کارشناسان نفتی معتقدند فرآوردههای نفتی مانند روغن پایه، گازوئیل و مازوت میتواند سالانه دست کم ۱۰ میلیارد دلار برای کشور درآمد داشته باشد، این اتفاق اما در کشور رخ نمیدهد و آنچه از محصولات نفتی به خارج کشور صادر میشود، مواد خام است.کشورهای همسایه از جمله عراق، افغانستان، پاکستان و برخی همسایههای شمالی به عنوان مقاصد صادراتی فرآوردههای نفتی کشور به شمار میروند اما از سوی دیگر ارتباط با مشتریان سنتی نفت از جمله چین، هند و مالزی به سختی حفظ شده است. برخی فعالان نفتی معتقدند این شرایط به خاطر تحریمهای بین المللی است اما برخی اعتقاد دارند مشکلات هیچگونه ارتباطی به تحریمها ندارد و بحرانهای موجود عامدانه از سوی برخی افراد انجام میشود تا منافعی که از این شرایط میبرند، حفظ شود.در صورتی که نهاد رگولاتوری راه اندازی شود و از همه پژوهشگران و صاحب نظران این بخش که دارای منافع مشترک هستند برای اصلاح ساختار استفاده شود میتوان به گسترش صنایع پایین دستی امیدوار و به دنبال قراردادهای بلندمدت بود.
زهرا مالمیر دنیای انرژی
**** بهروز نامداری، کارشناس نفت و انرژی
·
دولت های تصدی گر و غیرپاسخگو
در خصوص ناکامی های اجرای سیاست های خصوصی سازی باید
گفت :اقتصاد سیاسی ایران طی دهه های گذشته قادر به ساختن یک بخش خصوصی به معنای
آکادمیک و خالص موجود در کشورهای با اقتصاد آزاد نشده است، از این روی صحبت از
حداکثر سازی در بحث تصدیگری یا خصوصی سازی در حال حاضر بی معناست، بلکه با توجه
به ساختار اقتصاد سیاسی کنونی ایران آنچه مهم است، یافتن نقطه بهینه بین حجم تصدیگری
دولت و قدرت بخش خصوصی است. همچنین اقتصاد پنهان و ظهور شرکتهای خصولتی معضلی است
که تا سالها انکار میشد و به مرور که حضور آنها به عادت تبدیل شده است از موجودیت
آنها دفاع میشود و گسترش این پدیده به شدت موجب توزیع رانت قانونی بین دولتی های
تصمیم گیر فعال در بازار خصوصی شده است . مادامی که تصمیم گیران جهت اتخاذ تصمیم
در یک بخش و تبعات آن بر بخشهای مختلف اقتصاد جامعنگری نباشند و بصورت واقعی
پاسخگو نگردند، داشتن انتظار جهت تبعات مثبت تصمیم گیری در بخشهای کلان و سرریز
آن به بخشهای خرد چندان منطقی نخواهد بود . همچنین فقدان الگوی اقتصاد آزاد و
تئوری دولتهای رانتی از دلایلی است که با توجه به حجم بالای فروش نفت، اقتصاد ایران
از تبعات منفی آن رنج می برد و از الگوهایی مثل نروژ در ذخیره ارزی پیروی نمی گردد.
·
نهاد رگولاتوری در صنایع نفتی
رگولاتوری از دریافت تقاضا و موانع تجارت و تولید
از متقاضیان و تولید کنندگان و انطباق آن با خواسته ها و اهداف حاکمیت در چهارچوب
رفاه و حاکمیت و منافع ملی بر مبنای نظرات و برنامه های مراکز علمی و دانشگاهی و
نخبگان هر کشور باید شکل بگیرد، و چنانچه این اتفاق بیفتد جامعه در کوتاهترین زمان
ممکن بخش عمدهای از مشکلات خود را حل شده خواهد یافت. مادام که ما فاقد بخش خصوصی
واقعی و دولتی کارآمد و با دانش باشیم اولا هیچ نهاد رگولاتوری موثری شکل نخواهد
گرفت و در صورت شکل گیری نیز با توجه به اجرای سلیقه ای آن تبعات مثبتی از آن بیرون
نخواهد امد،بلکه قفلی بر قفلهای قبلی اضافه می گردد. بخش خصوص باید بپذیرد که قیمت
خوراک و انرژی دریافتی را با نرخ فوب خلیج فارس دریافت کند، از آن سوی هم دولت بپذیرد
که این بخش بتواند مستقلا محصولات خود را با نرخ جهانی به بازار داخلی ویا خارجی
عرضه و از مزایای آن برخوردار شود.
