حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر یکشنبه در دیدار جمعی از محققان، پژوهشگران، متخصصان و نوآوران در عرصه علم و فناوری و مسئولان شرکتهای دانشبنیان و پارکهای علم و فناوری، علم را سرمایهای جوشان و تمام نشدنی برای کشور دانستند و با اشاره به نقش اقتصاد مبتنی بر دانش و علم در ارتقای هویت ملی، قدرت سیاسی و استقلال کشور تاکید کردند: ایران، امروز در یک مقطع ماندگار تاریخی و حساس قرار دارد که شناخت صحیح مسئولیتها و ایفای آنها قطعا ملت ایران را به افقهای نویدبخش و آرمانهای مورد نظر خواهد رساند.
متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکتهای دانشبنیان
نهم رمضان المبارک ۱۴۳۳
بسماللهالرّحمنالرّحیم
اولاً خیلى خوش آمدید دوستان، برادران، خواهران و مسئولان. من امیدوار هستم که این جلسه و جلسات مشابه این بتواند کمک کند به آن نیاز اساسىاى که امروز کشور ما دارد، که عبارت است از توسعهى دانش، تحقیقات، فناورى و پرورش استعدادها و جارى شدن روزافزون محصول استعدادهاى برجستهى ملت ما در زندگى آحاد مردم در کشور.
جلسهى امروز با هدف تقویت شرکتهاى دانشبنیان و به طور کلى نوآورى در دانش و فناورى و تقویت ورود محصولات این شرکتها به بازار و مصرف، تشکیل شد. خب، دوستان مطالب بسیار خوبى را بیان کردند. خوشبختانه در جلسه، مسئولین حضور دارند و پیشنهادها را شنیدند. البته دوستانى که در قالب پیشنهاد صحبت کردند، برخى گلایهها را هم مطرح کردند که به نظر من حق به جانب آنهاست. گلایهها، گلایههاى درستى است؛ برطرف شدن آنها هم با توجه به همین پیشنهادها خواهد بود. خب، مسئولین، اینجا حضور دارند؛ معاون محترم رئیسجمهور و برخى وزیرانِ مرتبط با این مسائل و همچنین بعضى مسئولانِ دیگر در جلسه هستند و مطالب را شنیدند. آنچه که در این جلسه گفته شد، انشاءالله و به توفیق الهى جمعبندى و دنبال هم خواهد شد. البته توقعاتى هم از دستگاه رهبرى مطرح شد، که ما انشاءالله همهى آنها را دنبال خواهیم کرد؛ چه آن چیزهائى که ارتباط به دستگاههاى دولتى و اجرائى دارد - که ما باید تأکید کنیم - چه آن چیزهائى که به نحوى مرتبط با خود دستگاه رهبرى است. انشاءالله ما اینها را دنبال میکنیم. البته من نمونههائى از پیشنهادها و انتظاراتى که دوستان مطرح کردند، اینجا یادداشت کردم؛ که به نظر من غالباً انتظارات درستى است و امیدواریم انشاءالله به اینها رسیدگى شود. من به بعضى از این پیشنهادها و انتظارات هم اشاره خواهم کرد.
آنچه که ما بر آن اصرار میورزیم و تأکید میکنیم، این است که علم براى کشور، یک سرمایهى بىپایان و تمامنشدنى است. اگر چرخهى تولید علم در یک کشورى به راه افتاد، اگر استعدادى وجود داشت و به جریان افتاد، اگر ظرفیتها شروع کرد به بروز و ظهور، آن وقت این دیگر منبعِ تمامنشدنى است. علم یک پدیدهى درونزاست؛ چیزى نیست که انسان براى آن ناچار و ناگزیر باشد وابسته شود. بله، اگر شما بخواهید علمِ حاضر و آماده را بگیرید، همین است؛ وابستگى دارد، احتیاج دارد، دست دراز کردن دارد؛ اما بعد از آنکه بنیان علمى در یک کشورى به وجود آمد، استعداد هم در آن کشور وجود داشت، آن وقت حالت چشمههاى جوشان را پیدا میکند. اگر ما بپردازیم به دنبالگیرى تحقیق و علم و ژرفنگرى و دانشپژوهى، اگر این مسئله در کشور همچنان که بحمدالله چند سالى است جدى گرفته شده و دنبال میشود، با همین شتاب، بلکه با انگیزهى بیشتر و اهتمام بیشتر دنبال شود، بدون تردید کشور به یک اوجى دست خواهد یافت.
