وقتی در آغازین لحظههای سال 1391 این سال از سوی مقام معظم رهبری با عنوان «حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی» نامگذاری شد، امید به یک سال اقتصادی موفق آهنگ آغاز این سال شد. به فاصله اندکی اظهارنظر صاحبنظران، اقتصاددانان، مسوولان، نمایندگان مجلس و فعالان اقتصادی در خصوص اما و اگرهای حمایت از تولید ملی و ترس و امیدهای تکریم سرمایه و کار ایرانی آغاز شد.
شاید به جرات بتوان گفت، اینکه سرمایه از سوی بالاترین مقام نظام به عنوان یک ارزش معرفی شده و همه دستگاهها و ارگانهای کشور ملزم به حمایت از آن شدهاند، برای فعالان اقتصادی کشور، اتفاق خوش یمنی بود که میتوانست آغازگر سالی خوب باشد. به این ترتیب چگونگی تحقق شعار سال تبدیل به یکی از مباحث مشترک جمعهایی شده که با حضور فعالان اقتصادی تشکیل میشود. اما واقعیت این است که هنوز سوالات بسیاری در این حوزه مطرح میشود که شاید نتوان پاسخ درستی برای همه آنها یافت. به عنوان مثال باید دید در صورت ارتقای شاخصهای کیفی و کمی و افزایش میزان تولید و تیراژ محصولات و تولیدات ایرانی، در نهایت این تولیدات در چه بازارهایی عرضه خواهد شد؟ آیا ساماندهی بازار ایران و تولید برای اشباع بازارهای داخلی در نهایت ایران را به کشوری صنعتی بدل خواهد کرد؟ قطعا در معادلات اقتصادی پاسخ این سوالات مثبت نیست. تجربیات و تئوریهای اقتصادی نشان میدهد که سرمایهگذاری روی تولید و رقابتی شدن، تنها با فتح بازارهای بزرگ میسر است و هیچ کشوری در مرز محدود بازارهای داخلیاش به توسعه پایدار اقتصادی دست نیافته است. لذا در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان تولید و سرمایه ایرانی را تقویت کرد میتوان تولید صادرات محور را به عنوان اصلیترین و کاربردیترین راهکار موجود معرفی کرد. اگر امسال که نام «حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی» را بر خود دارد، فرصتی برای هدایت صنعتگران به سمت تولید برای بازارهای بینالمللی باشد، قطعا این شعار اجرایی شده است. اگر زمینهای فراهم شود که تولیدکنندگان ایرانی، 30 درصد از ظرفیت تولید خود را به بازارهای داخلی اختصاص دهند و 70 درصد باقیمانده را در راستای صدور محصولاتشان برنامهریزی کنند، قطعا مسیر دستیابی ما به توسعه و پیشرفت هموارتر و کوتاهتر خواهد بود. با یک بررسی اجمالی به این نتیجه خواهیم رسید که بازارهای گستردهای وجود دارد که مستعد حضور ایرانیان است. کافی است بازار 350 میلیون نفری کشورهای شیعه نشین را در کنار کشورهای همسایه، مسلمان و عضو اکو قرار دهیم تا به وسعت و گستردگی بازارهایی که به سادگی با کیفیت محصولات ایرانی میتوانیم به تسخیر دربیاوریم، پی ببریم.
از بحث قانون هدفمندی که بگذریم قرار بود لیست صنایع آسیبپذیر از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام شود.
فهرست 25 رشته صنایع آسیبپذیر در سه گروه کمتر از 100 واحد بین 100 تا 1000 واحد و بیش از 1000 واحد منتشر شده که در این خصوص میتوان واحدهای تولیدی سیمان، شیشه، فولاد، کاشی و ... را در گروه کمتر از 100واحد قرار داد و صنایع نساجی، لبنیات و ... نیز در گروه دوم قرار گرفتهاند و صنایع آجرسازی، ریختهگری، سنگبری و ... نیز در گروه سوم قرار گرفتهاند.
در این میان کدام واحدها با بیشترین مشکل مواجه هستند؟
آنچه مسلم است واحدهایی که در گروه یک قرار دارند کمترین مشکل را دارند و واحدهایی که در گروه سوم قرار دارند، با بیشترین مشکل مواجه هستند به طور مثال صنایع آجرسازی با توجه به انرژی بر بودن و استفاده از تکنولوژی قدیمی با بیشترین مشکل مواجه شدهاند که در این خصوص ارتقای تکنولوژی، نوسازی و بهسازی این واحدهای تولیدی باید در دستور کار قرار گیرد.
ارائه دهنده: حمیدرضا صالحی