با آنکه اغلب کشورهای حاشیه خلیج فارس به دنبال دور زدن تنگه هرمز به منظور صادرات نفت خام خود به سرتاسر جهان هستند اما سابقه خطوط لوله انتقال نفت نشان داده است تنگه هرمز دور زدنی نیست.
به گزارش خبرنگار اقتصادی
خبرگزاری فارس همانطور که گفته شد به دلیل فاصله طولانی مبادی مصرف و تولید نفت در جهان تنها از دو طریق می توان نفت را منتقل کرد که روش اول از راه خشکی و خطوط لوله و دیگری از طریق نفتکش و مسیر دریا است.
به دلیل آن که مسیر دریایی کم هزینهترین راه انتقال نفت است، بنابراین اکثر نفت تولید شده در منطقه خاورمیانه از طریق دریا عبور می کند حال باید گفت قطع عبور جریان نفت خام از هر یک از مسیرهای اصلی صادراتی، می تواند تأثیر بسیار قابل توجهی بر قیمتهای جهانی نفت خام داشته باشد.
روزانه بیش از 42 میلیون بشکه نفت خام، معادل 53 درصد از کل نفت تولید شده در جهان از پنج تنگه حیاتی عبور داده می شود که سه مورد از آنها حدود 46 درصد از کل عرضه جهانی نفت خام را به خود اختصاص داده اند. در این میان, تنگه هرمز با انتقال 17 میلیون بشکه نفت در روز, بیش از 20 درصد از ترانزیت کل نفت خام جهان را در اختیار دارد و در واقع نخستین و مهمترین نقش را در نقل و انتقالات نفتی در اختیار دارد و سایر گلوگاه های مهم دریایی که نقش کلیدی در مبادلات جهانی نفت خام دارند عبارتند از: تنگه مالاکا، کانال سوئز، آبراه باب المندب و تنگه بُسفُر.
کشورهای ایران، عربستان سعودی، کویت، عراق، امارات متحده عربی و قطر نفت خام خود را از طریق تنگه هرمز به مقاصد مختلف که عمده ترین آنها آسیا و اروپا است، صادر می کنند. همچنین بیش از 90 درصد از ظرفیت نفت جهان در اختیار این کشورها است که در مواقع بحرانی و کمبود در بازار نفت، باید روانه بازارهای جهانی شود.
این در حالی است که با افزایش تنش میان غرب و ایران و دخالت غیرمسئولانه برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس، احتمال توقف عبور و مرور کشتی ها از تنگه هرمز به موضوعی بحث برانگیز در در محافل انرژی و سیاسی تبدیل شده است. بنابراین کشورهای غربی و به تبع آن برخی از وابستگان آنها در منطقه بدنبال اجرای طرحهایی برای کاهش وابستگی صادرات نفت خود به این تنگه، بخصوص در مواقع بحرانی هستند.
* مسیرهای جایگزین تنگه هرمز برای صادرات نفت خام
1) انتقال نفت خام از طریق امارات به دریای عمان (خط لوله حبشان- فجیره)
این خط لوله از میدان حبشان امارات آغاز و به بندرفجیره در دریای عمان ختم می شود. ظرفیت نهایی این خط لوله 360 کیلومتری که توسط شرکت مهندسی و عمران نفت چین و با سرمایه گذاری 3.29 میلیارد دلار احداث شده است،1.8 میلیون بشکه در روز است.بر اساس قرارداد منعقد شده، این خط لوله باید از ابتدای سال 2011 به بهره برداری می رسید اما به علت مشکلات فنی راه اندازی آن بارها به تعویق افتاد به نظر می رسد این خط لوله تا اواسط سال 2013 زمان نیاز دارد تا بتواند با ظرفیت کامل فعالیت کند.
2) انتقال نفت خام از طریق عراق به دریای مدیترانه
الف) خط لوله کرکوک-جیحان
خط لوله انتقال نفت خام عراق-ترکیه که به خط لوله کرکوک-جیحان نیز شناخته می شود در سال 1977 به بهره برداری رسیده است. این خط لوله 970 کیلومتری شامل دو خط جداگانه 46 و 40 اینچی است که در مجموع ظرفیت انتقال 1.6 میلیون بشکه در روز را دارا است. این خط لوله، در سال 1991 و پس از حمله عراق به کویت بسته شد و مجددا در زمان برقراری برنامه نفت در برابر غذای سازمان ملل گشوده شد. این خط لوله از سال 2003 و پس از حمله آمریکا به عراق مجددا مورد استفاده واقع شده و در موارد متعددی مورد حمله خرابکارانه قرار گرفته است.