با توجه به واقعیاتى که ما مشاهده میکنیم و جلوى چشم ماست، این اوجگیرى، این رسیدن به این تعالى مورد نظر و پیشرفت، به هیچ وجه خیالپردازانه نیست؛ واقعگرایانه است؛ تجربهى این چند سال هم همین را نشان میدهد. در همین آمارهائى که داده شد، ملاحظه کردید که پیشرفت کشور در بخشهاى مهم و دانشهاى نو و مؤثر در زندگى، با فاصلهى چند سال، پیشرفت چشمگیرى بوده است؛ این نشاندهندهى این است که استعداد و ظرفیت و آمادگى هست. ما باید این مسئله را جدى بگیریم؛ یعنى به مسئلهى علم و تکیهى به علم در کشور اهمیت بدهیم؛ یعنى این را اساس کار قرار بدهیم. حرف ما در این چند ساله همین است. اگر چنانچه علم در بخشهاى مختلف جدى گرفته شد، آن وقت این شرکتهاى دانشبنیان که بر مبناى علم کار میکنند، تولید میکنند و ثروتآفرینى میکنند، خواهند توانست بتدریج اقتصاد کشور را به شکوفائى واقعى برسانند.
تحصیل ثروت از راه فروش منابع تمامشدنى مثل نفت و امثال نفت، رونق نیست، پیشرفت نیست؛ این خودگولزدن است. ما در این دام افتادیم. باید اقرار کنیم، قبول کنیم که این یک تله است، یک دام است براى ملت ما. ما دچار خامفروشى شدیم. یک واقعیتى براى ما به ارث گذاشته شد، کشور هم به آن عادت داده شده است. البته در این سالها سعى شده که یک مقدارى این اعتیاد مضر براى کشور، کنار گذاشته شود، لیکن به طور کامل پیش نیامده. ما باید اول اعتقاد پیدا کنیم که باید کشور به جائى برسد که بتواند با اختیار، هرگاه اراده کرد، سر چاههاى نفت خودش را ببندد؛ ما باید به این باور برسیم. این حالا مسئلهى نفت است. خامفروشىها در بخشهاى مختلفِ مواد خام و معدنى همچنان وجود دارد؛ و این یکى از ضعفهاى ماست، یکى از مشکلات کشور ماست. ما اگر بخواهیم از این وضعیت نجات پیدا کنیم، بخواهیم به رشد اقتصادىِ حقیقى نائل شویم، راهش تکیهى به علم است؛ این هم از راه تقویت همین شرکتهاى دانشبنیان، عملى است. ما باید به این سمت برویم.
البته کارهائى که انجام گرفته، کارهاى باارزشى است. گزارشى که معاون محترم رئیس جمهور دادند - که البته من اطلاع نسبتاً کاملى از آنچه که انجام گرفته، قبلاً در ضمن گزارشهاى مکتوب به دست آوردم - بسیار دلگرمکننده است؛ نشاندهندهى این است که دستگاههاى ما بحمدالله تلاششان در این زمینه خوب است؛ منتها نگاه کنیم، ضعفها را در بخشهاى مختلف شناسائى کنیم و سعى کنیم این ضعفها را برطرف کنیم. اگر ما انشاءالله بتوانیم بنیانگذارى کارهاى اقتصادى بر پایهى دانش را پیش ببریم و به وجه غالب اقتصاد کشور تبدیل کنیم، این نه تنها به کشور قدرت اقتصادى خواهد داد، بلکه قدرت سیاسى هم خواهد داد، قدرت فرهنگى هم خواهد داد. وقتى یک کشورى احساس کرد که با علم خود، با دانش خود میتواند زندگى خود را و ملت خود را اداره کند و به دیگر ملتها خدمت برساند، احساس هویت میکند، احساس شخصیت میکند؛ این درست همان چیزى است که ملتهاى مسلمان امروز به آن احتیاج دارند.
