در سه ماهه دوم سال 2012 رکود اقتصاد جهانی به طور فزاینده آشکار شده است. مقدار کالای تجاری که از طریق کانال سوئز عبور کرده است شاخص مفیدی برای تغییرات اقتصاد جهانی می باشد. اطلاعات کشتی های عبوری نشان دهنده کاهش 4/9 ٪ کشتی های عبوری از کانال سوئز می باشد.
لازم به یادآوری می باشد که بیشترین میزان کاهش سالانه در ترددکشتی های عبوری از نوامبر سال 2009 پس از نمایان شدن اثرات بحران اقتصادی بوده است. بازارهای سهام خاورمیانه چشم انداز بدتری را نشان می دهند. در سه ماهه دوم سال 2012 بازارها، اقتصاد ضعیف تری را نشان می دهند. بازار مسقط تنها یکی ازشاخص های کلیدی بود که از کاهش شاخص ها که عموما در حال ضعیف شدن هستند جان سالم بدر برد.
بیشترین کاهش در چهارماه نخست در بازارهای عربستان سعودی بود که 4/15 ٪از ارزش سهام آن کاهش یافت. بازارهای مالی دبی نیز کاهش دو رقمی 9/11٪ را تجربه نمودند. کاهش قیمت سهام در این منطقه ناشی از کاهش انتظار سود در بازار و خطرات تجارت در منطقه است. قیمت نفت نیز در پائین ترین وضعیت از زمان رکود 9-2008 قرار دارد.
اقتصاد ضعیف جهانی تاثیر زیادی برقیمت نفت داشته است متوسط سبد نفتی از 79/117 دلار در مارس به 73/90 دلار در ژوئن رسیده است و این از ژانویه 2009 بیشترین کاهش را نشان می دهد. نوسانات قیمت چه روبه بالا و چه رو به پایین از اواسط سال 2000 پدیدار گشت. افزایش بورس بازی در بازار راکد آن روز، ظهور بازارهای جدید، همچنین عرضه پول بدون پشتوانه و کم ارزش نیز درآن نقش داشت و باعث افزایش پیش بینی ناپذیری می شد.
قیمت نفت در اثر بی ثباتی سیاسی به جای اول بازگشت
بخش از روندهای اخیر در بازار واکنش بانک های مرکزی به رشد پائین اقتصادی با استفاده از فشار سیاست های پولی بود و شاهد کاهش نرخ بهره از چین به منطقه اروپا، کره جنوبی، برزیل و هند بوده ایم. در انگلیس بانک مرکزی باردیگر برنامه افزایش عرضه و نقدینگی را دنبال کردو 50 میلیارد پوند رادر بازار تزریق کرد و همچنین درخواست هایی از فدرال رزرو آمریکا در این خصوص وجود دارد. بنابر این افزایش قیمت نفت بدون تغییر عمده در اقتصاد ناتوان جهانی نشان دهنده افزایش بی ثباتی سیاسی جهانی می باشد. پیش بینی ها حاکی از قیمت بالای 100 دلار در هر بشکه برای نفت برنت در سال 2013 می باشد. هر چند افزایش عرضه فشار کمی برای پائین آمدن قیمت نفت در سه سال آینده می گذارد. جای تعجب نیست که قیمت های بالای نفت در برابر هزینه های پائین استحصال در خاورمیانه باعث افزایش تولید نفت دراین منطقه خواهد شد. تولید نفت در خاورمیانه طی دوسال گذشته افزایش یافت و علی رغم کاهش تولید نفت ایران، سهم خاورمیانه به 31٪ از تولید نفت جهان رسیده است و سهم کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به 6/22٪ رسید.
