رضا پدیدار، رئیس کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق تهران
ادامه پاندومی کرونا در ایران و جهان شرایطی را حاصل آورده که بیشتر نهادها و مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی در زمینه آینده تاریک طلای سیاه اعم از اینکه تولید کننده و یا مصرف کننده باشند، اظهار نظرهای متعددی را مطرح و یا مورد سئوال قرار میدهند. چرا که شرکتهای بزرگ و فعال در صنعت نفت و حوزه انرژی پس از یکسال و اندی پرحادثه و نیز بیسابقه طی دهه اخیر، بسرعت سعی میکنند خود را برای یک دوران جدید در صنعت انرژی جهان آماده کنند.
واقعیت این است که جهان در حال حرکت به سوی انرژی های پاک و دور شدن از انرژیهای فسیلی است. در دوران کنونی ، یعنی دورانی که در آن قیمت نفت نوسانهای بزرگ دارد، تعداد بیشتری از چاههای نفتی به حال خود رها میشوند و برنامههای استخراج کاهش می یابند.
این باور عمومی وجود دارد که شرکتهای بزرگ نفتی دچار مشکل شدهاند. در این زمینه موسسات مطالعاتی و تحقیقاتی در حوزه انرژی بررسی های جدیدی را آغاز کرده و نتایج مطالعات خود را بصورت موردی یا جامع در عرصه فعالیتهای اقتصادی و بویژه اقتصاد انرژی طرح و ارائه کردهاند.
موسسه مشاروه بین المللی مک کینزی در یک تحقیق بزرگ که به تازگی منتشر کرده به این موضوع مهم اینگونه اشاره مستقیم داشته: «تقاضا برای نفت بزودی در مسیر کاهشی قرار خواهد گرفت و قیمتها پایین خواهد آمد و این به معنای تحولات بزرگ در بازار نفت و گاز است. هم زمان با کاهش سهم سوختهای فسیلی در سبد انرژیهای مصرفی جهان، شرکتهای بزرگ نفتی قدرت دیرینه خود را از دست خواهند داد».
در بخش دیگری از این تحقیق آمده: «کاهش مستمر تقاضا سبب می شود شرکت های بزرگ نفتی توانایی کمتری برای مدیریت بازار داشته باشند و در آینده نتوانند مانند امروز از قیمتها حمایت کنند.
در آینده تنها آن دسته از کشورهای تولید کننده نفت که هزینه تولید شان بسیار پایین است، از جمله تولید کنندگان خاورمیانـه، عرضهکنندگان اصلی نفت باقی خواهند ماند. در این سناریو شرکتهای بزرگ نفتی حداکثر ۳۰ سال فرصت دارند تا خود را برای این دوران جدید آماده کنند. درباره افق بازار نفت و سرعت حرکت جهان بسوی انرژی های تجدید پذیر تحقیقات متعددی انجام شده و طبق برخی پیشبینی ها، تقاضای نفت از سال ۲۰۲۳ شروع به کاهش خواهد کرد و این کاهش یک روند بلند مدت خواهد بود.
سال ۲۰۳۰ قیمت هر بشکه نفت از رقمهای کنونی یعنی۶۰ و ۷۰ دلار به حدود ۴۰ دلار کاهش خواهد یافت و تا سال ۲۰۵۰ قیمتها در محدوده ۱۰ تا ۱۵ دلار میرسد. تردیدی وجود ندارد که تحقق این پیشبینی به صنعت پالایش لطمه بزرگی خواهد زد».
در بخش دیگری از گزارش منتشر شده از تحقیق موسسه مک کینزی آمده: «این سناریو برای صنایع پایین دست، سناریوی غمانگیزی است. معاون بخش تحقیقات پالایش و مواد شیمیایی این موسسه پیشبینی میکند، تمامی پالایشگاه ها به جز کارآترین آنها احتمالا تعطیل خواهند شد و یا از پایینترین ظرفیت کاری خود برخوردار خواهند بود.
در این صورت ظرفیت بخش پالایش به یک سوم رقم کنونی کاهش پیدا خواهد کرد. چالش اصلی این است که چطور انتشار گازهای گلخانهای از سوختهای فسیلی را کم کنیم، بدون آنکه در تولید انرژی، دچار کمبود شویم.
