نادی صبوری
عصر شنبه 1 تیر ماه در هوای داغ تهران، پمپ بنزین دروازه دولت تهران با عنوان موزه نفت افتتاح شد.
این روزها نقل محافل در ایران نقد و زیر سوال بردن چیزی است که از آن با عنوان «اقتصاد نفتی» یاد میشود؛ فروش نفت تحریم است و در گیر و دار پیدا کردن کوتاهترین دیوار، فعلا کاسهکوزهها سر چاههای نفتی شکسته شده است و احتمالا روح ویلیام دارسی چندان در آرامش نیست. چه شما هم در دسته آنهایی باشید که به نفت به چشم عامل مصیبت نگاه میکنند چه این طور فکر میکنید که نفت به ایران توسعه آورد، نمیتوانید انکار کنید که این ماده بدبو سبک زندگی مردم در ایران را متحول کرده است.
تقاطع خیابان انقلاب و سعدی شمالی، نزدیکی کوچه فیات، حتما جایی است که خیلی از اهالی تهران از آن خاطره دارند، از یاقوت، زنسرخپوش میدان فردوسی گرفته تا آقای گلیوند کارمند سالهای دور نفت، تا بچه مدرسههایی که به آموزشگاه زبان شکوه میرفتند. همه آنها یک روز شاهد این بودند که ساختمانی با نمای آجری و کاشیهای معرق و هفترنگ با تلمبههای قرمز و سفید و زرد آوری هاردل آنجا جا خوش کرد تا اتولها بروند و از آن بنزین بگیرند. قبلترش در چهارراه گمرک و بوذرجمهری، تهران اولین و دومین پمپبنزین را به خود دیده بود. اما هنوز همه چیز برای همه تازگی داشت.
حالا چیزی نزدیک به 70 سال از آن روزها میگذرد و شرکت پخش هم کمکم دارد 90 ساله میشود. در چنین روزهایی پمپ بنزین دروازه دولت با چند نمونه از تلمبههای بنزین دردوران مختلف ، با چند اتوموبیل قدیمی خوشرنگ در کنار پژو مدل 504 شهید محمد جواد تندگویان دومین وزیر نفت ایران که خانهاش هم در نزدیکی همین محله است، تبدیل به «موزه نفت تهران» شد.
اکبر نعمتاللهی مدیر موزههای نفت که از سال 92 عهدهدار این عنوان شد، در مراسم افتتاح موزه نفت تهران عنوان کرد که خوشبختانه با عنایت به خداوند متعال و پشتیبانی جناب آقای مهندس زنگنه در این مدت کوتاه موفق به راهاندازی دو موزه در شهر آبادان شدیم و امروز شاهد بازگشایی اولین موزه نفت در تهران و سومین موزه از طرحهای پیشبینی شده در سراسر کشور هستیم.
این اتفاق، توجه شهردار تهران را برانگیخت. حناچی که عصر شنبه به دروازه دولت آمده بود تا در مراسم افتتاح موزه نفت شرکت کند، از اهمیت «ثبت صفحات شناسنامه شهر» توسط سازمانها صحبت کرد و گفت که خوشحال است وزارت نفت خودش دست به چنین کاری زده. حناچی از اینکه اولین پمپ بنزین تهران در محله گمرک قبلا تخریب شده ابراز تاسف کرد و گفت: «این بناها سیر تحول و تغییرات شهر را نشان میدهند و باید ثبت شوند».
امیر وکیلزاده مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، شرکتی که در آستانه 90 سالگی خود قراردارد هم در مراسم حضور داشت. وکیلزاده خاطراتش را از این پمپ بنزین برای حاضران تعریف کرده و گفت که به خاطر دارد توی همین کوچههای اطراف این جایگاه، از این پمپ بنزین نفت میآورند و در کوچهها توزیع میکرند.
چیز دیگری که در تبدیل پمپ بنزین دروازه دولت به موزه آن را متمایز میکرد این است که این کار را خود اهالی صنعت نفت انجام دادند، این چیزی بود که محمد حسن طالبیان معاون سازمان میراث فرهنگی که او هم برای مراسم حضور داشت بر آن تاکید کرد. طالبیان گفت خوشحال است که صنعت نفت و وزارت نفت خودش در این جهت اقدام کرده است.