خیزش تولید نفت خاورمیانه پس از 2012 فرو می کشد
تاکید بر رشد بالا و ارقام ثبت شده تولید نفت باعث بروز خطای در تحلیل می گردد. علامت مهمی در اقتصاد نفتی وجود دارد و آن بدین قرار است که اقتصاد نفتی از سال 2012 فرو کش خواهد کرد. آمارها حاکی از رشد زیاد تولید نفت در سال گذشته بوده است. ولی چند ماه گذشته این تولید روند کاهشی داشته است و کاهش تولید نفت ایران دراین خصوص نقش مهمی داشته است. با توجه به تضعیف اقتصاد جهانی که در آمارهای ارائه شده در کانال سوئز آورده شده است این کاهش سرعت رشد در نیمه دوم سال 2012 ادامه خواهد یافت. در واقع عرضه یک بخش از معادله تعیین کننده در قیمت و میزان تجارت است و تقاضا طرف دیگر است.
آینده بحران منطقه یورو و اثرات آن بر خاور میانه و اقتصاد جهانی
بسیار روشن است که رشد اقتصاد جهانی برکارآمدی حال و آینده منطقه یورو اثرات جدی دارد. حال این سوال مطرح می گردد که این بحران چه اثرات بدی بر منطقه دارد؟ بازده اقتصادی در منطقه یورو در سال 2012 به میزان 8٪ کاهش یافته است و در حال حاضر تلاش می گردد تا در سال 2013این شاخص رشد نماید ولی احتمال آن ضعیف است. فعالیت های اقتصادی در دو کشورایتالیا و اسپانیا کاهش شدیدی داشته است و رشد تولید ناخالص داخلی حدود 2٪ در این دوکشورکاهش یافته است.
همچنین دوکشوریونان و پرتقال در رکود به سر می برند و اقتصاد آلمان نیز از رشد ضعیف رنج می برد و شاخص های تجاری درآن کشورکاهش یافته است. اما تاثیر آن براقتصاد جهانی و خاورمیانه چیست؟ منطقه اروپا حدود 19٪اقتصاد جهانی را در پایان سال 2011 به خود اختصاص داده بود. بنابر این پیش بینی می گردد کاهش تولید ناخالص داخلی منطقه اروپا باعث کاهش 50 میلیارد دلاری در تولید ناخالص جهانی در سال 2012 گردد. در مورد خاورمیانه هر چند تجارت منطقه با اروپا بسیار ناچیز و حدود 9٪ صادرات خاور میانه به اروپا می باشد؛ ولی در مجموع صادرات و واردات اروپا و خاور میانه کاهش یافته و این شامل کشورهای بزرگی مانند عربستان وایران می گردد.
رشد اقتصاد جهانی دوباره در سال 2012 کاهش یافته و این وضعیت در سال 2013 نیز ادامه خواهد یافت.
درسراسر منطقه آتلانتیک ایالات متحده بسیار قوی تر از اروپا بوده ولی نشانه هایی در خصوص کاهش کارآمدی اقتصادی در آمریکا وجود دارد. رشد اشتغال در ربع دوم سال 2012 کم بوده است. بنابراین انتظار می رود در سال 2013 در همین وضعیت بد باقی بماند. با تنزل اقتصاد های بزرگ غربی، حرکت و رشد اقتصادجهانی بردوش قدرت های نوظهور افتاده است و این کشورهاتاثیر زیادی روی اقتصاد منطقه خاور میانه به عنوان شریک تجاری آنها و محرک صادراتی منطقه داشته است. نشانه های روشنی از کاهش رشد اقتصادی در چین طی سالهای آینده وجود دارد و انتظار می رود نرخ رشد اقتصادی به حدود 7٪طی سالهای آینده برسد و این در حالی می باشد که طی سالهای 2010- 2000متوسط رشد اقتصادی این کشور3/10 بوده است. نرخ رشد اقتصادی در هندوستان نیز کاهش قابل ملاحظه ای در سال 2012 داشته است و بانک مرکزی این کشور سیاست کاهش نرخ سود رادر پیش گرفته است. روی هم رفته رشد اقتصادی هند زیر 6٪ بوده و در سال 2013 نیز بالاتر از این حد نخواهد رفت. این تحولات باعث گردیده اقتصاد جهانی در سال 2012 به کمترین میزان رشد از سال 2009 رسیده و نرخ آن به زیر 3٪ در سال 2013 ادامه یابد.