·
آینده نفت خاورمیانه
جایگاه نفت و انرژی خاورمیانه در اقتصاد سیاسی
جهان با ورود نفت و گاز شیل آمریکا دچار تغییرات کلی شده است، در این میان برخی از
کشورهای منطقه به سمت پذیرش این واقعیت حرکت کرده اند و به انطباق اقتصاد خود با
شرایط جدید روی آورده اند ولی برای برخی
دیگر کماکان در بر همان پاشنه قبلی می چرخد، در کل برای کسانی که پذیرای تغییرات
باشند و برای آن برنامه ریزی نمایند احتمالا آینده بهتر از اکنون باشد ولی برای دیگران
که اصرار به ادامه وضع موجود داشته باشند بعید است که آینده ای بماند.
-------------------------------------------------------------
**** فرهاد جوانمردی کاشانی، کارشناس بازار سرمایه
·
عرضه نهایی محصول در بورس کالا
قیمتگذاری دستوری که روی برخی کالا و محصولات اتفاق
می افتد چون فاصله معناداری با قیمت داخل بازار دارد، طبیعتاً باعث شده برای به دست
آوردن آن کالا رقابت صورت بگیرد و چون نرخ دستوری (پایه) که ابلاغ می شود با منطق بازار
و قیمت جهانی انطباق بالایی ندارد بنابراین رقابتی شکل می گیرد که منجر به افزایش قیمت
می شود. وقتی منابع ارزی بانک مرکزی در سایه تحریم کاهش پیدا کرد برای تامین ارز واردات
ضروری، تولید کنندگان به فروش محصولاتشان از طریق سامانه نیما اجبار پیدا کردند. برای
مثال سال پیش دلار نیما با دلار بازار آزاد فاصله معناداری داشت بنابراین در اینجا
هم به نوعی قیمت دستوری می شد (سامانه نیما مرجع ارز مورد استفاده جهت تعیین قیمت پایه
محصولات در بورس کالا است). اما در حال حاضر این فاصله آنقدر چشمگیر نیست و برای همین
دیده میشود که معاملاتی که در بورس کالا اتفاق میافتد خیلی روان تر و منطقی تر است
و با بازار جهانی انطباق بیشتری دارد.
اگر بازارهای جهانی را بررسی کنید متوجه می شوید این
اتفاق در این بازارها رخ نمی دهد چون کسی که محصول میانی را از بورس کالا میخرد و
تبدیل به محصول با ارزش افزوده بالاتر می کند معمولاً بازیگر خردی است که توانایی فروش
محصول خود را در بورس کالا با آن حجم ندارند و همچنین خریداران این محصول نهایی نیز
بسیار جزئی و پراکنده (مصرف کننده نهایی) هستند به همین دلیل فروش محصولات از طریق
بورس کالا برای این محصولات می تواند غیر عملی و اقتصادی باشد.
·
پویایی بخش خصوصی صنایع نفتی در تامین منافع ملی
مهمترین موضوعی که باید در اینجا نگاه کرد این است
که برای اینکه بتوانیم این صنعت را برپایه بخش خصوصی به پویایی برسانیم و باعث افزایش
بهرهوری در این صنعت شویم باید تکمیل زنجیره ارزش را دنبال کنیم. زنجیره ارزش در صنعت
نفت و اکثر صنایع تعریف شده است اما متاسفانه پیشرفت بالادست، میان دست و پایین دست
این صنایع به صورت همگن نبوده است. برای مثال در تکمیل زنجیره ارزش صنعت فولاد در کشور،
توسعه معادن سنگ آهن و توسعه شرکت های فولادی یکسان و هماهنگ نبوده و این توسعه ناهمگن
باعث شده ما هیچگاه نتوانیم داخل این زنجیره ارزش به درستی حرکت کنیم و در این صنایع
به بلوغ برسیم. در نتیجه اولین موضوعی که مورد توجه قرار می گیرد تکمیل زنجیره ارزش
بوده و ما باید زنجیره ارزش را با مفروضات جدید بازتعریف کنیم و از اینرو می بایستی
مانعزدایی در حلقه هایی که بالادست را به میان دست و میان دست را به پایین دست متصل
می کنند صورت پذیرد. در نهایت می بایستی تمرکز اصلی روی توسعه صنایع پایین دستی قرار
بگیرد، زیرا اکثر صنایع پایین دستی نیازمند سرمایهگذاری و دانش فنی نسبتاً ارزان قیمت
هستند و معمولاً خوراک این صنایع در کشور آماده بوده و نیز در مدت کوتاهی به بهره برداری
می رسند و همچنین می توانند اشتغالزایی در مناطق کمبرخوردار ایجاد کنند.
