پوتین سودای بازگشت به دوران تزارها را دارد !

پوتین سودای بازگشت به دوران تزارها را دارد !
گفتگوی پایگاه اطلاع رسانی اوپکس با دکتر مرتضی فیروزی، تحلیل گر روابط بین الملل در خصوص حمله نظامی روسیه به اوکراین

·         تحلیل شما از حوادث کنونی حمله روسیه به اوکراین چیست ؟

حوادث اخیر اوکراین از چند منظر قابل تحلیل است، نخست از منظر حقوق بین الملل، دوم از نقطه نظر دیدگاه روابط بین الملل، سوم از دیدگاه روانشناسی سیاسی و چهارم از نقطه نظر اقتصادی و به ویژه اقتصاد انرژی .

در مورد حقوق بین الملل، آنچه که روسیه مرتکب شد نقض آشکار حقوق بین الملل بود .هیچ کشوری حق ندارد تمامیت ارضی کشوری دیگر را که به صورت دموکراتیک اداره می شود و رئیس جمهور آن منتخب مردم است را اشغال کند . اگر روس ها به همان دو ایالتی که مدعی بودند و در آنجا مستقر می شدند، شاید می توانستند توجیهی در حقوق بین الملل پیدا کنند، اما حرکت به سمت کیف پایتخت یک کشور مستقل به نظر من هیچ جای توجیهی برای هیچ یک از رهبران جهان ندارد و امروز هم میبینیم روسیه به شدت هم از نظر حقوق بین الملل منزوی است و هم به لحاظ سیاسی و حتی چینی ها هم حاضر نشدند، رای موافق در شورای امنیت به روس ها بدهند . این در حالی بود که چینی ها مشکلات زیادی با غرب داشتند و غرب یکپارچه علیه روسیه بلند شد و در روزهای آینده خواهید دید که مشکلات روسیه بیشتر خواهد شد و ممکن است پوتین دست به کارهای غیر قابل پیش بینی بزند .

از دیدگاه روابط بین الملل اگر از دیدگاه رئالیستی نگاه کنیم که قدرت، حرف اول و آخر را می زند، باز هم در ظاهر به نفع آقای پوتین بوده است که بتواند قدرت نظامی خود را به رخ بکشد . حتی آن هم تا به امروز ۸ اسفند به نظر من دور از انتظار بود که فکر میکردیم که کیف را بتواند در عرض چند ساعت تصرف کند که تا این لحظه نتوانسته است . اگر فرض را هم بر این قرار دهیم که کیف را به تصرف درآورد و دولت دست نشانده خود را بر سرکار گذاشت، به نظر من در روابط بین الملل ارزشمند به حساب نمی آید و بهایی را که روسیه بابت این قضیه در صحنه روابط بین الملل پرداخت خواهد کرد، به مراتب سنگین تر و بیشتر خواهد بود . به عنوان نمونه نقشی را که در مذاکرات وین تا یک هفته پیش روسیه دارا بود را با امروز مقایسه کنید، متوجه می شوید که هیچ نقش کلیدی در مسئله ایران و غرب بازی نمیکند در صورتی که قبل از این نماینده روسیه هر روز مصاحبه گر اول و بیانگر نقطه نظرات میانه بین دو طرف بود و فکر میکنم روزهای سختی را برای آقای پوتین در صحنه روابط بین الملل در پیش خواهد داشت . زیرا یک بازیگر سیاسی درجه اول باید متعهدین بیشتری داشته باشد و تعجب می کنم که آقای پوتین با چه تحلیلی دست به چنین حمله ای زده است و اینگونه فکر کرده بخشی از افکار جهانی را با خود همسو کند در صورتی که چنین چیزی یه هیچ وجه امکان پذیر نخواهد بود

بخش سوم به روانشناسی سیاسی معطوف است، در واقع عملکرد فردی شخص است که رهبر روسیه به عنوان کسی که قدرت مافوق این کشور است و بیست و اندی سال بر روسیه حکومت میکند و بعد از فروپاشی شوروی به خوبی توانست مشکلات روسیه را برطرف کند و خصوصاً سرمایه گذاری های موفقی در بخش انرژی ایجاد کرده و وابستگی بسیاری از سمت غرب نسبت به خود نیز ایجاد کرده بود،  اما با این اقدام یک شبه همه را تخریب کرد و البته تردید نباید کرد که تحت تاثیر بسیاری از اندیشمندان جدید روسیه که واعظ مکتب ژئوپولوتیک جدید روسیه هستند، مثل الکساندر دوگین که نظریه اوراسیایی روسیه را مطرح می کند می باشد . هر چند که او از نگاه سنت گرایانه هم نقد مدرنیسم می کند و هم نقد پست مدرن، اما به این معنا نیست که آقای پوتین به لحاظ فردی شخصیتی است که حرکت بعدی او غیر قابل پیش بینی است و باز هم تکرار می کنم، بزرگترین اشتباه او زمانی بود که از دو استانی که مدعی بود خارج شد و به سمت کیف رفت و این نشان داد که ایشان تفکر امپریالیسمی سنگینی را به لحاظ شخصی حمل می کند . البته شخصاً بر این باور هستم که بیماری وی هم بی تاثیر نیست، چهره او نشان از بیماری می دهد که در حال مصرف داروهای زیادی می باشد و با چهره چهار سال قبل خیلی تفاوت دارد و دست زدن به این کار ناشی از شخصیت غیر قابل پیش بینی او می باشد که از نظر من یک خودکشی سیاسی بود، چون نمی توان در دنیای امروز و در زمانی که اوکراین عضو ناتو نیست و تقاضای اوکراین برای ناتو رد شده که ناشی از مشکلات تکنیکی بوده به این کشور حمله کند و دیدگاه چهارم که مسائل اقتصاد و به خصوص اقتصاد انرژی است، درست است در این سالها از آن حالت به هم ریخته دوران یلتسین خارج شده و توانست به اقتصاد سروسامان دهد، اما اقتصاد روسیه هنوز به لحاظ توانمندی یک اقتصاد درجه دو است و قابل رقابت با چین و آمریکا نیست و متکی به فروش مواد خام و به دست اوردن ارز معتبر از این طرق می باشد.

