تلاش برای تامین امنیت اقتصادی
تقاضای فزاینده چین به نفتخام این کشور را به تغییر
استراتژی و تلاش برای نزدیک شدن به کشورهای خاورمیانه وادار کرده است. در هفتههای
اخیر تحرکاتی از سوی پکن دیده شده که نشان از افزایش روابط این کشور با کشورهای
عربی به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد. اواخر تیرماه 21 نماینده کشورهای عربی
به چین سفر کرده و در حاشیه کنفرانسی با عنوان «همکاریهای چین و کشورهای عربی» با
شی جین پینگ، رئیسجمهور این کشور دیدار کردند. طی
این ملاقات شی اعلام کرد چین ۲۰ میلیارد دلار به شکل وام و ۱۰۶ میلیون دلار را
به شکل کمک مالی، برای رشد اقتصاد غیرنفتی به مجموعه کشورهای عرب خاورمیانه کمک خواهد
کرد. این کمکها طی برنامهای برای «بازسازی اقتصادی» و
«احیای صنایع» عرضه میشوند و همکاری در زمینه نفت و گاز، انرژی هستهای و انرژیهای
پاک را هم در بر میگیرند. به فاصله کمتر از دو هفته بعد از این دیدار، رییس جمهور
چین به امارات متحده عربی سفر کرد؛ این اولین سفر بالاترین مقام سیاسی چین به
امارات ظرف حدود 30 سال گذشته بود و گسترش روابط اقتصادی یکی از اهداف مهم این سفر
عنوان شد.
چین به طور سنتی هیچگاه
حضور سیاسی در خاورمیانه نداشته و تنها نظارهگر ایفای نقش کشورهای دیگر به خصوص
آمریکا به عنوان پلیس منطقه بوده است. با این حال به نظر میرسد این کشور در حال
تغییر استراتژی است، چراکه از سویی منافع اقتصادی چین به طور فزایندهای با منافع
سیاسی آن گره خورده. از سوی دیگر با افزایش تولید نفت آمریکا، وابستگی این کشور به
نفت خاورمیانه کاهش یافته است؛ از این رو حضور آمریکا در منطقه به تدریج رو به
کاهش است. در چنین شرایطی چین بیش از هر زمانی به افزایش حضور در خاورمیانه برای
تداوم صلح و آرامش که به معنای امنیت عرضه نفت این منطقه است، احساس نیاز میکند. شی
جین پینگ، رییس جمهور این کشور مدعی است که کشورش به سیاست خود مبنی بر «عدم
مداخله» در مسائل مربوط به خاورمیانه ادامه میدهد؛ اما درعین حال باور دارد اعطای
کمک مالی به کشورهای در حال توسعه میتواند به افزایش رشد و توسعه این کشورها
منجر شود و از تنشهای سیاسی، مذهبی و فرهنگی در منطقه بکاهد. در واقع چین توسعه
اقتصادی را کلید اصلی حل بسیاری از مشکلات امنیتی و حقوقبشری خاورمیانه میداند. در
عین حال افزایش حضور این کشور در خاورمیانه به خوبی مورد استقبال کشورهای منطقه
قرار گرفته است. چراکه این کشورها که اقتصادی مبتنی به درآمدهای نفتی دارند، به
دنبال متنوع کردن اقتصاد خود هستند. از این رو است که به سرمایهگذاری چینیها
نیاز دارند و از طرحهای بلندپروازانهای چون «یک کمربند-یک جاده» با شور استقبال
میکنند.
نفت؛ زیربنای روابط چین
چین در حال حاضر عنوان «بزرگترین واردکننده نفت جهان» را
یدک میکشد. این کشور روزانه بیش از 9 میلیون بشکه نفت خریداری میکند که حدود 43
درصد از آن از سوی کشورهای خاورمیانه تامین میشود. پیشبینی میشود به دنبال
تصمیم اخیر اوپک برای تعدیل توافق نفتی و افزایش تولید این سازمان، سهم کشورهای
خاورمیانه از بازار نفت چین افزایش یابد. آنطور که آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی
کرده است، رشد تقاضای نفتخام این کشور در سال جاری میلادی و سال 2019 حدود 400
هزار بشکه در روز خواهد بود.
