اقتصاد انحصاری دولتی و شبه دولتی

اقتصاد انحصاری دولتی و شبه دولتی

" محمد رضا انصاری " عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی ایران فارغ التحصیل مهندسی عمران از دانشگاه تهران سابقه 50 سال فعالیت در انجمن ها و تشکل های مختلف را دارد. ریاست شورای هماهنگی تشکل های مهندسی حرفه ای کشور را نیز بر عهده داشته که متشکل از سازندگان، پیمانکاران و مهندسین مشاور هستند. این عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی ایران در گفتگو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اوپکس ، نظرات خود را در خصوص مسائل جاری کشور اظهار داشتند که در ادامه می آید :

سمت و سوی اقتصاد ایران را چگونه برآورد می کنید ؟

کشور ما در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه از نظر رشد و توسعه دچار مشکل است. با اینکه در حال حاضر اقتصاد سوم منطقه هستیم اما در مقایسه با کشورهایی نظیر ترکیه، سنگاپور و مالزی که طی سه دهه گذشته با مدیریت درست اقتصاد، عدم سیاست زدگی اقتصاد و حمایت از تولید و صادرات تحولات اساسی را در اقتصاد خود ایجاد کرده اند، نتوانسته ایم حمایت واقعی خود را از تولید و صادرات داشته و از منابع انسانی خود بهره برداری کنیم. دولت موظف بود در بحث صادرات، با مکانیسم های مدیریتی و نظارتی خود ریشه های صادرات را تقویت نماید اما تکیه زیادی به درآمد نفت و عدم بهره مندی از ظرفیت های عظیم ملی و انسانی، وضعیت کنونی را رقم زده است. متأسفانه دولت های ما با عدم حمایت از بخش خصوصی که 80 درصد ظرفیت انسانی را در بر گرفته است به نوعی خود را از این توانمندی ارزشمند محروم کرده اند.

چرا دولت های ما بیش از اینکه ناظر فعالان اقتصادی باشند خود یک فعال اقتصادی هستند؟

اتاق بازرگانی ایران همیشه بر این اعتقاد بوده که دولت نباید تصدی گری پیشه کند و این تصدی گری وسیع در واقع دولت را ناتوان ساخته است. دولت فعلی که باز سنگین‌تر از دولت‌های پیشین است، بودجه و توان خود را در درون ساختار بزرگ خود تحلیل می‌برد. دولت ها نقش مدیریتی و نظارتی خود را نادیده گرفته اند و حضوری مستقیم در تولید، تجارت و اقتصاد دارند و تصمیم های مهم را در اتاق های در بسته و بدون مشورت با نهادهای خصوصی گرفته و سرنوشت اقتصادی را به مخاطره  می اندازند.

به نظر شما منشا جریانات کنونی که دولت با آن درگیر است می تواند متاثر از تصمیمات دولت قبلی باشد ؟

من این حرف را قبول ندارم برای اینکه همه دولت ها شبیه هم عمل کردند. همه دولت ها به نظام دولتی در اقتصاد علاقمند بوده‌اند. البته شاید دور از انصاف باشد که بخواهیم همه دولت ها را از لحاظ عملکرد به طور یکسان ارزیابی کنیم در واقع دولت ها وجه تمایزاتی نسبت به هم داشته اند. بهره‌وری در نظام دولتی و نظام اقتصادی کشور در دولت‌های مختلف یکسان نبوده است. در برخی پول زیاد و نتیجه کم و برخی بهره مناسب‌تر با وجود درآمد کم بوده است اما هیچیک نه تنها بدنه خود را کوچک نکردند بلکه تصدی گری خود را در اقتصاد توسعه دادند و این اقتصاد دولتی و شبه دولتی یکی از بزرگترین موانع رشد توسعه اقتصاد ایران بوده و هست.

چرا در پیدایش و فعالیت شرکت های شبه دولتی، نظارت و نقش اتاق بازرگانی و یا نهاد موازی اعمال نگردید؟

جریان خصوصی سازی بیشتر موجب رشد شبه دولتی‌ها شد تا خصوصی‌ها. اتاق بازرگانی این جریان را بررسی کرده و نظر اصولی خود را به دولت ارائه داده است، هدف خصوصی سازی نباید کسب درآمد آنی باشد، خصوصی سازی موفق آن است که جهت توسعه و اشتغال را نگاه کنند و به اهلش واگذار شود.

با توجه به فراگیر شدن تفکر بخش خصوصی در جهان، دولت های ما هم صدا با جریانات بین المللی ، حمایت شعار گونه خود را دارند ولی عملاً مسیری عاری از قوانین دست و پا گیر دولتی را برای بخش خصوصی ایجاد نکرده اند.این سنگینی و ناتوانی دولت های ما در واقع وزارت خانه های دولت را هم درگیر کرده است وزرایی که نبوغ و توانمندی زیاد دارند ولی در چنبره وسعت و بزرگی وزارت خانه مطبوع خود و تصمیم سازی یک سویه گرفتار می شوند و در واقع به جای اینکه یک روند کارشناسی برای تصمیم سازی اتفاق بیفتد، این روند با تصمیم گیری وزیر و دستوری ابلاغ می گردد. نتیجتاً باعث شده اکثر وزارت خانه های ما در انجام وظایف شان عملکرد مثبتی را نداشته باشند. دولت کنونی اگر در تصمیمات متعددی همچون ارز ، صادرات و تولید و ... از مشورت اتاق بازرگانی و تشکل ها بهره ببرد آزمون و خطا به حداقل می رسد و از تصمیمات لحظه ای متناقض نیز پرهیز کرده است. مشورت با بخش خصوصی یعنی مشورت با نهادهای بخش خصوصی و نه لزوما افراد.

