نامه وزیر چگونه از بایگانی پتروشیمی بیرون آمد؟/کارشکنی در بدنه میانی نفت

نامه وزیر چگونه از بایگانی پتروشیمی بیرون آمد؟/کارشکنی در بدنه میانی نفت
گفت وگو با حسن خسروجردی رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرآورده های نفت،گاز و پتروشیمی از دلایل ناکامی بخش خصوصی در صادرات نفت آغاز شد و به وجود کارشکنان در بدنه میانی نفت و رقابت نفتی های دولتی با خصوصی ها بر سر خرید کشتی ختم شد.
می گوید دشمن می داند که اگر سنگی روی زمین ما می اندازد ما هر کدام به تنهایی سعی بر حل آن داریم در حالیکه اگر با اتحاد و وحدت هر کدام یک اهرم زیر آن بیندازیم به راحتی می شود آن را حرکت داد و از سر راه برداشت اما دشمن می داند سنگی بیندازد، یک نفر تا راهکار کنار زدن آن را پیدا کند زمان می برد و آنها در آنزمان به مقصد خودشان می رسند.
برای این استدلال خود به گزارش اخیر خبرانلاین در خصوص سوزاندن پروپان در پتروشیمی امام خمینی و عدم اجاره کشتی از بخش خصوصی با وجود ارسال نامه به مدیرعامل این شرکت اشاره می کند و می گوید: شما اخیرا یک مطلب در مورد پتروشیمی بندر امام و سوزاندن گاز مایع به مدت یکماه در این پتروشیمی نوشتید در حالیکه ما همان زمانی که سوزاندن گاز شروع شده بود به شرکت ملی صنایع پتروشیمی نامه نوشته بودیم که کشتی داریم. هر روز هم که پیگیری می کردیم جواب نامه چه شد می گفتند در کارتابل معاون وزیراست. ولی وقتی شما گزارش را نوشتید ما را دعوت کردند و گفتند قضیه این گزارش چیست و وقتی پیگیر نامه شدند آن را از بایگانی بیرون کشیدند در حالیکه در هر روز پیگیری ما می گفتند در دفتر آقای بیات است. اما در طول این یکماه که گاز را می سوزاندند حاضر نشدند این محصول را به صورت اعتباری به بخش خصوصی بدهد و یا کشتی ما را اجاره کنند.
خسروجردی رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرآورده های نفت گاز و پتروشیمی

حسن خسروجردی رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرآورده های نفت،گاز و پتروشیمی با حضور در کافه خبر که مشروح آن را در ادامه می خوانید از مسایلی پرده برداشت که در انتها به یک جمله ختم شد: عملکرد کارشکنان نفتی در بدنه میانی وزارت نفت مشخص است چرا آنها را بازخواست نمی کنیم؟
از صادرات نفت توسط بخش خصوصی چه خبر؟
تا کنون بخش خصوصی توانسته جند محموله صادرکند و رقم نسبتا خوبی است اما الان مقداری مشکل برای شرکت هایی که نفت خام را خریداری و صادر می کنند ایجاد شده است. درعین حال آدمهایی که پشتیبان این عملیات بودند آدم های قابل قبولی بودند ولی فکر می کنم عواملی در داخل، پوست خربزه ای زیر پای آنها گذاشتند که زمین بخورند.
جریان چه بود؟
خارج از ظرفیت بازار به آنها نفت وفراورده دادند. وقتی شما به اندازه یک کشتی توان عملیات دارید قطعا به اندازه آن باید نفت خام صادرکنید و بعداز اتمام کار به شما محموله جدید بدهند اما به شخصی که ظرفیت صدور یک کشتی را داشت معادل ظرفیت چند کشتی نفت وفراورده دادند و قطعا در چنین شرایطی از پیش مشخص است که با سر، زمین خواهد خورد.
