میکردند. هیأت ایرانی به ریاست یحیی آلاسحاق قرار است برای گسترش مناسبات تجاری با مهاراجهها سفری به دهلینو وبمبئی داشته باشند.
«محمدرضا بختیاری» و پس از آن «یحیی آلاسحاق» هم به فرودگاه رسیدند و با تحویل مدارک خود به «سیایپی» در اتاق مهمانان نشستند. دقایقی بعد «ولیالله سیف» از دوستان قدیمی آلاسحاق و مدیرعامل بانک کارآفرین هم به ضیافت نوشیدن چای آنان پیوست تا «محمدمهدی راسخ» دبیرکل اتاق تهران که به وقتشناسی شهره است تنها مسافر هندِ درگیر در ترافیک خیابانهای تهران و راه فرودگاه باشد. خرید ارز مسافرتی از باجههای بانک فرودگاه هم خود داستان بلندی بود که شاید اگر کمک پرسنل فرودگاه نبود بسیار بیشتر از وقت اندک مسافران «سیایپی» طول میکشید. پروسهای که البته تاسف مسوولان بخش خصوصی را هم در پی داشت؛ نه به خاطر طولانیبودن بلکه به خاطر وجود ارز دو نرخی و ماهیت چیزی به عنوان ارز دولتی.
با پیوستن دبیرکل اتاق تهران به جمع مسافران نشسته در «سیایپی» فرودگاه امام و انجام امور اداری خروج از کشور،فاینال کال پرواز شماره EK 514 هواپیمایی الامارات هم از بلندگوها اعلام شد تا مسوولان اتاق تهران که 850 هزار تومان هم بابت اضافه بار پرداخت کرده بودند، به بقیه هیات بپیوندند و به سمت هواپیما بروند. پس از نشستن مسوولان اتاق در صندلیهای بیزنس کلاس هواپیما بود که مشخص شد مدیرعامل بانک کارآفرین مطابق بلیتش باید در صندلیهای اکونومی بنشیند و این برای یحیی آلاسحاق چندان خوشایند نبود. با این که خرید بلیت برعهده خود اعضای هیات تجاری بود، رئیس اتاق تهران بلافاصله خواستار پیوستن ولی الله سیف به جمع مدیران بیزنس کلاس شد که البته با توجه به وجود صندلی خالی با پرداخت هزینه مازاد این کار امکانپذیر شد. نزدیکبودن زمانهای پرواز باعث شد تا هیات تجاری زمان زیادی در فرودگاه دبی توقف نداشته باشد و تنها اقامه نماز ظهر در فرودگاه کافی بود تا زمان پرواز بعدی فرا رسد.
سفیر در سوگ مادر بود
هیات تجاری در ساعات آخر شب پس از نزدیک به 5 ساعت پرواز از تهران به دهلینو رسید و با استقبال «محسن پاکپرور» کاردار سفارت ایران مواجه شد. پیش از این قرار بود «مهدی نبیزاده» سفیر ایران در هند علاوه بر استقبال در تمامی نشستها همراه هیات باشد و در کنار یحیی آلاسحاق بنشیند اما نبیزاده که قبل از سفر برای شرکت در همایشی به تهران آمده بود به سوگ مادر نشست و در تهران ماندگار شد. نبی زاده که خود نتوانست در این سفر همراه هیات تجاری ایرانی باشد محسن پاکپرور را مامور کرده بود تا در غیابش تمام مسوولیتها را برعهده بگیرد. هیات تجاری ایرانی کمی مانده به نیمه شب از فرودگاه به هتل «شانگریلا» رسید و اعضای هیات تنها با گرفتن کلید اتاق و گفتن این که همه قبل از شروع اولین برنامه در لابی هتل حاضر خواهند بود به اتاقها رفتند.
