روح اله کهن هوش نژاد تحلیل گر بازار انرژی
براساس آخرین آمار شرکت بریتش پترولیوم (BP, 2021)، ایران با
دارا بودن بیش از 32 تریلیون متر مکعب گاز بالغ بر 17 درصد ذخایر اثبات شده جهان،
جایگاه دوم دنیا را پس از روسیه در اختیار دارد. درخصوص میزان تولید و مصرف گاز
کشور، آمارهای متناقضی میان اسناد مختلف نظیر "سند تراز تولید و مصرف گاز
طبیعی کشور تا افق 1420" (مصوب مهرماه 1399)، برنامه اجرایی طرح جامع انرژی"
(مصوب فروردین 1399) و ترازنامه هیدروکربنی وجود دارد که نشان از خلأ آماری در این
زمینه دارد که در اینجا محل بحث نیست. باتوجه به اینکه سند تراز تولید و مصرف
جدیدترین سند منتشر شده در حوزه انرژی بوده که به تصویب شورای عالی انرژی رسیده و
در روزهای پایانی سال 1399 ابلاغ گردیده است، در این یادداشت آمارهای سند موصوف را
ملاک بحث و تحلیل قرار میدهم (هرچند که آمارهای این سند نیز مبتنی بر آمارهای سال
1397 است).آنگونه که در این سند آمده بیش از 70 درصد کل انرژی کشور وابسته به گاز
است. از این میزان حدود 60 درصد وابسته به میدان گازی پارس جنوبی است. این یعنی
بیش از 40 درصد انرژی کشور وابسته به یک میدان است. لذا ترکیب انرژی کشور برخلاف
اصول امنیت انرژی، غیر متنوع و آسیبپذیر است.
آمارهای اعلامی در سند نشان میدهد
میزان مصرف خانگی گاز حدود 145 میلیون متر مکعب در روز بوده که از مصرف صنایع عمده
(حدود 108 میلیون متر مکعب) بالاتر است و این مسأله نیز مطلوب نیست. اما در این
میان نیروگاهها با مصرف 185 میلیون متر مکعب در روز گوی سبقت را از سایر بخشها
ربوده است. این درحالیست که در سال 1397 نیروگاههای حرارتی علاوه بر گاز طبیعی،
به طور متوسط 25 میلیون لیتر در روز سوخت مایع نیز مصرف کردهاند. بر اساس پیشبینی
این سند، تراز گاز کشور تا سال 1404 منفی خواهد بود یعنی مصرف از تولید پیشی خواهد
گرفت. البته پیش بینی شده در سال 1410 به دلیل به ثمر رسیدن پروژههای افزایش تولید
گاز از میادین جدید گازی دوباره تراز گازی کشور مثبت خواهد شد . اما تحقق این مهم به
سرمایهای معادل 50 میلیارد دلار نیاز دارد که در صورت جذب این سرمایه اهداف تولیدی
محقق خواهد شد.
همچنین طبق برآوردهای سند، تراز گاز کشور مجدداً در سال 1420 منفی خواهد شد و
مصرف از تولید پیشی خواهد گرفت. این موضوع حکایت از آن دارد که حتی در صورت اجرای
پروژههای افزایش تولید برای مدت 10 سال (1410 تا 1420) میتوان تولید را با میزان
مصرف انطباق داد اما در صورت تداوم روند فعلی مصرف و عدم اجرای پروژههای بهینهسازی
در نهایت تولید از مصرف گاز عقب خواهد ماند. در این بین ممکن است در سالی تراز گاز
به طور متوسط مثبت باشد اما در فصول سرد به دلیل افزایش ناگهانی مصرف گاز، مصرف از
تولید پیشی گرفته و تراز گاز در فصول سرد منفی میشود. در این حالت هر چند تراز
گاز متوسط برای کل سال مثبت است اما در چهار ماه سرد سال این تراز گاز منفی بوده و
باید برای تأمین گاز مورد نیاز در آن مقطع چارهاندیشی کرد.
با این چشمانداز به نظر نمیرسد پتانسیل قابل توجهی برای صادرات به بازارهای
جدید وجود داشته باشد و حفظ بازارهای موجود باید در اولویت قرار گیرد. بازار
صادراتی ایران عمدتاً کشورهای ترکیه، عراق و ارمنستان بوده که حدود 5 درصد گاز
تولیدی صادر میشود. تصاحب بازار پاکستان از طریق خط لوله صلح نیز هنوز پس از سالها
به نتیجه نرسیده است. بنابراین همانطور که ملاحظه میشود سهم ایران در مقوله
صادرات نسبت به جایگاه جهانی فوقالذکر از منظر ذخایر اثبات شده و حتی تولید بسیار
اندک است. اما بازار الانجی بسیار رو به رشد بوده و قطر که در میدان گازی پارس
جنوبی با کشور ما مشترک است، هماکنون با ظرفیت تولید سالانه ۷۷ میلیون تن الانجی
از بزرگترین تولیدکنندگان در دنیا به شمار میآید. توسعه الانجی در ایران
تاکنون به دلایل متعددی نافرجام بوده که بررسی این مسأله مجال دیگری را میطلبد.
این نکته را نیز نباید فراموش کرد که عمده میادین نفتی
ایران در نیمه دوم عمر خود قرار داشته و دچار افت فشار هستند و برای افزایش ضریب
بازیافت، به تزریق گاز نیاز دارند لکن همواره در انتهای فهرست اولویتها قرار میگیرند.
با این روند تولید و مصرف، راهی به جز ارتقای بهرهوری وجود ندارد. درحال شاخص شدت
انرژی در ایران از میانگین جهانی بالاتر است. میزان انرژی مورد نیاز برای تولید یک
واحد از تولید ناخالص ملی هر کشور، شدت انرژی نام دارد. براساس آمارها، میزان شدت
انرژی کشور در طول 10 سال گذشته با حفظ روند نوسانی، رشد 15 درصدی را تجربه کرده
است. این در حالیست که این شاخص در سایر کشورهای جهان با کاهش 20 درصدی مواجه شده
است. از سوی دیگر همانطور که اشاره شد، نیروگاههای حرارتی بالاترین مصرف گاز را
به خود اختصاص دادهاند. این درحالیست که راندمان این نیروگاهها براساس اطلاعات
سند تراز 37 درصد و پایینتر از میانگین جهانی است. این راندمان در سیستمهای
تولید همزمان برق و حرارت به حدود 80 درصد نیز میرسد. چنانچه مصرف گاز سال 1397
را براساس ارزش حرارتی به معادل بشکه نفت تبدیل کنیم، روزانه حدود 3 میلیون و 500
هزار بشکه نفت در داخل مصرف میشود. باتوجه به واقعیتهای فوق، دو موضوع ارتقای
بهرهوری انرژی و کاهش شاخص شدت انرژی میبایست در اولویت مسائل ملی قرار گیرند.