🔻امروز سه شنبه سوم دی ماه، در روز کم خبر نفت در روزنامه ها، "دنیایاقتصاد" در گزارشی با تیتر "زنگ خطر برای اقتصادهای نفتی" به گزارش فوربس در این زمینه پرداخت و نوشت: در سال ۲۰۱۸ زنگ خطر برای کشورهای تولیدکننده نفت به صدا درآمد. چراکه در این سال بیش از هر زمان دیگری پایان یافتن عصر نفت گران و فرارسیدن عصر فراوانی خودنمایی کرد. در واقع با وجود همه اتفاقات عجیب و دور از انتظار از جمله تحریم کامل صادرات نفت ایران و گسترش شدید ریسکهای ژئوپلیتیک، قیمت نفت افزایش نیافت. پایان عصر نفت گران به این معنا است که کشورهای نفتی که سالها به درآمدهای حاصل از نفت وابسته بودند حال باید خود را برای شرایط جدیدی آماده کنند. کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، افزایش تنوع درآمدی و... اقدامات دشواری است که کشورهای تولیدکننده نفت مجبور خواهند بود به آن دست بزنند. فوربس که این موضوع را سوژه یکی از گزارشهای خود قرار داده، بعد دیگری از تاثیر عصر فراوانی نفت را موردتوجه قرار داده است؛ فوربس بر این باور است که در شرایط جدید کشورهای تولیدکننده نفت در مواجهه با سرمایهگذاران خارجی اهرمهای کمتری دارند.
🔻این گزارش به چند بخش تقسیم شده است. در بخش اول با عنوان " دست بالای شرکتهای نفتی در عصر جدید" آمده است: یکی از تغییرات زودهنگام در کشورهای نفتی در عصر جدید، مواجهه آنها با شرکتهای سرمایهگذاری است. در واقع اگر آنها بخواهند سطح تولیدات خود را حفظ کنند، حق انتخاب کمی دارند. چراکه تحولات جدید مهمترین اهرم اثرگذاری کشورهای تولیدکننده نفت را در بازار سرمایهگذاری از دستانشان خارج کرده و در دستان شرکتهای سرمایهگذاری قرار داده است. درحالحاضر اگر یک کشور تولیدکننده نفت بهعنوان میزبان شرکتهای نفتی از کاهش مالیاتها در زمان کاهش قیمت نفت خودداری کند به سختی میتواند غولهای نفتی چون اکسون موبیل و شل را در میادین نفت و گاز خود نگه دارد و این شرکتها به راحتی میتوانند محل دیگری برای سرمایهگذاری بیابند.
🔻در بخش دوم با عنوان " پایان حاکمیت کشورهای نفتی در بازار جذب سرمایه" آمده: پایین آمدن قیمت نفت موجب افزایش پذیرش و حمایت سیاسی از سرمایهگذاران میشود. به این معنا که در شرایط کنونی، اصلاحات سیاستهای سرمایهگذاری به شکل آشکارتری نمود مییابد؛ چراکه کشورها شدیدتر از قبل برای جذب سرمایه رقابت میکنند. در واقع مهمترین ملاک برای سرمایهگذاران در نفت و گاز درحالحاضر این است که کدام کشور دارای شرایط دوستانهتری برای سرمایهگذاری است. آنطور که ریستاد انرژی گزارش میدهد «هزینه اضافی تحمیل شده توسط رژیمهای مالی کشورهای تولیدکننده» منبع اصلی ایجاد اختلاف در هزینه تولید در این کشورها است.
🔻در بخش بعدی گزارش با عنوان " بازار مصرفکننده" می خوانیم: بن هو، اقتصاددان پیشرو در حوزه انرژی نیز بر این باور است که «در گذشته زمانی که تولید نفت متمرکزتر بود، تولیدکنندگان در مواجهه با کاهش تقاضا بیشتر میتوانستند مانند یک کارتل عمل کنند و با کاهش تولیدات خود قیمت نفت را به سطوح بالایی بکشانند.» به گفته این اقتصاددان، «با افزایش رقابت در بازار نفت، کشورهای تولیدکننده قدرت بازار کمتری نسبت به گذشته دارند. بنابراین بهطور فوری به تغییرات سمت تقاضا پاسخ میدهند.» در اثبات این اظهارات میتوان به اقدامات اعضای اوپک و متحدانش طی سه سال اخیر و تاثیر آن در بازار نفت اشاره کرد. این کشورها از دسامبر سال ۲۰۱۶ توافق برای کاهش تولید را آغاز کردهاند؛ هرچند در سال ۲۰۱۸ بهدنبال تحریم نفتی ایران، قیمت نفت برای مدتی توانست به سطوح بالای ۸۰ دلار برسد؛ اما در مجموع توافق نفتی برای کاهش تولید هیچگاه به رشد چشمگیر قیمتها منجر نشد. این درحالی است که این کشورها در سه سال گذشته بارها تلاش کردند که این توافق نفتی را همراستا با نیاز بازار تغییر دهند.
🔻اما " توسعه کشورهای نفتی به کجا میرسد"؟ کمتر کسی تردید دارد که در بلندمدت قیمتها کاهش خواهند یافت و در سطوح پایین باقی خواهند ماند. هو بر این باور است که هم در کوتاهمدت (بهدلیل رکود اقتصاد جهانی) و هم در بلندمدت (بهدلیل بهبود فناوریهای جدید و همچنین گسترش استفاده از خودروهای برقی) بهطور چشمگیر تقاضا و قیمت نفت کاهش مییابد. اما این برای کشورهای تولیدکننده که به درآمدهای نفتی وابسته هستند، به چه معنا است؟ برخی از ناظران بر این باورند که شوک قیمتی سال ۲۰۱۴ بسیاری از این کشورها را تکان داده و از سرخوشی مصرف پول بادآورده نفت خارج کرده است. در واقع اگر دسترسی به مقدار زیاد نفت یک بیماری اقتصادی است، حال موقعیت خوبی فراهم آمده که این کشورها اصلاحات مورد نیاز را آغاز کنند؛ از جمله سامان دادن به نظام مالیاتی و ریشه کن کردن فساد.