·         به نظر می رسد اقتصاد انرژی در شرایط حمله کنونی عامل پررنگ تری باشد ؟

پوتین در مورد اقتصاد انرژی بسیار موفقیت آمیز عمل کرد، درست است که ما و بسیاری از کشورها را از گردونه خارج کرد، ولی توانست بخشی از اروپا را به انرژی خود وابسته کرده و بر همین اساس ۴۰ درصد گاز اروپا را تامین کند . به این صورت ابزار قدرتمندی را به او داد که در تصمیم گیری او موثر بوده و فکر میکرد واکنش غرب نسبت به این عمل او همانند واکنشی که در مورد قضیه آبخازیا در گرجستان بروز دادند خواهد بود .در واقع یک اشتباه محاسباتی انجام داده و هنوز هم این ابزار را دارد که دستور قطع گاز و یا نفت را صادر کند که ممکن است غرب را برای کوتاه مدت با چالش روبرو کند

·         چرا غرب واکنشی نسبت به این حمله نشان نمی دهد ؟

یقیناً غرب قادر نبود در مقابل روسیه بایستد، این مقاومت باعث جنگ جهانی سوم و نابودی های بیشتری خواهد شد . اما غرب با زیرکی عمل کرد و تمام دستاوردهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پوتین را به راحتی زیر سوال برد . امروز نزدیکترین متعهدین روسیه هم نمی توانند از روسیه حمایت آشکارکنند . اگر روسیه بتواند اوکراین را کاملا اشغال کند، بازهم بازنده است، چون یک دولت دموکراتیک را برکنار کرده است . با توجه به مسئله اشغال عراق و افعانستان توسط امریکا که هر دو نقض حقوق بین الملل بود و بدون مجوز و نظر خواهی نظام بین الملل این کار را انجام شد، اما حداقل این توجیه را داشتند که دولت طالبان غیرمنتخب تروریست سرنگون شده است و صدام حسین ناقض حقوق بشر بوده و به جای آن دولت نیمه دموکراتیک جایگزین شده است .

اما در مجموع آن شرایطی که اتفاق افتاد، اشتباه فاحش یک دولتمردی بود که تصور می کرد با غرور خود می تواند دوباره تزاریسم را به روسیه برگرداند چون این نظریه درستی نیست که او می خواهد به شرایط اتحاد جماهیر شوروی برگردد، پوتین در واقع سودای بازگشت به دوران تزارها، کاترین و پطر دارد که همین تفکر بهای سنگینی را برای روسیه در پی خواهد داشت

·         تشنج کنونی روسیه و اروپا چه فرصتی از لحاظ انرژِی برای ایران پدید خواهد آورد ؟

باید سیاست خرد ورزی را در سیاست خارجی پیشه کنیم و به دنبال آن نباشیم که چه کسی از ما دلخور می شود، می توانیم هر لحظه یک مقداری از این عقب ماندگی چند ساله اخیر را جبران کنیم، ضمن اینکه روسیه از این ابزار هنوز به طور کامل استفاده نکرده و ممکن است در روزهای آینده در مقابل انسداد سوئیفت، بخشی از گاز خود را به سمت اروپا قطع کند و شرایط جدیدی ایجاد نماید . اما در این رابطه ما اشتباه بسیار فاحشی را مرتکب شدیم در طی این سال ها نتوانستیم ظرفیت تولید نفت را بالا ببریم و به خصوص تولید گاز را . اگر تولید ظرفیت گاز ما الان بالا بود و درگیر مسائل جانبی نمیشدیم و با این مسائل مواجه نبودیم می توانستیم بخشی از گاز نه فقط اروپا بلکه بسیاری از مناطق را تامین کنیم . البته افزایش توان تولید گاز زمان بر است، اما ما تا به امروز حدود ۸۰ تا ۸۵ میلیون بشکه نفت ذخیره داریم که در این شرایط حساس که بحران اوکراین قیمت نفت را بالا برده، می توانیم این نفت را با چراغ سبزی که از نظام بین الملل خواهیم گرفت، بفروشیم تا جبران مافات این چند سال بوده و با کسری بودجه عظیم مواجه نشویم . از دوران مذاکرات ترامپ و مرکل بر سر نورداستریم که دولت جدید آلمان سعی درتوقف مرحله دوم آن را دارد، اما ترامپ قصد داشت آن را تعطیل نموده و  به جای آن گاز شیل را از امریکا به صورت ال ان جی به سمت اروپا سوق دهد که در هر حال امکان دارد این توافق و اجرای آن در بلند مدت اتفاق بیفتد و باز هم کشور ما سهمی در گاز اروپا نداشته باشد .

 

۹ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۱۵
تعداد بازدید : ۴۳۲