🔻امروز یکشنبه دهم آذرماه عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: اعتراضات مردم را اگرچه نمیتوان به مساله افزایش قیمت بنزین تقلیل داد ولی در هر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم با این موضوع گره خورده است. ولی آیا مساله بنزین یا از آن مهمتر گازوییل و در کنار آنها گاز و برق حل شده است؟ اگر با این تصمیم حل شده بود و دیگر هیچگاه با آن مواجه نبودیم در این صورت به جز خونهای ریخته شده و اعصاب به هم ریخته که با هیچ چیز جایگزین نمیشود و برابری نمیکند شاید میشد گفت که به هر حال حداقل یک نفع که حل مساله بنزین است، داشته است ولی با قاطعیت باید گفت که این اعتراضات نه تنها موجب شد که مساله گازوییل و بنزین و کلا انرژی حل نشود بلکه تا مدتهای طولانی کسی جرأت نزدیک شدن به حل این مساله را نداشته باشد و از آنجا که ساختار اداری و سیاسی ایران به گونهای است که هر کس کاری نکند مورد سوال واقع نمیشود و براساس ضربالمثل سری که درد نمیکند، دستمال نمیبندند، دیگر هیچکس به این مشکل نزدیک نخواهد شد و دود این بیتصمیمی کمتر از آنچه که رخ داده، نیست. کافی است به بخش کوچکی از ماجرا که این روزها شاهد آن هستیم یعنی آلودگی هوای کلانشهرها اشاره کنیم که در حال رکورد زدن هستیم. با این ملاحظات احتمال میدهم که ارایه پیشنهاد زیر گوش شنوایی نخواهد داشت. ولی امیدوارم مجموعه مدیریت عالی کشور توجه کنند که شاید اکنون فرصت مناسبی است که این کار انجام شود.
🔻 در بخش دیگری از این یادداشت آمده: حالی که همه کالاهای دیگر در حال گران شدن است هر چه تورم بیشتر شود و کالاها گرانتر شود با ثابت ماندن قیمت انرژی این عدم تعادل بیشتر میشود و این به ضرر کشور و اقتصاد و مردم است ولی مردم رضایت به افزایش نمیدهند. از یک منظر درست عمل میکنند چراکه گمان میکنند این افزایش سودی برای آنان ندارد. اجازه دهید قدری به اطلاعات و آمار مراجعه کنیم. در سال 1392 که این دولت آمد، مصرف روزانه بنزین حدود 62 میلیون لیتر بود و تولید ایران هم حدود 56 میلیون لیتر. مقدار کمبود آن وارد کشور میشد که خود یک مشکل مهم بود. اکنون تولید به حدود 107 میلیون لیتر در روز ولی مصرف نیز به 97 میلیون لیتر رسیده است یعنی حدود 60 درصد افزایش نسبت به سال 1392 که این رقم خیلی وحشتناک است. طبعا اگر روند به همین شکل ادامه یابد به زودی واردکننده خواهیم شد و مجبوریم کیفیت بنزین را مثل دوره احمدینژاد هر روز بدتر کنیم و هوای آلودهتری نیز استنشاق نماییم. ادامه این سیاست به طور مشخص احمقانه بود. به این علت که وقت زیادی از حکومت را درگیر مساله سوخت میکرد، اتلاف شدید منابع بود، کاهش شدید کیفیت سوخت بود، مانع بهبود کیفیت خودرو میشد، آلودگی شدید و بیماری ایجاد میکرد و از همه بدتر نابرابری را نهادینه کرده بود. ولی آیا تصمیم اخیر دولت مشکل را حل کرده است؟ قطعا خیر. چون نه مشکل قیمت را حل کرده، نه مشکل نابرابری و نه مشکل آلودگی و نه مشکل دو نرخی بودن و نه دغدغه حکومت را از خود منصرف کرده است. چند ماه دیگر دوباره با وضعیت کنونی مواجه میشویم ضمن اینکه خسارات شدیدی به فضای عمومی کشور وارد شده است. پس چه باید کرد؟ بسیاری از صاحبنظران اقتصادی و سیاسی در این باره نظر دادهاند. راهحل مشکل در افزایش قیمت نیست. در سهمیهبندی خودرویی نیست، در کوشش برای کسری بودجه دولت نیست بلکه انتقال کل این محصولات شامل بنزین، گازوییل، برق و گاز به خانوار ایرانی است. این کار را میتوان گام به گام انجام داد. اگرچه در سال 1389 این کار ناقص انجام شد ولی همان کار هنوز برای احمدینژاد سرمایه سیاسی شده است هر چند غیرقانونی انجام داد. مردم هم از آن استقبال کردند. راهحل این است که در سبد انرژی مردم ابتدا بنزین واریز شود.
🔻 روزنامه تعادل در گزارشی با عنوان پیشنهاد تخصیص سالانه ۱۰۰ لیتر بنزین سهمیه ای به عنوان هدیه نوشت: نمایندگان مجلس بار دیگر دست به کار شدند تا پس از افزایش قیمت بنزینی که در آن دخل و تصرفی نداشت و همچنین انتقاداتی که نسبت به این سیاست و نحوه اجرای آن بود، طرح دوفوریتی دیگری را ارایه دادند. طرحی که در صورت تصویب، دولت مکلف خواهد شد که هر 6 ماه یکبار بنزین 1500 تومانی را به عنوان هدیه در کارت سوخت کممصرفها شارژ کند.
🔻در این گزارش آمده نمایندگان مجلس در حالی این طرح را به هیات رییسه فرستادند که هفته گذشته نیز سخنگوی کمیسیون اصل 90 مجلس از تدوین طرحی دوفوریتی برای تکنرخی شدن قیمت بنزین خبر داده بود؛ طرحی که طبق گفته بهرام پارسایی، به دنبال بنزین تک نرخی 1500 تومانی است. گرچه بعید به نظر میرسد با وجود تصویب سهمیهبندی بنزین توسط سران قوا، طرحی که پارسایی از آن خبر داده بود، به سرانجام برسد.