علی آهنگر، پژوهشگر حوزه نفت و انرژی- قرن بیستم و بیست و یکم با همه تفاوتهایی که دارند، در یک چیز مشترکاند و آن سرگشتگی در کشتزار انرژی است. وقتی جنگ جهانی اول با همه ویرانگریهایش به پایان رسید، تنها یک پیروز داشت. پیروز میدان نبرد اسب و شمشیر تا تانک و هواپیمای جنگ اول جهانی، مایع سیاهرنگی به نام نفت بود. پیروزی نفت وقتی عیان شد که ژرژ کلمانسو با ژست مغرورانه و پیپی که در دست داشت، وارد کاخ ورسای شد و نخستین سخن پیروزمندانهای که سر داد این بود: «ارزش هر قطره نفت مساوی با یک قطره خون سرباز است.»
به گزارش خبرگزاری اوپکس به نقل از ایرانپترونت: علی آهنگر، پژوهشگر حوزه نفت و انرژی- قرن بیستم و بیست و یکم با همه تفاوتهایی که دارند، در یک چیز مشترکاند و آن سرگشتگی در کشتزار انرژی است. وقتی جنگ جهانی اول با همه ویرانگریهایش به پایان رسید، تنها یک پیروز داشت. پیروز میدان نبرد اسب و شمشیر تا تانک و هواپیمای جنگ اول جهانی، مایع سیاهرنگی به نام نفت بود. پیروزی نفت وقتی عیان شد که ژرژ کلمانسو با ژست مغرورانه و پیپی که در دست داشت، وارد کاخ ورسای شد و نخستین سخن پیروزمندانهای که سر داد این بود: «ارزش هر قطره نفت مساوی با یک قطره خون سرباز است.»
پیش از این پیروزی اما، صحن مجلس عوام بریتانیا صحنه یک پیروزی دیگر بود. درست چند روز پیش از شلیک یک گلوله گمراه در جمجمه ولیعهد اتریش-مجارستان برای افروخته شدن آتش جنگی به وسعت بشریت، این وینیستون چرچیل بود که امتیاز نفت ایران را در مجلس عوام در اوت ۱۹۱۴ بهنام دولت ثبت کرد. او توانست سوخت ناوگان عظیم دریایی را ناباورانه از زغال سنگ به نفت تغییر دهد. کاری که پسرعمو ویلهلم چندی پیشتر در آلمان انجام داده بود و پهنه دریاهای نیلگون و اقیانوسهای بیکران را در رقابت با عموی بزرگ ادوارد هفتم، صحنه جولان خود ساخته بود. جنگ دوم چیزی بیشتر از تثبیت سرزمینهای نفتخیز برای قدرتهای تشنه نفت نبود.
وقتی قرن بیست و یکم پا به محور وجود گذاشت، صد سالی بود که از مصرف نفت در بلندای آسمان و گستره زمین و اعماق دریاها میگذشت. حالا دیگر کرهی حیات بوی نفت میداد. هوا آلوده بود. وقتی در سرآغاز سال پرهیاهوی ۲۰۲۰ اعجوبه کرونا موتورهای نفتسوز را از آسمان تا زمین به خاموشی کشاند، حیات نفسی تازه کشید. آنچنان که بشر صدای نفس کشیدن زمین را شنید. یک عهد دیگر میبایست: انتقال بشر از سوخت فسیلی به انرژی پاک.
وقتی جو بایدن در هماوردی سرسامآور در برابر رقیب جانسخت خود دونالد ترامپ به پیروزی دست یافت، نوبت به چینش وزیران رسید. وزیرانی که او را برای رسیدن به اهدافش که مهمترین آن طرح اقلیمی بود یاری رسانند. او برای مهمترین وزارتخانهاش که در خط مقدم انتقال صنعت از انرژی فسیلی به انرژی پاک قرار دارد، جنیفر گرانهلم را برگزید.