بنا بر اعلام آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا ، میزان انتشار گازهای گلخانهای در این کشور که یکی از بالاترین سرانههای مصرف انرژی در جهان را دارد، بین سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ به میزان ۱.۷ درصد کاهش یافت و از سال ۲۰۰۵ تاکنون میزان انتشار حدود ۱۲ درصد کاهش یافته است. علت این کاهش، بیشتر شدن استفاده از گاز طبیعی است که یک سوخت پاکتر است. این یک پیشرفت با ارزش است و ثابت میکند که گاز طبیعی برای کاستن از خطرات تغییرات آب و هوایی اهمیت زیادی دارد.
در این شرایط اما این سئوال مطرح است که آیا شرکتهای بزرگ نفتی آماده این تغییر بزرگ هستند؟ پاسخ کاملا منفی است. چرا که تمامی شرکتهای یاد شده با کاهش دارایی و در برخی از موارد، با ورشکستگی مواجه خواهند شد و گروهی نیز باید تغییرات بزرگی در کل فعالیتهای خود بوجود آورند. از سوی دیگر، بسیاری از کشورها بویژه در خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین که به درآمدهای نفتی وابسته هستند، دچار مشکلات بزرگی خواهند شد.
اما برخی شرکتها در حال تغییر مسیر هستند. مدیر شرکت بریتیش پترولیوم (BP) میگوید: «پس از ۱۱۲ سال ما در حال تبدیل شدن از یک شرکت نفتی بین المللی به یک شرکت انرژی هستیم. برنامه¬ریزی ما سبب خواهد شد که در سال ۲۰۳۰ به یک شرکت بسیار متفاوت تبدیل شویم. یعنی تولید نفت و گاز ، ۴۰ درصد کاهش خواهد یافت و سرمایه گذاری در حوزه انرژیهای سبز ۱۰ برابر میشود».
شرکت رویال داج شل (Shell) نیز خطر را احساس کرده است. اواسط ماه آوریل جاری مدیران شرکت از سهامداران خواستند استراتژی جدیدی را تصویب کنند. طبق این استراتژی، تا سال ۲۰۵۰ تولید گازهای گلخانهای حاصل از محصولات این شرکت به صفر خواهد رسید.شرکت شل به سوی سوختهای زیستی، جایگاههای شارژ خودروهای برقی، هیدروژن و دیگر اشکال انرژیهای تجدیدپذیر حرکت خواهد کرد.
اما به هر صورت با توجه به شرایط کنونی فنآوری ، هنوز جانشین قابل اتکایی برای نفت در بخش حمل و نقل که ۹۵ درصد انرژی مورد نیاز آن را تامین میکند وجود ندارد و نفت در آینده نیز تنها گزینه مهم بخش حمل و نقل باقی خواهد ماند. هم از دیدگاه اقتصاد و هم از دیدگاه سهولت استفاده نفت حداقل همانگونه که اشاره شد تا۳۰ سال آینده انتخاب اول بخش حمل و نقل در آینده جهان خواهد ماند.
گروهی از خبرگان و کارشناسان حوزه انرژی معتقدند که انرژیهای جایگزین برای نفت معرفی شدهاند، همچون وسایل نقلیهای که با سوختهای سلولی و باطری کار میکنند که ما را به آینده امیدوار کردهاند؛ اما واقعیت این است هیچکدام از این سوختها از لحاظ تجاری قادر به رقابت با سوختهای بنزین وگازوئیل نیستند.
ما در آینده نیاز فزایندهای به انرژی داریم و این بدین معناست که در آینده برای تمامی انرژی و فنآوری ها نقشی وجود خواهد داشت و در چنین وضعی حفاظت از انرژی و کاربرد بهینه آن، دارای اهمیت فراوانی است، زیرا به ما اجازه میدهد از انرژیهایی که در اختیار داریم استفاده بیشتری ببریم. نکته دیگر این است که هیچ جای نگرانی و ترس نیست. جهان به این زودیها از نعمت نفت تهی نمیشود.
صحبت از کمبودها، بحث جدیدی نیست. در واقع این ادعاها که جهان به زمانی رسیده است که در حال از دست دادن ذخایر نفت خود است، سابقهای برابر با سابقه خود صنعت نفت دارد.
کلام آخر اینکه جهانیسازی، اقتصاد جهانی را گسترش خواهد داد و تقاضای بیسابقه ای برای نفت ایجاد خواهد کرد. در حالی که انتظار میرود رشد تقاضای نفت بسیار قوی خواهد بود و حفظ منابع و ذخایر نفت خام نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است.