ملت ما قبل از انقلاب، سالهاى متمادى اسیر تضعیف روحیهى خودباورى در میان خود بوده است. از آن وقتى که اول مسئولان دولتى، بعد بتدریج آحاد مردم چشم باز کردند و در مقابل پیشرفت خیره کنندهى علمىِ غرب مبهوت شدند، بتدریج احساس کمبود، احساس حقارت، احساس خودکمبینى در این کشور و در میان ملت ما ترویج شد. خوشبختانه انقلاب همه چیز را دگرگون کرد؛ از جمله این حالت و این روحیه را دگرگون کرد. بنابراین بنیانگذارى کارهاى اقتصادى بر پایهى دانش، هم موجب تقویت روحیه و شخصیت و هویت ملى است، هم قدرت سیاسى. خود استقلال و خوداتکائى در یک کشور، قدرت سیاسى میدهد؛ علاوه بر قدرت اقتصادى که خب، طبیعى است و وجود دارد.
آنچه که ما میخواهیم انشاءالله بر این جلسه مترتب شود، به طور کلى دو چیز است: یکى تشویق نخبگان و زبدگان و اهل علم و اهل تحقیق به این که به سمت تشکیل این شرکتها بروند و همچنین رساندن محصول این شرکتها و این تحقیقات به بازار و در دسترس مردم قرار دادن و وارد کردن آن در چرخهى تجارت است. این، غرض اول ماست. البته همافزائى علم و ثروت و دارائى، تعریف ابتدائى این شرکتهاست. بنابراین اهل دانش و کسانى که اهل سرمایهگذارىهاى مالى هستند، همت کنند و این شرکتها افزایش پیدا کند. حالا گفته شد که تا پایان برنامه، بیست هزار شرکت تشکیل خواهد شد؛ لیکن تصور من این است که بیش از این بایستى ما در کشور به رقم شرکتهاى دانشبنیان اهتمام بورزیم. البته کمیت و کیفیت آنها با هم دیده شود؛ که حالا مسئلهى کیفیت، مسئلهى دیگرى است.
هدف دوم این است که مشکلات این شرکتها انشاءالله برطرف شود. مشکلاتى وجود دارد - مشکل نقدینگى هست، مشکل کمکهاى گوناگون معنوى هست؛ که در این پیشنهادها وجود داشت - دولت میتواند این مشکلات را برطرف کند. همین بخشهائى که مرتبط با این قضیه هستند؛ چه معاونت محترم ریاست جمهورى، چه وزارتهاى محترم صنایع و علوم و بهداشت و درمان و جهاد کشاورزى و وزارتهائى که با این قضایا ارتباط پیدا میکنند، میتوانند همکارى کنند، تقسیم مسئولیت کنند، حدود وظائف هر بخشى را تعیین کنند و مشکلات را برطرف کنند. از جملهى چیزهائى که اینجا گفته شد و به نظر من درست هم هست، این است که این سیستمهاى سنتىِ قدیمىِ اعتبارشناسى، از جمله از سوى بانکها و مراکز پولى، نسبت به این شرکتها نگاهشان را عوض کنند. مشکل نقدینگى، مشکل مهم این شرکتهاست.
از جملهى چیزهائى که گفته شد - که به نظر ما درست هم هست - مسئلهى لحاظ خطرپذیرى در این شرکتهاست؛ چون اگر چنانچه در این شرکتها خطرپذیرى نباشد و آمادگى براى مواجههى با ریسک وجود نداشته باشد، کار پیش نخواهد رفت. البته راههائى وجود دارد براى اینکه زیان این خطرها، اصل موجودیت این شرکتها را تهدید نکند؛ مثل بیمههاى مخصوص و مشخصى که براى این کار باید پیشبینى شود؛ که این هم کار دستگاههاى دولتى است.
یک مسئلهى مهم این است که دستگاههاى دولتى ما اختراعات و ثبت اختراعات را رصد کنند و خود آنها به سراغ صاحبان اختراعات و نخبگان فکرى بروند و از آنها بخواهند که همکارى کنند، کمک کنند، تا آنها بتوانند بیایند در ایجاد یک شرکت دانشبنیان در آن بخش مورد نظر سهیم شوند. دستگاههاى ما ننشینند که مخترعان به آنها مراجعه کنند، کار بیفتد توى پیچ و خمهاى ادارى و بوروکراسى و مشکلاتى که وجود دارد؛ اینها یقیناً شوقها و استعدادها را تضعیف خواهد کرد. آنطور که من گزارش دارم، خارجىها دارند استعدادهاى موجود کشور ما را رصد میکنند؛ هر جائى که به دردشان میخورد، مىآیند سرمایهگذارى میکنند و میبرند. خب، استعداد انسانى، نیروى انسانى، ارزشمندترین موجودى یک کشور است.
