گفتگوی سردبیر دنیای انرژی با "علی نقوی" رئیس بورس انرژی ایران
لطفا درباره تاریخچه و اهداف تشکیل بورس انرژی ایران کمی توضیح دهید.
بورس انرژی ایران در سال ۱۳۹۱ تاسیس شد و هدف از ایجاد آن راهاندازی بازار معاملات نفت و گاز، فرآوردههای نفتی، حاملهای انرژی، برق و آب بوده است. این بورس از زمان تشکیل پیوسته در حال رشد بوده و میتوان ادعا کرد که تا امروز در حوزه فرآوردههای هیدروکربوری عملکرد قابلقبولی داشته است. بهخصوص در ۳ سال گذشته که به بخش صادرات انرژی کمک شایانی کرد.در اسفندماه سال 1400 بورس انرژی ایران شاهد افتتاح سامانه «معاملات آتی» خود بود. امسال نیز توسعه این ابزار و سایر ابزارهای بازار مشتقه در برنامه ما قرار دارد. همچنین برای امسال برنامه داریم که «گواهی سپرده حاملهای انرژی» و «گواهی صرفهجویی انرژی» را ایجاد کنیم.
آیا بازار آتی بورس انرژی ایران نمونهای از بازار آتی نیویورک است؟
قاعدتا این بازار نیز نمونهای از بازارهای آتی بینالمللی و یک ابزار استاندارد در تمام بورسهای معتبر دنیا است. با این تفاوت که در قراردادهای آتی ایران باید حتما امکان تحویل محرز باشد، ولی در قراردادهایی که در بورسهای بینالمللی دیگر در حال معامله است، تسویه نقدی بهتنهایی کفایت میکند. اینکه در بازار آتی ایران باید حتما امکان تحویل وجود داشته باشد یکی از تفاوتهای بنیادین بین بورس ایران و بورس جهانی است. همچنین دارایی پایه معاملات آتی باید قابلمعامله در بورس باشد و یک بازار فعال برای آن شکل بگیرد. سایر موارد تفاوتی ندارد.در حال حاضر، نمونه قراردادهایی که برای بازار آتی متانول و نفتا در بورس انرژی ایران راهاندازی شده مشابه سایر بورسهای جهانی است. در فاز بعدی، معاملات سایر حاملهای انرژی در رینگ صادراتی را در دستور کار داریم.
چه کشورهایی میتوانند مشتری انرژی ایران محسوب شوند؟
محدودیتی وجود ندارد. هر سرمایهگذار داخلی و خارجی و هر کسی که کد سهامداری داشته باشد میتواند اخذ موقعیت کند. سرمایهگذار خارجی میتواند متناسب با مقررات کشور ازطریق شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه به معاملات بورس انرژی ایران وارد شود و سرمایهگذارهای ایرانی نیز هرکدام که کد سجام داشته باشند میتوانند در این بازارها شرکت کنند.
در زمانهای گذشته که بحث فروش نفت در بورس بود، چرا چنین امکانات لجستیکی ایجاد نشده بود؟
این را باید از مدیران وقت صنعت نفت پرسید. در حوزه نفت خام سابقهای تاریخی و سنتی برای فروش متمرکز توسط شرکت ملی نفت ایران وجود دارد. با این وجود با ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و تغییراتی که در سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی کشور بهوجود آمد، در بخشهای گوناگون صنایع پاییندستی و بالادستی نفت حضور بخش دولتی کمرنگتر شد. هرچند در حوزه تجارت نفت خام و فراوردههای نفتی کمتر شاهد حضور بخشهای خصوصی بودهایم. ما امیدواریم که این بخش نیز بهزودی توسعه پیدا کند.
