چه بخواهیم؟

چه بخواهیم؟
پدرام سلطانی - رئیس شورای سیاست گذاری همایش
چهاردهمین همایش سالانه صادرکنندگان فرآورده های نفت، گاز و پتروشیمی ایران استمرار یک راه است، راهی که بخش خصوصی کشور برای در نگاه آوردن سختیهای کار، تولید و صادرات در حریم اقتصاد دولت، یا همان نفت و گاز، آغاز نموده است. بخش خصوصی کشور در سیزده همایش پیشین چراغی را به دست گرفته و هر سال آن را بر بخشی از کوه کاستیها و دشواریهای کار خود انداخته است. گاهی این نور افکنده، به گوشه چشمی از صاحبان نظر و زمامداران نفت و اقتصاد کشور دیده شده است و بسیار زمانی این چراغ در افق دید آنان قرار نگرفته است. بخش خصوصی سالهاست که به نگاه برخاسته از غرور نفتی حاکمانش خو گرفته است. آنان نفت داشتند و بی نیاز از بخش خصوصی بودند. اکنون که بختکی به نام تحریم بر خزانه ایشان افتاده است، نام بخش خصوصی بیشتر بر زبانشان جاری میشود، ارزش صادرات غیر نفت و گاز را بهتر میشناسند و نگرانیشان از آینده گوشهایشان را تیزتر کرده است. اما امروز کار بسیار سخت است و شرایط بغرنج. امروز بسیاری از ایشان ای کاشها را در پشت درهای بسته و در ذهن ناآرامشان زمزمه میکنند. امروز شاید حکمرانان ما معنای “نفرین سیاه” را بیشتر فهم کنند، مفهومی آشنا در علم اقتصاد اما ناپسند حکمرانان. در چهاردهمین همایش صادرکنندگان فراورده های نفت، گاز و پتروشیمی، بزرگترین گردهمایی حرفه ای فعالان عرصه تولید و صادرات پایین دستی نفت و گاز، بخش خصوصی هنوز بر قامت بلندبالای نفت، وصله ناجوری است. در آستانه هفتاد سالگی ملی شدن صنعت نفت، هنوز دولت زمامدار کل است و ملی شدن را در پوسته دولتی شدن میپیچد. نفت مهمترین عنصر حکمرانی ایرانی در تاریخ معاصرش است. ستیز با استعمار، کودتا، قمار قدرت با دنیای توسعه یافته در کالبد اپک، انقلاب، جنگ، تحریم، اقتدارگرایی انقلابی و صدور انقلاب، همه و همه رویدادهای مهیج تاریخ ایران بودهاند که از نفت زبانه کشیدند. حکومت هیچگاه امانتدار خوبی برای این ثروت ملی نبود و ایران را در زمره آن کشورهایی قرار داد که نفت برایش بلای توسعه و سم مردمسالاری شد. نفت (و گاز) برای ایران بیش از آن که سرمایه بالندگی کشور باشد، ابزار قدرت دولت بود. امروز که سایه نفت از سر دولت کنار رفته و سرخوشی مستی نفتی فروافتاده است، دولت به اندازه درست توان و تدبیرش نزدیک شده است. امروز شهروند و بخش خصوصی میتوانند دولت را بدون جامه نفتی ورانداز کنند و قامتش را ببینند و شاهد باشند که او چگونه بدون نفت کشور را اداره میکند. نفت جامه فاخری بر تن دولت بود که در تمام این سالها اندام فربه اش را پوشانیده بود. امسال و سال پیش رو میشود عیار حکمرانی کشور را بدون نفت دید و سنجید و دانست که اگر نفت نبود هنر کشورداری ما چقدر می ارزید.
نفت دولتی، به دور از نگاه و توجه دولتمردان، آسیب دیگری نیز به اقتصاد کشور وارد کرد، نفت نتوانست در اقتصاد کشور حل و با آن همگن شود و اینچنین شد که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت دنیا بی اعتنا به صنایع مکمل خود رشد کرد. نفت میتوانست سرشاخه کلان خوشه صنعتی کشور گردد و در پیرامون خود پهنه بزرگی از شرکتهای جهانی و سرآمد در پیمانکاری، خدمات، مهندسی، ساخت، پالایش، زنجیره ارزش تولید و دهها رسته دیگر بسازد. اوج مدیریت خلق این خوشه تنها صنعت پتروشیمی کشور، که در نیمه راه بی راهبرد شد، و تعدادی شرکت دولتی حفاری و مهندسی بود. از این رو نفت حتی نتوانست اقتصادی پیرامونی خودش را تاب آور کند، چه رسد به کلان اقتصاد کشور. اما تنگنای بوجود آمده در اقتصاد کشور در دولت بی نفت خلاصه نمیشود. زنجیره ای از چالشهای داخلی و بینابی از چالشهای بین المللی فراروی آینده تولید و صادرات قرار دارد. همسرشتی فراورده های نفت، گاز و پتروشیمی با نفت و گاز، آن چالشها را برای این بخش بیشتر نیز کرده است. مدیریت اقتصاد کشور، که از نبود یکپارچگی و یک سیاستی رنج دیرین میبرد، در شرایط بحران، ناتوانیها و کاستیهایش آشکارتر شده است، یا به مشکل واکنش نشان نمیدهد و یا واکنشی آشفته و سراسیمه نشان میدهد که شوکی به سامانه اقتصاد کشور وارد میکند. در بعد بین المللی، این چالشها به گونهای دیگر هویدا میشود و چون قدرت اثرگذاری دولت بر آنها کمتر است، کشتی کوچک بخش خصوصی بر اقیانوسی پرتلاطم شناور است که خود ناخدای آن است و یاریگیری نمی بیند. نگرانی بزرگتر بخش خصوصی آن است که دولت فانوسی هم در این راه روشن نکرده و بخش خصوصی را بدون چشم انداز گذاشته است. بزرگترین چالش بخش خصوصی همین است که دولت هم نمیداند نقطه پایان این راه پرتلاطم کجاست، او خود نیز بی چشمانداز است و تنها هدفش دوام آوردن در برابر فشارهای خارجی.
حاکمیت از دور گذشته تحریمها آنچه را که باید در اقتصاد بیاموزد و به کار ببندد نیاموخت، و از این رو در این دور تحریمها چالشهای اقتصاد کشور آلبوم وار تکرار شد و چه بسا در اندازه های بزرگتر. از این رو، رشد و توسعه اقتصاد کشور پنجرهای شده است، پنجرهای مانند برجام باز میشود، جنب و جوشی به راه میافتد، این پنجره بسته میشود، جنب و جوش از بین میرود. رشد پنجره ای هیچ اقتصادی را بالنده نخواهد کرد. بیگمان حاکمیت باید به کارنامه خود نگاهی ژرف و جسورانه بیاندازد و بپذیرد که این شیوه ناکارامد بوده است. بخش خصوصی فعال در تولید و صادرات فراوردههای نفت و گاز نیز باید تراز خواسته هایش را از بهبود مقررات و رویه ها به بهبود حکمرانی و راهبردها تغییر دهد. ما تاکنون به درمان نشانه های یک بیماری بسنده کرده بودیم، اکنون باید به ریشه آن بپردازیم. امیدوارم چهاردهمین همایش سالانه صادرکنندگان فراورده های نفت، گاز و پتروشیمی کشور، مجالی برای باز کردن این گفتمان باشد.
۲۹ دی ۱۳۹۸ ۱۴:۵۹
تعداد بازدید : ۵۷۵