یقه سفید ها در حصار عدم تعقیب

یقه سفید ها در حصار عدم تعقیب
ادوین ساترلند چند دهه پیش نظریه ای مشهور به جرم یقه سفید را مطرح کرد؛اصطلاحی که در اشارات حقوقی به سوء استفاده افراد بلندپایه از موقعیت و مقام خود دلالت دارد و بیشتر حوزه جرائم مالی را دربرمی گیرد.به اعتقاد این جرم شناس آمریکایی ،شغل و موقعیت اجتماعی این دسته از بزهکاران ایجاب می کند که مانند طبقه ممتاز بهترین و گرانبهاترین لباس با یقه سفید را بپوشند و صورت ظاهرشان سبب شود مردم به آنها بد گمان نشوند و چپاول و غارتگری را دون شان آنان انگارند.
بر این اساس مفهوم جنایت در کسوت یقه سفید ها مبین فعالیت های غیر قانونی غیر خشن است که از اشخاص ذی نفوذ و در خور احترام صوری و طبقه بالای جامعه سر می زند؛جرایمی که محصول فعالیت یک طبقه ممتاز است ،طبقه ای ذی نفوذ که با ظاهری آراسته در سایه قدرت و توان اجتماعی و اقتصادی و اداری و... مبادرت به سوء استفاده از منافع عمومی می کنند .
یقه سفید ها، بر خلاف سایر تبهکاران- که مرتکب جرم می شوند تا دیده شوند-اصلا تمایلی به عیان شدن ندارند چه آنکه منافع آنها در گروی پرده نشینی است.این گروه ،افرادی سازگار با محیط محسوب می شوند در عین حال که اصول و قواعد حاکم بر فعالیت شغلی خود را مکرر ، نقض می کنند.
با این حال ،یقه سفید ها به ندرت دستگیر می شوند هرچند عمق و وسعت تخریب جرایم ارتکابی آنان بسیار سنگین تر از جرایم عادی است.خاستگاه جرایم این دسته نه طبقات فرودست که دربطن طبقات فرادست جامعه است که بر کرسی های معتبر تکیه زده یا صاحب نفوذند.
*
خائنان و دزدان کیسه ملت،پرونده دانه درشت ها،آقازاده ها،ردپای افراد ذی نفوذ در جرایم اقتصادی، پشت پرده اختلاس چند هزار میلیاردی، آمران پرونده فاطمی و ...عناوینی هستند که طی سال و ماه های اخیر به کرات در رسانه ها مطرح شده اند،عناوینی که از جرایم کلان اقتصادی مجرمان یقه سفید حکایت می کند که با سوء استفاده از مقام و رانت های حکومتی مرتکب مفاسد اقتصادی می شوند.
گذشته از آنکه این جرایم در اقتصاد دولتی جوامع در حال گذاری چون ایران بیشتر امکان وقوع دارد،اما به نظر می رسد این اواخر، تعدد و رشد شدید آن به گونه ای شده که نه تنها حساسیت رسانه ها بلکه نگرانی مقامات ارشد کشور را نیزدرپی داشته است.
اظهارات اخیر نمایندگان مجلس و روسای قوا و مقامات قضایی و انتظامی کشور نیز بر روند نگران کننده این جرایم دلالت دارد اما در این میانه سوالی که مغفول مانده این است که مقصر شکل گیری پدیده یقه سفید ها چیست؟
عباس جعفری دولت آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران چندی پیش طی یادداشتی که درپایگاه اینترنتی دادسرای عمومی و انقلاب تهران با عنوان«تعقیب مجرمان یقه سفید و چالشهای آن» منتشر شد به بررسی تخلفات متهمانی پرداخت که با منابع قدرت و ثروث مرتبطند و خود را در حصار قوی عدم تعقیب قرار می‌دهند. اومهمترین چالش های تعقیب مجرمان یقه سفید را در مراحل اعلام شکایت، تعقیب و احضار،بازداشت متهمان ،تحصیل ادله و نوع قرار و محاکمه متهمان برشمرد و به نقش رسانه ها تاکید کرد.
احمد توکلی رییس سابق مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی نیز در بیان ناگفته های خود از فساد "یقه سفیدها" در گفت و گویی به این نکته اشاره کرد: الان در کشور گرفتار درجه ای از فساد سیستمی هستیم؛ این نوع فساد به وضعیتی اطلاق می شود که در آن، کسانی که باید با فساد مبارزه کنند خودشان به درجاتی گرفتار فساد می شوند. فساد هم در اشکال مختلفی بروز می کند؛ به عنوان مثال اگر قوه مجریه در بازرسی برای کاهش فساد، دچار اختلال بوده، یا قوه قضائیه برای تعقیب قضایی فاسدان مواجه با رشوه خواری در برخی دادگاه ها باشد.
