بسیاری از تحلیلگران معتقدند ادامه جنگ روسیه و اوکراین که منجر به بروز بحران انرژی شد، نه به نفع ایران، بلکه به سود آمریکاست. علی ماجدی، اقتصاددان و معاون پیشین وزارت نفت، با تایید این موضوع به تجارتنیوز گفت: آمریکا از این بحران سود میبرد؛ تا جایی که هدفش را بر فرسایشی کردن جنگ روسیه و اوکراین بنا کرده است.
علی ماجدی، اقتصاددان و معاون وزارت نفت در دولت یازدهم، در گفتگو با تجارتنیوز درباره بحران انرژی اروپا گفت: آمریکا بالقوه دراین بازه یکی از ذینفعان بحران پیشآمده است. بر خلاف ایران، این کشور با استفاده از فرصت بحران و قیمتهای بالای ذخایر نفت و گاز شل از شرایط بهرهبرداری میکند.
در ادامه مشروح کامل این گفتگو را میخوانید.
چرا اروپا منبع تامین انرژی خود را محدود به یک کشور، یعنی روسیه کرد؟ آیا چنین شرایطی پیشبینی نمیشد؟
پس از تاسیس خط انتقال گاز «نورد استریم۲» سهم تامین گاز اروپا از روسیه و وابستگی به این کشور افزایش پیدا کرد. البته اتحادیه اروپا و کشورهای این منطقه همواره به فکر متنوعسازی منابع تامین انرژی بودند تا به منبع واحدی وابسته نشوند. همانطور که شاهد تلاش اروپا برای عدم وابستگی و توسل به منابع انرژی ایران و کشورهای همسایه در ۱۳۸۳ بودیم.
در آن زمان که بنده معاون اقتصادی وزارت خارجه بودم، مساله انتقال گاز از ایران به اروپا به صورت جدی مطرح شد. حتی مذاکراتی میان ایران و روسیه در این راستا صورت گرفت. آن زمان سه گروه هستهای، سیاسی و اقتصادی فعالیت داشتند. در گروه اقتصادی با حضور رئیس وقت صادرات گاز ایران، درباره انتقال گاز ایران صحبتهایی شد.
همزمان اروپا ماجرای انتقال گاز از طریق آذربایجان را پیگیری کرد. اما یکی از موانع صادرات از این کشور احداث خط لوله در مسیری ۲۰۰۰ کیلومتری بود. احداث این خط نیازمند انتقال حجم وسیعی از گاز بود تا توجیه اقتصادی داشته باشد. در حالی که میزان گاز آذربایجان در منبع شاهدنیز محدود بود. بنابراین تصمیم بر آن شد تا از طریق ترکمنستان گاز را از نزدیکی دریای خزر عبور داده و به آذربایجان برسانند. سپس مجموع گاز دو کشور از طریق خط لوله ذکر شده منتقل شود. اما هر دو پروژه با مخالفت ایران و روسیه عقیم ماند. دلیل مخالفت آنها مسائل زیستمحیطی بود.
در حال حاضر و با توجه به وضعیت حاکم بر بازار انرژی دنیا، ایران میتواند یکی از منابع تامینکننده انرژی برای اروپا باشد؟
در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد با اعمال تحریمها، پیگیری ماجرای انتقال انرژی گاز از ایران برای بازارهای اروپا به صورت کلی مغفول ماند. همزمان میزان بهرهبرداری از میدان پارس جنوبی کاهش پیدا کرد. سپس در سال ۱۳۹۲ با تغییر دولت و روی کار آمدن زنگنه ظرف دو تا سه سال میزان بهرهبرداری از پارس جنوبی معادل بهرهبرداری قطر از میدان گازی رسید. اما باز هم شرایط برای صادرات گاز فراهم نبود چراکه با مصرف بیرویه گاز در داخل مواجه بودیم. بنابراین تنها راه برای صادرات گاز از طرف ایران ال.ان.جی بود.
دیری نپایید که دوباره بحث صادرات گاز اروپا در سالهای ۹۲ و ۹۳ مطرح شد. در آن زمان معاون بینالملل وزارت نفت بودم و دو دیدگاه برای انتقال گاز وجود داشت. یکی انتقال از طریق خط لوله و دیگری ال.ان.جی که شخصا با گزینه اول به لحاظ استراتژیک موافقتر بودم. اما دوباره با تحریمهای ۲۰۱۸ مواجه شدیم و این پروژه نیز ناتمام ماند.
بر اساس اطلاعات موجود، ایران در شرایط فعلی امکان صادرات انرژی گاز را ندارد. مگر با سرمایهگذاری وسیع در زمینه بازساری و افزایش ظرفیتهای پارس جنوبی که البته آن هم در گرو لغو تحریمهاست. با این حساب به این سرعت نمیتوان به تامین گاز اروپا از طرف ایران دل بست.
پس آیا میتوان گفت ایران فعلا جایگاهی در بازار انرژی اروپا ندارد. نظر شما درباره حضور آمریکا برای تامین گاز اروپا چیست؟ چراکه برخی تحلیلگران معتقدند آمریکا از بحران انرژی اروپا سود میبرد و عرصه را برای حضور دیگر کشورها تنگ کرده است.
با توجه به آنچه ذکر شد ایران در هیچ بازه زمانی نتوانست تامینکننده انرژی اروپا باشد. اروپاییها ناچارا در مسیر وابستگی به نورد استریم یک و دو سوق پیدا کردند که امروز شاهد قطعی آن هستیم. آمریکا و کشورهای شرقی از همان ابتدا با تامین انرژی اروپا از طریق خطوط «نورداستریم» مخالفت کردند. اما آلمانیها که سردمدار اصلی جریان انتقال بودند بیتوجه به مخالفتها کار خود را ادامه دادند. حال بروز بحرانی انرژی بهترین فرصت برای بازاریابی آمریکاییها است در این بازه زمانی آمریکا میتواند بازار انرژی و مشخصا گاز اروپا را در طولانی مدت دست گرفته و به تامین منافع خود بپردازد.
این روزها آمریکا با کاهش ذخایر استراتژیک نفت مواجه است؛ با توجه به شرایط فعلی به نظر شما آمریکا میتواند برای گرفتن بازار نفت اروپا برنامهریزی کند؟
پس از تصمیم اوپک پلاس برای بالا نگه داشتن قیمتها و میزان عرضه به اندازه تقاضا، وضعیت بازار نفت دگرگون شد. همچنین با قطع انتقال گاز از طریق خطوط نورد استریم یکی گزینههای جایگزین نفت آمریکاست. علاوه بر این، آمریکا کشوری نیست که راه حلی برای کاهش ذخایر استراتژیک نفت خود نداشته باشد و به راحتی بازار نفت اروپا را از دست بدهد.
اروپا تحت تاثیر آمریکا روسیه را تحریم کرد و در نهایت خودش دچار بحران شد. اما در این بحبوحه نه تنها آمریکا بلکه کشورهای دیگری مانند چین و هند از بحران منتفع شدند. دو کشور هند و چین با استفاده از شرایط تحریم روسیه قادر اقدام به خرید نفت این کشور با تخفیفهای ویژه کردند. گمانهها از فروش نفت با قیمت۴۰ دلار خبر میدهند، موضوعی که به کساد در بازار نفت ایران ختم شد.
برای جمعبندی باید گفت آمریکا به صورت بالقوه از بحران اروپا سود میبرد. تا جایی که در پشت پرده به دنبال هر چه فرسایشی شدن بیشتر جنگ روسیه و اوکراین است تا به هدف اقتصادی خود که تصرف بازار انرژی اروپا است دست یابد.