اما مدیرعامل شرکت ملی نفت معتقد است ناکامی را باید در عملکرد بخش خصوصی جستجو کرد؟به عقیده بنده پشت تمام این مسایل اراده ای بود که بخش خصوصی در این راه زمین بخورد. شما شاهدهستید به فرد یا شرکت کم توانی چند محموله اعتباری می دهند ولی به کنسرسیومی که بیش از 65عضو دارد وکارامدترین متخصصین نفت در آن حضوردارند حاضر نیستند به صورت اعتباری کالا بدهند. از طرف دیگر عده ای فکرمی کنند خریداران نفت و فروشندگان تجهیزات ودکلهای حفاری دست به سینه صف ایستاده اند تا به ایران کالا بدهند و ناجوانمردانه مدیران بالایی نفت را میکوبند که رانت می دهند.
ظاهرا الان صادرات نفت توسط بخش خصوصی متوقف شده است؟
الان تقریبا به حداقل رسیده است.
قرار بود 20 درصد صادرات روزانه نفت خام توسط بخش خصوصی صادرشود. اصلا چنین برنامه ای محقق شد؟
خیر، 20 درصد صادرات یعنی 400 هزار بشکه در روز؛ دولت نتوانست بیش از فروش سنتی خود به چند کشورصادر کند. طبیعی بود که بخش خصوصی به این عدد نرسید. بگذارید به نحوی دیگر به این سوال پاسخ دهم واقعا به نظر می رسد عزمی در درون بدنه میانی وزارت نفت وجود دارد تا جلوی صادرات نفت گرفته شود. در شرایطی که ما مدیرانی داریم که با یک تلفن و به اعتبار اسمشان طرفهای خارجی کشتی به ایران می فرستند می بینیم که اینها کنار گذاشته شده اند و از آدم هایی استفاده می کنیم که واقعا اطلاعات کافی از وضعیت روز ندارند. تمام اینها نشان می دهد که عزمی که باید در نفت وجود داشته باشد، وجود ندارد. ما ادم های تاثیرگذار و پرنفوذ در دنیا را کنار گذاشته ایم و این خود بزرگترین اشتباه ماست.
معتقدید دست های پنهانی تلاش دارند در مسایل نفتی ایران سنگ اندازی کنند؟
بنده به کارشکنان اعتقاد دارم؛ در عراق وقتی صدام از بین رفت و شکست خورد در بخش نفت تنها چند مهره کلیدی خط خوردند معنی این است که از قبل آدم داشتند. ما کشوری هستیم با 15 همسایه، و همه دنیا می دانند بدون ما نمی توانند در منطقه سلطه داشته باشند؛ یک حکومتی آمده که جلوی آنها ایستاده اسلام سیاسی اقتصادی فرهنگی را بعد از صد سال بیدار کرده و سیاست های آنها را اعمال نمی کند. وشاهرگ حیاتی دنیا نفت این منطقه است. بنابراین بی قید و شرط آنها آدم هایی در سیستم نفتی کشور ما دارند.
طی چند سال گذشته تغییرات مدیریتی زیادی در نفت صورت گرفته است. این تغییرات کمکی نکرده است؟این افراد در سیستم های بالای مدیریتی نیستند؛ جاهای کلیدی هستند، هر مدیری هم که می آید سرجای خود می مانند.
