بازارگشایی همسایگان در غیاب گاز ایران

حمیدرضا شکوهی
آمارهایی که از ذخایر گازی جمهوری آذربایجان ارائه می شود آمارهای متفاوتی است؛ از یک تا ۲.۵ تریلیون مترمکعب. در هر صورت بسیار کمتر از ذخایر گازی ایران است که حدود ۴۰ تریلیون متر مکعب تخمین زده می شود. اما ذخایر غنی گازی ایران که کشور ما را در رتبه دوم دارندگان بیشترین منابع گاز جهان پس از روسیه قرار داده فایده ای به حال ما نداشته است. نه در بازار جهانی گاز حضور تاثیرگذاری داریم و نه حتی توان پاسخگویی به مصرف بالای داخلی را داریم. حالا همین همسایه کوچک شمالی ما یعنی جمهوری آذربایجان قراردادی سه ساله با ترکیه منعقد کرده که طی سه سال، یازده میلیارد متر مکعب گاز به ترکیه بفروشد.

ترکیه، قدیمی ترین خریدار گاز ایران است. در واقع به جز ترکیه و عراق و در حد بسیار کمی، ارمنستان، گاز ایران مشتری دیگری ندارد. یک دلیلش، تحریم است که موجب شده کشورهای دیگر با وجود نیاز به گاز، تمایلی برای تامین انرژی خود از ایران نداشته باشند و دلیل دیگرش مصرف بالای داخلی که موجب شده تولید کشور پاسخگوی نیاز داخل هم نباشد و به همین دلیل گاه با کاهش صادرات گاز به ترکیه و عراق در فصول سرد سال، موجب اعتراض و گلایه این خریداران شده و خود را به عنوان فروشنده ناپایدار معرفی کرده ایم. بگذارید موضوع را به سه محور تقسیم کنیم که قضیه، ساده تر شود:

1⃣جمهوری آذربایجان از منابعی برداشت میکند که کشور ما نمی تواند؛ یعنی منابع انرژی دریای خزر. آذربایجان با جذب منابع مالی و تکنولوژیک شرکتهای غربی موفق شده تولید خود را در دریای خزر افزایش دهد. اما ایران توان مالی و تکنولوژیکی برای تولید نفت و گاز از دریای خزر را ندارد و به دلیل تحریم هم امکان امضای قرارداد با شرکتهای پیشرو در این حوزه را ندارد و همین موجب شده تولید از میادین نفت و گاز جنوب کشور که ساده تر و کم هزینه تر است، در اولویت قرار گیرد. تا زمانی که تحریم هست، ایران نمی تواند از خزر برداشت کند و ذخایری که میتواند وضعیت اقتصادی شمال کشور را دگرگون کند و زمینه ساز حضور تاثیرگذار ایران در بازارهای منطقه باشد، عملا بلااستفاده رها شده است. همین است که آذربایجان با ذخایر گازی به مراتب کمتر از ایران، کمبود گاز ترکیه را جبران میکند اما ما که تامین کننده قدیمی گاز آن کشور هستیم نمی توانیم.

2⃣تحریم، زنجیر بزرگی بر دست و پای صنعت نفت و گاز ایران بسته که هم مانع افزایش تولید است و هم مانع افزایش فروش. در واقع به دلیل نیاز به تامین مالی و جذب فناوری برای توسعه میادین جدید همچون ذخایر دریای خزر یا فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی و میدان گازی فرزاد یا افزایش ضریب بازیافت میادین نفتی غرب کارون، امکان افزایش تولید را نداریم و اگر هم داشته باشیم، در شرایطی که فروش و همچنین بازگرداندن ارز حاصل از فروش در شرایط تحریم دشوار است، با موانع بعدی مواجه می شویم. تحریم موجب شده ایران با دومین ذخایر گازی جهان، جایی در بازارها نداشته باشد اما روسیه که یک فروشنده نامطمئن است از ضعف رقیب بالقوه توانمند، اما بالفعل ناتوانی همچون ایران استفاده کند و گاز را هر طور بخواهد به اروپا بفروشد و کشورهایی با ذخایر کمتر از ایران، همچون آذربایجان و قطر و حتی ترکمنستان، حضور خود را در بازار گاز پررنگتر کنند.

3⃣در این میان نقش مصرف بالای گاز در داخل کشور را نمیتوان نادیده گرفت. البته تا صحبت از مصرف می شود انگشت اتهام به سوی مردم نشانه می رود. هرچند در فقدان فرهنگ صحیح مصرف انرژی در کشور تردیدی نیست و لازم است الگوی مصرف اصلاح و بازتعریف شود اما کسی از راندمان پایین نیروگاهها که گاز بسیار زیادی مصرف می کنند یا سوءتدبیری که موجب شد گاز به عنوان عامل رفاه معرفی شود و حتی در مناطقی که امکان استفاده ارزانتر از منابع تجدیدپذیر انرژی همچون خورشید را دارند، به عنوان منبع اصلی انرژی استفاده شود سخن نمی گوید. وقتی گاز را عامل رفاه در نظر گرفتیم باید برای کاهش تاثیرات منفی افزایش مصرف، اصلاح الگوی مصرف را در دستور کار قرار دهیم و سیاستهایی را که برای بهینه سازی مصرف در ساختمانها و وسایل گرمایشی و ... اتخاذ شده، جدی تر اجرا کنیم. مقایسه مصرف گاز مردم ایران با اروپا در حالیکه منبع اصلی انرژی در اروپا، نه گاز، بلکه برق است، تنها پاک کردن صورت مساله برای مقصر جلوه دادن مردم است.

بهتر است ابتدا سیاستهای خود را در اصلاح الگوی مصرف، اصلاح کنیم و بعد به بهبود روابط خود با جهان فکر کنیم تا با تبدیل ذخایر نفت و گاز خود به ثروت، رفاه را برای مردم به ارمغان بیاوریم. هرچند جدیتی برای تحقق این هدف دیده نمی شود./روزنامه اعتماد ۲۷ آبان

۲۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۰:۲۷
تعداد بازدید : ۵۱۹