حاشیههای کلینتون
هیأت ایرانی هنوز از خواب برنخاسته بود که خبرگزاری رویترز با انتشار گزارش کوتاهی در مورد سفر مقامات اتاق تهران به هند،آن را همزمان با سفر هیلاری کلینتون اعلام کرد وعلامت سوالی پیش روی همه قرار داد. آیا این همزمانی، میتواند معنی و مفهومی داشته باشد؟ آیا قرار است میان آلاسحاق وکلینتون پیامی رد وبدل شود؟
بیاختیار ذهنها به سفر جنجالی محمد نهاوندیان به آمریکا معطوف میشود. آن روزها سکان اتاق تهران در دستان محمد نهاوندیان بود که خبر مسافرتش به آمریکا، جهانی شد و واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا را هم برانگیخت. اکنون این پرسش پیش میآید که آیا یحیی آلاسحاق هم قرار است با وزیر امور خارجه آمریکا دیدار داشته باشد؟
روز اول؛ روز نشستهای شلوغ و دلخوری خبرنگاران
صبح یکشنبه هفتم ماه می، سالن تشریفات هتل شانگریلا یکی از شلوغترین روزهای خود را تجربه کرد. زمانی که فدراسیون سازمانهای صادرکننده هند (FIEO) میزبان هیات تجاری ایرانی بود. در اولین نشست فعالان اقتصادی ایرانی با تعداد زیادی از بازرگانان هندی مواجه شدند که برای صحبت درمورد چند و چون کالاها و خدمات و رسیدن به توافقات احتمالی به هتل آمده بودند. یحیی آلاسحاق و محمدمهدی راسخ در کنار رفیق احمد رئیس FIEO نشستند تا روابط دوجانبه را بسنجند و سعی کنند روابط دو بخش خصوصی را بیش از بیش تسهیل کنند. این در حالی بود که در دور میزهای مدور سالن بازرگانان ایرانی و هندی در حال صحبت و پچ پچ با هم بودند و کارت ویزیت و کاتالوگ رد و بدل میکردند.
با این که دوربین شبکه ایرانی پرستی وی از ابتدای جلسه با هماهنگی وارد شده بود کمی پس از شروع نشست به دستور یکی از مقامات سفارت دوربین خود را جمع کرد و به بیرون از سالن رفت. پس از آن به دوربین صدا و سیمای جمهوری اسلامی و دوربین یکی از شبکههای خبری هند نیز اجازه ورود داده نشد تا این خبرنگاران دلخور پشت در بنشینند. این در حالی بود که خبرنگاران روزنامهها و خبرگزاریها همچنان در شلوغی جلسه حاضر بودند. اگر چه معلوم نبود سفارت ایران به چه دلیل چنین تصمیمی گرفته اما مشخص بود که دلیل محکمی پشت آن نیست و تنها کمی محافظهکاری بیدلیل، به خاطر همزمانی حضور این هیات با حضور «هیلاری کلینتون» وزیر امورخارجه ایالات متحده، مسوولان سفارت را دست به عصا کرده بود.
باید با این خبرنگاران صحبت و دلجویی میشد. قول مصاحبه اختصاصی به آنان داده میشد و لازم نبود این گونه سختگیری نابه جایی صورت گیرد. زیاد طول نکشید که درها باز شد و خبرنگاران در حالی که فعالان اقتصادی مسوول مذاکرات خود بودند فیلم و عکس گرفتند و با مقامات اتاق تهران، سفارت و مسوولان FIEO هم به نوبت اختصاصی مصاحبه کردند. «جیم یاردلی» مسوول دفتر نیویورک تایمز در جنوب شرق آسیا که به همراه یکی از همکاران هندیاش در نشست حضور داشت از فعالترین خبرنگاران حاضر بود و با هر کسی که فکر میکرد میتواند اطلاعاتی از او بگیرد صحبت میکرد. خبرنگاران وقت ناهار را نیز کاملا به سوال پرسیدن و گفت وگو اختصاص دادند. در این میان خبرنگاران پرستی وی دلگیرتر از بقیه بودند چرا که دوربینشان در میانه کار از جلسه خارج شده بود. اما آنها برای از دست ندادن لحظات حساس نشست مثل زمان امضای تفاهمنامه و رد و بدل آن بین «یحیی آلاسحاق» و «رفیق احمد» رئیس فدراسیون سازمانهای صادرکننده هند، از عکاس هندی خبرگزاری ایرنا خواسته بودند تا با دوربین خودش برایشان فیلم بگیرد. به این ترتیب در عین دلخوری دست خالی، نشست را ترک نکردند.
