با حذف نهادهای حاکمیتی از ترکیب سهامداران و اعضای هیئت مدیره و بیتوجهی به درخواست نفتیها برای پیشبینی ظرفیتها تبدیل بورس انرژی به یک بورس بینالمللی، فصل جدایی نفت از بورس انرژی بسیار سریعتر از پیشبینیهای قبلی آغاز شده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، جدا شدن راه بورس نفت از بورس انرژی با اتفاقات پیش آمده اجتناب ناپذیر مینمود و اتفاق افتاد. بر این اساس وزارت نفت خواستار تأسیس یک بورس مستقل برای نفت خام است. نفتیها معتقدند بورس انرژی نمیتواند اهداف و نیازها بورسی نفت را محقق کنند.
واقعیت آن است که اگر طرف عرضه در بورس حضور پیدا نکند، قطعا بورس انرژی محدود مانده و نمیتواند فعالیت خود را گسترش دهد و به عرضه برق منحصر میماند چنانکه نه تنها عرضه نفت خام بلکه عرضه فرآوردههای نفتی نیز در بورس انرژی پیگیری نخواهد شد کما اینکه پیش از این نیز فرآوردههای نفتی و پتروشیمیایی در بورس کالا عرضه میشدند.
بر این اساس یک مقام آگاه در وزارت نفت در گفتوگو با فارس گفت: "وزارت نفت به دنبال راهاندازی یک بورس مستقل برای نفت خام است."
وی افزود: "بورس نفت خاص ایران و خریداران ایرانی نیست و معاملات آن نیز محدود به ریال نخواهد بود. این بورس لااقل باید به صورت منطقهای و با مشارکت بازیگران منطقهای و به صورت ایدهال و مطلوب به صورت بینالمللی راهاندازی شده و آغاز به کار کند."
بر پایه این گزارش، با شرایط ایجاد شده در بورس انرژی و حذف نهادهای حاکمیتی از ترکیب سهامداران و اعضای هیئت مدیره و بیتوجهی به درخواست نفتیها برای پیشبینی ظرفیتهایی برای تبدیل بورس انرژی به یک بورس بینالمللی با امکان سهامداری طرفهای منطقهای عملا فصل جدایی نفت از بورس انرژی بسیار سریعتر از پیشبینیهای قبلی آغاز شده است.
بورس نفت در تعاریف اولیه خود باید بینالمللی، منطقهای و مبنی بر معاملات کاغذی تعریف شود. چنانکه معاملات فیزیکی نفت خام در بورس نفت در جایگاه بعدی اهمیت قرار دارد. هیچ تردیدی وجود ندارد که اگر بازیگران منطقهای و بینالمللی انرژی به خصوص در طرف عرضه خود را در منافع حاصل از راهاندازی بورس نفت و به خصوص مدیریت آن سهامدار ندانند قطعا در این بازار حضور نخواهند یافت و بدون حضور طرفهای مختلف غیر ایرانی عملا چیزی به عنوان بورس نفت تنها با یک عرضه کننده ثابت شکل نخواهد گرفت.
برای تاسیس یک بورس نفت موفق با امکان تأثیرگذاری منطقهای یا حتی بینالمللی در نظر گرفتن این شرایط لازم است اما بازیگران پیدا و پنهان تاسیس بورس انرژی هیچ یک از این موارد را مهم نمیدانند و بیشتر به دنبال در دست گرفتن نبض بازاری هستند که هنوز محصولی در آن عرضه نمیشود.
به همین دلیل بود که حتی نامه رستم قاسمی وزیر نفت به شمسالدین حسینی وزیر اقتصاد و در خواست وی درباره تامل بیشتر در راهاندازی بورس انرژی نیز بینتیجه ماند و ثمری نبخشید. تعجیل در راهاندازی بورس نفت به حدی بود که بسیاری از نهادهای حاکمیتی مرتبط با نفت از جمله شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی تنها پس از به پایان رسیدن موعد پذیرهنویسی سهامداران عمده بود که از وجود این موعد مطلع شدند. اگرچه ابهامات درباره کلیت پذیرهنویسی برای عضویت در مجمع عمومی و انتخاب اعضای هیئت مدیره بورس انرژی به این مساله ختم نمیشود.
در مجموع همه این شرایط باعث شد که راه نفت کاملا از راه بورس انرژی جدا شود و تلاشها برای همراه کردن این دو کاملا ناکام بماند. ظاهرا برای طرف بورسی این مساله عملا کوچکترین اهمیتی نداشت. حتی وزارت اقتصاد و بانک مرکزی نیز تا کنون عزم جدی و ویژهای برای ایجاد زیرساختهای مالی و انتقال پول و زیرساختهای الکترونیک راهاندازی بورس منطقهای نفت از خود نشان نداده و هنوز هم نمیدهند.
در عین حال با وجود اینکه بخشی از صنعت نفت و به خصوص مدیریت بینالمللی شرکت ملی نفت نظر مساعدی نیست به راهاندازی بورس نفت ندارند و برای این کار نیز تلاشی نمیکنند اما عزم وزارت نفت برای راهاندای بورس نفت و استفاده از ظرفیتهای بینظیر آن در حوزههای مختلف از جمله غلبه بر تحریمها و تأمین مالی صنعت نفت جدی به نظر میرسد.
نفتیها تلاش میکنند زیر ساخت های لازم را برای آغاز به کار بورس مستقل نفت فراهم کنند. چنانکه منبع آگاه یاد شده در وزارت نفت میگوید:" مطالعات راهاندازی بورس انرژی به صورت جدیتری نسبت به گذشته پیگیری میشود و امیدواریم تا پایان سال نقشه راه واضحی برای راهاندازی بورس مستقل نفت در اختیار داشته باشیم."
گزارش از علی فروزنده