مثلا هزینه انتقال هر تن مازوت از جنوب به شمال 140 هزار تومان است اما اگرهمین مازوت از شمال بصورت سوآپ وارد شود علاوه بر اینکه این هزینه را در پی ندارد، بلکه ما هزینه ترانزیت هم می گیریم و در جنوب به آنها معادل آن را تحویل می دهیم. اما باید در شرایط فعلی شخصی را پیدا کنیم که 700 هزار تن سوآپ را به حد اقل رسانده است.شما به این فرد چه میگویید ؟
یا به گزارش غلطی که به آقای میرکاظمی وزیر سابق نفت دادند و منجر به توقف سوآپ شد و بعد از آن گفتند گزارش غلط به وی داده شده بود. به نظر شما به شخصی که این گزارش غلط را داده است که نتیجه آن باز شدن چندین پرونده در دادگاه بین المللی بر علیه نیکو شد، قزاقستان با بی اعتمادی به ایران نگاه کرد وکشورهای دیگررا جایگزین کرد و لوله شمال بلا استفاده ماند چه میگویید؟
در گذشته هنگامی که همه وزرا گسترش پالایشگاه ها را جزو اولین برنامه های خود عنوان می کردند. کسانی می آمدند و اعلام می کردند که احداث پالایشگاه ها در کشور اقتصادی نیست و اگر این سرمایه را در بخش دیگری فعال کنیم بهتر است وباید بنزین کشور را از دیگر کشورها تامین کنیم. اما این سوال ایجاد می شود که واقعا ساخت پالایشگاه در آنزمان به صرفه نبوده؟ چطور است که سنگاپور به عنوان یک کشور غیر نفتی در زمینی حدوده دو هزار و 500 هکتاری درسال 2005 ، 37 میلیارد و 300 میلیون دلار فراورده نفتی صادر کرده است؟ (این کشور نفت را می خرید وبا فرآورش آن در پالایشگاه های خود فراورده ها را از جمله بنزین به ما می فروخت.) برای آن کشور که نفت را از خلیج فارس می برد اقتصادی بود برای ما نبود؟ شما یک اسم روی این افراد بگذارید.

برای صادرات بنزین و گازوئیل برنامه ای دارید؟
معتقدم با گسترش تولید، بنزین به اندازه مصرف داخل تولید می شود که اگر قاچاق انجام نشود به راحتی می توان نیاز داخل را تامین کرد. متاسفانه از روش هایی برای مقابله با قاچاق استفاده می کنیم که مشکل را حل نمی کند. ضمن آنکه ما هم هیچ وقت در چنین شرایطی نمی توانیم روی صادرات بنزین و یا گازوییل حساب کنیم. به عنوان مثال امارات متحده عربی با وجود آنکه یک کشور ثروتمند است ( البته مصرف این کشور بیش از تولید آن است) اما تا کنون موفق نشده ایم به آنها بنزین یا گازوئیل بفروشیم. چرا که لنج های قاچاق ما به نزدیکی آب های امارات می روند ومحموله را در کشتی که برای جمع آوری محموله های قاچاق لنگر انداخته نزدیک می شوند و با 200 دلار زیر نرخ بین المللی می فروشند و بر می گردند. این کشتی هم به عنوان واردات قانونی به سمت امارات می رود. بنابراین در چنین شرایطی رفتن به سمت صادرات بنزین و گازوئیل منطقی نیست مگر آنکه فکری به حال قاچاق این فراورده ها بشود.
درشرایطی که خبر می رسد برای قاچاق گازوئیل کیلومترها خط لوله کشیده می شود به نظر نمی رسد این قاچاق از طریق قاچاقچیان خرد صورت بگیرد که بشود آن را براحتی مهار کرد.دقیقا؛ ریشه اصلی گسترش قاچاق سوخت در سودآوری بالای آن است و وقتی یک عملیات سودآور باشد برای انجام آن تیم درست می شود؛ به طور قطع این محموله ها از سیستم پالایشگاه ها و پخش تامین می شود؛ ( گازوئیل در مغازه ها که تولید نمی شود که به راحتی قابل تامین باشد؟) بخش خصوصی فاسد هم درکنار این افراد فاسد تیم تشکیل میدهند. بنابراین جمع آوری اینها در بخش خرد توسط یک نفر امکان پذیر نیست.
به نظر شما قاچاق سوخت هم مافیا دارد؟
اگر مافیا به مفهوم یک واژه اتحاد منفی باشد که حرکتی منفی به صورت مشترک انجام می دهند، در بخش قاچاق سوخت ایران نیز به طور قطع مافیا وجود دارد.
در حال حاضر تمامی سیاستمداران، پلیس ها و عوامل امنیتی دنیا بر علیه قاچاق مواد مخدر و اسلحه در حال مبارزه هستند؛ این منابع نقل می کنند که در بهترین شرایط درصد کشفیات معادل سه درصد کل حجم قاچاق است.
