کشورهای توسعه یافته مهندسی ارزش را به عنوان ابزار اصلی بهرهوری معرفی کرده و در بعضی موارد تخصیص بودجه سالانه مجموعهها را منوط به ارائه گزارش سالانه مهندسی ارزش کردهاند. در واقع مهندسی ارزش را میتوان سفری از «تلاش برای انجام درست کار» به «تلاش برای انجام کار درست» دانست.
با توجه به برخورداری ایران، از منابع متعدد انرژی، اعم از تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر، مصرف بیرویه حاملهای انرژی در کشور بر هیچکس پوشیده نیست. قیمت پایین حاملهای انرژی و عواملی همچون عدم استفاده از تکنولوژی روز در کارخانجات تولیدی، ساختمانسازی، کشاورزی و حمل ونقل باعث شده است تا سرانه مصرف انرژی کشور در مقایسه با سایر کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه، بسیار بالا باشد. این امر علاوه بر تخریب محیط زیست و کند نمودن روند توسعه پایدار، هزینه بسیار هنگفتی را بر اقتصاد ملی تحمیل کرده است.
در سالهای اخیر بخش ساختمان و مسکن به عنوان بزرگترین بخش مصرف کننده انرژی، با توجه به رشد قابل ملاحظه، شاهد افزایش مصرف گاز طبیعی به خصوص در زیربخش خانگی بوده است؛ در بخش حمل و نقل به عنوان دومین بخش بزرگ مصرف کننده انرژی، تقاضای انرژی به شدت افزایش یافته که عمدتأ به دلیل تولید بسیار بالای خودرو در سالهای اخیر و قیمت نازل سوخت بوده است؛ همچنین، سومین بخش مصرف کننده انرژی در کشور بخش صنعت است که در سالهای اخیر با رشد بالای مصرف انرژی، که عمدتاً مربوط به رشد مصرف گاز طبیعی است، مواجه بوده است.
چالشهای فوق در بحث مصرف انرژی در کشور در حالی است که با توجه به اصول توسعه پایدار، این منابع باید به گونهای به کار گرفته شوند که برای نسلهای آتی، باقی بمانند. از اینرو، مدیریت انرژی از طریق افزایش کارایی و بازده انرژی با استفاده از فناوریهای نوین و جایگزینی انرژیهای نو و تجدیدپذیر، از ضرورتهایی است که باید مورد توجه مدیران، اقتصاددانان و صنعتگران قرار گیرد.
در اینراه، کشورهای توسعه یافته مهندسی ارزش را به عنوان ابزار اصلی بهرهوری معرفی کرده و در بعضی موارد تخصیص بودجه سالانه مجموعهها را منوط به ارائه گزارش سالانه مهندسی ارزش کردهاند.
مهندسی ارزش، از تکنیکهای بسیار قدرتمند حل مساله، کاهش هزینه و بهبود کیفیت و عملکرد طرحها و محصولات بخشهای مختلفی چون نیرو، صنعت، خدمات و عمران است. این تکنیک، تنها یک فرآیند خلاق، نوآور و نظامیافته در حل مساله نیست، بلکه قدرت و توانایی تشخیص مساله و فرموله کردن آنرا نیز دارد. به بیان ساده، مهندسی ارزش ارائه روشی است جدید، برای انجام کارهایی که قبلاً با شیوههای سنتی و قدیمی انجام میشده است.
مهندسی ارزش مبتنی بر کارکردگرایی، خلاقیت و کار تیمی بوده و در نظر گرفتن دیدگاههای جامعگرایانه، توجه به هزینههای طول عمر و نگاه توأم به هزینه، ریسک و فرصت در تصمیمگیریها، لازمه آن است. موثر بودن این تکنیک در پروژههایی که دارای یکی از ویژگیهای تکرارپذیری زیاد، پیچیدگی و ریسک بالا هستند، بیشتر مشاهده میشود. اگر چه کاربرد اصلی مهندسی ارزش را در شناسایی و افزایش کارکردهای اصلی یک پروژه، سیستم یا محصول و حذف هزینههای غیرضروری این کارکردها میدانند، لیکن در نگاه کلان، به کارگیری مهندسی ارزش را میتوان در کمک به تحقق موارد زیر موثر دانست:
مهندسی ارزش را میتوان سفری از «تلاش برای انجام درست کار» به «تلاش برای انجام کار درست» دانست. چرا که مهندسی ارزش به ایجاد توافق در مورد «چرایی» قبل از شروع بحثهای تهدیدکننده در مورد «چگونگی» میپردازد و از این طریق بسیاری از موضعگیریهای جانبدارانه را، در جهت ایجاد فضای تفاهم، خنثی میسازد.
در کشور ما نیز پس از ابلاغ قوانین الزامآور معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور از سال 1379، متولیان بخش انرژی کشور پس از اجرائی کردن مهندسی ارزش در بسیاری از پروژهها و دستیابی به دستاوردهای متعدد در این حوزه اقدام به وضع قوانین مرتبط با اجرای مهندسی ارزش در مجموعه خود نمودند.
تدوین نشریه شماره 8 وزارت نفت در سال 1381، تدوین نظامنامه مهندسی ارزش در صنعت برق در سال 1386، تدوین سند راهبردی مهندسی ارزش در وزارت راه و شهرسازی در سال 1387 و همچنین وضع قوانین مرتبط با مهندسی ارزش در شرکت مدیریت منابع آب کشور و سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران نشانی از تأثیرگذاری این تکنیک مدیریتی بر پروژههای بخش انرژی کشور است.