پترونیوز در وبسایتش به نقل از کتاب «این اتولی که من میگم» مینویسد که اولین پمپ بنزین تهران در خیابان اعیان نشین امیریه، چهار راه گمرک ساخته و افتتاح شد. انتخاب این مکان برای احداث پمپ بنزین، بیشتر به دلیل سکونت رجال مملکتی در این محله بود. دومین پمپ بنزین در خیابان بوذرجمهری، ایستگاه درخوانگاه، سومی در خیابان سعدی، دروازه دولت، چهارمی میدان بهارستان، مقابل مطبعه (چاپخانه) مجلس و پنجمی در خیابان سی متری نظامی (کارگر فعلی) نزدیک چهار راه لشگر بود. و به همین ترتیب تا سال 1330 تعداد ده پمپ در تهران مشغول به کار گردیدند و شرکت نفت اقدام به شماره گذاری آنان نمود»
لابهلای جمعیتی که با تلمبهها عکس میگیرند و با ابتکار جالب برگزارکنندگان مراسم با فالودهی گاریچیها پذیرایی میشوند، پیرمردی کارت پرسنلیاش در شرکت نفت قدیم را به این دوربین و آن دوربین نشان میدهد. روی کارتش آرم قدیم شرکت ملی نفت ایران به چشم میخورد، در عکس پرسنلیاش یک کت چهارخانهی شیک به تن دارد با یک پیراهن یقهاسکی سفید و خیلی مصمم به دوربین نگاه کرده است با شماره کارگری 7733.
با شور و شوق اسم تمام پمپ بنزینهای تهران را برایم تکرار میکند، بعد صدایش در موسیقی فضا گم میشود، اما حرفهای گفتنی زیاد دارد. مرا میبرد کنار یکی از تلمبهها و با دست میکوبد روی قسمتی از شیشه که حالا احتمالا دهههاست چیزی جز 0000 روی آن نقش نبسته است. میگوید: «مردم سواد نداشتن و قیمت و با لیتر قاطی میکردن، یه کاغذ سفید چسبوندم اینجا که قیمتا قاطی نشه» بعد میخندد و ادامه میدهد: «ولی بعد دیدم زشت شده و کندمش».
آقای گلیوند قصههای فراوانی دارد از وقتی که هنوز برق نبود و با تکان دادن یک دستهی چوبی، بنزین از تلمبه وارد باک اتولها میشد. خانهی خودش هم امیریه همان نزدیکیهاست و مدام میگوید که تمام تلمبهها را او تعمیر میکرده است.
دور و اطراف موزه نفت تهران، تقریبا همه برای خودشان یک پا تاریخ شفاهی بنزین و تهران و نفت و شهر حساب میشوند. شاید به همین خاطر است که شهردار تهران میگوید ما اینجا با یک «سایتموزه» طرف هستیم.
شاید اگر خوب وقت بگذارید خاطرات جذابتری هم بشنوید، خاطراتی از کودتا و مشروطه و ملی شدن نفت؛ طبق اسناد شهربانی تهران در سال 1330 خورشیدی عده ای از مردم در حمایت از دکتر مصدق و قانون ملی شدن صنعت نفت، به جایگاه پمپ بنزین دروازه دولت رفتند و پرچم سه رنگ ایران را بالا بردند. آنان همچنین کلمه شرکت نفت انگلیس را از تابلو حذف و نفت ایران را باقی گذاشتند.
در دنیا اولین بار بنزین و سوخت اتوموبیلها در داروخانه فروخته میشد، کم کم و با بیشتر شدن تعداد کسانی که اتوموبیل شخصی داشتند، جایگاههای سوخت به فضاهای شهری وارد شدند. چیزی که در ایران به آن «پمپ بنزین» و «جایگاه سوخت» میگویند در نقاط مختلف دنیا اسامی متفاوتی دارد. در کانادا و امریکا به Gas Station ایستگاه گاز معروف است، در هند «بانک پترول» و «پمپ پترول» صدایش میزنند و طرفهای استرالیا و نیوزلند صدایش میکنند «پترول گاراژ».
طبق کتابچه آمارنامه شهرداری تهران، پایتخت این روزها 136 پمپ بنزین دارد، از میان اینها قدیمیترینشان پمپ بنزین 15 خرداد است که همدورهی پمپ بنزین دروازه دولت بوده اما هنوز کار میکند.
تبدیل فضاهای صنعتی نفت به موزه روندی است که در ادامه دنبال خواهد شد. اکبر نعمتاللهی مدیر موزههای نفت عصر شنبه با اعلام این موضوع عنوان کرد که در ارائه همه طرحهای پیشنهادی تلاش میشود تا با اندکی مرمت و نظافت و البته تجهیز، چیدمان علمی و تخصصی به عنوان مراکز فرهنگی و آموزشی در جهت حفظ و ارائه هویت و تاریخ 111 ساله نفت در اختیار علاقهمندان و گردشگران صنعتی و عمومی قرار گیرد.