به لحاظ وحدت در مبارزه، بین تمام کشورها یک سیاست مشترک بر علیه مواد مخدر وجود دارد. در حالی که این مساله در بخش قاچاق سوخت متفاوت است؛ همه کشورها در مبارزه با قاچاق سوخت وحدت مبارزه با قاچاق مواد مخدر را ندارند و برخی کشورها همچون کشورهای همسایه از خدا می خواهند بجای بنزین لیتری 3 هزار و 500 تومان،بنزین لیتری 2 هزار تومان وارد شود؛ بنابراین، دولتهای کشورهای همسایه ما آنچنان به دنبال جلوگیری ازاین اتفاق نیستند و این خود کار را دشوارتر می کند.
از بحث های نفتی بگذریم. یکی از خوانندگان خبرآنلاین از شما پرسیده که وضعیت سهام صنایع پتروشیمی صادرکننده اوره و آمونیاک با توجه به تصمیمات لحظه ای دولت چگونه خواهد بود؟ آیا در حال حاضر قوانین صادراتی ضمانت اجرایی دارد؟
تصمیم های لحظه ای که دولتمردان می گیرند به خاطر بحران است و قطعا این بحران هم ماندگار نخواهد بود و قطعا این تصمیم های لحظه ای نیز به پایان می رسد. من فکر می کنم چون دولتمردان عوارض تصمیم های لحظه ای را تقریبا دیدند و هرکدام مجبور شدند مرتبا براساس نظرات کارشناسی و استدلال های درست تصمیم های خود را تغییر بدهند دیگر مثل گذشته با آن سرعت، تصمیم های لحظه ای نخواهند گرفت و سعی خواهد شد که پخته تر و جامع تر عمل کنند اما اگر بگوییم که هیچ وقت اتفاق نمی افتد فکر می کنم درست نیست و حتما بازهم شاهد اینگونه تصمیم های لحظه ای خواهیم بود.اما با توجه به مزیت نسبی کشورمان درتولید نفت، گاز و پتروشیمی است اگر بتوانیم کالاهای پتروشیمی را با کیفیت تولید کنیم و روی صنایع پایین دستی آن کار کنیم این صنعت جزو صنایعی است که هیچ وقت افول ندارد. چون مواد اولیه در اختیار همه کشورهای دنیا نیست که رقیب بشوند. رقیب ها محدود هستند.حتی عربستان که در حال حاضر در بخش صنعت پتروشیمی فعال است بازهم به اندازه ما گاز ندارد و بیش از این هم نمی تواند جلو برود. بنابراین فکر نمی کنم اصلا نگرانی روی سرمایه گذاری دراز مدت باشد. اما به هرحال شخص بنده ترجیح می دهم در صنایعی که مدیریت خوب بر آن حاکم است سرمایه گذاری کنم تا روی صنایعی که سیستم آنها با ضعف مدیریتی همراه است. برای بازدهی بالای سرمایه خودمان باید به سمت سرمایه گذاری بر صنایعی برویم که نوآوری در آن بیشتر باشد و در این راستا در عین حال سعی بر تشویق اینگونه شرکت ها داشته باشیم.
یعنی منظورتان این است که اگر شما باشید ترجیح می دهید در پتروشیمی ها سرمایه گذاری نکنید؟
بگذارید اینگونه پاسخ بدهم خوشبختانه پتروشیمی ها تقریبا خصوصی شده اند هرچند که بسیاری از انها خصولتی شده اند تا خصوصی اما به هرحال بازهم می گوییم اشکال ندارد چراکه در همه جای دنیا صندوق ها و بیمه ها جزو و سازمان هایی هستند که پول زیادی در اختیار دارند و در عرصه تولید سرمایه گذاری می کنند. اما مشکل در اینجا شکل می گیرد که در همه جای دنیا مثلا اگر صندوقی یک شرکت فولادی را بخرد به دلیل آنکه در سیستم خود مدیران متخصص این صنعت را ندارد در ابتدا برنامه ریزی های لازم را در راستای اهداف خود انجام می هد و پس از شرکتهای متخصص صد در صد خصوصی را برای اینکار استخدام می کند اما در ایران سعی می شود از نیروهای خودشان استفاده کنند که قطعا آنها تجربه و تخصص لازم را ندارند و باز هم با نگاه دولتی اداره میکنند.