با توجه فراگیری تکنولوژیهایی مانند رمزارزها بهنظر میرسد دولتها بهمرور تصدیگری خود را در سطح جهان در حال از دست دادن میبینند و بخش خصوصی عملا بهسمت بنگاهداری حرکت میکند، فکر میکنید وضعیت بورسی ما با توجه به این شرایط، شامل دگرگونیهایی خواهد شد یا بر اساس همان مبنای دولتی پیش خواهد رفت؟
بورس انرژی ایران دولتی نیست و سقف سهامداری آن طبق قانون اوراق بهادار ۲.۵ درصد است. عمده سهامداران آن فعالان صنعتی شاغل در صنایع برق و فرآوردههای نفتی و نیز نهادهای مالی شامل کارگزاریها و بانکها هستند. از لحاظ ماهیتی بورس انرژی ایران یک شرکت دولتی نیست، بلکه سهامی عام است و سهم آن در بورس مورد معامله قرار میگیرد. از نظر فنی نیز بورس انرژی ایران یک زیرساختی است که در اختیار بخش خصوصی و دولتی قرار میگیرد که بتواند سهم خود را در تجارت نفت، گاز، برق و سایر حاملهای انرژی کشور افزایش دهد.کشور ما پیشتر تجربه سوءاستفاده پدیدههایی مثل بابک زنجانی از سازوکارهای مبهم مبادلات نفت را از سر گذرانده است. این مبادلات به کمک بورس انرژی ایران میتواند شفاف شود. بورس انرژی ایران یک مکانیزم شفاف دارد و بر اساس استانداردهای مشخصی اجازه ورود افراد به معاملات را میدهد. این امر به دولت کمک میکند که از ظرفیت بخش خصوصی در تجارت انرژی استفاده کند. یعنی صادرکنندگان میتوانند از مسیر بورس انرژی ایران فراورده یا نفت خام را خریداری کنند و آن را به مشتریهای خود در تمام جهان عرضه کنند. همچنین بورس زیرساختی را فراهم میکند تا بخش خصوصی برای توسعه خود اقدام کند و بتواند دقیق بهسمت شفافیت و سالم بودن و بدون شبهه بودن را خصوصا در حوزه تجارت نفت و گاز گام بردارد.
باتوجهبه مکانیزمهای استاندارد جهانی بهنظر شما آیا بورس در کشور ما روند مثبت و رو به پیشرفتی را طی میکند؟
اکوسیستم بازار سرمایه ایران تفاوت معناداری با سایر بازارهای سرمایه دنیا ندارد و عمده فعالیت ما نیز در رینگ بینالملل است. بهدلیل آنکه قیمتگذاری و فروش فرآوردههای نفتی در کشور تابع قواعد خاص خود است، شاید همه فروش آن را نتوان در چارچوب بورس انجام داد. با این وجود معاملات نفت میتواند با انگیزه افزایش شفافیت از طریق بورس انرژی ایران انجام شود. فروش خوراک به پالایشگاهها و پتروشیمیها که از وزارت نفت و شرکتهای تابعه دریافتش میکنند میتواند در یک مکانیزم شفاف در بورس انجام شود. حتی فروش بنزین به جایگاهداران نیز میتواند در یک چهارچوب در بورس اتفاق بیفتد و مکانیزم شفافی داشته باشد. بورس انرژی ایران میتواند این سرویس را در اختیار وزارت نفت قرار دهد.
جا دارد اینجا اضافه کنم که صنایع پاییندستی دغدغههایی دارند که به ما در بورس انرژی ایران منتقل میکنند. این صنایع مدعی هستند که نرخ و فرمول قیمتگذاری وزارت نفت و شرکتهای تابعه مناسب نیست و با این شرایط، تولید فرآوردههای بعدی برای تولیدکنندگان توجیه اقتصادی ندارد. صنایع پاییندستی معتقدند که این شرایط آنها را از رقابت با سایر رقبای جهانی باز میدارد. رسیدگی به این امر مستلزم یک همکاری نزدیک میان ذینفعان برای رسیدن به چارچوبهای بهتر و مشخصتر است. بهنظر میرسد که بازار آتی در بورس انرژی ایران یکی از ظرفیتهایی است که میتواند این موضوع را مدیریت ریسک کند. سازوکار بورس انرژی ایران میتواند فرمولهای قیمتگذاری را که در حال حاضر تابع قیمتهای بورسهای خارج از کشور است اصلاح کند. البته مکانیسمهای دیگری نیز وجود دارند تا هم حق صنایع پاییندستی حفظ شود و هم منافع دولت و اقتصاد عمومی تضییع نشود.