·
توافق ۲۵ ساله ایران و چین
توافقی که با کشور چین انجام شده بسیار مناسب است.
این یک سند جامع راهبردی با یک ابرقدرت اقتصادی است. همانگونه که میدانید کشور چین
در ۲۰ سال گذشته به یک قدرت غیرقابل انکار تبدیل شده و تولید ناخالص ملی آن بر پایه
تولید واقعی رشد پیدا کرده است. در بسیاری گزارشات آتینگر مشاهده میشود که چین در
مدت کوتاهی از نظر تولید ناخالص ملی از ایالات متحده پیشی خواهد گرفت و نقش راهبردی
خود در تعاملات جهانی را حداقل تا دو دهه آینده با شیب افزایشی حفظ نماید. بنابراین
قرارداد با این کشور بسیار مهم و راهبردی بوده و باعث می گردد برخی از منافع بلند مدت
چین با منافع جمهوری اسلامی ایران در این مدت در یک راستا قرار گیرد و در کاهش تاثیر
تحریم ها موثر باشد.
-------------------------------------------------------
**** محسن حائری نژاد کارشناس حوزه نفت
·
آینده انرژی جهان
مطابق پیش بینی ها سوخت فسیلی تا دهه های آتی، مغلوب انرژی پاک می شود. اکسون موبیل پیشبینی کرد در صورتی که مقررات به
منظور محدود کردن تاثیر انتشار گازهای گلخانهای بر تغییرات جوی، به طور کامل اجرا
شوند، تقاضای جهانی برای نفت تا سال ۲۰۴۰ افت چشمگیری پیدا خواهد کرد. نفت به
عنوان یک کالای تجاری با استریژیهای ملی و سیاست و قدرت جهانی عجین شده است. اما
تحولات جهانی و سرمایه گذاری در انرژی های تجدید پذیر آن را به چالشی برای کشورهای
دارنده ذخایر نفت و گاز تبدیل کرده است. آژانس بینالمللی انرژی در گزارش سالانه
"دورنمای انرژی جهان" پیش بینی کرد تقاضای جهانی برای نفت به میزان یک
میلیون بشکه در روز تا سال ۲۰۲۵ رشد خواهد کرد و از آن به بعد به دلیل بهبود بهره
وری سوخت و حضور خودروهای برقی بیشتر در جادهها، کمتر خواهد شد. موسسه وود مک کنزی در گزارشی اعلام نموده
است غولهای نفتی در دهه فرارو سهم گاز طبیعی در سبد انرژیهای تولیدی خود را
افزایش خواهند داد. هرچند در سایه تمایل سهامداران به کاهش انتشار کربن، نیم نگاهی
نیز به انرژیهای تجدیدپذیر خواهند داشت. اکثر شرکتهای بزرگ نفتی با انتخاب
راهبرد رشد تهاجمی، خواهان بهرهگیری از مزایای پیشرو بودن در این عرصه و افزایش
ارزش سهام خود هستند. اکثر
شرکتهای بزرگ اروپایی فعال در حوزه انرژی با هدف کاهش انتشار کربن و توسعه تولید
و مصرف گاز طبیعی به عنوان پاکترین سوخت فسیلی، سرمایهگذاری هنگفتی در توسعه این
سوخت در دست اجرا دارند. در
نشست سالانه شرکت بریتیش پترولیوم در ماه میسال جاری باب دادلی، مدیرعامل این
شرکت اعلام کرد ما در حال گذار از بازار نفت به گاز هستیم و در عین حال به دنیایی
با کربن کمتر میاندیشیم. گفتنی است شرکت توتال برای بهبود جایگاه خود از ادغام و
تملک شرکتهای فعال در حوزه انرژیهای پاک بهره میبرد. همزمان با کاهش تدریجی سهم
نفت و افزایش سهم گاز طبیعی در سبد سرمایهگذاری اکثر غولهای نفتی، چشم اندازهای
مختلفی در مورد سهم انرژیهای پاک از سرمایهگذاری در این حوزه نوظهور و بین ۶/۵
تا ۱۲
درصد ارائه شده است. اما در
مجموع، شرکتهای اکتشاف و تولید دنیا در افق سال ۲۰۳۵ میلادی ۳۵۰ میلیارد دلار در
توسعه انرژیهای بادی و خورشیدی سرمایهگذاری خواهند کرد. آنچه آشکار است در دهه
های آتی سوخت های فسیلی جایگاه اصلی خود را از دست خواهند داد و این موضوع مهم را
نشان می دهد تولید حداکثری از میادین نفت و گاز در دوران حاضر ارزش خود را دارد.
