چرا ارزان شدن دلار به نفع اقتصاد نیست؟

چرا ارزان شدن دلار به نفع اقتصاد نیست؟
با اینکه برجام و توافقات احتمالی می‌تواند توانایی‌های مالی بانک مرکزی را افزایش دهد، ولی آمدن مقداری پول به خزانه کشور نمی‌تواند بر واقعیت‌های اقتصادی اثر جدی بگذارد.

مشکل اصلی اقتصاد کشور با توافقات احتمالی رفع نمی‌شود، ممکن است توافقات و آزاد شدن پول‌های بلوکه شده و آزادی فروش نفت بتواند به طور موقت و مانند یک مسکن بر روی اقتصاد کشور اثر بگذارد، ولی درمان اصلی نیست. درمان اصلی اقتصاد کشور در داخل کشور است، یعنی قدم اول، کنترل جدی نرخ تورم و نرخ بهره و به نزدیک صفر رساندن آنها، و همچنین واقعی و واحد شدن قیمت‌ها مخصوصا برای حامل‌های انرژی و نرخ ارز است، چون چندنرخی بودن ارز و غیرواقعی بودن قیمت‌ها، ام‌الفساد محسوب می‌شود. این باعث گمراهی فعالان اقتصادی از یک طرف و ایجاد انواع رانت، فساد، سرخوردگی و مایوس شدن جوانان و نخبگان از طرف دیگر خواهد بود.

در شرایط فعلی در اثر سیاست‌های غلط اقتصادی ارزش پول ملی به طور چشمگیری کاهش یافته و تا زمانی که نرخ تورم در کشور به طور جدی با نرخ‌های تورم در کشورهای حوزه دلار تفاوت داشته باشد، تغییری در این روند حاصل نمی‌شود، یعنی کاهش ارزش پول ملی (به طور ذاتی و واقعی) ادامه خواهد یافت؛ حتی اگر همه پول‌های بلوکه شده هم آزاد شود.
البته ممکن است بعد از امضای توافق با تصمیم‌های نابخردانه در داخل و توطئه‌گرانه در خارج و به ضرب تبلیغ و تزریق بیش از تقاضا و ساختن جو "همه چیز گل و بلبل است" به طور مصنوعی بشود برای مدتی بسیار کوتاه قیمت‌ها را پایین نگه داشته و بازار را به بهشت خارج‌کنندگان سرمایه از کشور و واردکنندگان کالاهای مصرفی و غیرضروری به کشور تبدیل کرد،
ولی بعد از چند روز که روند کاهشی قیمت‌ها متوقف شود، بلافاصله خرید گسترده و هجوم مترصدین (و همچنین مترصدات) برای خرید آغاز و قیمت‌ها افسار گسیخته‌تر از قبل رو به افزایش خواهد گذاشت.

این تجربه‌ها را قبلا هم داشته‌ایم و ملموس‌ترین آن، بعد از قبول قطعنامه ۵۹۸ بود، که قیمت ارز به کمتر از یک سوم کاهش یافت، که البته بعد از کمتر از شش ماه باز به همان قیمت‌های قبلی برگشت.

خود حقیر شاهد بودم وقتی قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران پذیرفته شد، چهار صراف عربستانی در دوبی به شدت مشغول به خریدن و جمع کردن تومان ایران بودند، بی‌محابا دلار و درهم می‌فروختند و تومان می‌خریدند. حتی با لنج بسته‌بندی‌های بزرگ تومان را که گونی پیچ شده بود، به انبارهای خود منتقل می‌کردند. من که در آن زمان در دوبی بودم، متعجب بودم، نمی‌دانستم این آقایان چرا انقدر به تومان علاقه‌مند شده‌اند. متاسفانه مس‌ولان اقتصادی وقت هم به جای مدیریت قیمت ارز، تسلیم این ترفند شده و نه تنها برخلاف جهت آنها به تزریق تومان و خرید ارز نمی‌پرداختند، بلکه با هماهنگ شدن نادانسته با آن دشمنان حیله‌گر، به تزریق بیش از تقاضای ارز و تقویت مصنوعی تومان دامن می زدند.

امیدوارم این نوبت مسوولان اقتصادی کشور از تجربه‌های گذشته درس لازم را گرفته باشند، و در این موارد با درایت بیشتری عمل شود.

به هر حال باز هم عرض می‌کنم مشکل اصلی اقتصاد کشور تورم است که علاج آن هم واقعی و واحد شدن قیمت ها و کنترل حجم نقدینگی است.

ببینید وقتی شما در انبار منزل خود موش داشته باشید، هر مقدار هم که گندم انبار کنید، باز موش‌ها آن گندم‌ها را از بین می‌برند، بنابراین بهتر است که اول شر موش‌ها برطرف شود، که اگر گندم وارد انبار شد، ایمن باشد.

به قول مولانا:

"ما درین انبار گندم می‌کنیم

گندم جمع آمده گم می‌کنیم

می‌نیندیشیم آخر ما بهوش

کین خلل در گندمست از مکر موش

موش تا انبار ما حفره زدست

و از فنش انبار ما ویران شدست

اول ای جان دفع شر موش کن

وانگهان در جمع گندم جوش کن"

۲۵ مرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۰۹
رویداد ایران |
تعداد بازدید : ۷۳