سهم بورس انرژی در توجه به عدم شفافیت و تعارض منافع میان صنایع میاندستی و پاییندستی نفت و فرآوردهها و برق چه اندازه میتواند باشد؟
بورس انرژی ایران بهلحاظ زیرساختهای قانونی و استقلال نهادی خود قطعا میتواند یکی از ظرفیتهایی باشد که شفاف و بدون شبهه امکان تبادل میان صنایع بالادستی، میاندستی و پاییندستی را فراهم کند. در فضای بورس که رقابت وجود دارد و کشف قیمت اتفاق میافتد، صنایع میتوانند بهشکلی عادلانه نسبتبه خرید خوراک و فروش محصولات خود اقدام کنند. بورس انرژی ایران وامدار هیچیک از صنایع نیستباید اضافه کنم که قانونگذاری و اجرای سیاستهای تنظیم بازار در ید اختیار بورس نیست، اما صنایع پاییندستی و بالادستی اگر بهجای تاکید روی فرایندهای غیرشفاف و انجام معاملات خود خارج از بورس، به معاملات در بورس توجه کنند، منافع آنها در بلندمدت تضمین میشود. متاسفانه شاهدیم که در برخی مواقع خریداران یا تولیدکنندگان به مکانیسمهای غیرشفاف روی میآورند و یا وارد قراردادهای گروههای غیررسمی میشوند. باتوجهبه تجربیاتی که تاکنون کسب کردهایم، این گونه اقدامات به موفقیت ختم نخواهد شد. حتی اگر توزیع خوراک به یک تشکل یا اتحادیه سپرده شود، باز هم بروز اختلاف گریزناپذیر است. اعضای اتحادیهها نمیتوانند بین خودشان توافق کنند و تضاد منافع دارند. ازهمینرو فروش خوراک از بالادستیها به پاییندستیها نیز دچار تضاد منافع میشود و احتمالا فروشندگان ترجیح خواهند داد که خوراک را به مصرفکنندگان عمده بفروشند تا با مشکلات کمتری مواجه شوند. در نتیجه، مصرفکنندگان خرد متضرر میشوند.در بورس انرژی ایران این ظرفیت وجود دارد که متناسب با نیازها، ظرفیتها و پروانههای بهرهبرداری، یک چارچوب بسیار شفاف و رصدپذیر برای تمامی نهادهای نظارتی ایجاد شود و کل معاملات زنجیره در بورس انجام شود.
بورس انرژی برای بهروز شدن منطبق با استاندارد بورسهای جهان از کدام الگوی برتر بورس بینالملل توانسته تبعیت میکند؟ مشاهده میکنیم در بورسهای جهانی آزمون و خطاهای متعددی سپری شده و رقابتهای ناسالم، مدیریت عرضه و عرضههای قطرهچکانی و دامپینگ از بین رفته است.
بورسهای جهانی سابقه بسیار طولانی دارند و بسیار فعال و قوی هستند. بخش خصوصی نیز نقش پررنگی در اقتصاد ان کشورها دارد. ولی عمر بورس انرژی ایران 10 سال است.درواقع ساختار بازار سرمایه در ایران باید از سال 13۸۴ به بعد مورد بررسی قرار بگیرد. این ساختار بسیار جوان است و قابلمقایسه با بازارهای سرمایه جهانی نیست. موضوع بعدی سیاستهای بخش کلان کشور است که بر توسعه ابزارها برای تجارت نفت و گاز تاکید میکند. ما بهلحاظ مقرراتی در سطح کلان مشکلی نداریم، ولی در سطح اجرا بسیار ضعیف عمل کردهایم که اختیار آن نیز با خود بورس نیست. برخی میگویند که زیرساختهای معاملاتی بورس پاسخگوی نیاز ذینفعان نیست و یا منطبق با استانداردهای جهانی نیست. اما آیا همان مکانیسمهای معاملاتی قدیمی که فعالان صنعت میخواهند به آن پایبند باشند مطابق با تکنولوژیهای روز دنیا هست؟ سامانههای معاملاتی مورد استفاده در بازارهای سرمایهای دنیا بیش از 7 الی 8 نوع نیست که ما نیز از یکی از همین سامانهها استفاده میکنیم. همچنین بهلحاظ دستورالعملهای مقرراتی و معاملاتی سعی کردهایم که با برقراری ارتباط مستمر با ذینفعان مختلف، خود را متناسب با نیازها و مقررات بالادستی بهروزرسانی کنیم.
شفافیت در اقتصاد هزینه دارد. باید همه ما در این اکوسیستم قائل به شفافیت باشیم و آن را مطالبه کنیم و تن به مکانیسمهای غیرشفاف ندهیم.
