حسین راشدی : از حدود یک دهه قبل شیل آمریکا به عنوان رقیبی برای اوپک ظهور کرد و توانست در مقابل جنگ نفتی عربستان هم تاب بیاورد اما پاندمی کرونا نقش شیل را بیش از هر زمان دیگری شبیه رقیب خود کرده است. در واقع تولیدکنندگان شیل پیش از این تلاش میکردند تا جایی که میتوانند تولید کنند و سهم بزرگتری از بازاری که تازه به آن راه یافته بودند، از آنِ خود کنند اما رفتار آنها در بیش از یک سال گذشته حاکی از نقشی متفاوت بوده است.
اسکات شفیلد، یکی از موسسان و رئیس شرکت نفتی «پایونییر نچرال ریسورسز» در آمریکا در این مورد به نشریه اکونومیست گفته پس از سه سال بازنشستگی و دوری از این صنعت، سال ۲۰۱۹ به این دلیل به سمت خود بازگشت که دو عامل را به عنوان تهدید صنعت شیل میدید: ولع تولید نفت هر چه بیشتر حتی وقتی اقتصادی نبود و این حس فزاینده که تقاضای نفت در حال رسیدن به پیک است. او متوجه شد که شیل باید برای جذب سرمایهگذاران مالی، خود را از نو بسازد. به گفته شفیلد، صنعت شیل با سه راهکار محدودیت تولید، ادغام شرکتها و اقدامات دوستدار محیط زیست در حال بازسازی خود است. این راهکارها باعث رشد قابلملاحظه ارزش سهام این شرکتها شده و حالا دیگر شیل تبدیل به نیرویی جدید برای محافظت از قیمت بالای نفت شده که پیش از این فقط از اوپک انتظار میرفت. این موضوع هرچند با خوشحالی سهامداران همراه بوده، اما رانندگان در آمریکا را به ستوه آورده چراکه بهای بنزین خردهفروشی به بالای ۳ دلار در هر گالن رسیده است. جولین لی، تحلیلگر بلومبرگ در این باره پیشنهاد میدهد این کشور برای پایین آوردن قیمتها مانند چین دست به فروش بخشی از موجودی انبارهای استراتژیک نفت بزند.
از شیدایی تولید تا محدودیت آن
شفیلد که از موسسان شرکت نفت شیل پایونییر است سال ۲۰۱۶ با ثروتی افسانهای که از این صنعت بهدست آورده بود، به مزرعه ۹۳۰ هکتاری خود در نیومکزیکو رفت تا دوران بازنشستگیاش را آنجا بگذراند. آنجا در قیاس با میادین نفت وست تگزاس که زمانی شفیلد به خاطر نقشی که در شکوفایی شیل ایفا کرد شهره شده بود، دنیای دیگری است. با این حال، دیری نپایید که این مدیر کهنهکار به سمت خود بازگشت تا به تهدیدهایی که این صنعت به خود میدید، رسیدگی کند. به گزارش اکونومیست، شیدایی حفاری باعث شده بود، افرادی انقلابی مانند شفیلد و دیگر فعالان صنعت حفاری به روش فرکینگ بهوجود بیایند. در این دوره، وابستگی آمریکا به واردات کاهش یافت و حتی برای مدتی به صادرکننده خالص تبدیل شد. برای اینکه تولید در چاههای شیل ادامه یابد، آنها منابع مالی زیادی از والاستریت خرج کردند. اما سال گذشته میلادی که قیمتها سقوط کرد، ویرانی را به چشم خود دیدند. در آن زمان، بخشی از تولیدکنندگان شیل به رهبری شفیلد با اتخاذ نقشی شبیه به اوپک از کمیسیون خط آهن تگزاس به عنوان یک تنظیمگر ایالتی خواستند برای نجات بازار نفت، دستور به کاهش تولید بدهد.
با این حال، آنها نیازمند چنین حکمی نشدند چراکه قیمت نفت پس از آن بهطور پیوسته بازیابی شد و ابتدای ماه جاری حتی به اوج ۶ ساله هم رسید. اما حالا این صنعت شیل - و نه اوپک- است که خود را حافظ قیمت بالای نفت میداند. با محدودیت تولیدی که خود شرکتها به صورت اختیاری اعمال کردند، نشان دادهاند ترجیح میدهند سرمایهگذاران را با باران پول نقد مواجه کنند تا اینکه سیل نفت ارزان را در دنیا جاری کنند. این موضوع ممکن است مصرفکنندگان نفت و کسانی که از تورم بالا میهراسند را نگران کند اما از نظر اقتصادی منطقی است. چنین رویکردی عمیقا طعنآمیز است زیرا در زمانی که تغییرات اقلیمی در حال از مد انداختن سرمایهگذاری در نفت است، بالاخره سرمایهگذاری در صنعت شیل منطقی شده است. اگر محدودیت تولید ادامه پیدا کند، این صنعت باید اهداف و شعارهای انقلابی قبل در مورد تامین نیاز آمریکا در زمان کمبود نفت را فراموش کرده و حتی شعاری مانند «زیر زمین نگهش دار» را پیش بگیرد.