نباید اجازه بدهیم، نباید بگذاریم، «نگذاشتن» هم به این شکل منطقى است که ما زمینه را فراهم کنیم، آماده کنیم، تشویق کنیم، دستگیرى کنیم، آنها را وادار کنیم، آنها را وارد میدان کنیم که مشغول بشوند، دلگرم بشوند؛ آن وقت در آن صورت، این همان چشمهى جوشانِ تمامنشدنى خواهد بود که پیش مىآید.
از جملهى مطالبى که گفته شد و درست هم هست، همین مسئلهى اجراى قانون حمایت از شرکتهاى دانشبنیان است که دو سه سالى است تصویب شده. دولت لایحهاى داد، مجلس هم تصویب کرد. البته آئیننامهى اجرائى آن هنوز تصویب نشده، ابلاغ نشده؛ این کار باید سریع انجام بگیرد. انشاءالله مسئولین دولتى که اینجا تشریف دارند، این را دنبال کنند. براى این کار مبلغى هم در نظر گرفتند، ایجاد صندوقى هم تصویب و آماده شد. اگر انشاءالله آن قانون به کار بیفتد، قطعاً به پیشرفت و توسعهى شرکتهاى دانشبنیان کمک خواهد کرد.
نکتهى دیگرى که مورد اشاره قرار گرفت - که البته در ذهن من هم بود و در گزارشهائى که به ما دادهاند، مورد توجه بود - این بود که در کمکهاى مالى و پشتیبانىها، شرکتهاى دولتى سهم بیشتر را نبرند که بخش خصوصى و شرکتهاى غیردولتى پشت در بمانند. اینجا هم من دیدم بعضى از دوستان همین تذکر را دادند؛ در گزارشهاى ما هم همین نکته مورد توجه قرار گرفته. کارى کنیم که بخش خصوصى در زمینهى شرکتهاى دانشبنیان بتواند به معناى واقعى کلمه روى پاى خودش بایستد و رشد کند. اگر چنانچه در این زمینه بخش خصوصى رشد پیدا کرد، به نظر ما منافعش براى کشور بسیار زیاد خواهد بود. دولت نقش حمایت کنندهى خودش و هدایت کنندهى خودش و کمک کنندهى خودش را خواهد داشت؛ لیکن در عرصه، محور حرکت، بخش خصوصى خواهد بود. این هم یکى از نکاتى است که مورد توجه است.
یکى از چیزهاى مهمى که وجود دارد، بانک اطلاعات است. یکى از فواید این جلسه همین است که کسانى مىآیند اطلاعاتى را در اختیار جمعى از نخبگان و زبدگان و مسئولان میگذارند؛ این کار بایستى عمومیت پیدا کند. باید بانک اطلاعات وجود داشته باشد؛ ما داشتههاى خودمان را بدانیم، نداشتهها را هم بدانیم؛ چیزهائى که مورد نیاز ماست. بخصوص بعضى از بخشهاى دولتى که اینجا از آنها اسم آوردند - مثل نفت، مثل دفاع، مثل کشاورزى - اینها نیازهاى بسیار زیادى دارند؛ که اگر چنانچه این نیازها براى تشکیل دهندگان شرکتهاى دانشبنیان معلوم بشود، کسانى که از لحاظ سرمایهگذارى علمى و سرمایهگذارى پولى آماده هستند، میتوانند سراغ این نیازها بیایند و این نیازها را برطرف کنند. پس تشکیل بانک اطلاعات و در معرض گذاشتن اطلاعات لازم براى همه، چیز بسیار لازمى است.
یک نکتهى دیگر هم این است که شرکتهاى دانشبنیان در عرصههاى مختلف کشور میتوانند فعال شوند؛ چند عرصهى محدود را براى این کار نگذارند؛ در همهى مواردى که نیاز وجود دارد، این استعدادها به کار بیفتد و انشاءالله این شرکتها بتوانند نقش ایفاء کنند.