اما چین نیز مانند دیگر کشورهای جهان از جمله آمریکا در
سالهای اخیر تلاش کرده تا نیاز خود به نفت کشورهای عضو اوپک به خصوص کشورهای
خاورمیانهای
این سازمان تا حدودی تعدیل کند. از این رو است که این کشور از کشورهای غیرعضو اوپک
از جمله روسیه و آمریکا نفت بیشتری وارد کرده است. روسیه از سال 2016 بزرگترین
تامینکننده نفت چین نام گرفته، پیش از این عربستان این جایگاه را در اختیار داشت.
این در حالی است که به دلیل نبود راه آبی تجارت
نفت روسیه و چین سابقه طولانی ندارد. در واقع ساخت خط لولهای بین دو کشور که در
سال ۲۰۱۴ تکمیل شد افزایش صادرات نفت روسیه به چین را به دنبال داشت و پیش از آن روسیه به شکل بسیار
محدود و تک محمولهای نفت به پالایشگاههای چینی صادر میکرد. واردات
نفت از آمریکا گام دیگری است که این کشور برای متنوع کردن مراکز تامین نفت خود
انجام داده است. خرید نفت چین از آمریکا امسال به رکورد 400 هزار بشکه در روز
رسید؛ با این حال به دنبال افزایش تنشهای تجاری این کشور و آمریکا احتمال دارد
این میزان رو به کاهش گذاشته و حتی به صفر برسد. با وجود تلاشهای چین برای متنوع
کردن سبد نفت خود، اما این کشور همچنان به نفت خاورمیانه به شدت وابسته است. این
در حالی است که تداوم تامین نفت از خاورمیانه نیز خود به تداوم صلح و کاهش تنشها
در این منطقه بستگی دارد. از این رو طبیعی به نظر میرسد که چین تلاش کند با حضور
پررنگتر و موثرتر در خاورمیانه موجب افزایش رشد اقتصادی منطقه شده و در عین حال
امنیت اقتصادی خود را نیز تضمین کند.
اما خرید نفت تنها ارتباط نفتی چین با خاورمیانه نیست. حضور
شرکتهای چینی و در راس آنها شرکت دولتی CNPC در بخش
بالادست صنعت نفت و گاز خاورمیانه مدام در حال افزایش است. CNPC به خصوص در میادین نفت و گاز عراق و امارات نقش پررنگی دارند، به طوریکه
میزان تولید نفت این شرکت در خاورمیانه امسال به حدود 400 هزار بشکه در روز خواهد
رسید که نزدیک به سطح تولید غول نفتی توتال در این منطقه است و همچنین از میزان
تولید بسیاری از شرکتهای بزرگ نفتی جهان از جمله اکسون موبیل در خاورمیانه بیشتر
است.
استقبال از حضور چینیها
علاقه چین به نزدیکی به خاورمیانه در حالی است که کشورهای
نفتی منطقه نیز به دنبال متنوع کردن اقتصاد خود و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی
هستند. به همین دلیل چین به عنوان منبع بالقوه سرمایهگذاری برای خاورمیانه ظهور
کرده است و کشورهای منطقه از طرحهای اقتصادی این کشور از جمله «یک کمربند-یک جاده»
استقبال میکنند. در خاورمیانه، تقاضا برای انرژیهای تجدیدپذیر، فنآوریهای پیشرفته،
هوش مصنوعی و اتومبیلهای الکتریکی مدام در حال افزایش است. اما در همه این بخشها
چین نقش اصلی را در جهان بازی میکند. از این رو است که بسیاری از تامین مالی چین
در خاورمیانه به حمایت از پروژهها و بخشهایی تعلق میگیرد که این کشور در آنها به
عنوان یک رهبر شناخته میشود. البته منطقه عرب نیز از آن به خوبی استقبال میکند.
عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان در حاشیه کنفرانس «همکاریهای
چین و کشورهای عربی» در دیدار با همتای چینی خود با تمجید از طرح یک کمربند-یک
جاده، آن را در راستای برنامه اقتصادی عربستان «چشمانداز سعودی 2030» دانست. علاوه
بر این عربستان در سالهای اخیر در صنعت پالایشی چین سرمایهگذاریهای کلانی انجام
داده تا روابط خود با کشوری که دارای بیشترین رشد تقاضای نفتخام جهان است، محکمتر
کند. علاوه بر آن پادشاه سعودی سال گذشته سفری به پکن داشت که در حاشیه آن 60
قرارداد مقدماتی سرمایهگذاری به ارزش 65 تا 70 میلیارد دلار بین دو کشور به امضا
رسید.