رشد اقتصاد ی جهانی و رشد اقتصادی خاور میانه کاهش می یابد
با کاهش رشد اقتصادی در جهان، رشد اقتصادی در خاور میانه نیز کاهش یافته و این رشد از حدود 6٪در سال 2011 به 4/4 در سال 2012 می رسد واین هنوز 8/1 ٪بیشتر از اقتصاد جهانی است. زیرا رشد تولید نفت ترقی بیشتری از دیگر فعالیت های اقتصادی داشته است. هرچند با توجه به رکود بازارهای صادراتی اصلی و کاهش تقاضای نفت رشد تولید این محصول کاهش می یابد و این رشد در سال 2013 کاهش بیشتری خواهد داشت .البته عوامل سیاسی و چرخش سیکل های اقتصادی باعث رشد دوباره اقتصاد خاورمیانه به حدود 4٪ در سال 2014 خواهد گردید. در تمام سالهای پیش بینی شده رشد اقتصادی در خاورمیانه و جهان متفاوت بود ولی در سال 2013 این تفاوت در اثر کاهش تولید نفت کاهش می یابد.
چه ابزارهای سیاسی در اختیار خاور میانه می باشد؟
رکود اقتصاد جهانی و تاثیر آن بر خاورمیانه باعث شده سیاست گذاران در این منطقه به ارزیابی گزینه های پیش رو برای مقابله با این وضعیت بپردازند. مشکل اصلی در اقتصاد این منطقه وابستگی اقتصاد آن به در آمد های نفتی می باشد. متنوع کردن ساختار اقتصادی در این منطقه همواره به عنوان یک هدف مطرح بوده است. اما اهمیت زیاد صنعت پتروشیمی باعث چالش در این مسیر می گردد. علاوه برآن بحران اقتصادی رونق ساخت وساز را در برخی از کشورهای منطقه از بین برده است. خاور میانه در حال تجربه راه سختی است که دیگران در گذشته آموخته بودند و آن این است که هنگامی که رونق اقتصادی پاشیده شود بخش بزرگی از اقتصاد به سراشیبی حرکت می کند. بنابر این برای ایجاد رونق اقتصادی در خاورمیانه ،سرمایه گذاری در تکنولوژی و مهارت، افتتاح دانشگاههای خارجی و اجرای پروژه های نوآورانه و گسترش تجارت منطقه ای قدمی در این راه می باشد.
در واقع مهارت های سطح بالای جهانی، فرصت های اقتصادی و رشد بهره وری نیروی کار موفقیت اقتصادی در قرن 21 را مشخص می کند. ولی آسیب پذیری دولت های منطقه در برابر اقتصاد جهانی نیازمند اقدامات فوری برای حمایت از معیشت روزانه مردم در این منطقه است. با توجه به افزایش هزینه ها در انقلاب های عربی، نقش دولت در اقتصاد این کشورها زیاد تر شده و این در حالی است که ارزش منابع زیرزمینی در حال کاهش می باشد. دراین چارچوب بحران های بالقوه در تنگه هرمز ممکن است به نفع کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی شود. در مجموع اگراقتصاد کشورهای خاورمیانه متنوع شده و منابع نفت و گاز در راه موفقیت اقتصادی بلند مدت این منطقه بکار رود، رشد جمعیت دارای مهارت و موقعیت راهبردی این منطقه در بین کشورهای نوظهور آسیایی و آفریقایی که اشتهای سیری ناپذیری برای انرژی دارند آینده درخشانی را برای منطقه رقم خواهد زد، هرچند ممکن است در اثر بحران مالی جهانی این مسیر پر پیچ و خم باشد.
--------------------------------------------
ترجمه و تلخیص :مهدی پورحسنی