جنیفر گرانهلم؛ پدربزرگی سوئدی و مادربزرگی نروژی داشت که در ونکور کانادا با یکدیگر زندگی میکردند. دختربچهای چهارساله بود که پدر و مادرش به کالیفرنیا رهسپار شدند. رشته هنر را در دبیرستان خواند. در ۲۱ سالگی وقتی هوای رفتن به هالیوود را از سرش پراند، به تحصیل در رشته علوم سیاسی پرداخت. او نخستین شخص از خانوادهاش بود که به دانشگاه راه مییافت. علاقه به حقوق موجب شد تا دکترای این رشته را در برکلی بگذراند.
وکیل شد. مدتی در میشیگان به کار قضاوت پرداخت. در سال ۱۹۹۹ نخستین زنی بود که به مقام دادستان ایالت میشیگان برگزیده شد. تا سال ۲۰۰۳ در این سمت بود. در این سال در رقابتی تنگاتنگ بر رقیب جمهوریخواه خود پیروز شد و توانست عنوان نخستین زن فرماندار ایالت میشیگان را نیز از آن خود سازد.
دو عنوان «نخستین» در دو بالاترین مقام در ایالت مهم میشیگان برایش ارزندگیهای فراوان داشت. از سال ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۱۱ فرماندار میشیگان بودن برایش سابقهای دستنیافتنی از دیدگاهها و ایدهآلها آفرید. او در میشیگان قانونی را به تصویب رساند که ۱۰ درصد از انرژی ایالت را تا ۲۰۱۵ و ۲۵ درصد را تا ۲۰۲۵ به انرژی پاک جایگزین میساخت. بر کارخانههای ساخت خودرو فشار آورد تا خودروهای متناسب با هوای پاک بسازند. با اجرای این قانون، به گفته ایندیپندنت، اکنون ۳۸ هزار شرکت در میشیگان به کار انرژی پاک اشتغال دارند و ده هزار شغل در این زمینه ایجاد شده است.
چندی بعد، اسکیپ پروس، مدیر بخش انرژی، کار و رشد اقتصادی میشیگان، در توصیفی ارزنده در مورد گرانهلم گفت: او در میشیگان از زمان جلوتر بود.
زن جلوتر از زمان، سالهای ۲۰۱۱ به بعد را در دانشگاه هاروارد و برکلی به استاد راهنمایی و تحقیق در زمینه انرژی گذراند. برای باراک اوباما و هیلاری کلینتون مشاور انتخاباتی بود. او حتی گزینه اوباما برای وزارت انرژی هم بود. اما بدیهی مینمود که گرانهلمی که طرفدار انرژی پاک است در سپهر اوبامایی که میخواست ایالات متحده را به صادرکننده خالص نفت تبدیل کند، هنوز جایی نداشت.
وقتی زمان به جو بایدن رسید، زمین و زمان از نوع دیگر بود. کرونا با همه مرگباریاش، رسم و راه تازهای برانگیخت. زمین میل به نفس کشیدن داشت و اقتصاد نیازمند جوانسازی بود. موتورهای احتراقی و درونسوز اساس اقتصاد و صنعت قرن بیستمی را میساخت. اقتصاد و صنعتی که حالا دیگر فرسوده، پیر و از همه بدتر آلاینده بود.
جنیفر گرانهلم بر این باور است که: «راه پیش رو برای اقتصاد ما، سرمایهگذاری در فنآوریهای انرژی پاک است. با تقویت توانایی تولید و استقرار این فنآوریها در داخل، ما در حال فرصتسازی برای آمریکا و کارگران خود هستیم تا جهان را در مقابله با بحران آب و هوا راهبری کنیم.»
جو بایدن با دو طرح سهمگین پا به عرصه اداره کشور گذاشت. نخست طرحی دو تریلیون دلاری که در طی چهار سال میخواهد صنعت را از انرژی فسیلی به انرژی پاک انتقال دهد؛ و دیگر طرحی ۱.۷ تریلیون دلاری که این کار را در طی یک دهه تداوم میبخشد.
نکته مهم در این تغییر چهره صنعت و اقتصاد از انرژی فسیلی به انرژی پاک آن است که به جای ممنوعیت استفاده از سوختهای فسیلی، این طرح خواستار استفاده از نوآوری و فنآوری است تا آلایندگی برآمده از سوختهای فسیلی را برطرف سازد.
