عراق 40 میلیونی با تولید روزانه 4.5 میلیون بشکه نفت و صادرات 3.7 میلیون بشکه و بودجه 122 میلیون دلاری در سال 2019 از 9 مهر 1398 شاهد دور جدید اعتراض به فساد در حکومت، بیکاری و فقر و وضعیت سخت زندگی بود. اعتراضاتی که با فرا رسیدن ایام زیارت اربعین فروکش کرد سپس دوباره اوج گرفت. اعتراض به فساد و شرایط زندگی البته در سرتاسر عراق از بصره تا بغداد و اربیل و سلیمانیه همواره در طول سالهای متمادی برقرار بوده است. معترضین گاه کار را به آنجا رساندند که اردیبهشت 1395 ساختمان مجلس عراق را برای ساعاتی اشغال کردند. هر چند که مشهور است، اشغال مجلس با چراغ سبز حیدرالعبادی، نخستوزیر وقت انجام شد. اعتراضات 2019 عراق که از سوی آیتاللهالعظمی سیستانی مرجع عالیقدر شیعیان، برهم صالح رییسجمهور، عادل عبدالمهدی نخستوزیر که چند روزی است باید او را نخستوزیر سابق خواند و تمامی ائتلافها، احزاب و شخصیتهای سیاسی در عراق محترم شمرده شد، همگی خواستار پایان خشونتها و حاکم شدن آرامش و پیگیری و اجرایی شدن مطالبات مردم و اصلاحات شدند... اما اعتراض و خشونتها تا امروز ادامه یافته است.
عادل عبدالمهدی، نخستوزیر سابق عراق 30 آبان 1397 در نخستین نشست مطبوعاتیاش با خبرنگاران عراقی درباره تحریمهای ظالمانه امریکا علیه ایران گفته بود: بخشی از نظام تحریمها نیستیم، امریکا میخواهد تحریمهایی را علیه کشور و اشخاصی تحمیل کند، این به خودش مربوط است و سیاست خود امریکاست . تحریمهای امریکا علیه ایران تصمیم عراق نیست حتی این تصمیم امریکا از تصمیمات بینالمللی و تحریمها مبتنی بر منشور و قطعنامههای سازمان ملل نیست که عراق بخواهد به آن پایبند باشد. عراق بخشی از نظام تحریمهای امریکا نیست.
نخستوزیری عبدالمهدی و مواضعش خشم امریکاییها را در پی داشت و باعث شد آنها در دیدارها به صورت شفاهی و کتبی مکررا نسبت به آن واکنش نشان دهند. کارگزاران امریکا تهدید کردند، عبدالمهدی هزینه سختی بابت مواضعش خواهد پرداخت.
9 مهر 1398 یک سال بعد از روی کار آمدن عبدالمهدی، اعتراض به فساد در عراق آغاز شد، مطالبه حقی که همه بر آن تاکید کردند؛ این بار اما شرایط به گونه دیگری رقم خورد. نه حرف آیتاللهالعظمی سیستانی و نه هیچ شخصیت دیگری، فضای عراق را آرام نکرد و همسایه غربی را در یک نا آرامی و بیثباتی و بیدولتی فرود برد و هستههای داعش را در استان دیاله عراق فعال کرد که نیروهای حشدالشعبی به مقابله با آنان برخاستهاند. بنا به گفته حسن دانایی فرد، سفیر سابق ایران در عراق در خصوص اوج گرفتن ناآرامیها در عراق و تصمیم نخست وزیر این کشور مبنی بر استعفا گفت: تقاضاهای به حق مردم عراق و انباشت مطالبات سیاسی و فشاری که در عراق وجود دارد را کسی نمیتواند منکر شود مردم تقاضاهایی در بخشهای مرکزی و جنوبی عراق دارند که واقعا قابل چشم پوشی نیست.
منتهی در این بین بعضی بیشتر از خارج خط میگیرند و اصرار بر موج سواری بر فضای ناآرام عراق را دارند که مصداق آن ماجرای حمله به کنسولگری ایران در نجف یا برخی شعارهای ضدایرانی است.
در همین زمینه، یک کارشناس مسائل عراق نیز با اشاره به تبلیغات گسترده برخی جریانها و کشورهای خاص علیه ایران در عراق، معتقد است که کج سلیقگیهای داخلی در نحوه تعامل با عراق و نیز حساسیتهای قابل توجه سیاسی و امنیتی متاثر از مسائل و رقابتهای بین المللی، در جریانات اخیر از جمله حمله به کنسولگری کشورمان در نجف دخیل بوده است.