در دهه های آتی همچنان فرصت تولید نفت وجود ندارد و برداشت بهینه و بیشتر ذخایر
متعارف نفت و گاز کشور، الزامی است که دستیابی به آن، در گرو حاکمیت مناسب و
پارادایمهای جدیدی بر صنعت نفت است.
از طرفی ایران یکی از منابع مهم انرژی در دنیا
بشمار می رود وجود میدان های عظیم نفتی و گازی ایران را به یکی از کشورهای
ژئوپلتیک در منطقه تبدیل کرده است. پس از سالها صنعت نفت نقش اساسی در رشد و توسعه
اقتصاد را دارد و بخش عمده درآمد ملی کشور
را تامین می کند، از این رو روند شتابان توسعه اقتصادی و صنعتی در بسیاری از کشور
های جهان و ایران تا حدود بسیار زیادی به
این صنعت ارتباط دارد. ایران به عنوان یک کشور رو به رشد دارای منابع غنی و بزرگ
نفت و گاز است و با این پتانسیل بالقوه انرژی، به دلیل همجواری با منابع انرژی
دریای خزر و خلیج فارس و نیز دسترسی به آبراه های بین المللی، برای مبادله انرژی
از جایگاه بسیار ویژه ای در جهان برخوردار است.
·
چالش های تولید نفت ایران
افق صنعت نفت ایران به گونهای غیر قابل انکار با
راهکارهای تدوین شده برای افزایش حجم تولید و توسعه پایدار صنعت نفت و گاز گره
خورده است و حال آنکه بار مسئولیت بخش عمدهای از تولید کنونی نفت ایران بر دوش
تعدادی از میادین سالخورده نفتی است. در این میان، به کارگیری روشها و راهبردهایی
همچون تولید ثانویه و ثالثیه، افزایش تزریق گاز برای فشار افزایی میادین قدیمی، به
موازات اعمال راهکارهای مربوط به بهینه سازی مصرف و نیز ممانعت از اتلاف گسترده
انرژی در بخشهای مصرفی، میتواند حلقه توسعه صنعت نفت و گاز ایران را تکمیل کند. نگاه
فناورانه و تکنولوژی محور، مهمترین عامل برای کاهش هزینهها و افزایش قدرت رقابتپذیری
در صنایع نفت و گاز است. بدون شک عامل
موثری که میزان تولید دردهه های آینده به آن وابستگی فراوانی دارد، تکنولوژی است.
چگونگی ظهور و بروز تکنولوژی و نحوه به کارگیری آن، تعیین کننده میزان تولید
درآینده صنعت نفت خواهد بود. تکنولوژی است که میتواند تحولات اساسی در صنعت جهانی
ایجاد نماید صنعت نفت نیز از پیشرفت این تکنولوژی بهرهمند خواهد گشت.
همچنین جذب سرمایه گذاری برای توسعه میادین نفت و گاز و نوسازی تاسیسات سالخورده
از نیازهای اصلی صنعت نفت می باشد. به جرات می توان گفت هر کجا لوکوموتیو صنعت نفت
به حرکت در آمده است باعث به حرکت اقتصاد هم شده است. جذب سرمایه داخلی در شرایط
تحریم مدیریت صحیح منابع و میادین نفتی میتواند راهکار دقیق و مناسی برای مقابله
با کاهش تولید نفت باشد.
·
ارتقای فن آوری در صنایع نفتی
در نهایت می توان گفت توسعه این صنعت پس از سالها،
تنها از راه شاهراه ارتقای فناوری و بهره مندی از ابزارهای نوین، به لحاظ صنعتی و
در بعد کلان تر از منظر سیاسی و استراتژیک می گذرد. همانطور اشاره شد در دهه های
آتی همچنان فرصت تولید نفت وجود ندارد و برداشت بهینه و بیشتر ذخایر متعارف نفت و
گاز کشور، الزامی است که دستیابی به آن، در گرو حاکمیت مناسب و پارادایمهای جدیدی
بر صنعت نفت است.