مدیران بیکت و کراوات
طولانیشدن اولین نشست مشترک باعث شد تا مسوولان اتاق تهران به همراه کاردار سفارت بدون این که وقتی برای تازهکردن نفس داشته باشند به سمت منطقهای حرکت کنند که ساختمانهای دولتی هند در آن قرار گرفتهاند. ساختمانهای قدیمی و در هم پیچیده. سالنهای دراز با اتاقهای فراوان. هر سالنی ممکن است مربوط به یک وزارتخانه باشد اما مقصد گروه مشخص است؛ دفتر قائممقام وزیر بازرگانی. او که با پیراهنی ساده که اتوی خوبی هم نخورده سرش را پایین میاندازد و وارد میشود و مینشیند تا نظر سران اتاق را برای خرید بیشتر از هند جلب کند. مذاکرات شروع میشود و دو طرف به هم پیشنهادات و بعد هم قولهایی میدهند. کسی در لیوانهای نه چندان تمیز برای مهمانان چای آورد تا مشخص کند که در هند همانقدر که بخش خصوصی برای مهمانان خارجی بهترین، مدرنترین و تمیزترین وسایلش را از گنجه بیرون آورده بخش دولتی چندان در قید و بند این حرفها نیست.
مهاراجه ایرانی هندی
نشست بعدی به همراه هیات است. نشستی با اتاق ایران و هند که مهمترین نکته آن هم در رئیس بلند بالایش خلاصه میشود. مردی که فارسی را با کمترین اشتباه ممکن سخن میگوید چراکه خود زاده ایران است اما با ظاهری کاملا هندی. تا میتواند تعارفات مرسوم ایرانی را یاد گرفته و استفاده میکند اما مشخص است که این عبارات را از ته دل و صادقانه میگوید. «پی. اس. چاندوک» آنقدر با احساس سخن گفت که آلاسحاق هم در سخنان خود بارها از احساسیبودن و معنویبودن جلسه گفت و به صمیمیت بین ایرانیها و هندیها اشاره کرد و طبع شعرش که هنوز در هندوستان گل نکرده بود، شکفت و تا پایان سفر بزرگترین مشکل مترجمان بازگوکردن شعرهایی بود که رئیس اتاق تهران در میان سخنانش به زبان میآورد.
روز دوم؛ راهروهای پیچ در پیچ، افت قند و گرانی
دومین روز سفر هیات تجاری در دهلینو با یک نشست مشترک دیگری آغاز شد. دیدار با انجمن اتاقهای بازرگانی و صنایع هند موسوم به آسوچم در هابیتات سنتر شهر دهلی. دیداری در اتاق کنفرانسی گرد و فشرده که نشان میداد آسوچم پیشبینی خوبی از وضعیت نداشته است. حاضران فشرده فشرده در ردیفهای چسبیده به هم نشسته بودند و خبرنگاران در کنار سالن سرپا ایستاده بودند و به سخنان روسای سابق و جدید آسوچم گوش میدادند که اطلاعاتی در مورد تجارت ایران و هند ارائه میدادند. نشستهای طولانی و پرفشار اولین نشانه خود را در همین روز و در همین جلسه نشان داد.
برنامه ها آن قدر فشرده وخسته کننده بود که رمقی برای هیچ کس باقی نمی گذاشت. تا آن جا که رئیس اتاق تهران پس از سخنرانی و ایستادن طولانیمدت زمانی که می خواست برای پاسخگویی به سوالات خبرنگاران و گزارشگران به سالن کنفرانس برود،با افت فشار مواجه شد . البته مشکل با کمی آب قند حل شد اما خستگی از چشمان او پیدا بود تا آن جا که خبرنگار یکی از روزنامه های هند،خستگی رئیس اتاق تهران را به رخ او کشید .
پس ازآن، نشست آسوچم به ضیافت ناهار ختم شد. با این حال مسوولان اتاق تهران که باید به عنوان مسوولان هیات تجاری به دیدار دیگری میرفتند ناهار را زودتر از بقیه تمام کردند و دوباره به سمت ساختمانهای دولتی هند حرکت کردند تا این بار در یکی دیگر از اتاقهای کم نور و تو در توی ساختمانهای قدیمی وزارتخانههای هند در جلسهای با حضور قائممقام وزارت دارایی هند شرکت کنند.
