فراگیری تبعات شوک نفتی

فراگیری تبعات شوک نفتی
مقاله ای از اکونومیست The Economist March 12th 2022

نوسان قیمت نفت در اقتصاد جهان نشانه های مطلوبی را از خود نشان نمی دهد؛ افزایش قیمت نفت در مسیر نامتعارفی حرکت می کند. این نوسان قیمت حتی در برخی مواقع با یک اظهار نظر سیاسی به صورت یک شوک قیمتی همانند بحران تاریخی سوئیس ظهور می کند. البته تغییر قیمت می تواند به طور عامدانه حتی با افزایش تولید نفت نیز ایجاد شود. به طور نمونه تحریم اوپک در سال 1973 نیز دلیل افزایش قیمت نفت در جهان شد. از سوی دیگر عواملی دیگری هم در جهان بوده اند که منجر به افزایش قیمت نفت شده اند مانند سال 2008 میلادی که بالاترین رکورد قیمت نفت در آن زمان شکسته شد. اما تنها وجه مشترک همه این عوامل که منجر به افزایش قیمت نفت شده اند به یک تلاقی می رسند که آمریکا و اکثر کشورهای ثروتمند دنیا پس از این نوسان قیمت با یک رکورد اقتصادی مواجه می شوند.
این افزایش قیمت نفت همزمان با رویدادهای اخیر دنیا مانند هجوم روسیه به اوکراین و دوبرابر شدن قیمت سوخت، تبعات غیرمنتظره و دشواری را بوجود آورده است به طوری که این دو رویداد اخیر پیش بینی افزایش و رشد قیمت نفت را بیش از گذشته محتمل ساخته است.
پیکت، یک مدیر مالی، شش دوره زمانی را از سال 1970 تاکنون مورد بررسی قرار داده است که در این بازده زمانی قیمت واقعی نفت نسبت به دوره های مشابه قبل آن بیش از 50 درصد افزایش یافته است؛ و همچنین از اواخر فوریه 2022 قیمت نفت دقیقا روند صعودی به خود گرفته و تا 50 درصد دیگر نیز قیمت نفت افزایش یافته است و حتی امروز( مارس 2022) از این میزان هم اندکی فراتر رفته است.
با این اوصاف، می توان گفت که رابطه بین نفت و اقتصاد یک رابطه پویاست به طوری که در طول تاریخ نیز دورانی وجود داشته است که افزایش قیمت نفت خام مانعی بر رکود اقتصادی بوده است. از جمله آن می توان به افزایش و رونق کالاهای جهانی در سال 2011 اشاره کرد. البته نوع و تبعات شوک نفتی به زمینه و موقعیت اقتصادی هر کشوری بستگی دارد.
علاوه بر این در بیشتر نقاط دنیا، از بازارهای نفتی بیش از هر زمان دیگری حمایت می شود با این هدف که قیمت نفت با افزایش بیشتر به سمت بهتر شدن هدایت شود؛ در حالیکه در بررسی عملیاتی این گونه استنباط می شود که رشد بیش از اندازه قیمت نفت به ارزش ذاتی نفت صدمه می زند. به عبارت واضح تر انرژی یکی از عوامل مهم تولید است و کاهش شدید عرضه از یک سو و یا افزایش قیمت نفت از دیگر سو ممکن است در نهایت به بازار انرژی لطمه بزند. همچنین ممکن است به تقاضای نفت در بازار نیز صدمه بزند. به عبارتی اگر مردم جوامع بخش اعظمی از درآمد خود را برای سوخت و انرژی هزینه کنند برای دیگرهزینه های زندگی خود چیزی باقی نمی ماند.
از دیگر اثرات و تبعات شوک های نفتی می توان به اقدامات بانک های مرکزی در هر کشوری اشاره کرد. این بانک ها معمولا برای جلوگیری از تورم به سمت تشدید سیاست های پولی می روند؛ اقدامی که فدرال رزرو آمریکا در پی دو شوک نفتی، تشدید سیاست پولی را دنبال کرد که اولی مربوط به بحران اوپک در سال 1973 و دومی انقلاب ایران در سال 1979 بود. البته گفتنی است که هیچکدام از این دو شوک نفتی مشابه هم نبوده و نیستند.