برخی تولیدکنندگان از دریافت وجه تضمین توسط بورس گلایه دارند. در این خصوص باید گفت که وجه تضمین در تمام بورسهای جهانی وجود دارد. همچنین در تمامی بورسهای دنیا رتبهبندی وجود دارد و بر اساس رتبهبندی مشتری وجه تضمین متغیر است. در بورس انرژی ایران نیز به این موضوع توجه شده، اما رتبهبندی در کشور ما عمر کوتاهی دارد و باید بهمرور جا بیفتد. فعلا پیادهسازی آن با مذاکره و تعامل با ذینفعان انجام شده است. بورس در ایران از نظر ساختارهای معاملاتی عقبتر از سایر بورسهای دنیا نیست و میتوان روی توسعه تکنولوژی سامانه معاملاتی نیز کار کرد و آن را ارتقا ببخشید.
نظر شما در خصوص عرضه کامل فرآوردههای نفتی در بورس انرژی چیست؟ آیا وجود یک نهاد تنظیمگر در عرضه خوراک در بورس انرژی میتواند به مشکلات این صنف پایان دهد؟
در خصوص عرضه کامل فرآوردهها در بورس انرژی ایران نیز باید یادآور شد که برای ورود هر یک از کالاها به بورس باید متناسب با نوع کالا و پیچیدگیهای آن با ذینفعان وارد مذاکره شد. ما یک عرضهکننده بزرگ داریم که شرکت تابعه وزارت نفت است. بنابراین تعداد عرضهکنندگان در بورس انرژی ایران محدود است و این محدودیت میتواند کنترل و هماهنگی بیشتری را برای آن به ارمغان آورد. پس در حوزه حاملهای انرژی امکان عرضه کامل فرآوردهها در بورس انرژی ایران میسر است و کار پیچیدهای هم نیست. بورس انرژی ایران آمادگی دارد هر لحظه که عرضهکنندگان و خریداران اراده کنند در کمترین زمان ممکن مکانیسمهای پذیرش و معاملات آنها را فراهم کند. باتوجهبه آنکه اکثر فرآوردهها در رینگ بینالمللی معامله میشوند و برخی از فرآوردهها نیز در رینگ داخلی مورد معامله قرار میگیرند، تجربه میزبانی معاملات در بورس انرژی ایران به اندازه کافی وجود دارد. بورس انرژی ایران همچنین تجربه کنترلهای بالادستی نسبتبه پروانه بهرهبرداری و سقف خرید معاملهگران را دارد. نمونه بارز آن محصولی مثل متانول است که عرضه آن در بورس انرژی ایران انجام میشود و باتوجهبه مکانیسمهای عرضه و نظارت بورس انرژی ایران، تاکنون بهصورت رسمی شکایتی از سمت پاییندست نسبتبه بورس مطرح نشده است.مکانیزم معاملاتی بورس انرژی ایران آماده است تا ظرفیت گواهی سپرده حاملهای انرژی را متناسب با حجم مورد تقاضای صنایع پاییندستی از بازار بهخدمت بگیرد تا این صنایع بتوانند به کمک گواهی سپرده برای خود خوراک بخرند و قادر باشند در تأمین خوراک مدیریت ریسک کنند.
بورس انرژی در مبحث فروش میعانات گازی و فروش مستقیم نفت به چین چه سهمی ایفا کرده است؟
هرگاه وزارت نفت بخواهد برای فراوردهای عرضههای بینالمللی داشته باشد، بورس انرژی ایران ظرفیت پذیرش و عرضه آن را دارد. در دنیا معاملاتی که بین دو دولت و در چارچوب قراردادهای بزرگ صورت میگیرد، هرگز بهصورت نقدی در بورس انجام نمیشود، ولی دولتها از ظرفیت قراردادهای آتی بورسها بهعنوان شاخصی برای قیمتگذاری استفاده میکنند. چین بورس نفتی شانگهای را راه انداخته است، چون بزرگترین مصرفکننده انرژی دنیا است. این کشور قراردادهای آتی را نیز رونق داده که بتواند بر قیمتهای جهانی نفت اثرگذار باشد. ایران نیز متناسب با این وضعیت باید بهمرور بهسمتی پیش برود که از قراردادهای آتی مورد معامله در بورس انرژی ایران بهعنوان شاخص قیمتی در مذاکرات خود استفاده کند.