بالاخره پیشنهاد شما برای خرید سهام از سوی سرمایه گذاران چیست؟
اگر من بخواهم سهام بخرم قطعا به سمت خرید سهامی می روم که بخش خصوصی آنرا مدیریت می کند چرا که اگر راه را به خطا برود دود آن مستقیم به چشم خودشان می رود برای همین سعی می کنند پویایی داشته باشند و وضعیت تولید را مدیریت کنند اما بخش هایی که دست دولت است را نمی خرم چرا که در این بخش اگر اشتباهی هم صورت بگیرد به حال مدیر فرقی نمی کند و نهایتا اگر ضرر بسیار هنگفت باشد وی را بر می دارند و مدیر دیگری می گذارند. بنابراین ریسک سرمایه گذاری در بخش هایی که زیر نظر دولت است بالاتر از سرمایه گذاری روی شرکت های خصوصی است. اما شرکت های خصوصی به معنی شرکت هایی نیست که خصولتی شدند و در اصل مدیریت آنها در دست دولت است. مثل برخی از پالایشگاه ها که درست است که خصوصی شده اند اما همچنان فروش و عرضه تولیدات آنها منحصرا در دست شرکت پالایش و پخش فراورده های نفتی است.
روش مدیریتی حاکم بر صنعت پتروشیمی را چگونه ارزیابی می کنید؟
به نظر می رسد شرایط فعلی زمان گذاراست و چون زمان گذار است قضاوت در مورد نحوه مدیریت خیلی درست نیست. درحال حاضر بخش خصوصی در مقابل بخش دولتی واکنش نشان می دهد و تلاش دارد مدیریت کار خود را خود به دست بگیرد و معتقد است وقتی پتروشیمی به آنها واگذارشده پس آنها هم باید فروش محصولات خود را انجام دهند و کار به دست بازرگانی پتروشیمی سپرده نمی شود. به هرحال در شرایط فعلی همکاری لازم میان دولت و بخش خصوصی ضعیف است یک حالت بی اعتمادی بوجود آمده است. بنابراین یک مدیر هر چقدر هم قوی باشد در این فضای ایجاد شده کاری از دستش بر نمی آید. این یک نکته اما نکته دوم در این بخش بر می گردد به این مساله که این بازار و البته بسیاری از بازارهای دیگر یک ابزار حمل و نقلی می خواهند. اما در شرایط فعلی علی رغم آنکه دولت تاکید کرده این بخش را باید به دست بخش خصوصی سپرد اما در این بخش نیز شاهدیم که بسیاری از مسوولان تلاش دارند تا با خرید کشتی کار را به دست خود بگیرند. در حالیکه در شرایط فعلی دست بخش خصوصی بازتر از دولت است. اما به جای اختصاص بودجه به خرید کشتی به بخش خصوصی بعضا مشاهده می شود که 5 تا 6 شرکت مختلف برای خرید یک کشتی اقدام می کنند که در نهایت منجر به افزایش قیمت می شود. در واقع یک هماهنگی مشخص وجود ندارد.
یعنی برخی از مدیران دولتی از ارائه خدمات حمل و نقل دریایی فراورده های نفتی به بخش خصوصی خودداری می کنند؟صددرصد. تا جایی که مطلع هستم دولت با سپردن کار به دست بخش خصوصی موافق است اما هنوز بعضی از بخش های دولتی اصرار دارند خودشان یک چنین ناوگانی را بوجود بیاورند. خب وقتی دولت همچین ناوگانی داشته باشد بیشتر در چشم هست تا بخش خصوصی و قطعا همین اقدام دولت دودش قطعا به چشم خود دولتمردان خواهد رفت. واقعا نمی دانیم چه اصراری است که برخی از مدیران تلاش دارند وارد مساله خرید کشتی شوند. ما نمی گوییم همه ناوگان دریایی در یک شرکت جمع شود اما قطعا می توان با مدیریت واحد به نحوی مساله را پیش برد که حداقل رقابت ناسالم شکل نگیرد.