در این مجال، بررسی دو متغیر مهم مطرح می شود که اساسا این افزایش و شوک قیمت نفت ناشی از تقاضا در اقتصاد دنیا بوده است و یا عرضه نفت عامل بنیادین این متغیر قیمتی است. اگر دلیل افزایش قیمت نفت بر کاهش عرضه آن در بازار دنیا باشد مانند کمبود عرضه به دلیل تحریم ها، می تواند بازخورد متقابلی مانند تدوین مالیات های جدید بر تولید و مصرف از سوی دولت ها باشد. از سوی دیگر اگر متغیر تقاضا، دلیل شوک قیمت نفت شده باشد و بازار شاهد افزایش تقاضای نفت شود، این افزایش قیمت می تواند تا حدودی نشان دهنده نشاط و پویایی اقتصادی باشد.
لوتزکلیان، یک اقتصاددان در حوزه فدرال رزرو ایالت دالاس، در این زمینه بررسی کرده است که افزایش تقاضای نفت در جهان در هر برهه از زمان می تواند اثرات منفی افزایش قیمت نفت را حتی سنگین تر هم کند. در مقابل یک شوک ناشی از عرضه بالای نفت نیز بسیار پدیده زیان باری بر اقتصاد دنیا است. البته در دوره پاندمیک کرونا این متغیرهای عرضه و تقاضا خود را به میزان اندکی نشان دادند و بازار شاهد تاثیر متغیرهای عرضه و تقاضای نفت بوده است. اما از بهار سال 2020 تا آغاز سال 2022 قیمت های پایه محصولات نفتی 4 برابر افزایش یافته است و این افزایش قیمت توانست رکود ناشی از دوره پاندمیک کرونا را جبران کند.
گفتنی است که بیشترین دلیل سیر صعودی اخیر بهای نفت، بدون شک شوک ناشی از عرضه نفت بوده است که این عرضه بیشتر به دلیل جنگ در اوکراین و تحریم های پیوسته ای بود که از سوی دولت ها بر روسیه وارد شد.
در مجموع با توضیحات مذکور می توان متغیرهایی را مطرح کرد که این متغیرها منجر به رشد قیمت نفت و تعدیل ساختار اقتصاد جهانی شده اند، البته با این نگرش جدید که سهم نفت در روند اقتصاد جهانی مانند گذشته کاربرد و تاثیر چندانی ندارد.
سال 1973 کشورها برای تعدیل تورم نزدیک به هزار دلار از تولید ناخالص ملی خود را صرف تولید یک بشکه نفت می کردند که بر طبق گزارش سال 2021 مرکز سیاسی انرژی جهانی دانشگاه کلمبیا، این رقم در سال 2019 به 45/. بشکه کاهش یافته است و حتی با تنوع در تولید انرژی این رشد سالیانه با افت هم مواجه شده است. در واقع یک تغییر رویکرد در بازده اقتصادی دنیا از صنعت به سمت عرضه خدمات و تنوع بیشتری در مصرف انرژی روی داده است. به عبارت واضح تر جهان در به کارگیری از نفت و فرآورده ها بسیار حرفه ای تر عمل می کند تا اینکه شیوه ای را به کار گیرد که مانند سال های دهه 1970 با دو برابر شدن هر گالن بنزین مواجه شود. دولت ها می توانستند با هر گونه شوک قیمتی در کمترین زمان بهترین رویکرد را به کار ببرند و عملکرد اخیر دولت ها در رویارویی با افزایش ناگهانی قیمت نفت هم قابل مشاهده بود.
جیمز هامیلتون از دانشگاه کالیفرنیا ساندیگو در یک بررسی تاریخی نشان می دهد که بر فرض دولت آمریکا در سال 1970 متغیرهای اقتصادی را در یک بازده زمانی برای کنترل قیمت ها به کار گرفت که این رویکرد توانست کسری و کمبودهای ناشی از رکود اقتصادی را جبران کند. در ادامه از سال 1981 این روش با کنترل قیمت ها تداوم یافت به طوری که قیمت های پایه شکل منطقی تری به خود گرفت و بازارهای تنظیم کننده توانستند با کنترل قیمت ها مانعی بر افزایش بی رویه آن ها شوند. البته ترفندهایی نیز در رفتار اقتصادی به کار گرفته شد و شرایط پاندمیک کرونا نیز به این موضوع کمک کرد. تاثیر مثبت کرونا در بخش هایی مانند کاهش پروازها و رفت و آمدها به دلیل شیوع بیماری موثر واقع شد به طوری که فعالیت اقتصادی و جلسات کاری حضوری جای خود را به فضای مجازی داد واین کاهش ترددها به استفاده از سوخت کمتر و کنترل قیمت ها کمک کرد.
افزایش قیمت سوخت این نتیجه مثبت را هم به دنبال دارد که بانک های مرکزی کمتر وسوسه می شوند تا نرخ های بهره را به راحتی افزایش دهند؛ در نتیجه کاهش ریسک ها برای جلوگیری از رکود اقتصادی اعمال می شود. اما یک بحث دیگری در این میان مطرح می شود که این شوک قیمت نفت، تورم را در چه وضعیتی نگه می دارد آیا به صفر می رساند. این استدلال توسط جمعی از اعضای فدرال رزرو امریکا تد کلارک و استفن تری طی بررسی هایی مطرح شد و در این مورد بحث و اختلاف نظراتی در بین دیگر اعضا مانند کریستبا کانفلیت و منولوسانی ارائه گردید اما همه این متخصصین موافق این استدلال هستند که در این برهه از زمان عبور از شوک قیمت نفت و صفر شدن تورم به دلیل کاهش ارزش انرژی، ضعیف به نظر می رسد؛ حتی قبل از جنگ اوکراین، فدرال رزرو می خواست در سال 2022 چندین بار نرخ های بهره را برای مهار تورم بالا ببرد اما امکان پذیر نبود. با همه این توضیحات یک نکته اساسی مطرح است که با افزایش قیمت نفت سرمایه گذاری در این زمان بعید به نظر می رسد و حتی روند صعودی قیمت نفت حتی نسبت به گذشته هم نمی تواند به راحتی آن را هدایت کند.
حضور نفت شل در موقعیتی مناسب
ارزیابی ها نشان می دهد که وضعیت نفت آمریکا در جهان یک تفاوتی را نسبت به شوک های نفتی گذشته ارائه می دهد. آمریکا در ابتدای دهه 2000 میلادی واردکننده بیش از 10 میلیون بشکه نفت در روز بود. اما با انقلاب نفت شل، تولید نفت آمریکا افزایش یافت به طوری که در حال حاضر بیش از نیاز داخل، نفت تولید می کند و توانست برای اولین بار در سال 2020 صادرکننده نفت در دنیا شود.
اما در مجموع این وضعیت آمریکا به عنوان صادرکننده نفت باعث شده است که کمتر متاثر از شوک قیمت نفتی در دنیا شود. با وجودی که خریداران نفت خیلی از افزایش قیمت نفت خام در دنیا رضایتی ندارند اما تولیدکنندگان نفت مانند آمریکا از این افزایش قیمت های خرسندند.
با این اوصاف در ماه های پیش رو یک بررسی کلیدی مد نظر قرار می گیرد که تولیدکنندگان نفت تا چه میزان می توانند تولید خود را افزایش دهند. آیا افزایش تولید نفت کمکی برای خروج از بحران فعلی تولیدکنندگان نفت در دنیا می کند. اقتصاد انعطاف پذیر آمریکا به عنوان تولیدکننده نفت شل نشان داده است که می تواند در مواجهه با شوک های بزرگ نفتی مقاومت کند و دوام بیاورد.
از سوی دیگر مشکل امروز دنیا واتحادیه اروپا نفت نیست بلکه کمبود بسیار شدید گاز طبیعی است که به نظر می رسد آمریکا و بریتانیا باید متحد شوند تا روسیه را از صادرات گاز به دنیا تحریم کنند.
در پایان می توان گفت قیمت نفت خام می تواند از این میزانی که هست نیز بالاتر رود اما خوشبختانه اقتصاد دنیا نشان داده است می تواند در مواجهه با تلاطمات بازار نفت و شوک های قیمتی مقاومت کند.
ترجمه: مریم میخانک بابایی
۹ فروردین ۱۴۰۱ ۱۶:۲۸
تعداد بازدید : ۴۸۶