امیر کویت نیز در سفر اخیر خود به پکن ضمن دیدار با رییس
جمهور چین، از مشارکت کویت در طرح یک کمربند-یک جاده استقبال کرد. ظاهرا چین قرار
است سرمایهگذارهای کلانی در کویت انجام دهد و افزایش روابط نفتی دو کشور نیز
کاملا در این راستا است. میزان صادرات نفت کویت به چین در سال 2017 حدود 363 هزار
بشکه در روز بوده که در سه ماه ابتدایی 2018 با 47 درصد رشد به 446 هزار بشکه
رسیده است. با این حال شرکتهای نفتی بینالمللی در صنعت نفت و گاز کویت از پایگاه
بسیار ضعیفی برخوردارند و شرکتهای نفتی چین نیز از این موضوع مستثنی نیستند. بزرگترین
قرارداد کویت با چین تاکنون به امضای قراردادی سه جانبه بین شرکت ملی نفت این کشور
و توتال با شرکت دولتی چینی، ساینوپک به ارزش 9میلیارد دلار در سال 2012 برای ساخت
یک پتروپالایشگاه به ظرفیت 300 هزار بشکه در روز اختصاص دارد. ساخت این پالایشگاه
اخیرا آغاز شده و به نظر میرسد به ظرفیت پالایشی 200 هزار بشکه در روز کاهش یافته
است. با این حال ساینوپک از طریق بازوی خدماتی خود امضای قراردادهای سودآور با
کویت را ادامه داده است. این شرکت اخیرا قراردادی با ارزش 06/1 میلیارد دلار با
یکی از شرکتهای زیرمجموعه شرکت ملی نفت کویت به امضا رساند. بازوی اجرایی ساینوپک
اولین بار سال 2008 و آخرین بار سال 2014 با قراردادی به ارزش 15/1 میلیارد دلار
در کویت سرمایهگذاری کرده است.
امارات متحده عربی نیز برای افزایش روابط خود با چین
تلاش میکند و سفر رییس جمهور چین به این کشور در هفتههای اخیر نشان از افزایش
روابط دو کشور دارد. در خلال این دیدار روابط شرکت ملی نفت امارات و شرکت ملی نفت
چین بیشتر شد. سلطان الجابر، مدیرعامل ادنوک(شرکت ملی نفت امارات) اخیرا با مدیران
شرکتهای نفتی چین از جمله CNPC و CNOOC در چین دیدار کرد. او هدف از این مذاکرات را گسترش و تقویت فرصتهای
سرمایهگذاری و مشارکت در فرصتهای سرمایهگذاری در زنجیره ارزش بالادست و پاییندست
ادنوک اعلام کرده است. ادنوک در حال آمادگی برای امضای چندین قرارداد در بالادست و
پاییندست با شرکتهای چینی است. CNPC در ماه مارس
با امضای قراردادی به ارزش 2/1 میلیارد دلار برای 10 درصد از سهام میدان نفتی اووم
شیف و نصر با تولید روزانه 310 هزار بشکه و لاور زاکوم با تولید روزانه 360 هزار
بشکه نقش خود در امارات متحده عربی را پررنگ کرد.
عراق نیز بسیار خوشبین است که بتواند بخشی از وعده
سرمایهگذاری 20 میلیارد دلاری چین در کشورهای عربی را به خود اختصاص دهد و مسیر
بازسازی را سریعتر طی کند. اما تلاش چین برای حضور در خاورمیانه در حالی است که
نقش ایران در پروژههای اقتصادی این کشور بسیار کمرنگتر از چیزی است که گمان میشد.
با تغییر نقشه طرح «یک کمربند-یک جاده» ایران از مسیر اصلی این طرح اقتصادی کنار
گذاشته شد. از سویی در دوران برجام ایران نتوانست قرارداد چندانی برای توسعه
میادین نفتی خود با شرکتهای خارجی از جمله شرکتهای چینی منعقد کند. در حال حاضر
چین بزرگترین واردکننده نفت ایران محسوب میشود و بسیاری بر این باورند که با آغاز
تحریمها چین میتواند با تداوم خرید خود فشارهای ترامپ را تا حدودی بیاثر کند.
با این حال بعید به نظر میرسد چین که تمام روابط خود را بر اساس تامین هرچه بیشتر
منافع اقتصادی پایهریزی میکند، بخواهد سهم بزرگی از تامین نفت خود را به خرید از
ایران اختصاص دهد. همچنین این تهدید وجود دارد که این کشور با ترامپ بر سر مشکلات
تجاری به توافق برسد و آنگاه برای جلب رضایت آمریکا روابط نفتی خود با ایران به
حداقل کاهش دهد.