این گزاره درست است که مراودات بورس انرژی با بخش خصوصی تقریبا به همکاری و فعالیت با بخش خصولتی کشور بوده است و بهنوعی بخش خصوصی نفعی از این مراودات نمیبرد و مورد حمایت بورس انرژی نیز قرار نمیگیرد؟
بورس انرژی ایران قرار نیست از کسی حمایت کند. بورس یک زیرساخت برای انجام معاملات است. البته این گزاره صحیح است که در سالهای گذشته عمده حجم معاملات توسط شرکتهای دولتی انجام شده است. آنها بیشتر از خصوصیها از ظرفیت بورس استقبال کردند و عرضههای خود را در بورس انجام دادند.لازم به ذکر است که ظرفیت و زیرساخت بورس انرژی ایران در اختیار همه است و صرفا در اختیار بخش دولتی نیست. ولی نباید فراموش کرد که در ایران، عرضهکننده بزرگ کشور وزارت نفت است و قاعدتا سهم بیشتری در عرضهها دارد. با همه این اوصاف، سال گذشته بزرگترین حجم عرضه و معامله در بورس انرژی ایران توسط شرکت نفت ستاره خلیج فارس که نیمی از سهام آن متعلق به صندوقهای بازنشستگی است، انجام شد. این شرکت که متعلق به دولت نیست درخصوص تولیدکنندگان خصوصی کوچک باید عرض کنم که پیش آمده است که گاهی تولیدکنندگان کوچک دچار مشکلاتی در عرضه شدند و ما پیشنهاداتی به آنها دادیم و در مکانیسمهای معاملاتی بورس انرژی نیز به آنها یاری رساندیم تا فروش آنها در رینگ صادراتی بهتر شود. پس بخش خصوصی نیز از ظرفیت بورس انرژی ایران استفاده کرده است و قطعا میتواند با برقراری ارتباط بیشتر با بورس انرژی ایران، بهنحو قویتری از این ظرفیت بهره ببرد. خوشبختانه در چند ماه اخیر ارتباطات خوب و مؤثری بین بورس انرژی ایران و اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفتی برقرار شد. ما نظرات اعضای این اتحادیه را شنیدیم و این نظرات را در اقدامات بعدی خود نیز مد نظر قرار خواهیم داد.
عرضه خوراک بهطور قطرهچکانی باعث رقابت ناسالم میشود. در خصوص تامین خوراک صنایع پایین دستی جایگاه بورس چیست
وظیفه بورس انرژی ایران ایجاد بازار شفاف و کارا با امکان رقابت منصفانه است. دولت نیز در 2 سال اخیر در قانون بودجه و مقررات مربوطبه عوارض صادراتی بر محصولات خام و نیمهخام تلاش کرده است که از خامفروشی جلوگیری کند. ولی مشکل آن است که امکان نظارت در خارج از بورس پایین است و گزارشی وجود ندارد که چه مقدار از خامفروشیها از مسیرهایی غیر از بورس انرژی ایران انجام میشود. بهعبارت دیگر، همه فرایندهای بورس شفاف است و اگر بخشی از خوراک در بورس انرژی ایران و بخشی از آن در خارج از بورس عرضه شود، امکان قضاوت و ارزیابی درباره وضعیت آن محصول وجود نخواهد داشت.همچنین در بستر بورس این امکان وجود دارد که یک تولیدکننده پاییندستی بتواند قرارداد بلندمدت با عرضهکننده ببندد و خوراک مورد نیازش را دریافت کند،اگر همه تولیدکنندگان پاییندستی تقاضای خود را در بورس قرار دهند، بورس میتواند از وزارت نفت درخواست عرضه بیشتر کند. عمده این تقاضاها در قالب قراردادهایی خارج از بورس دنبال میشود و توافقها نامعلوم وغیرشفاف هستند.در عرضههای صادراتی بورس انرژی ایران، انواع عرضههای با حجم بالا و پایین و نیز عرضههای زمینی و دریایی وجود داشته است. در عرضههای زمینی کالاهایی نظیر نفت و بنزین با احجام هزار تن و 5 هزار تن داشتهایم که مشتریها متناسب با حجم مورد تقاضایشان بتوانند اجازه رقابت پیدا کنند. قیمت کالاها نیز متناسب با بازارهای جهانی بوده است. پس نگرانیها درباره اینکه اگر متقاضیان پاییندستی وارد بورس شوند، تامینکنندگان خوراک تولیدی خود را خارج از بورس صادر میکنند و به آنها ارائه نمیدهند بیمورد است و شاید بهانهای باشد از طرف بخشی از تولیدکنندگان پاییندستی برای فرار از شفافیت است.