اردشیر پشنگ در مورد آسیبشناسی تحولات اخیر در عراق و حمله به اماکن دیپلماتیک ایران از جمله در نجف گفت : نشانهها روابط بسیار نزدیک و در هم تنیده که از آن به عنوان رابطه استراتژیک بین تهران و بغداد یاد میشود، گاه به مانند شمشیری دو لبه عمل می کند. بدین معنی که همانطور که وقتی گفته می شود نزدیک ترین دولت به عراق و حامی منطقه ای این کشور، ایران است و میان رهبران سیاسی دو کشور فراتر از روابط رسمی و دیپلماتیک روابط قدیمی دوستانه و عمیقی وجود دارد و در زمان تشکیل دولت و یا تلاش برای حل اختلافات داخلی، ایران نقش موثری دارد، در سوی دیگر وقتی انتقادها به دولت عراق افزایش پیدا می کند و این دولت را در زمینه کارآمدی و پاسخگویی به مطالبات مردم ضعیف تشخیص می دهند، برخی علاوه بر دولت مذکور انگشت اتهام را بسوی دوستان و حامیان نزدیکش نیز نشانه میروند و در چنین شرایطی است که هر از گاهی ایران در سیبل برخی از انتقادات طی دو سال اخیر قرار می گیرد و با تبلیغات وسیع جریانها و کشورهای مخالف ایران، ماحصل این انتقادات حمله به برخی مراکز دیپلماتیک ایران در کربلا، نجف و بصره می شود.
به گفته این تحلیلگر مسائل عراق، در چرایی حمله به مراکز دیپلماتیک نزدیک بودن دولتهای ایران و عراق به هم تنها بعدی از ماجرا است، در این بین بایستی به حضور بازیگران رقیب که سعی دارند در آب گل آلود عراق ماهی های مد نظر خود را از دست ایران ربوده و در سبد خود قرار دهند، اشاره کرد. بازیگران فرامنطقه ای و منطقهای که طبیعتا بر آتش این گمانه زنی ها و اتهامات بیشتر می دمند تا بی ثباتی و ناآرامی علیه دولت مستقر و نیز ایران بیشتر شود. آنان مخالف وضع موجودند و از هر فرصتی برای ضربه زدن به موقعیت ویژه و ممتاز روابط تهران –بغداد استفاده میکنند. در چنین موقعیتی هم از ابزارهای نرم نظیر تهییج افکار عمومی معترضین بصورت مستقیم و غیرمستقیم با استفاده از شبکه های تلویزیونی، شبکه های اجتماعی و اینترنتی استفاده می کنند و هم در بعد روابط آشکار بدنبال ایجاد صف بندی های جدید و تغییر در آرایش سیاسی موجود در عراق به نفع خود و علیه ایران هستند. متاسفانه در میان این همه حساسیت ها و رقابت ها که بدان اشاره شد، دیده می شود برخی از شخصیت ها، تریبون ها و یا رسانه ها در داخل به اشتباه باعث غبارآلودتر شدن فضای موجود شده و با اظهار نظرهای نسنجیده، تیترهای رسانه ای که شائبه دخالت در امور داخلی عراق دارد، باعث افزایش حساسیت و واکنش بخشی از جامعه و گروههای سیاسی عراقی می شوند. موضوعی که باعث می شود در زمان بحرانی شدن و اعتراضات خیابانی تبدیل به مستمسک های قابل جستجو و عیان توسط برخی از معترضین علیه ایران شود در نتیجه می بایست در این حوزه ها بازبینی جدی کرد، چرا که در جهان رسانه و شبکه های اجتماعی دیگر هیچ گفته یا نوشتاری محلی و ملی محسوب نمی شود و با مانیتورینگ لحظه به لحظه این گفته ها بعدی فرامحلی و فراملی به خود می گیرند و زمینه ساز بروز آسیب های جدی می شوند.
