یکی از معروفترین «پیر پروژه های نفتی» که بیش از یک دهه از عمر آن می گذرد و هنوز هم به پیشرفت قابل توجهی دست نیافته، پروژه پالایشگاه نفتی بید بلند دو است. حکایت این پالایشگاه باظرفیت پالایش ۵۶ میلیون مترمکعب گاز در روز- معادل دوفاز استاندارد پارس جنوبی- قصه پردرد غصه هاست. پروژه ای که تحت فشارهای سیاسی جانمائی شد، در اثر فشارهای بین المللی پیمانکاران بین المللی خود را از دست داد، در فرایند خصوصی سازی مالک آن تغییر کرد و تغییرات مدیریتی در بانک صادرات (مالک جدید) نفس پروژه را به شماره انداخت و دست خالی وزیر نفت در شرایط تحریم تصمیم گیری برای او را دشوار کرد.
پروژه ای با بازده ۲۰ درصدی و انحراف معیار بازده کمتر از یک(ریسک بسیار پایین)، در بیش از ۲۴۰ هکتار زمین، بیش از ۳۰۰ کیلومتر خطوط انتقال خوراک و محصول و توانایی تولید بیش از یک و نیم میلیون تن LPG و حدود ۳۰۰ هزارتن کاندنسیت و ۱.۲ میلیون تن اتان. اشتغالزائی بیش از ۱۰ هزار نفر در زمان ساخت و نزدیک به ۱۵۰۰ نفر در زمان بهره برداری، تامین خوراک مجتمع های پتروشیمی پایین دست و بسیاری منافع دیگر که در اثر اجرای این مگا پروژه ملی قابل تحصیل بود. اما ...
مهدی جمشیدی دانا مدیر هماهنگی و نظارت بر تولید شرکت ملی گاز چندی پیش در جمع خبرنگاران درباره دلایل تاخیرهای ساخت پالایشگاه گازبیدبلند ۲، اعلام کرده بود سوء استفاده مالی اخیر بانکی در بانک صادرات موجب کند شدن اجرای این طرح شده است.
هم اکنون سوالات جدی در اذهان کارشناسان حوزه نفت وجود دارد که:
چرا درحالی که این پروژه می توانست به عنوان یک سرمایه گذاری بسیار ارزش آفرین برای بانک صادرات مطرح باشد –آنهم از محلی غیر از منابع داخلی بانک- مدیریت جدید بانک از تزریق منابع ارزی و موثرشدن اسناداعتباری مصوب و تامین شده برای آن طفره رفت؟ این اقدام موجب شد خرید کمپرسورهای این پروژه از زیمنس و خرید بسیاری از تجهیزات کلیدی از کره جنوبی معلق شده و اصولا امکان تکمیل این پروژه را در پرده ای از ابهام فرو برد.
دلیل امتناع از تامین منابع ریالی در یکسال گذشته که موجبات بروز اعتصابات متعدد کارگری در این پروژه شد چه بود؟
چه عاملی باعث شد تا مدیریت بانک در نامه ای کتبی عدم تمایل بانک صادرات را در ادامه سرمایه گذاری در این پروژه به وزیر محترم نفت اعلام کند و تنها در کمتر از دو ماه بعد در نامه کتبی دیگری تمایل برای ادامه کار را اعلام نماید؟
جلسات برگزار شده با آقای «م» در مورد این مگاپروژه ملی برای چه منظوری بوده است؟ آیا حضور سرمایه گذار دیگری در تفاهم نامه با شرکت ملی گاز پیش بینی شده است؟ آیا مجوز کارگروه ویژه نفت هیات دولت برای این واگذاری ناظر بر این موضوع هم بوده است؟ آیا اینکار اعطای امتیازات ویژه به افراد خاص نیست؟ نظر سازمان خصوصی سازی در این مورد چیست؟
آیا راه برای دست اندازی به در گرانبهای صنعت نفت یعنی پروژه استحصال اتان پارسیان از حضور نمایشی در پروژه بیدبلند دو می گذرد؟
هرسال تاخیر در اجرای این مگاپروژه نفتی در حدود ۲۰۰ میلیارد تومان عدم النفع و حدود ۲۰ میلیون یورو هزینه مالی به همراه دارد. آیا تصمیمات ایشان در راستای صرفه و صلاح بانک و اقتصاد کشور بوده است؟
دلیل انتصاب افرادی با گرایشهای سیاسی خاص و نزدیک به یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات در هیات مدیره این شرکت چیست؟ چرا فردی با مدرک تحصیلی دیپلم به عنوان رئیس هیات مدیره انتصاب می شود؟ آیا حضور برخی از اعضای هیات مدیره با قانون منع تصدی دوشغل توسط یک فرد در تضاد نیست؟ آیا چون با لیسانس زراعت می توان مدیرعامل بزرگترین بانک خصوصی ایران شد می توان نتیجه گرفت که یک لیسانس زراعت دیگر هم می تواند عضو ارزشمندی برای هیات مدیره یک شرکت نفتی باشد؟
به هرسو کارشناسان حوزه نفت با صبر و شکیبایی همچنان پس از ۱۲ سال از شروع این پروژه ملی، منتظرند تا ببینند سرنوشت این پروژه چه خواهد شد؟ آیا بانک صادرات به واقع به دنبال اجرا و به ثمر رساندن این پروژه هاست یا قرار است تسهیل کننده برای انتقال این پروژه به افراد از پیش تعیین شده باشد؟ اگر مجموعه زارعین، دیپلمه ها و حسابداران توانایی اجرای پورتفولیویی از مگاپروژه های نفتی را ندارند بهتر نیست کار را به کاردان بسپارند تا حداقل منافع ملی بیش از این آسیب نبیند؟ راستی معمولا هدف از ممانعت از رسیدن آب به یک باغ و ترخیص باغبان و خشکاندن تدریجی درختان چیست؟
منبع:
اخبار نفت