فکر نمی کنید اگر یک مدیریت قوی نقش حاکمیتی پتروشیمی را بر عهده داشته باشد می تواند با یک برنامه ریزی مناسب تعادل را میان بخش خصوصی و دولتی ایجاد کند؟
برنامه ریزی نه اینکه نشده برنامه ریزی شده اما اجرای آن سخت شده است. متاسفانه در شرایط فعلی یک سری از عوامل اجرایی در فرمان این مدیریت نیستند و مقابل آن ایستاده اند.
منظورتان بخش خصوصی است؟
بله دقیقا؛ شاید اگر در شرایط 5 سال پیش همین مدیریت الان اجرایی می شد جواب می داد اما در شرایط فعلی بخش خصوصی به دنبال اختیارات بیشتر است که البته حق این بخش هم هست و به نظرم باید دولت اعتماد کند و این اختیارات را بدهد. باید دولت از فضای دخالت کردن خارج شود. ضمن اینکه دولت باید سرمایه مورد نیاز بخش پتروشیمی را تامین کند چرا که بسیاری از طرح ها و پروژه های پتروشیمی متوقف شده است و باید تلاش شود تاسرمایه مورد نیاز این پروژه ها تامین شود.
فکر نمی کنید تامین سرمایه بخش پتروشیمی برای افزایش مجتمع ها در شرایطی که اکثر واحدهای فعلی به دلیل نبود خوراک با 50 درصد ظرفیت مشغول به تولید هستند یک اشتباه استراتژیک محسوب شود؟فرمایش شما را قبول دارم. بالاخره شاید برای آن مقداری که مجوز احداث داده اند میزان خوراک محاسبه نشده باشد اما اینکه خوراک آنها را نداریم درست نیست. مطمئنا آیندگان ما را زیرسوال خواهند برد که چرا به جای تامین گاز مورد نیاز تولید اولویت مصرف را به بخش خانگی دادیم و بعضا به دلیل آنکه یک نماینده مجلس در حوزه انتخابی خود به دنبال جمع آوری رای بیشتر است یک وزارتخانه را ملزم به انتقال گاز به یک روستایی می کند که تنها 50 خانوار دارد در حالیکه این روستا با انتقال سیلندر گاز هم گرم می شود.بنابراین می توانیم واحدهای جدید اضافه کنیم در صورتیکه اولویت تامین گاز با بخش صنعت باشد.
به رقابت بخش دولتی با خصوصی برای خرید کشتی جهت حمل فراورده های نفتی اشاره ای داشتید. در شرایطی که در دنیا استقبالی از خرید کشتی نمی شود پس چگونه این رقابت ایرانی ها تا این حد برروی بازار تاثیرمی گذارد؟درست است که در دنیا حمل و نقل دریایی به دلیل عدم به صرفه بودن سرمایه گذاری در این بخش فلج است اما در ایران این مساله کاملا برعکس است. کشتی که 5 سال پیش می توانستید با 100 میلیون دلار خریداری کنید امروز همان مدل را با 30 میلیون دلار خریداری میکنید. اما وقتی یک کشتی به ایران بیاید به دلیل بالابودن میزان دستمزد، می توانند ظرف مدت دو تا سه سال پول کشتی را در بیاورند. بنابراین استقبال بالایی از حضور در ایران وجود دارد منتهی موانعی چون بحث بیمه وجود دارد که اگر دولتمردان در جهت رفع آنها بر بیایند قطعا مشکلات کمبود کشتی برطرف خواهد شد.