پشنگ همچنین می افزاید : مساله دیگر به اولویت های سیاست خارجی جمهوری اسلامی باز می گردد همانطور که می دانیم ایران در یکی از امنیتی ترین مناطق جهان قرار گرفته است و از دیرباز رقابت های امنیتی بسیاری وجود داشته است امری که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به شرایط منطقه و تعارضی که منافع ایران با منافع برخی از قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای پیدا کرد، تشدید شده است و در نتیجه رویه و اولویت در سیاستگذاری ایران عمدتاً نگاهی امنیتی و سیاسی بوده است تا اقتصادی. یکی از خروجیهای چنین دیدگاهی اولویت یافتن رابطه سیاسی-امنیتی به جای رابطه زیربنایی و اقتصادی میان دو کشور ایران و عراق است. گرچه در حال حاضر میزان تبادلات ایران و عراق در سطح بالایی قرار دارد و طی دو سال اخیر ایران در صدر روابط بازرگانی و اقتصادی با عراق قرار داشته است اما ظرفیت و کشش طرفین در این حوزه بسیار بیشتر از رقم 8 میلیارد و 900 میلیون دلاری در سال است. این کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه داد: اگر اهتمام جدی تری در این زمینه شود و تمرکز بیشتری در سیاست خارجی به سیاست های غیرتبلیغی و غیر نمادین شود و در حوزه زیربنایی روابط عمق بیابد در اینصورت در زمان های اعتراضات اینچنین ایران مورد حمله و هجمه قرار نمی گیرد. با توجه به مشکلات معیشتی و زیرساختی در عراق، این ذهنیت در بین بخشی از جامعه عراق رواج داده شده است که قدرت بالادستی در عراق ایران است این موضوعی است که رقبای ایران به شدت بر روی آن تبلیغ میکند و برخی مقامات عراقی نیز با توجه به منافع خود به نوعی به آن دامن میزنند. برخی در کشور خودمان نیز در این زمینه بدسلیقگی به خرج میدهند و به اشتباه جایگاه ایران را به شکل نامناسبی بازتاب میدهند که این موضوع در کنار تبلیغات رقبا که در کمین نشستهاند، باعث میشود وقتی دولتی در عراق از نظر کارآمدی و پاسخگوی به مطالبات مردم در وضعیت مناسبی قرار نداشته باشد انگشت اتهام به سمت حامیان دولت یعنی ایران میرود. در چنین موقعیتی رقبای ایران از این نماد که به عنوان نماد نزدیکی ایران و عراق یاد میشود به عنوان بهانه حمله به ایران استفاده میکنند. ایران هزینه گزافی را در این ارتباط در عراق پرداخته ولی متاسفانه از این موضوع به نحوه مطلوب استفاده نشد و این بیانگر ضعف ما در دیپلماسی عمومی است.
این کارشناس سیاسی با بیان این که دیپلماسی عمومی ایران در بعد سیاست خارجی همچنان براساس روشهای کلاسیک است و توجه چندانی به تکنولوژی و استفاده از ابزارهای چون شبکههای اجتماعی و یا تلویزیونهای اینترنتی و ماهوارهای ندارد تصریح کرد: ضعف موجود در دیپلماسی عمومی کشور باعث میشود به راحتی تلاش های ایران برای مبارزه با داعش فراموش شود و از آن سو با بهره برداری رقیب از این ظرفیت، انگشت اتهام از سوی معترضان عراقی که در معرض تبلیغات بسیار شدید قرار دارند به سرعت به سمت ایران روانه شود.از دیگر سو ما باید در به کار بردن کلمات در توصیف روابط دو کشور دقت بیشتری بکنیم در همین چارچوب ما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که عراق یک جامعه متکثر است و باید با تمام گروههای عراق ارتباط داشت.
سیدصادق حسینی روزنامه نگار هم در ارتباط با تحولات اخیر عراق می نویسد : امریکاییها این روزها خوشحال هستند، هم عراق را بیثبات کردهاند، هم نخستوزیری که آشکارا مخالفش بود را حذف کردند، هم فرماندهان بزرگ نیروهای حشدالشعبی ترور شدهاند، هم تهدید فعال شدن داعش عملیاتی شده و هم در یک حرکت نمادین آن هم در سالروز تسخیر سفارت امریکا در تهران به کنسولگریهای ایران در عراق حمله کردند. اگر امریکا در بازی سیاسی تشکیل دولت شکست خورد، یک سال تلاش کرد تا در بازی ناامنی و بیثباتی امتیازات مورد نظرش را بگیرد. برای مردم عراق که مطالبه مبارزه با فساد و ناکارآمدی دارند اما وضعیت بدتر شده. حالا نه دولت دارند نه افقی برای تشکیل دولت و مبارزه با فساد و تبعیض و ناکارآمدی متصور است. حالا دیگر چای شیرین عراقی به تلخی میزند.