طبق
بررسیهای استراتژیک انجام گرفته پتروشیمیهای رازی، هنگام و پردیس از
جمله پتروشیمیهای تولیدکننده کود اوره هستند که به آبهای آزاد دسترسی
داشته و از این طریق میتوانند به داد و ستد با دیگر کشورها بپردازند و
پتروشیمیهای مسجد سلیمان و هنگام به فاصله دورتری نسبت به دریا واقع
شدهاند وکمابیش از موقعیت جغرافیایی خود در جهت صادرات بهره میبرند.در
مجموع میتوان گفت این مجتمعها میتوانند نیاز کمربند سبز جنوبی کشور را
تامین کرده و کود اوره کشاورزان این مناطق را تامین کنند. این در حالی است
که پتروشیمیهای خراسان، کرمانشاه و زنجان از جمله پتروشیمیهای قدیمی کشور
هستند که میتوانند مایحتاج کشاورزان را در دیگر بخشها تامین کنند.
طبیعتا
مجتمع پتروشیمی خراسان، تامینکننده نیاز نیمه شرقی و شمال شرقی کشور است و
بخشی از بازارهای صادراتی افغانستان را تامین میکند. در طرف دیگر با توجه
به اینکه پتروشیمی کرمانشاه در غرب کشور واقع شده است، تمرکز خود را روی
نواحی غربی و شمال غربی کشور گذاشته و سعی در تامین نیاز آنها دارد. البته
این در حالی است که به دلیل موقعیت استراتژیک پتروشیمی کرمانشاه، این مجتمع
میتواند هم به مناطق مرکزی کشور دسترسی داشته باشد و هم نیاز کشاورزان در
نواحی جنوبی کشور را تامین کند، اما با توجه به اینکه در نواحی مرکزی
ایران، کشاورزی از رونق بالایی برخوردار نیست و کود اوره مناطق جنوبی کشور
را مجتمعهای جنوبی تامین میکنند، این واحد تولیدی بیشتر در نواحی غربی و
شمال غربی کشور فعالیت میکند.
با ورود پتروشیمی زنجان، این پتروشیمی هم
باید نیاز مناطق مرکزی و غربی و شمال غربی کشور را تامین کند و در کنار آن
بخشی از بازارهای صادراتی را که در شمال عراق و ترکیه وجود دارد تامین
کند. در شرایط فعلی پتروشیمی رازی اوره تولیدی واحد خود را از طریق دریا به
ترکیه صادر میکند که این امر میتواند با حملونقل ریلی از طریق
پتروشیمیهایی که در مرکز کشور واقع شدهاند محقق شود.راه دیگر صادرات برای
پتروشیمیهای مرکزی آن است که محصول خود را به بندر امام رسانده و از طریق
بندر امام به دیگر کشورها صادر کنند.
این در حالی است که هر مجتمع
پتروشیمی باید رقمی در حدود 20 درصد از محصول تولیدی خود را به شرکت حمایت
خدمات کشاورزی بدهد، پس طبیعی است که با چنین شرایطی امکان وقوع سوآپ هم
وجود دارد؛ به این معنا که مجتمعهایی که در مرکز کشور قرار گرفتهاند سهم
شرکت حمایت خدمات کشاورزی را بدهند و از آن طرف مجتمعهایی که در جنوب کشور
واقع شدهاند، مقدار سهمی را که قرار است پتروشیمیهای مرکزی به شرکت
حمایت خدمات کشاورزی بدهند، صادر کنند.
میزان تولید و مصرف اوره در ایران
مصرف
داخلی اوره ایران بسته به شرایط آب و هوایی چیزی حدود یک میلیون و 700
هزار تن تا 2 میلیون و 500 هزار تن است؛ به این معنا که اگر کشور در شرایط
خوب آب و هوایی به سر ببرد، مصرف این کالا به نقطه بیشینه خود میرسد. در
شرایط فعلی تولید اوره کشور 5 میلیون تن در سال است و این رقم به زودی به 6
میلیون تن در سال میرسد. با فرض اجرایی شدن همه طرحها این رقم به 12
میلیون تن در هر سال خواهد رسید (پردیس 2/ 2 میلیون تن، شیراز 2/ 3 میلیون
تن، خراسان 5/ 0 میلیون تن، کرمانشاه 2/ 1 میلیون تن، هنگام 1/ 1 میلیون
تن، مسجد سلیمان 1/ 1 میلیون تن، زنجان 1/ 1 میلیون تن، رازی 4/ 0 میلیون
تن و گرگان 1/ 1 میلیون تن).