ب) خط لوله کرکوک-بانیاس
خط لوله انتقال نفت خام کرکوک به بندر بانیاس در گذشته بخشی از نفت خام عراق را از طریق سوریه به دریای مدیترانه و بازارهای اروپایی انتقال می داد. این خط لوله 800 کیلومتری ظرفیت انتقال روزانه 300 هزار بشکه در روز را داشته و در سال 1952 آغاز به کار کرده است. در تهاجم سال 2003 آمریکا به عراق این خط لوله مورد تخریب کامل قرار گرفته و در حال حاضر مورد استفاده قرار نمی گیرد. در سال 2007 سوریه و عراق توافق کردند تا این خط لوله را تعمیر و مجددا مورد استفاده قرار دهند، اما مقامات عراقی پس از انجام مطالعات فنی و اقتصادی مورد نیاز اعلام داشتند که تعمیر و بازسازی این خط لوله از صرفه اقتصادی برخوردار نیست بنابراین خطوط لوله جدیدی به مقصد بانیاس احداث می شود. لازم بذکر است تحولات اخیر سوریه موجب شده است پیگیری احداث این خط لوله تا برقراری ثبات و امنیت کامل در سوریه به تعویق بیفتد.
ج) خط لوله عراق-عربستان
این خط لوله در سال 1989 با ظرفیت 1.65 میلیون بشکه در روز و با سرمایه گذاری 2 میلیارد دلار از طرف دولت عراق و تحت مالکیت این کشور راه اندازی شد. عربستان پس از آغاز جنگ خلیج فارس صادرات نفت از طریق این خط لوله را متوقف کرد و فعالیت این خط لوله از آن زمان تاکنون به حال تعلیق درآمده است. همچنین عربستان در سال 2001 این خط لوله را توقیف و مالکیت عراق از این خط لوله را سلب کرد. با سرنگونی صدام و روی کارآمدن دولت جدید در عراق، عربستان به راه اندازی مجدد این خط لوله ابراز تمایل کرد اما عراق با توجه به سابقه سوء دولت عربستان در متوقف ساختن یکطرفه و سلب مالکیت این خط لوله اعلام کرد که صادرات از طریق این خط لوله جزو اولویتهای این کشور نیست.
3) انتقال نفت خام از طریق عربستان سعودی به دریای سرخ
عربستان در حال حاضر 75 درصد از نفت خام صادراتی خود را از طریق خلیج فارس صادر می کند. اما با این وجود عربستان حدود 25 درصد از نفت خام خود را از طریق خط لوله صادر می کند که در زیر به این خطوط اشاره می شود.
الف)خط لوله شرق-غرب عربستان
این خط لوله بطول 1200 کیلومتر در سال 1981 با ظرفیت اولیه 1.85 میلیون بشکه در روز بین منطقه آبقیق واقع در شرق عربستان و بندر ینبع در ساحل دریای سرخ واقع در غرب این کشور احداث شد. در سال 1987 با بروز جنگ ایران و عراق ظرفیت این خط لوله با احداث یک خط لوله 56 اینچی جدید به موازات خط لوله قبلی، به 3.2 میلیون بشکه در روز افزایش پیدا کرد در نهایتا در سال 1993 این ظرفیت به 5.1 میلیون بشکه در روز افزایش یافت.در حال حاضر عربستان از نیمی از ظرفیت این خط لوله استفاده می کند.
ب) خط لوله ترانس عربی
این خط لوله بطول 1214 کیلومتر در سال 1947 احداث و از سال 1985 با ظرفیت اولیه 300 هزار بشکه در روز شروع بکار کرد. این خط لوله بندر راس الجمعه در شرق عربستان را پس از عبور از اردن و سوریه به لبنان متصل می کند.
با بروز اختلاف بین کشورهای عربستان، سوریه و لبنان بر سر مسائل حق ترانزیت در سال 1976 بخش بعد از اردن این خط لوله از کار افتاد و درنهایت در سال 1990 نیز بخاطر همکاری و حمایت اردن از عراق در جنگ اول خلیج فارس، صادرات نفت عربستان از طریق این خط لوله قطع شد و در حال حاضر این خط لوله که ظرفیت آن به 500 هزار بشکه در روز افزایش پیدا کرده، بلااستفاده مانده است.
* چرایی دور زدن تنگه هرمز
این تحولات نشان میدهد که کشورهای حاشیه خلیج فارس قصد دارند تنگه هرمز را دور بزنند و از آنچه در سالهای گذشته به عنوان یک گزینه برای دور زدن تنگه هرمز مطرح بود اکنون به عنوان یک راه حل عملی استفاده کنند.
آنها احتمال میدهند که ایران در تقابل با برنامههای تحریم نفت صادراتیاش که توسط کشورهای غربی به اجرا درآمده است تنگه هرمز را ببندد و یا در عبور نفتکشها از این تنگه اختلال ایجاد کند بنابراین در صدد یافتن جایگزینهایی برای تنگه هرمز هستند.