استفاده از انرژی بادی، خورشیدی و حتی هیدروژنی در این طرح هر کدام جایگاه ویژه خود را دارند. نصب ۵۰۰ میلیون صفحه خورشیدی و ۶۰ هزار توربین بادی از جمله برنامههایی است که میخواهد تا سال ۲۰۳۰ آلودگی جوی را به صفر برساند.
طرفه آنکه حرکت از سوختهای فسیلی به انرژی پاک، حرکتی است که پیش از قرار گرفتن بایدن در اتاق بیضی، ناباورانه از سوی رقیب سهمناک او یعنی دونالد ترامپ کلید زده شد. ترامپ در آخرین ساعتهای پایانی شب یکشنبه ۷ دی/۲۷ دسامبر بسته حمایتی ۱.۲ تریلیون دلاری کنگره را برخلاف میلش امضا کرد. ۳۴.۵ میلیارد دلار از این بسته نجات اقتصاد ملی که مورد پشتیبانی هر دو حزب است، مشخصاً به گسترش انرژی پاک بادی و خورشیدی اختصاص دارد.
جنیفر گرانهلم را در این تغییر سرنوشت انرژی، همراهان دیگری نیز یاری میرسانند. جنیتا مک کارتی، هماهنگکننده ارشد اقلیمی در کاخ سفید، مشخصاً چهرهای ضد سوخت فسیلی است. پیت بوتجج، وزیر حمل و نقل و ترابری کسی است که در کارهای مربوط به حمل و نقل یکی از عمدهترین فعالیتهای تغییر انرژی را بر عهده دارد. دب هالند، از ایالت نیومکزیکو که نخستین زن بومی و سرخپوست است که به کابینه راه مییابد، با تصدی پست وزارت کشور، گرانهلم را در محدودسازی تولید نفت و گاز در سرزمینهای فدرال یاری میرساند.
اما مهمترین و اصلیترین یاور گرانهلم در تغییر فصل انرژی، ژنرال بازنشستهای است که مسئولیت وزارت دفاع را بر عهده میگیرد. وزارت دفاع بزرگترین مصرفکننده سوخت در ایالات متحده است. به گزارش پولیتیکو، بیش از سهچهارم کل انرژی دولت در وزارت دفاع مصرف میشود. برای تغییر ساحت انرژی در پرمصرفترین وزارتخانه، ژنرال لوید آستین برگزیده شد. جنیفر گرانهلم میداند که او هم درست مانند خودش چهرهای تمام ضد سوخت فسیلی است و در زمان تصدی خود فعالیتهای قابل توجهی در تغییر انرژی از فسیلی به پاک انجام داده است.
با این توجهات، و با نگاهی به برنامههای جدی کشورهایی چون انگلستان، فرانسه، ژاپن و حتی چین درمییابیم که جهان عزمی جدی و راسخ در تغییر انرژی و انتقال از سوختهای فسیلی به انواع دیگر انرژیهای پاک دارد. همچنان که در اوایل قرن بیستم تا سال ۱۹۱۴ که آتش جنگ برافروخته شد، تقریباً صنعت و کشتیرانی اروپا و آمریکا در مسابقهای وهمانگیز، از زغالسنگ به نفت انتقال یافته بود.
اکنون نیز همان مسابقه و جدیت در انتقال از نفت به انرژی پاک با تکیه بر نوآوری و فنآوری دیده میشود. در این میان، جنیفر گرانهلم که در چهارسالگی وارد کالیفرنیا شد، حالا در ۶۱ سالگی وارد کاخ سفید میشود تا سکاندار تغییری سرنوشتساز در تاریخ انرژی جهان شود. آیا نام او همچون وزیر دریاداری سرآغاز قرن بیستم، وینیستون چرچیل، به عنوان تغییردهنده صنعت و اقتصاد از سوختهای فسیلی به انرژی پاک ثبت و ضبط خواهد شد؟