مگر مشکل بیمه کشتی ها حل نشده است؟چرا حل شده اما هنوز مشکلاتی کوچکی وجود دارد.به هرحال در حال حاضر حدود 90 درصد بیمه بدنه های دنیا در اختیار آمریکا و انگلیس است و همین امر مشکلاتی ایجاد می کند.در چنین شرایطی با توجه به اینکه ورود کشتی به ایران برای خارجی ها بسیار بصرفه است باید یک مدیریت مشترک داخلی و خارجی ضعف های موجود را برطرف کنند.و دراینصورت مطمئنا خارجی ها از آمدن به ایران حتی در شرایط فعلی هم استقبال خواهند کرد. متاسفانه آنچیزی که در داخل هست رقابت های بی جاست. هنوز سیستم دولتی قانع نشده از بخش خصوصی کشتی اجاره کند و سعی دارد خودش مشکل را حل کند که قطعا این روش نتیجه مطلوبی در پی نخواهد داشت.البته بخش خصوصی دنبال گرفتن کار در دست خود نیست ما انتظار داریم دولت یک سیاست واحد تعریف کند و تا هر اندازه ای که به بخش خصوصی اختیار می دهند ما قدم برداریم. اما به هرحال اختیار بخش خصوصی مشخص شود.
به نظر شما دولت تمایلی به همراهی با بخش خصوصی ندارد؟
یکی از ابزارهایی که دشمن در مقابل ایران دارد ضعف ایرانی ها در خصوص این نکته است که ما عادت کرده ایم هر کدام فقط خودمان را ببینیم. اگر سنگی روی زمین ما می اندازند ما هر کدام به تنهایی سعی بر حل آنها داریم در حالیکه اگر با اتحاد و وحدت هر کدام یک اهرم زیر آن بیندازیم به راحتی می شود آن را حرکت داد و از سر راه برداشت اما دشمن می داند تا سنگی بیندازد یک نفر تا راهکار کنار زدن آن را پیدا کند زمان می برد و آنها در آنزمان به مقصد خودشان می رسند در صورتیکه اگر وحدت میان ما وجود داشته باشد در همین شرایط هم بهترین کارهارا می شود انجام داد.

آقای خسروجردی بخش خصوصی به دستور چه مقام دولتی به سمت خرید کشتی سوق پیدا کرد؟
آقای رستم قاسمی وزیر محترم نفت در یک جلسه صراحتا به ما اعلام کردند که بروید و کشتی بخرید و هر جا به دستور استفاده از این کشتی ها عمل نکردند بگویید بنده سریع مشکل را حل می کنم. شما با خیال راحت بروید وکشتی بخرید مطمئن باشید سیستم ما آنها را از شما اجاره خواهند کرد.
الان این اتفاق افتاده است؟
نه به هیج وجه؛ ما پیغام فرستادیم به آقای وزیر که کار ترمز شده است. شما اخیرا یک مطلب در مورد پتروشیمی بندر امام و سوزاندن گاز مایع به مدت یکماه در این پتروشیمی نوشتید در حالیکه ما همان زمانی که سوزاندن گاز شروع شده بود به شرکت ملی صنایع پتروشیمی نامه نوشته بودیم که کشتی داریم. هر روز هم که پیگیری می کردیم جواب نامه چه شد می گفتند در کارتابل معاون وزیراست. ولی وقتی شما گزارش را نوشتید ما را دعوت کردند و گفتند قضیه این گزارش چیست و وقتی پیگیر نامه شدند آن را از بایگانی بیرون کشیدند در حالیکه در هر روز پیگیری ما می گفتند در دفتر آقای بیات است. اما در طول این یکماه که گاز را می سوزاندند حاضر نشدند این محصول را به صورت اعتباری به بخش خصوصی بدهد و یا کشتی ما را اجاره کنند.
مسوولان پتروشیمی علت عدم اجاره کشتی از شما برای حمل پروپان را شرایط ویژه حمل این نوع گاز اعلام می کنند. آیا کشتی هایی که شما وارد کرده اید امکان حمل پروپان را داشتند؟باید این سوال را از مسوولان دولتی بپرسیم که آیا آنها از ما سوال کردند که کشتی ما مناسب است یا خیر؟ خواستند که ما شناور را برای آنها بفرستیم و بعد متوجه شدند که کشتی به دردشان نمی خورد؟ وقتی ما در نامه نوشته ایم که هم امکان حمل گاز، پروپان،بوتان و اتیلن را داریم آیا یک بار تقاضای کارشناسی کشتی را داشتند؟ تنها اتفاق این است که شناورهایی که ما مذاکره می کنیم آنها سعی می کنند آن را برای خودشان بخرند و فقط قیمت را بالا می برند.
