:globe_with_meridians: برنامه جامع همکاری ایران و چین فرصتی است برای اینکه ایران تلاش کند تا از طریق ممزوج ساختن سرمایههای داخلی و خارجی، خود را به عنوان یکی از 10اقتصاد برتر جهان معرفی کند. این جایگاهی است که در برنامههای بالادستی نظام از جمله سند چشمانداز 20ساله کشور توسط رهبری نیز بر روی ابعاد و زوایای گوناگون آن تاکید شده است. وقتی اقتصاد ایران که برای ساخت خوابگاه دانشجویان، امنیت شهرها، توسعه زیرساختهای نفتی، بهبود وضعیت اشتغال، رشد وضعیت معیشتی و... قادر به تامین منابع مورد نیاز نیست، نباید منابع حداقلی کشور صرف هزینههای جاری و دستگاههای غیر بهرهور و نهادهای کج کارکرد شود. بلکه باید مجموعه سرمایههای داخلی و خارجی را به کار بگیریم تا توسعه مورد نظر مردم و رهبری محقق شود. بنابراین در تحلیل مناسبات ارتباطی و اقتصادی با چین باید ببینیم، قراردادهایی که ذیل این سند جامع منعقد میشود، چه شرایطی را خواهد داشت. این قراردادها اگر باعث توسعه بنادر، سواحل، سرمایهگذاری در نفت، افزایش سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، توسعه صنعتی و... شود، باید مورد حمایت مجموعه فعالان اقتصادی و مردم قرار بگیرد، اما اگر قرار باشد، این قراردادها هم ایرانیزه شوند و مانند تجربه خصوصیسازی (که خصولتیسازی شد) و مواردی مانند آن شود مشکلساز خواهد شد. رویکردی که ایران در این خصوص باید پیگیری کند، موضوع جذب سرمایههای خارجی است که برای اقتصاد امروز ایران، امری حیاتی است.
:globe_with_meridians: اگر چین بتواند بخشی از این نیازهای سرمایهای را تامین کند، باید به استقبال آن رفت. اقتصاد ایران سالی 40میلیارد دلار خلأ سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز خود دارد. سالی 20میلیارد دلار خلأ سرمایهگذاری در سرمایهگذاریهای مادر داریم. همین دو رقم را که شما در نظر بگیرید در طول 10سال رقمی حول و حوش 600میلیارد دلار را شامل میشود. خدا لعنت کند، افراد و جریانی را که 800میلیارد دلار منابع این کشور را به جای سرمایهگذاریهای مولد به باد دادند. رمالانی که به دروغ از مقدسات سوءاستفاده کردند و سرمایههای مردم را به باد دادند. بنابراین در خصوص برنامه جامع همکاریهای مشترک ایران و چین باید این نکته را مورد توجه قرار دهیم که این سند جامع چنانچه با خردمندی و برنامهریزی مناسب پیگیری شود، در راستای منافع ملی ماست. اما، چنانچه صف کشیهای جناحی و گروهی در بطن آن مورد توجه قرار بگیرد، در حکم فرصتی است که بر باد رفته است. مانند همه فرصتهای کوچک و بزرگی که در تمام طول سالهای گذشته به نفع اقتصاد ایران ظهور و بروز پیدا کرده و به دلیل سوءمدیریتها و تنگ نظریها و... بر باد رفته است. آقایان و خانمها فراموش نکنید که سرنوشت جوامع به فرصتها گره خورده است. فرصتهایی که مسیر زیست انسان را در مسیر تاریخ مشخص میکند. تاریخی که میتواند به گونهای شکل بگیرد که به آن افتخار کنیم یا از آن بیزار شویم. اقتصاد ایران در ابتدای یک دوراهی ایستاده است؛ استفاده از فرصتها یا بر باد دادن فرصتها...
دکتر علی شمس اردکانی