رویکرد جدید صنعت شیل چیست؟
شفیلد خود تجسم این تحول در صنعت شیل است. او که از افراد شاخص در شکوفایی صنعت شیل بود، وقتی به آن برگشت گفت قانع شده که دو مورد آینده شیل را تهدید میکند. نخست اینکه این صنعت تمایل داشت نفت خیلی زیادی تولید کند، حتی وقتی که انجام این کار سودده نبود. موضوع دیگر این احساس فزاینده بود که به دلیل قدرت گرفتن وسایل نقلیه برقی و افزایش تلاشها برای جلوگیری از تغییرات اقلیمی، تقاضای نفت به پیک خود خواهد رسید (و پس از آن ثابت یا کاهشی خواهد شد). او متوجه شد که شیل برای جذب سرمایهگذاران نیازمند بازتعریف خود است. بر اساس این گزارش، صنعت شیل به انحای مختلف در حال انجام این کار است. نخست اینکه در حال حاضر، شرکتهای شیل در اعلام اینکه چقدر تولید کمی دارند، از هم سبقت میگیرند. در واقع عمده آنها اعلام کردهاند افزایش تولید سالانهشان تا سالها کمتر از ۵ درصد خواهد بود. این امر با جذب سرمایهگذاران و افزایش قیمت نفت موجب رشد درآمدها شده که بیشتر سودش به جیب سهامداران میرود. شفیلد پیشبینی میکند شرکتهای انرژی که در لیست اساندپی-۵۰۰ هستند، بیشترین پرداخت سود به سهامداران را خواهند داشت. راهکار دوم ادغام شرکتها است که موجب رضایت سرمایهگذاران شده است. خود پایونییر دو شرکت پارسلی و دابلپوینت انرژی را خریداری کرده است. ادغام این شرکتها عمدتا به معنای انضباط تولید بیشتر است. پایونییر تعداد دکلهای حفاری مورد استفاده هر دوی این شرکتها را کاهش داده است. در نهایت، این صنعت تلاش میکند با کاهش فلر گاز و نشت متان، سرمایهگذاران دوستدار محیط زیست را جذب کند. با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند سرمایهگذاران حالت دمدمیمزاجی دارند و گاهی با افزایش تولید به سهام شرکتهای انرژی روی میآورند.
راه حل پیشنهادی برای بنزین ۳ دلاری
افزایش قیمت نفت ناشی از رشد پیوسته تقاضای جهانی پس از پاندمی و محدودیت تولید اوپک و متحدانش به همراه شرکتهای شیل و... موجب شده، بهای سوخت هم بالا برود. این موضوع در آمریکا بهطور مستقیمتری قابل مشاهده است و بهای بنزین خردهفروشی بالای ۳ دلار در هر گالن که قیمت بالایی به حساب میآید، به فروش میرسد. قیمت بنزین در آمریکا از اواسط ماه مه تاکنون بهطور متوسط بالای ۳ دلار بر گالن بوده و نشانهای از پایین آمدن آن به این زودیها پیدا نیست. جولین لی از بلومبرگ میگوید ذخایر استراتژیک نفت (SPR) آمریکا حاوی بیش از ۶۲۰ میلیون بشکه است. این رقم یعنی آمریکا به اندازه ۲۰۰ روز واردات خالص نفت ذخیره شده دارد. این در حالی است که آژانس بینالمللی انرژی از اعضایش میخواهد به اندازه ۹۰ روز به صورت اضطراری نفت انبار کنند. این کارشناس خبره معتقد است بايد مانند چین که گفته ۲۲ میلیون بشکه نفت از ذخایر استراتژیکش را به پالایشگاههای بزرگ عرضه خواهد کرد تا مشکل کمبود خوراک آنها را کاهش دهد، آمریکا هم دست به این کار بزند تا در بحبوحه سفرهای تابستانی موازنه بیشتری در عرضه و تقاضا بهوجود آید. بهرغم تشکیک برخی موسسات در کارآیی این موضوع، لی بر این باور است که ارزش امتحان کردن را دارد.