راهروهای وزارت دارایی هند شلوغ است و تاریک. هنوز در گوشه و کنار ساختمان سنگی و قدیمی آن چند نفر مشغول مرمت و بازسازی هستند. ارتفاع سقف زیاد است و تمیزکردن دیوارهها، کنگرهها و تزیینات سختتر از آن چیزی است که هندیها حوصلهاش را داشته باشند. در یک اتاق نسبتا مرتب و تمیز نشستی برگزار میشود که در آن مسوولان اتاق تهران از قائممقام وزارت دارایی میخواهند تا توجه بیشتری به مراودات مالی و بانکی دو کشور داشته باشد. مسوولان ایرانی که در این دیدار «ولیالله سیف» را نیز در کنار خود دارند به موانعی که بر سر راه گشایش ال سی و انتقال پول وجود دارد، اشاره میکنند و از او میخواهند تا در این باره تلاش بیشتری بکند. قائممقام وزارت دارایی هند نیز اگر چه میگوید که موارد مربوط به خود را پیگیری خواهد کرد اما تاکید میکند در موارد مربوط به بانک مرکزی کاری از دستش برنمیآید چون بانک مرکزی هند کاملا مستقل است و به توصیه دولت کار نمیکند. با این حال باز هم هیات ایرانی مشکلات موجود را برمیشمرند و از تسهیلات ایران برای توسعه روابط میگویند. هیات ایرانی تاکید میکنند که تنها از او رایزنی میخواهند اما باز هم این مقام هندی بر عدم تواناییاش در مذاکره با بانک مرکزی تاکید میکند. حرفی که باعث میشود هیات ایرانی هم زودتر سخنان خود را فیصله دهند و بیش از این وقت خود را در این دیدار نگذرانند. با این حال قائممقام دارایی هند از پیگیریهای خود برای حل موانع موجود گفت. محسن پاکپرور نیز در انتهای دیدار یکی از بدقولیهای آقای قائممقام را در مورد صدور مجوز برای افتتاح شعبه یکی از بانک ایرانی در خاک هند یادآوری و ابراز امیدواری کرد که این قول از آن قولها نباشد. شاید همین باعث شد تا هندیها مراسم بدرقه را تنها تا بیرون اتاق انجام دهند و هیات ایرانی برای خروج از راهروهای پیچ در پیچ وزارت چند بار از افراد مختلف سوال بپرسند. مسوولان اتاق تهران و همراهان در حالی از ساختمان وزارت دارایی خارج شدند که همزمان سایر اعضای هیات در ساختمان مرکزی فدراسیون اتاقهای بازرگانی و صنعت (FICCI) دیدار داشتند و پای میز مذاکرات رو در رو نشسته بودند. قرار بود هر دو گروه پس از پایان مذاکرات خود به فرودگاه دهلی بروند تا با پروازی داخلی همه با هم به بمبئی بروند.
خرید بدون روپیه
مدیران اتاق تهران که زودتر از موعد، نشست خود را به پایان برده بودند پیش از عزیمت به فرودگاه فرصتی یک ساعته داشتند که با تصمیم جمعی آن را به خرید اختصاص دادند. به این ترتیب بود که یکی از مجتمعهای تجاری توسط اعضای سفارت انتخاب شد و گروه به سمت یکی از مجتمعهایی که در میانه راه به فرودگاه قرار داشت رفتند تا در حالی که هیچ روپیهای همراه نداشتند خرید کنند. نتیجه چندان دور از انتظار نبود. اعضای گروه تنها دلار به همراه داشتند؛ از طرف دیگر اجناس مجتمع که البته فقط در پوشاک خلاصه میشد گرانتر از آن چیزی بود که خرید آن مقرون به صرفه باشد. مشکل خرید البته با کارت اعتباری ولیالله سیف حل شد اما مشکل گرانی نه! به همین دلیل بود که از بین حاضران تنها یحیی آلاسحاق بود که موفق شد با استفاده از کارت اعتباری سیف اندک خریدی داشته باشد تا حداقل گروه، دست خالی مجتمع بزرگ تجاری را ترک نکند.
سلام بمبئی
این بار پرواز شماره W9 بود که بیش از 50نفر ایرانی را برای ادامه دیدارهایشان از هند از دهلی به بمبئی رساند. در شهر بندری بمبئی «محمدباقر بیگی» سرکنسول ایران و تعدادی از همکارانش منتظر هیات ایرانی بودند تا اعضای هیات را در پایان یک روز پرمشغله به هتل «ترایدنت» بمبئی راهنمایی کنند.
روز سوم؛ روز بانکیها و بیبیسی
سومین روز حضور هیات تجاری ایران و اولین روز حضور در بمبئی، نشست با انجمن کل صنایع هند برگزار شد. از آن دست نشستهایی که همانند روز اول با استقبال خوبی مواجه شده بود. سخنرانیها کوتاه بود و مذاکرات رو در رو پایانناپذیر. از نکات جالبتوجه این نشست، برگزاری یک نشست خبری توسط مسوولان اتاق تهران بود. یحیی آلاسحاق وقتی که دید خبرنگاران زیادی از رسانههای هندی و غربی برای پرسیدن سوال دور او را گرفتهاند آنها را به گوشهای خلوت از سالن دعوت کرد. آلاسحاق دبیرکل و معاون امور بینالملل اتاق تهران را هم با خود برد تا از سر فرصت و آرامش به همه سوالهای خبرنگاران پاسخ داده شود.