با توجه به اخباری که در صفحات مجازی منتشر می شود دولت را پایه گذار و تصمیم گیرنده بروز اتفاقات ارزی می دانند نظر شما چیست؟

خیر من اینطور فکر نمی کنم، بلکه عدم مشورت موجب اخذ تصمیمات خطا بوده است. دولت پس از بروز این هیجانات ارزی و تصمیماتی که گرفته بود اتاق بازرگانی را برای گفتگو دعوت کرد ولی نه برای مشورت و چاره جویی قبل از تصمیم.

در دولت های سابق هم در دور دوم ریاست جمهوری این افزایش ارزی اتفاق افتاده بود آیا اتاق بازرگانی در آن دوره ها هم تاثیرگذار مثبت نبود؟

اتاق بازرگانی در همه دولت ها خارج از دایره تصمیمات بوده است در واقع نمایندگان اتاق بازرگانی در بسیاری ازجلسات تصمیم گیری حضور دارند ولی حتی صدایشان به گوش حاضرین در جلسات هم نمی رسد.در ارز 4200 تومانی نیز پس از تصمیم و ابلاغ دولت، اتاق نظر خود را اعلام کرد. بعد از ابلاغ ارز 4200 تومانی، دولت و بانک مرکزی ده ها بخشنامه صادر کردند که نشانگر دستپاچگی و عدم مشورت دولت بود که برای اصلاح مصوبه ناچار شدند پشت سر هم مصوبات و بخشنامه های گوناگونی برای ترمیم تصمیم‌های قبلی بدهند.

تصویب نظام رگولاتوری تا چه حد تاثیرگزار خواهد بود ؟

رگولاتوری با تصمیم فردی در تضاد است اما تصمیمات با استفاده از رگولیشن تصمیمات درست‌تری خواهد بود در واقع رگولاتوری خطاها را کاهش می دهد و در تصمیم گیری ها قاعده و قوانین رگولاتوری می تواند نتایج ثمربخشی را عاید اقتصاد ما بکند.

و از مزیت های رگولاتوری، تصدی گری دولت هم کمتر می شود همان چیزی که بخش خصوصی می خواهد.

امیدواریم رگولاتوری به صورت یک قانون تأثیرگذار اجرایی شود. اگر با استفاده از کارشناسی و مشورت های جمعی خصوصاً با ذی نفعان تصمیم گرفته شود میزان آزمون و خطا کاهش می یابد و سرعت پیشرفت افزایش پیدا می کند. این پروسه در تمام کشورهایی که در مسیر رشد و توسعه قرار دارند دیده می شود .

تحلیل شما از خودتحریمی چیست ؟ به نظر می رسد به غیر از تحریم مانعی شده است برای عدم تحقق کامل توسعه؟

صد در صد، تصمیمات کنترل دولتی غالباً با وجود حسن نیت تصمیم‌گیرندگان باعث محدود کردن فعالین اقتصادی و موانعی در پیشرفت توسعه بوده است که متأسفانه ابعاد آن امروزه گسترده تر نیز شده است و خصوصاً در حوزه صادرات، به جای حمایت دولت از این بخش در دنیای پر رقابت کنونی، با کمال حسن نیت و به قصد افزایش ورود ارز به کشور، به کنترل‌های غیر لازم اقدام می‌کنند، و صادرکننده‌ای که ناچار است در پیچ تحریم‌ها فعالیت‌های خود را پیش ببرد، در تابلوی سامانه نیما به نمایش می‌گذارند.

در انباشت نقدینگی گفته شده که پول در جامعه بی پول قدرت مانور بیشتری دارد چرا دولت مشکل اصلی را انباشت نقدینگی عنوان می کند؟

انباشت نقدینگی یک مبحث فرعی است ما رشد 20 تا 30 درصدی نقدینگی داشته‌ایم ولی بخش بزرگی از آن از استمهال ها حاصل شده است یعنی مردم توان پرداخت بدهی بانکی را نداشتند بانک استمهال کرده و با بهره 25 درصد آن را تمدید کرده است شیوه ای که طی آن نقدینگی زیاد می شود و از طرف دیگر پولی در دست مردم نیست. نقدینگی و سرمایه با سرعت گردش سرمایه است که رونق اقتصادی را رقم می‌زند. وقتی سرمایه ها در زمین و ملک محبوس می گردد و به سمت تولید نمی رود و هر چهار یا پنج سال یکبار این گردش سرمایه اتفاق می افتد این یک ضایعه بزرگ اقتصادی است. با حمایت از تولید و صادرات، نقدینگی گردش سریعتری پیدا می‌کند و توسعه و رشد اقتصادی اتفاق می‌افتد.

۸ مهر ۱۳۹۷ ۱۳:۵۸
تعداد بازدید : ۶۴۸