این در حالی است که هدفگذاری دولت برای
تولید این محصول رقم 5/ 12 میلیون تن در هر سال است و در بهترین شرایط
مجموع تولید پتروشیمیهای کشور 12 میلیون تن بیشتر نخواهد بود. البته
هلدینگ خلیج فارس و پتروشیمی غدیر از پروژهای زیست محیطی دم میزنند و
ادعا دارند در صورت اجرایی شدن این طرح میتوانند 3 میلیون تن اوره در هر
سال را وارد چرخه تولیدی کنند. به این ترتیب با در نظر گرفتن 12 میلیون تن
تولید و 2 میلیون تن مصرف داخلی اوره، قانونا باید یکششم این مقدار به
شرکت حمایت خدمات کشاورزی داده شود )مصرف/ تولید).
با توجه به این
شرایط، صادرات 10 میلیون تنی این محصول باید در دستور کار قرار بگیرد و
لازمه اجرایی شدن این هدف و حضور در بازارها و میادین بینالمللی تصویر
روشن و ملموس از آینده بازارها است که در ادامه به عواملی که سبب میشوند
این چشمانداز روشنتر شوند، میپردازیم.
1. تغییر نقشه تولید ایران
در
زمان مدیریت نعمتزاده بر شرکت ملی پتروشیمی قرار بر این بود که ایران
بهعنوان یکی از اصلیترین بازیگران اوره در میادین بینالمللی ظاهر شود و
به فعالیت بپردازد. حرکت ایران در آن زمان سبب شد تولیدکنندههایی همچون
سابیک عربستان برخی از طرحهای خود را در جهت تولید اوره بخوابانند و به
نوعی عقبنشینی کنند.این روند تا زمان تحریمها ادامه داشت. اما تحریمهای
کشورهای غربی علیه ایران و برخی از نادرایتیهای مدیریتی در آن زمان سبب شد
این هدف آن طور که باید و شاید پیش نرود و پیشفرضها و پیشبینیهایی که
درخصوص تولید اوره ایران وجود داشت، از بین رفت. بهطور مثال بر همگان
آشکار شد که طرحهایی همچون اردبیل، لاوان، گلستان و خوی تغییر مسیر میدهد
و طبیعتا تولید اوره ایران افت خواهد کرد و طرحهایی که قرار بود به
بهرهبرداری برسند و پیشبینی 10 میلیون تنی دولت تا سال 98 را محقق سازند،
از میان برداشته میشوند.در این شرایط پروژههایی در جمهوری آذربایجان،
پاکستان و قطر وارد بازی شدند و استارت فعالیتهای خود را در جهت تولید
اوره زدند و کار خود را از سر گرفتند. حال در این شرایط باید تخمین زد که
با ورود این کشورها به میدان بازی، چه مقدار از بازارهای جهانی سهم ما
خواهد بود و میتوانیم از آنها بهره ببریم.
2.تغییر برنامه چین:
چین
یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان کود اوره در سراسر جهان به
شمار میآید. اوره مصرفی در این کشور از زغالسنگ و گاز طبیعی استخراج
میشود. این در حالی است که باید خاطرنشان کرد قیمت تمام شده محصولی که از
زغالسنگ به دست میآید، پایین است. البته مصرف بیش از اندازه زغالسنگ
بحران آلودگی را به وجود میآورد و با توجه به اینکه چین در پیمان کیوتو
متعهد شده است که مقدار CO2 تولیدی کشورش را کاهش دهد و در طرف دیگر با
توجه به این موضوع که سیاستهای کلان این کشور مبنی بر این موضوع است که
ذرات معلق را کم کند بهطور حتم استفاده از زغالسنگ را کاهش میدهد. این
اتفاق سبب افزایش قیمت اوره در طول زمان است و پیشبینی میشود که بهای این
محصول تا سال 2020 به نقطه اوج خود برسد.
3. رشد جمعیت چین و هند و افزایش ثروت
بالا
رفتن جمعیت دو کشور چین و هند در کنار افزایش ثروت این دو کشور، سبب
میشود بازارهای کالایی این کشورها رشد سریعی را تجربه کنند؛ به این معنا
که با افزایش ثروت افراد این جوامع استفاده آنها از برنج، گندم، غلات و...
بیشتر شده و این موضوع در طی زمان باعث بالا رفتن قیمت نهایی این اقلام و
در نهایت باعث افزایش قیمت اوره خواهد شد و این اتفاق میتواند انگیزه قوی
برای تولیدکنندگان اوره جهان باشد.
4.کاهش قیمت طلای سیاه
بهطور کلی قیمت اوره تحت تاثیر دو عامل در نوسان است:
اول: افزایش قیمت کالاهای اساسی خوراکی در بازار
دوم:قیمت نفت
در
کنار عامل اول که توضیح آن در بالا آمده، طی سالهای گذشته بازارهای
جهانی، افت بهای قیمت نفت را تجربه کرده است. بالانس و به تعادل رسیدن این
دو عامل تصویر روشنی از این بازارها را به ما میدهد.