برای اینکه تولیدکنندگان مکلف به عرضه کامل خوراک خود در بورس باشند و خامفروشی نکنند، بورس انرژی چه راهکاری را میتواند ارائه دهد؟
در فضای بورس کشف و رقابت اتفاق میافتد. حتی خوراک وارداتی میتواند در بورس عرضه شود. اگر اصل شفافیت را بپذیریم بسیاری از این مسائل رفع خواهد شد. بورس فقط محیطی برای رقابت نیست، بلکه محل کشف قیمت و شفافیت نیز هست.
اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفتی اگر بتوانند شرکتی بهصورت هلدینگ ایجاد کند، آیا میتوانند در خصوص خرید خوراک از بورس انرژی امتیازاتی داشته باشند؟
مکانیزم بورس مبتنی بر حراج است و نمیتوان برای یک خریدار امتیاز ویژهای قائل شد. ضمن آنکه وقتی همه اعضای اتحادیه صادرکنندگان فراوردههای نفتی کدبورسی دارند و همه آنها پروانه بهرهبرداری دارند و اطلاعات در یک سامانه ثبت میشود، چرا بهصورت مجزا خرید نکنند؟ در بورس انرژی ایران سازوکار کف عرضه، سقف عرضه و زیرساختها وجود دارد و قراردادهای آتی طراحی شدهاند تا پیشبینیهای خرید متقاضیان را در سررسیدهای مختلف به عرضهکنندگان ارائه دهند. این قراردادها میتوانند منشأ کمکهای بسیاری به طرفهای تقاضای خوراک باشند.
در خصوص خوراک گازی واحدهای پتروشیمی چه نظری دارید؟
بورس انرژی ایران مطالعات راهاندازی بازار گاز را از سه سال پیش انجام داده و گزارشهای آن به وزارت نفت و شرکت ملی گاز ایران ارائه شده است. مطالعات گواهی صرفهجویی انرژی نیز انجام شده و شرکت ملی گاز ایران مکلف شده است که عرضه گاز طبیعی را در بورس انرژی ایران داشته باشد. این امکان در بورس انرژی ایران فراهم است که عرضه به مصرفکنندگان بزرگ گاز بهطور شفاف انجام شود. واحدهای پتروشیمی میتوانند در مقاطع مختلف سال با قیمتهای مختلف خرید خود را انجام دهند و خریدشان شفاف باشد. اصل شفافیت از جمله مباحثی است که تاکید زیادی بر روی ان در بخش های مختلف حاکمیت شده استشفافیت مزیت است و نباید از اصل شفافیت فرار کرد. گاهی در بخش خصوصی شنیده میشود که هر زمان دولت شفاف شد، آنها نیز شفاف خواهند شد. ولی بهنظر من بخش خصوصی باید اعلام کند که حاضر است به شفافیت برسد، خرید خود را نیز شفاف انجام دهد و شهامت رقابتکردن در بورس را نیز دارد. چنین شرایطی است که باعث میشود دولت نیز وادار به شفافسازی شود. اما فعلا بخش خصوصی درگیر اخذ تخفیف، عرضه انحصاری، مجوز ندادن خوراک به رقبا و گرفتن امتیاز از دولت است.
بخش خصوصی واقعی باید خواهان مکانیزم خرید شفافی باشد که در آن مکانیزم شفاف، اطلاعات خریدار موجود است. اتفاقا همین مکانیزم شفاف در حوزه فرآوردهها باعث شد که میزان قاچاق کاهش پیدا کند و آمارها نشان دادند که چون در سازوکار رسمی، عرضه و فروش مناسبی وجود داشت، دلیلی نداشت که در مکانیسمهای غیرشفاف و غیررسمی هزینه شود. برای نمونه، در دورهای که بازار میعانات گازی بهخوبی شکل گرفت، تقریبا بسیاری از مشکلات مینیریفاینریها برطرف شد. اما بخشی از خود آنها بعدا باعث شدند بازار دچار مشکل شود.