در دنیای کنونی بهدلیل مصرف زیاد حاملهای انرژی و تولید آلایندههای زیستمحیطی بوسیله برخی از آنها مطالعه و بررسی متغیرهای مؤثر بر تقاضا و مصرف انرژی اهمیت ویژهای دارد.
انرژی به عنوان یکی از عوامل موثر بر امنیت اقتصادی کشورها مستلزم مدیریت صحیح است تا بتوان به هدف امنیت اقتصادی نیز دست یافت.
یکی از مسائل مهم مرتبط به مقوله انرژی، رابطه بین انرژی و سرمایه به صورت جانشینی یا مکملی است. به گونهای که اگر انرژی و سرمایه مکمل باشند میبایست برای صرفهجوبی در هر یک از این دو بخش کمتر استفاده کنیم. چرا که از این ٢ جانشین باشند، بنگاه اقتصادی می تواند برای صرفه جویی یکی از بخش دیگر را جایگزین آن کند.
همچنین با در نظرداشتن منشا فسیلی طیف گستردهای از انرژیهای مورد استفاده و خطر پایانپذیری، ضرورت صرفهجویی در مصرف انرژی و امکان جانشین کردن سایر واحدها نیز مورد توجه است.
بنابراین آگاهی از متغییرهای موثر تقاضای انژی و میزان تاثیر هر یک از متغیرها از یک سو در تببین وضعیت بازار حاملهای انرژی موثر بوده و از سویی دیگر نحوه ارتباط بازار انرژی با دیگر واحدهای تولیدی را نیز مشخص می کند.
افزون بر این امکان برنامهریزی و پیشبینی دقیقتری برای میزان تقاضای انرژی در بخشهای مختلف کشور را در اختیار سیاستگذراران قرار می دهد.
در مقاله «برآورد کشش جانشینی سرمایه و انرژی در بخش صنایع شیمیایی کشور» جانشینی میان نهاده انرژی با بخش دارای ارزش افزودۀ بالای کشور، مورد مطالعه قرار گرفته است.
بر این اساس و با استفاده از تابع هزینه ترانسلوگ ٤ نهادهای شامل سرمایه، نیروی کار، انرژی الکتریکی و سایر حاملهای انرژی و برای دادههای سری زمانی (١٣٨٦- ١٣٧٧) سهمهای هزینهای برای نهادههای تولید برآورد شده و سپس از آنها برای محاسبه کششهای جانشینی - درصد جانشینی یک نهاده به جای نهاده دیگر بر منحنی هممقداری تولید - قیمتی و متقاطع آلن و موریشما استفاده شده است.
بر اساس نتایج بهدست آمده از برآوردهای این پژوهش، مقدار کشش قیمتی موریشیما برای سرمایه و انرژی الکتریکی ١,٥٨٨ و کششهای قیمتی آلن برای دیگر حاملهای انرژی برابر ٠.٦٩٨ است که هر دو بیانگر جانشین بودن نهاده سرمایه و انرژی در دوره مورد مطالعه است.
همچنین مقدار کشش متقاطع قیمتی بین دو نهاده انرژی الکتریکی و سایر حاملهای انرژی بجز انرژی الکتریکی برابر (١,٣٦٣-) بوده است که نشان میدهد این دو نهاده در دوره مورد بررسی مکمل یکدیگرند.
همچنین بر اساس نتایج بهدست آمده کششهای مثبت قیمتی موریشما برای واحدهای سرمایه و انرژی، دلالت بر افزایش نسبت به سرمایه بر انرژی بهازای افزایش در قیمت سرمایه یا انرژی دارند. بنابراین کاهش قیمت کالاهای سرمایهای برای صرفه جویی در مصرف انرژی و جلوگیری از آلودگی محیط زیست به عنوان یک پیشنهاد سیاستی مطرح است.