در این زمینه لازم نیست که حتما پولی رد و بدل شود؛ مثلا کافی است که ملاحظه سیاسی صورت گرفته و بازرسی به خوبی انجام نشود و در عوض به شکل حمایت اداری جبران صورت گیرد. یا این که یک معامله ای بکنند تا پست آن ها تضمین شود و از یک خطایی چشم بپوشند. این ها همه فساد است. بنابراین زمانی که فساد، سیستمی شد مبارزه هم دشوار می شود چون ابزارهای مبارزه برای مقابله و کاهش فسادهای موجود، خودشان دچار مسئله هستند. با کمال تاسف باید اعلام کنم که ما هم اکنون در کشورمان به این مرحله رسیده ایم و متاسفانه مبارزه با این نوع فساد هم مشکل است.
او معتقد است: افرادی که در جرم یقه سفیدان کار کرده اند و فساد سیستمی را توضیح داده اند می گویند فساد سیستمی حالتی است که ماهی های بزرگ به شنای خودشان ادامه می دهند و در تور نمی افتند. اتفاقا راه حل را این می دانند که چند ماهی بزرگ را سرخ کنند. یعنی تور بیاندازند و آن ها را در تنگنا قرار دهند تا حساب کار دست بقیه بیاید. آغاز راه همین جاست.
دکتر علی نجفی توانا استاد دانشگاه و وکیل دادگستری اما به دسته ای از مجرمین یقه سفید اشاره می کند که آنها را بزهکاران طلایی می نامند و خصوصیت اصلی آنها وابستگی مستقیم به حاکمیت یا اعمال نفوذ در مناصب کلیدی است.
به گفته وی این افراد در مناصب بسیار بالای دولتی قرار دارند و به نوعی با مقامات در ارتباطند و عمدتا از رانت اعم از اطلاعاتی یا ارتباطی استفاده می کنند و یا سازمان دهندگان گروههایی هستند که در نهایت با قدرتی که دارند نظام قضایی و اجرایی و تقنین را تحت تاثیر قرار می دهند و معمولا نظام قضایی هر کشوری به ویژه جهان سوم و در حال توسعه موفق به برخورد با آنان نمی شود و اگر بشود در موارد بسیار نادر و با نتایج بسیار ضعیف. در کشور ما اصطلاحا به دانه درشتها اشتهار دارند، دانه درشتهایی که زودتر از دانه ریزها از سوراخ های غربیل گذشته و از چنگال عدالت به راحتی می گریزند.
به گفته وی ،مجرمین دانه درشت، یقه سفید و بزهکاران طلایی به دلیل اینکه در روند تکاثر و ثروت اندوزی معمولا از امکانات مالی و اداری خود برای جذب افراد، ایجاد جناحها و گروههای سیاسی و حمایت از حامیان خود اقدام می نمایند به محض اینکه در مظان ظن و اتهام قرار می گیرند با امکاناتی که دارند با تغییر شرایط، آثار جرم را از بین برده و با اقداماتی مانند پولشویی زمینه تعقیب قضایی را نسبت به خود تضعیف می کنندو بر فرض اتهام حمایت فراوان از آنان به عمل می آید و در نهایت بر فرض تعقیب با استفاده از ارتباطات دادرسی را طولانی و در مواردی با استفاده از ظرفیتهای قانونی مشمول گذشت و سایر ارفاقات واقع می شوند. اصولا جمع آوری دلایل علیه این گروه امر آسانی نیست مگر در شرایطی که جناح رقیب قصد حذف و تضعیف این گونه مجرمین جناح مربوط به آن را داشته باشد مشروط به اینکه خود در جناح رقیب در معرض اتهام نباشد، نقطه ضعف نداشته باشد و افراد آن گرفتار مفاسد اداری و اقتصادی نباشد .
*
به هر روی آنچه این روزها در کانون توجه مقامات و رسانه ها قرار گرفته فساد" مجرمان پرنفوذ" است،در چنین شرایطی به موازات پیش بینی راهکارهایی برای پیشگیری از وقوع جرایم مذکور،اتخاذ رویه ای واحد و قاطع در سیاست کیفری کشور برای کشف،محاکمه و معرفی این مجرمان، نخستین گام در این مسیر به نظر می رسد.
۱۹ دی ۱۳۹۱ ۱۹:۵۴
تعداد بازدید : ۱,۹۵۶