نکته جالب اما قرارگرفتن یحیی آلاسحاق در مقابل دوربین تلویزیون شبکه بیبیسی بود. در حالی که سایرین بر این باور بودند که ممکن است رئیس اتاق تهران با شبکه انگلیسی بیبیسی مصاحبه نکند و حتی خبرنگار این شبکه نیز با شک و تردید به دنبال یافتن راههای مختلفی برای مصاحبه بود اما یحیی آلاسحاق با آرامش کامل به تمامی سوالات گزارشگر این شبکه پاسخ داد. سوالاتی که از تجارت ایران و هندوستان آغاز شد و به تحریمها و حضور هیلاری کلینتون در هند ختم شد. اثر موضعگیری صریح مقامات هندی و پاسخ منفی آنها به پیشنهاد کاهش خرید نفت از ایران هم در صحبتهای مسوولان هیات ایرانی کاملا به چشم میخورد.
فدراسیون سازمانهای صادرکننده هند که در دهلی نو نشان داده بود که میزبان خوبی برای هیات تجاری ایرانی است در دهلی نو هم ضیافت شامی برپا کرد و هیات ایرانی را دعوت کرد. در این نشست هم همانند نشست قبلی در دهلی، تعداد زیادی از بازرگانان و تجار عضو این سازمانها که فعالیتهای صادراتی و وارداتی داشتند به نشست آمده بودند. مذاکرات فشرده دوباره آغاز شد و حتی پس از شام هم ادامه یافت اما یکی از مهمترین دیدارهای مسوولان هیات تجاری همزمان در دو طبقه بالاتر در اتاقی کوچکتر با نور غالب زرد در جریان بود.
دیدار با خان
معاون بانک مرکزی هند (IRB) که در بمبئی بود به محل برگزاری نشست مشترک فعالان اقتصادی ایرانی و هندی آمد تا با مسوولان اتاق تهران دیدار و گفتوگو کند. «شریهارون رشید خان» معاون بانک مرکزی هند در دیدار نیم ساعته خود سراپا گوش بود تا بتواند در وقت کم خود تمام مشکلات بانکی موجود بین دو کشور را بشنود تا بتواند برای حل آن چارهاندیشی کند.
یحیی آلاسحاق نیز علاوه بر تیم همراه خود از چهار مدیر بانکی حاضر در هیات دعوت کرد تا در این نشست حضور داشته باشند. «ولیالله سیف» مدیرعامل بانک کارآفرین، «حسین ثابتی» از بانک اقتصادنوین، «علیرضا زندیه» و «مصطفی عزیزی» از بانک پاسارگاد و «رحیم فرامرزی» از بانک ایران و ونزوئلا چهار مدیری بودند که به نوبت به مشکلات بانکهای خودشان برای مراودات بانکی با هند اشاره داشتند. متهم ردیف اول این داستان نیز کسی نبود جز مدیرعامل یوکو بانک که تمامی بانکهای ایرانی به نحوی نارضایتی خود را از خدمات تنها بانک هندی طرفِ معامله با بانکهای ایرانی، اعلام کردند. رشیدخان هم در این بین پس از اعلام مسایل از سوی بانکهای ایرانی چندوچون ماجرا را از مدیرعامل یوکو بانک میپرسید. تاخیر در پرداخت ال سی توسط یوکو بانک، تاخیر در گشایش ال سی، ارز دانشجویی، تاسیس شعبه توسط بانکهای ایرانی در هند و افزایش تعداد بانکهای خدماتدهنده به ایران نمونه مسایل مطرحشده در این گفت و گو بود. از طرفی ایرانیها معتقد بودند که انحصار ارائه خدمات بانکی به ایران توسط بانک دولتی یوکوبانک باعث تجمیع تقاضا و عدم رسیدگی به موقع توسط یوکو بانک به آنها شده است. ایرانیها از معاون بانک مرکزی هند خواستند تا ارائه خدمات بانکی به ایران به دیگر بانکهای هند به ویژه بانکهای دولتی هم داده شود تا با ایجاد فضای رقابتی و تقسیم تقاضا سرعت انجام مراودات بالاتر رود.