آنچه که من به طور خلاصه در پایان مطالبم میخواهم عرض کنم، این است که هم دانشگاهها، هم دستگاههاى دولتى، هم آحاد مردمى که خوشبختانه توانائى و استعداد این کار را دارند، چه از لحاظ علمى، چه از لحاظ توانائىهاى مالى، باید تلاش کنند مسئولیت زمان خود و مقطع تاریخى حساس خود را بشناسند و به آن عمل کنند. این که ما عرض کردیم «اقتصاد مقاومتى»، این یک شعار نیست؛ این یک واقعیت است. کشور دارد پیشرفت میکند. ما افقهاى بسیار بلند و نویدبخشى را در مقابل خودمان مشاهده میکنیم. خب، بدیهى است که حرکت به سمت این افقها، معارضها و معارضههائى هم دارد. بعضى از این معارضهها انگیزههاى اقتصادى دارد، بعضى انگیزههاى سیاسى دارد؛ بعضى منطقهاى است، بعضى بینالمللى است. این معارضهها در مواردى هم منتهى میشود به همین فشارهاى گوناگونى که مشاهده میکنید؛ فشارهاى سیاسى، تحریم، غیر تحریم، فشارهاى تبلیغاتى - اینها هست - لیکن در لابهلاى این مشکلات، در وسط این خارها، گامهاى استوار و همتها و تصمیمهائى هم وجود دارد که بناست از وسط این خارها عبور کند و خودش را به آن نقطهى مورد نظر برساند؛ وضع کشور الان اینجورى است.
به هیچ وجه ما در بنبست نیستیم؛ به هیچ وجه با مشکلاتى که ما را از تصمیم به ادامهى راه باز بدارد، مواجه نیستیم؛ چنین مشکلاتى وجود ندارد. بله، مشکلات هست؛ اما همهى این مشکلات، کوچکتر از تصمیم و اراده و هدفها و آرمانهاى این ملت و این کشور است. در بستر نرم و راحتى نمیخواهیم بخوابیم و تکیه بزنیم و استراحت کنیم؛ نه، وسط میدانیم؛ اما این میدان، یک میدان دشوار و در عین حال شوقآفرین است؛ مثل میدان ورزش و مسابقات ورزشى. در میدانهاى مسابقات ورزشى خستگى هست، دلهره هم هست، اما شوقآفرین است. هیچ ورزشکارى از حضور در میدان مسابقهى ورزشى امتناع نمیکند؛ بلکه با شوق میرود آنجا. این کار زحمت هم دارد - فشار جسمى، فشار عصبى - در عین حال ورزشکاران میروند. وضعیت ما اینجورى است.
عرصه، عرصهى حرکت عمومى و ماندگارِ تاریخى ملت است. از لحاظ تاریخى، حرکت امروز ما یک حرکت ماندگار است. یعنى سرنوشت ایران را امروز ملت ما شاید براى قرنها دارند رقم میزنند و معین میکنند. همیشه چنین موقعیتى پیش نمىآید؛ در همهى مقاطع تاریخى، این وضعیت پیش نمىآید؛ در زمان ما خوشبختانه پیش آمده. این انقلاب، کشور را و ملت را در معرض یک حرکت مؤثرِ ماندگارِ طولانى و تاریخى قرار داده.
خب، ما باید هر کدام نقش خودمان را بشناسیم و آن را ایفاء کنیم. یکى از بخشهاى ما، اقتصاد است و خاصیت اقتصاد در یک چنین شرائطى، اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى اقتصادى که همراه باشد با مقاومت در مقابل کارشکنى دشمن، خباثت دشمن؛ دشمنانى که ما داریم. به نظر من یکى از بخشهاى مهمى که میتواند این اقتصاد مقاومتى را پایدار کند، همین کار شماست؛ همین شرکتهاى دانشبنیان است؛ این یکى از بهترین مظاهر و یکى از مؤثرترین مؤلفههاى اقتصاد مقاومتى است؛ این را باید دنبال کرد.
آینده انشاءالله آیندهى روشنى است. امیدواریم خداوند متعال به همهى شماها توفیق بدهد؛ به مسئولین محترم و عزیز ما هم انشاءالله توفیق بدهد که بتوانند نقش خودشان را ایفاء کنند؛ شما هم نقش خودتان را ایفاء کنید و این پیشنهادهائى هم که در اینجا مطرح شد، انشاءالله همه در خارج محقق شود و به آنها عمل شود. غالب این پیشنهادها، پیشنهادهاى خوبى است؛ انشاءالله این پیشنهادها بررسى و به آنها عمل شود. از خداوند متعال توفیق همهى شما را مسئلت میکنیم و امیدواریم فرداى ملت ایران از امروز و دیروز او بمراتب بهتر باشد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته