گفتگوی خبرنگار دنیای انرژی با “محمدحسن پیوندی” کارشناس و تحلیلگر صنعت پتروشیمی
* با توجه به اینکه در مصاحبه های متعدد توسعه صنایع بالادستی پتروشیمی را بسیار مورد تاکید قرار می دهید، لطفاً درخصوص دلایلی که منجر به چنین تفکری شده است را ذکر کنید؟
البته من تاکید صددرصدی بر توسعه صنایع بالادستی ندارم، ولی به چند علت اشاره میکنم: ما مخزن مشترک در پارس جنوبی با قطر داریم، در نتیجه وقتی که هر سه فاز پارس جنوبی شروع شد، 120 هزار شبکه کاندنسیت و 75 میلیون مترمکعب هم گاز ریچ و غنی داشتیم .این گاز غنی بالای 10 درصد ترکیبات دوکربنه به بالا داشت که باید آنها را جدا میکردیم و همگی این مراحل نیاز به تکنولوژی جهت توسعه صنایع بالادستی داشت . دوم این که بعد از برنامه پنج ساله اول که چند مجتمع متوسط مانند پتروشیمی اراک، تبریز، اصفهان و خراسان که در طول جنگ طراحیهای آنها انجام شد و به دلیل آن بود که در جنوب امکان کارکردن نبود، پتروشیمی بندر امام و ایران ژاپن 85 درصد پیشرفت داشت که انقلاب شد و بعد از آن نیز جنگ و بمباران جنگی گردید، بنابر این مسئولان وقت به این فکر افتادند که با کمک نفتاهای پالایشگاه داخلی مثل پالایشگاه اراک و تبریز و اصفهان موادی مانند پلی اتیلن و پلی پروپیلن درست کنند تا حدی که کشور به آن نیاز داشت .
البته در آن زمان من تازه وارد طرح اراک شده بودم و کار مهندسی و قراردادها را میکردم پس اینطور نبود که ما دوست داشته باشیم بالادست را توسعه بدهیم، چرا که مخازن مشترک با کشورهای خارجی داشتیم و ارزشمند نبود که اتان و پروپان بسوزد، لذا تبدیل به محصولات پتروشیمی گردیدند . پتروشیمی های مثل جم و نوری به وجود آمد . همچنین آریا ساسول و همینطور متانول های زاگرس و فناوران و در بخش پلیمری هم امیرکبیر و مارون و در بخش آروماتیکی هم پتروشیمی بوعلی سینا تاسیس یافت . همه اینها حساب شده به وجود آمده بودند .
* یک فضای غیرشفافی بین بالادست و میان دست و پایین دست در صنایع نفتی همیشه احساس می شود و آن را می توان یکی از دلایل عدم توسعه صنایع پایین دستی شمرد نظر شما چیست ؟
مسئله تنها شفافیت نیست، اتفاقاً این روابط در صنایع پتروشیمی کاملاً شفاف است . ولی دست اندرکاران نمی خواهند قبول کنند که مشکلات کجاست، ما دربالادست هیچ مشکلی نداشتیم، ولی اجرای نادرست خصوصی سازی در بخش پتروشیمی عملا منجر به عدم سرمایه گذاری در آن شد و تحریم نیز امکان واردات تکنولوژی را ناممکن ساخت .
* صنایع پایین دست پتروشیمی چه فراز و فرودهایی دارد ؟
هر کدام مواد تولیدی صنایع بالادستی را پیگیری کنید، یک زنجیره عظیمی از مواد شیمیایی دیگر تولید میکنند که به صنایع پایین دستی خواهد رسید داستان صنایع پایین دستی این است، پتروشیمی دستش از منابع مالی خالی شده و از طرفی قانون نیز اجازه نمی دهد که سرمایه گذاری صورت بگیرد، تنها چیزی که باقی میماند 20 درصد سهم شرکت ملی پتروشیمی در هلدینگ خلیج فارس بود . علاقه من این بود که در بالادست هرچه که میتوانم از پارس جنوبی مواد پلیمری تولید کنم و سهمم را از مخزن مشترک بگیرم کاندیست ها هم به جای اینکه صادر شوند هر چی که می توانم به محصولات آروماتیکی تبدیل کنم .
* صنایع بالادستی پتروشیمی با توجه به آلودگی های فراوان در کشورهای دیگر احداث شده و بیشتر روی بخش پایین دست تاکید می شود. تحلیل شما در این مورد چیست ؟
این بدان معنا نیست که روی صنایع پایین دست تاکید نداریم، دلایلش را گفتم، اگر تحریم برداشته شود و روابط بین المللی خوبی داشته باشیم و بتوانیم تکنولوژی را وارد کنیم خودمان هم صاحب تکنولوژی هستیم و بخش خصوصی هیچ گاه سرمایه خود را بر روی تست یک تکنولوژی نخواهد آورد، در اینجا دولت باید این کار را بکند که چنین کاری را انجام نمیدهد . اما اینکه میگویید کشورهای دیگر روی پایین دست تاکید دارند، دلیل آن این است که آنها نفتی ندارند، مواد اولیه ندارند و از منابع گازی مثل پارس جنوبی نیز از آن بی بهره اند ولی در عوض دانش فنی دارند . اینگونه کشورها تنها راه پیش رو را سرمایه گذاری در پتروشیمی می دانند و از آنجا مواد اولیهاش را میبرند. ما در پتروشیمی اراک موادی تولید کردیم که تا همین دو سال پیش عربستان نداشت .
* در خصوص تولید متانول و اینکه آمریکا رقیب جدی برای صادرات این محصول است نظر خود را بگویید؟
ما در متانول رقیب آمریکا نیستیم، آمریکا حجم زیادی متان دارد و متانول درست می کند ولی رقیب ما نیست . من گاهی از کارشناسان و اقتصاددانان بزرگ می شنوم که عنوان می کنند فلان کارها اجرا نشده و باید اجرا شود یا مثلاً پتروشیمی به بیراهه رفته و به جای اینکه در پایین دست سرمایه گذاری کنند، در بالادست سرمایه گذاری شده، صرفنظر از مخازن مشترک اگر خوراکی برای پایین دست درست نکنیم که پایین دست توسعه نمی یابد هم اکنون یک پتروشیمی خوزستان داریم که پلی کربنات تولید میکند، پلی کربنات از مواد با ارزش افزوده است ولی تمام مواد اولیه اش با بشکه وارد میشود و اقتصادی نیز نیست ولی زنجیره ای بوده که در آن تاریخ برای کشور مفید بود و صنایع خودروسازی نیز تمام پلیمری که روکش چراغهای ماشین را تشکیل میدهد از پلی کربنات تامین می کنند . بنابرین در بالا دست هم وقتی اتان از پارس جنوبی استخراج می شود یا باید سوزانده شود یا ارزش افزوده از آن ایجاد کنیم .
* چه تحلیلی از فرایند خصوصی سازی در صنایع نفتی خصوصاً پتروشیمی دارید؟
از نظر من خصوصی سازی تا سال 1404 در این صنعت زود بود .چون به خاطر اینکه ما یک برنامه دراز مدتی برای اولین بار تحت عنوان چشم انداز 1404 تعریف کردیم . در خصوص خصوصی سازی چند بار مخالفت خود را ابراز کردم، ما در برنامه ریزیهای کلان مشکل داریم، وقتی چشم انداز 1404 نوشته شد و به لحاظ ارزشی بعد از آن اقدام به پرداخت یارانه نقدی 45 هزار تومانی کردیم که شیوه نامناسبی بود . اصل خصوصی سازی که با حضور هلدینگها و قرارگاه ها در صنایع پتروشیمی به بیراهه رفت .واقعاً چه ارزش افزوده ای توانستند ایجاد کنند . متاسفانه برنامه جدیدی که منجر به احداث بوده و چشمگیر باشد انجام نداده اند .
* نظرتان درباره مشکلاتی که در صنایع میان دستی و پایین دستی هست و عدم تسری امتیازات چیست ؟
زمانی که همه واحدهای پتروشیمی در اختیار دولت بود چالشی به نام خوراک وجود نداشت من تصور می کنم که مواد پایه را خود دولت باید تولید کند بدین معنا که خوراک هایی چون اتیلن، پروپیلن، متانول، اوره، آمونیاک و آروماتیک ها و کلر خوراک وقتی دست دولت باشد هرچه بخواهد قیمت را محاسبه میکند. وقتی اتیلن تولید شد دیگر قیمت بین المللی دارد و کسی سر قیمت اتیلن چانه نمیزند . پتروشیمی یک صنعت بین المللی است مثل سوخت بنزین نیست که بگویم سوبسید دهیم .
در هر حال باید بتوانیم ارتباطات بین المللی خود را ارتقا ببخشیم و پتروشیمی هم از این قاعده مستثنا نیست .صنعت پتروشیمی در سالهای سخت ارزآور کشور بود و در اقتصاد مقاومتی توانست ایفاگر باشد .
* با توجه به تبعاتی که از حضور هلدینگها و خصولتی ها در صنایع پتروشیمی ایجاد شده است آیا بخش خصوصی میتواند مجالی برای ایجاد ارزش افزوده داشته باشد؟
متاسفانه کار شایسته انجام نداده اند . هیئت رئیسه صندوق های بازنشستگی سرگرم جفت وجور کردن حقوق آخر برج تعداد بسیاری بازنشسته است در نتیجه قدرت توسعه گری بالا نبوده و پتروشیمی ها که خصوصی سازی شده اند اکثریت آن ها در اختیار صندوق های بازنشستگی است و همه آنها سهم بزرگی از این کیک پتروشیمی واگذار شده دارند . مشکل بزرگ دیگری که دارند ورودی های کم و خروجی های زیاد بوده و نیروهای این پتروشیمی ها به سن بازنشستگی رسیده و استخدامهای جدیدی ندارند .
ما در برنامه پنج ساله سوم مطالعه دقیقی کردیم که در خوزستان چه خوراک هایی موجود است، در عسلویه چه چیزهایی به ما می دهند وهمچنین پتانسیل تامین خوراک هم قوی بود، فاینانس خارجی هم با ما همکاری میکرد و تحریم هم به شدت الان نبود .
* یکی از گلوگاههای پالایشگاهها و پتروشیمی ها این است که در مناطق خشک واحدها را تاسیس کردند که وابستگی زیادی به آب دارند تعبیر شما از این جریان چیست ؟
به شخصه به اندازه تمامی کارکنان وزارت نیرو در مورد آب این کشور حرص خوردم و مخالف شدید تاسیس پتروشیمی های بزرگ در مناطق خشک بودم . باید در صنعت پتروشیمی کارشناسان ورود کنند و در برنامه ریزی و طراحی و لوکیشن باید نظر کارشناسان زبده را جویا شد .در زادگاهم از من میخواستند نماینده مجلس شوم که برای آنها یک پتروشیمی وسط کویر بسازم .