تحلیلگران بازار
اوره بر این باورند که بازیگران اصلی تولید اوره کشور باید طی این سالها
(2020-2016) در این بازارها حضور داشته باشند. به این تصویر باید مواردی را
اضافه کرد تا برآیند موارد فوق چشمانداز روشنی از حرکت و حضور
تولیدکنندگان را در میادین جهانی و بینالمللی متصور سازد.
5.واکنش تولیدکنندگان مطرح جهان
در
حال حاضر یارا (دومین تولیدکننده کود اوره در جهان) و کارخانههای اروپای
غربی منتظر هستند که در سال 2020 وضعیت تولید اوره جهان را ببیند و برای
کشیدن نقشه راه خود تصمیم بگیرد. به باور بسیاری از کارشناسان، آنها
واحدهای تولیدی را که زیر 400 هزار تن از این محصول تولید میکند، متوقف و
از چرخه تولید خارج میکنند. طبیعی است که با خروج این واحدهای تولیدی از
مدار، بهای کود اوره در آن مقطع زمانی بالا رفته و ایران میتواند سهم
بیشتری را نصیب خود کند.
6. حرکت بازار به سمت مصرف بیشترAdd-blue
Add-blue
مادهای است که مورد استفاده آن بیشتر در موتورهای دیزلی است. به این معنا
که این ماده را به موتورهای دیزلی زده و استفاده از آن باعث بهسوزی
موتورهای دیزلی میشود. استانداردهای اروپایی استفاده از این ماده را در
حین استفاده از دیزل اجبار میکنند. به این معنا که نمیتوان موتورهای
دیزلی داشت اما استفاده از این ماده را نادیده گرفت. البته این در شرایطی
است که انتظار میرود استفاده از دیزلهای خودرویی در سراسر جهان کم شود و
موتورهای الکتریکی جای این نوع موتورها را بگیرند.در عوض این تغییر،
پیشبینی میشود که استفاده از موتور دیزلی در حملونقل عمومی رشد پیدا
کرده و طبیعتا با افزایش گسترده این نوع موتور، استفاده از add-blue هم
زیاد شده و این اتفاق هم میتواند روی قیمت اوره جهانی تاثیر بگذارد و باعث
بالارفتن مصرف و قیمت این محصول شود.
7.حجم ذخایر گاز طبیعی
ایران
دارای بزرگترین ذخایر گاز طبیعی است. روسیه و قطر با اختلاف کم و
عربستان و جمهوری آذربایجان با اختلاف زیاد به ترتیب در جایگاههای بعدی
قرار میگیرند. البته این در حالی است که با وجود اینکه قطر و روسیه دارای
ذخایر گاز طبیعی فراوان هستند، از اهمیت جایگاه ایران بهعنوان بزرگترین
دارنده ذخایر گاز طبیعی برخوردار نیستند. علت هم آن است که طی دوره 8 سال
تحریم کشورهای غربی علیه ایران، قطر و روسیه منابع خود را تا حدی مصرف
کردهاند و این ذخایر عظیم ایران است که دست نخورده مانده و این امر
میتواند کشور را بهعنوان یکی از بزرگترین بازیگردانان اوره مطرح سازد.
البته منابعی در مصر و عراق هم وجود دارد که توجه به این منابع میتواند
تهدیدی برای ایران به شمار بیاید.
در طرف دیگر باید به این نکته توجه
کرد که آینده صنعت اوره به سمت نقشههای بزرگتر و نزدیک به گاز صرف خواهد
کرد و این امر نشانگر این موضوع است که بازارهای کشورهای اروپایی و بازار
چین در آینده بازارهایهای مناسبی برای کشورمان نخواهند بود. به همین علت
باید عمده تمرکز ما به بازارهای منطقه و بازارهای آمریکای شمالی و جنوبی
باشد. علاوه بر این موضوع کشورهایی همچون هند، پاکستان و نپال کشورهای پر
جمعیتی هستند که قوت غالب آنها برنج است و برنج جزو کالاهای اساسی آنها
محسوب میشود و شالیزار برنج در آن کشورها به وفور دیده میشود.
از نظر
سیاسی پاکستان به قطر نزدیک است و اگر قرار باشد برنامهای برای احداث
کارخانه تولیدی اوره داشته باشند سراغ قطر میروند. در طرف دیگر با توجه به
اینکه هند با پاکستان رقیب است سراغ قطر نمیرود و ایران را هدف قرار
میدهد. پس میتوان گفت در ایران هر بخشی که در جذب بازارهای هند موفق شود،
خود را بیمه کرده است و از تولید کود اوره سود زیادی را نصیب خود خواهد
کرد.
منبع: دنیای اقتصاد