افزایش جمعیت کشور، کاهش قدرت خرید درآمدهای نفتی و مهمتر از همه پایانپذیر بودن منابع نفت؛ مدتهاست که سیاستگذاران و برنامهریزان کشور را به این باور رسانده که توسعه صادرات غیرنفتی و رهایی از اقتصاد تک محصولی، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
گزارش مشرق، این واقعیت که کشورهای تازه صنعتی شده به طور عمده از طریق راهبرد توسعه صادرات و نفوذ در بازارهای جهانی موفق به حفظ و تقویت رشد مداوم اقتصادی خود شدهاند بسیار واضح است.
در دنیای امروز، «توسعه صادرات» تنها به افزایش درآمد ارزی از طریق صادرات کالا و خدمات محدود نمیشود، بلکه نقش مهمتری را بهعنوان راهبردی برای رشد و حتی توسعه اقتصادی در جهان بر عهده دارد. به این دلیل در بیشترکشورهای جهان به بخش صادرات اهمیت خاصی داده و از آن بهعنوان موتور محرک سایر بخشها نام برده می شود. این سیاست معمولاً به سیاست صادراتمحور شناسایی میگردد و در بیشتر کشورهای توسعه یافته از آن به عنوان سیاستی مهم و کلیدی یاد میشود.
اجرای سیاست صادراتمحور نیاز به ساختارهای مناسبی دارد و در صورتی که این ساختارها در قالب نهادهای مختلف به صورت مجزا و گسسته ازهم در نظر گرفته شوند، دارای کارایی پائینی خواهند بود. از اینرو در اکثر کشورها سازمانهای مرتبط با اجرای این سیاست، یک ساختار مدیریتی واحدی را طرح ریزی میکنند.
این مدیریت مبنی بر راهبرد توسعه صادرات منجر به موتور محرکی برای سایر اجزای جامعه از قبیل صنعت، معدن، کشاورزی و ... خواهد شد. در این حالت صادرات به صنعت، کشاورزی، معدن و سایر بخشهای تولیدی جامعه، جهت داده و موجب رشد و ارتقای آنها خواهد شد. در این حالت صادرات، محور تولید بوده و نقش یک عامل پیشبرنده برای تولید را خواهد داشت.
صادرات تولیدمحور، منجر به ایجاد یک سامانه کششی در داخل کشور برای دستیابی به بازارهای خارجی شده و این سامانه منجر به دستیابی به اهداف زیر خواهد شد:
الف: توجه به صادرات و محور قرار گرفتن آن در برنامههای دولت منجر به دستیابی به بازارهای ناشناخته شده و نیز سبب افزایش سهم کشور در بازارهای جهانی خواهد شد. این افزایش هم به دلیل شناسایی بازارهای جدید و هم به دلیل ورود موفقتر بهبازارهای شناخته شده به وجود خواهد آمد.
ب: یکی دیگر از مزایای توجه به صادرات، افزایش کیفیت کالاهای تولیدی است. کیفیت یکی از مهمترین معیارهای مشتریان در بازارهای جهانی بوده و در صورت پائین بودن کیفیت، صدور هیچکالایی میسر نخواهد شد. از طرفی پیشنیاز بهبود کیفیت، آشنایی با الزامات بازارهای خارجی، استانداردهای آنها و همچنین امید بهفروش و ورود به بازارها خواهد بود.
ج: همچنین ایجاد قابلیت صادرات در یک بنگاه موضوعی ساده نیست و علاوه بر نیاز به قابلیتهای خاصی در بنگاه مربوطه نیاز به قابلیتهای بسیار بیشتری در نهادهای پشتیبان دارد. بسیاری از بنگاهها حاضر به افزایش قابلیتهای خود برای صادرات هستند، اما وجود حمایتهای پشتیبانی مرتبط، آنها را از سرمایهگذاری در بنگاه خود مأیوس میکند.
زیرساختهای مناسب حمل و نقل، انبارداری، بستهبندی، تجاری، گمرک و... الزامات مهمی هستند که برای صادرات هر بنگاه ضروری است. یک بنگاه تولیدی به تنهایی نمیتواند همه این چرخه را بهوجود آورد در صورتی که «صادرات» محور فعالیتها در کشور باشد، این امید ایجاد میشود که در کشور زیرساختها و بسترهای مناسب برای توسعه صادرات مهیا و این خود منجر به توسعه بنیانهای تولیدی خواهد شد. ادغام مدبرانه دو وزارت صنایع و بازرگانی قدمی در راه ایجاد این راهبرد و از نخستین اقدامات مؤثر برای توسعه صادرات محسوب میشود.
د: درصورتی که «صادرات» محور باشد، علاوه بر توجه به توسعه بنگاههای تولیدی فعلی به توسعه زنجیره ارزش نیز توجه میشود. این موضوع خود منجر به شناسایی فرصتهای مناسبی برای تولید و ارائه خدمات میشود. توجه به این فرصتها هم سبب توسعه اشتغال شده و از طرفی دیگر منجر به توسعه تولیدات فعلی خواهد شد.