«خان» اگر چه نسبت به برخی از این مسایل پیش از این هم بیاطلاع نبود اما همه موارد گفته شده را یادداشت کرد تا به گفته خودش به آنها رسیدگی کند. هم چنین در این دیدار از اعزام یک هیات از بانک مرکزی هند خبر داده شد که به زودی برای حل و فصل مشکلات موجود به ایران خواهند آمد. یکی از مهمترین دیدارهای مسوولان هیات تجاری ایران بدون شک همین بود.
روز چهارم؛ بازرگانان حوزه خلیجفارس
اتاق بازرگانی بمبئی و اتاق بازرگانی هند و عرب،آخرین روز حضور هیات تجاری ایران در هند را میزبانی کردند. دیداری که اگر چه تعداد حاضران در آن کمتر بود اما به گواه بازرگانان ایرانی، قویترین فعالان اقتصادی نیز در همین گروه بودند و باعث شدند تا در روز پایانی نیز اعضای هیات تجاری ایرانی بتوانند به توافقات خوبی با بازرگانان هندی دست پیدا کنند.در شروع جلسه یکی از سخنرانان که از مهمانان اتاق بازرگانی هند و عرب بود در میان سخنان خود، یکی دو بار به کشورهای عرب حوزه خلیج اشاره داشت وخواسته یا نا خواسته از عبارت "خلیج عربی" استفاده کرد و از اهمیت تجارت با کشورهای عربی سخن گفت. همین باعث شد تا یحیی آلاسحاق نتواند ناراحتی خود را پنهان کند واگر برخی ملاحظات نبود،احتمالا به صحبت های گوینده عرب واکنش مستقیم نشان می داد.با این حال او وقتی پشت تریبون ایستاد،بارها از عبارت خلیج فارس استفاده کرد.او این عبارت را با لحن خاصی ادا می کرد.
این نشست نیز با توجه به حضور بازرگانان قوی بیش از مدت زمان تعیینشده به طول میانجامد و در نهایت هیات در قالب سه گروه با فواصل زمانی زیاد به هتل «ترایدنت» برمیگردند تا آخرین شب حضور در هند را در کنار یکدیگر باشند.ضیافت شام با گروه هندوجا که یکی از بزرگترین گروههای فعال اقتصادی در هند و ایران است، آخرین برنامه گروه تلقی میشود. برنامهای که دیگر رئیس هیات در آن شرکت نمیکند و از خیر ضیافت شام میگذرد. اعضای هیات در حین صرف شام و از توافقاتی که داشتهاند حرف میزنند و برنامه آینده خود را مرور میکنند. اغلب تجار آماده برگشت هستند، برخی به ایران و برخی به دبی. تعدادی هم هستند که اعلام میکنند هنوز میخواهند در هند بمانند و با شرکای هندی مذاکرات بیشتری داشته باشند، یا حتی به دیگر شهرها سفر کنند. ظهر جمعه اعضای هیات همه در لابی هتل «ترایدنت» جمع شدهاند. چند عکس یادگاری و بعد چمدان به دست به سمت فرودگاه بمبئی برای پرواز به سمت دبی و بعد هم تهران.
سفر هیات تجاری ایرانی به دو شهر دهلینو و بمبئی با برنامه فشرده و دیدارهای پشت هم در حالی به پایان میرسید که اعضا از نتایج آن احساسرضایت داشتند. در این سفر البته علاوه بر تمام برنامههای پیشبینیشده یک ضیافت شام در سفارت ایران در دهلی و یک ضیافت ناهار در بمبئی هم به افتخار حضور هیات برگزار شد تا رسم مهمان نوازی ایرانیها هم به جا آورده شود.سفر هیات تجاری به سرپرستی مسوولان بخش خصوصی به نوعی جادهصافکن مسیر توسعه تجارت با مهاراجهها بود. سرزمین هفتادودو ملت که با وجود جمعیت زیاد و فقر گسترده یکی از کشورهای عضو BRICS و یک اقتصاد نوظهور است. اقتصادی که در حال حاضر یکی از بالاترین نرخ رشدهای اقتصادی در دنیا را دارد و مطابق برنامه استراتژیک خود در آیندهای نه چندان دور تبدیل به چهارمین قدرت اقتصادی دنیا خواهد شد.
• دبیر کل اتاق تهران در محاصره خبرنگاران هندی
• نشست هیات تجاری ایران با اتاق بازرگانی ایران و هند
• نشست خبری مسئولان اتاق تهران
• نماز جاعت هیات تجاری ایران در حاشیه مذاکرات
• بازدید از مراکز تجاری