این روزها گمان نمی‌کنم که هیچ بخشی از اقتصاد به اندازه بازار ارز بی‌تعادل باشد. هر روز یک خبر جدید می‌آید اما از طرف مسئولان یا دست‌اندرکاران بخش ارزی در داخل و خارج از بدنه دولت خبری یا نشانه‌ای از سامان‌دهی به شکل کامل دیده نمی‌شود. در واقع این روزها دیگر کسی به بالا رفتن یا پایین آمدن نرخ ارز هیچ توجهی نمی‌کند. به نظر می‌رسد برخی مسئولان اجرایی بیش از آنکه نگران وضعیت اقتصادی و سامان دادن به این وضعیت باشند گاهی به امور حاشیه‌ای می‌پردازند. به همین دلیل هم نه تنها قیمت دلار پایین نیامده و نوسان آن متوقف نشده بلکه بازار ارزهای دیگر هم سامانی نگرفته و روز به روز هم بی‌تعادل‌تر شده است. همه اینها به کنار، اتفاقاتی که به تبع این نوسان‌ها در حال رخ دادن است وضعیت را نتوانسته بهبود دهد.
در شرایط کنونی تقریبا بیشتر واحدهای تولیدی اگر تولید را داشته و نگه داشته‌اند اما به نظر می‌رسد فروش را متوقف کرده‌اند. چون نمی‌دانند اگر این تولیدات را بفروشند مواد اولیه را باید با چه قیمت خریداری و جایگزین کنند. ضمن اینکه در حال حاضر همه چیز را با مقیاس دلار ارزش‌گذاری می‌کنند. این روزها دیگر کسی در بخش تولید از تولیداتش صحبت نمی‌کند، چرا که همانطور که اشاره شد فروشی وجود ندارد. حتی گران شدن هم به این اندازه نمی‌تواند در کارها بی‌تعادلی ایجاد کند. چون می‌دانیم که مثلا دلار به چهار هزار تومان می‌رسد و برنامه‌ریزی را برای آن قیمت می‌کنیم اما حالا اصلا نمی‌دانیم که فردا قیمت دلار بالا می‌رود یا پایین می‌آید؟ علاوه بر اینها فعلاً مسئولی خود را موظف به پاسخ دادن در این مورد نمی‌کند. همین موضوع هم هر روز نوسان بازار را بیشتر می‌کند.