کشورهای یاد شده قصد دارند به این وسیله امنیت صادرات نفت خام خود را در شرایط بحرانی آینده تضمین کنند زیرا نمیخواهند در صورت بروز هر حادثهای جریان صادرات نفتشان به بازار قطع گردد، زیرا به درآمدهای نفت صادراتی خود نیازمند هستند.
همچنین باید گفت آنها با این اقدام به غرب چراغ سبز نشان میدهند که در صورت تحریم نفت ایران، روند صادرات نفتی که قرار است نیاز غرب را تأمین نماید قطع نخواهد شد. بنابراین غرب میتواند با اطمینان خاطر به تحریم نفت ایران مبادرت کند در واقع آنها به این ترتیب به تعهدات سیاسی خود در قبال تأمین امنیت عرضه برای غرب عمل میکنند.
آمار منتشر شده از سوی وزارت انرژی آمریکا نشان میدهد که در سال 2011 خالص واردات نفت خام و فرآورده آمریکا از خارج در سطح 8.44 میلیون بشکه در روز قرار داشت و خالص واردات نفت خام و فرآورده آمریکا از خلیج فارس نیز فقط به 1.84 میلیون بشکه در روز رسید. پیشبینیهای فعلی وزارت انرژی آمریکا نشان میدهد که خالص واردات نفت خام و فرآورده آمریکا در سال 2035 به حدود 7 میلیون بشکه در روز تنزل خواهد کرد که در حدود 1.5 میلیون بشکه کمتر از زمان حاضر خواهد بود. بدیهی است که آمریکا تلاش خواهد کرد وابستگی بخش نفت خود را به نفت خاورمیانه و خلیج فارس در اولین فرصت کاهش دهد زیرا امنیت عرضه آمریکا با قطع وابستگی به نفت خام خاورمیانه تقویت خواهد شد. علاوه بر آن از لحاظ اقتصادی نیز نفت خامهایی که از منابع نزدیکتر تأمین شوند مقرون به صرفهتر خواهند بود. بنابراین در آینده وابستگی کشورهای آسیایی به نفت خلیج فارس بیش از زمان حاضر خواهد بود.
*تنگه هرمز دور زدنی نیست
اکنون این سؤال مطرح میشود که آیا برنامه مقابله با شرایط بحرانی که توسط کشورهایی مانند عربستان و یا امارات تدارک دیده شده است برنامهای کوتاهمدت است و یا اینکه این تحولات قرار است در بلندمدت نیز ادامه یابد و تلاش برای دور زدن خلیج فارس تلاشی بلندمدت برای پاسخ به بحرانی بلند مدت است؟ در پاسخ به این سؤال به نظر میرسد برنامههای تدارک دیده شده برای دور زدن تنگه هرمز برنامههایی کوتاهمدت باشد زیرا در بهترین شرایطی که این خطوط لوله برای صادرات آماده باشند، ظرفیتشان به 9.5 میلیون بشکه در روز خواهد رسید در حالی که در شرایط فعلی بین 17 تا 19 میلیون بشکه نفت در روز از این منطقه عبور میکند. بنابراین نفتی که قرار است از طریق این خطوط لوله عبور نماید نمیتواند کمبود 19 میلیون بشکه در روز را برای طولانی مدت جبران کند.
ازطرفی عربستان تا قبل از اقدامات اخیر خود برای دور زدن تنگه هرمز، از خطوط لوله ایپسا برای انتقال گاز از میادین شرقی به مناطق صنعتی غربی عربستان استفاده میکرد و از سال 2002نیز از یکی از خط لولههای پترولاین به نام (AY-1) برای رساندن گاز به شهر صنعتی ینبع بهرهبرداری کرده است. ضرورت گاز رسانی به مناطق صنعتی اجازه نمیدهد که عربستان در بلندمدت به استفاده از این خطوط لوله برای صادرات نفت فکر کند. علاوه بر این که صادرات نفت خام از دریای سرخ به مقصد شرق همانطور که گفته شد بار اقتصادی اضافه به همراه دارد و می تواند منجر به افزایش قیمت نفت شود.
همچنین باید گفت که هزینه نگهداری از خطوط لوله نیز بسیار بیشتر از هزینه انتقال از طریق دریا است بنابراین در انتقال نفت از طریق خطوط لوله بخش اعظمی از قیمت نفت باید هزینه نگهداری از خطوط شود زیرا با یک انفجار از صادرات میلیون ها بشکه نفت می توان جلوگیری کرد و هزینه آن را باید کشورهای مصرف کننده بپردازند.
سلسله گزارشها: محمدحسین سیفاللهی مقدم