اشاره ای داشتید به این نکته که اکثر تولیدات محصولات پتروشیمی ما استانداردهای روز اروپا را ندارند. کدام یک از محصولات پتروشیمی ما استانداردهای روز اروپا را ندارند؟استانداردها دو گونه است، نخست استانداردی که می گوید اگر از این کالا استفاده شود این مشکلات را دارد؛ مثلا تصور کنید بنزین با نیم درصد سولفور اگر مصرف شود خیلی خسارت زا نیست و برای 90 درصد دنیا قابل قبول است و اگر از نیم درصد به 2 درصد افزایش یابد خارج از استاندارد است.اما اگر یک استاندارد تعریف شود و بگویند باید این میزان به صفربرسد؛ این امر به این معنی است اکه اگر بنزین زیر نیم درصد سولفور داشته باشد استاندارد است اما استاندارد یک کشور یا یک منطقه را ندارد. در ایران سطح انتظار در حدی تعریف شده که کالای استاندارد ما برای آنجا استاندارد نباشد.
گاهی نباید دنبال بعضی چیزها بدویم، اگر موقعی تمام بازار استاندارد خاصی مورد نظر داشت باید به آن دست یابیم اما اگر این استاندارد تنها مختص اروپا بود لزومی ندارد دنبال اروپا بدویم؛ باید کالاهایمان استانداردهای بین المللی داشته باشند و در حد قابل قبول باشد.
الان محصولات پتروشیمی ایران استانداردهای لازم را دارند؟
خیلی از کالاها دارای استاندارد بین المللی است. اما اروپا برای کنترل وارداتش استانداردها را در هر بخش به شکلی تعریف کرده است که هر کسی نتواند کالاهای خود را به آنجا انتقال دهد.ما هم برای خیلی از کالاهایمان باید این اراده را داشته باشیم که استانداردها را بالا ببریم، چرا که امروز اروپا برای واردات استانداردهای خود را بالا برده و ممکن است در سالهای آینده کشورهای دیگر نیز استانداردهای خود را بالا ببرند. ممکن است رقبای ما در قطر استانداردهای تولیدات خود را به شکلی بالا ببرند که ما بازار رقابت را به همین دلیل از دست بدهیم. ما باید از باب رقابت این کار را بکنیم نه اینکه از این بابت که محصولات ما دارای استانداردهای بین المللی نیست، اما به هرحال نباید فراموش کرد که ما استانداردهای خاصی که برای کنترل واردات در نظر می گیرند را کم داریم.
وضعیت صادرات فراورده های نفت،گاز و پتروشیمی در سالجاری چگونه خواهد بود؟
صادرات فراورده های نفت، گاز و پتروشیمی امسال اگرچه از نظر حجمی برابر با سال گذشته خواهد بود اما از نظر درآمدناشی از صادرات قطعا با کاهش 15 تا 20 درصدی نسبت به سال گذشته مواجه خواهیم شد.
اگر مشابه میزان سال گذشته صادرات داریم پس چرا کاهش 15 تا 20 درصدی درآمدها پیش بینی می شود؟
در یک مقطعی صادرکنندگان تولیدات خود رابه علت تغییر نرخ ارز محصولات را به قیمت پایین صادرکردند و به همین دلیل درآمد کم شده است. اگر یک مقطعی هم صادرات در برخی از محصولات پتروشیمی ممنوع نمی شد از نظر کمی و ارزشی هم می توانستیم مشابه سال گذشته عمل کنیم.
۱۶ اسفند ۱۳۹۱ ۰۱:۲۳
تعداد بازدید : ۱,۲۷۷