یوسف موسایی، کارشناس حوزه انرژی
پس از شروع جنگ اوکراین دولت
آلمان موافقت خود را با احداث یک خط لوله گاز جدید از روسیه لغو کرد و اکنون در حال
برنامهریزی برای واردات گاز طبیعی مایع از کشورهایی مانند قطر و ایالات متحده است.
بلژیک در حال بررسی خروج از انرژی هستهای است، در حالی که ایتالیا هلند و بریتانیا
همگی در تلاش برای نصب نیروگاه بادی هستند. کارخانههای سراسر اروپا اعلام کردهاند
که تولید خود را کاهش خواهند داد و سی و یک کشور در سراسر جهان موافقت کردهاند که
نفت را از ذخایر استراتژیک خود آزاد کنند. جنگ اوکراین بازارها و ژئوپلیتیک انرژی را متلاطم کرده و قیمت نفت و گاز
را به بالاترین سطح خود در نزدیک به یک دهه اخیر رسانده و بسیاری از کشورها را مجبور
کرده تا در تامین انرژی خود تجدید نظر کنند. گزارش آژانس بینالمللی انرژی حکایت از آن دارد که روسیه بزرگترین صادرکننده
نفت جهان به بازارهای جهانی است و گاز طبیعی آن به اقتصاد اروپا کمک میکند . ایالات
متحده، اتحادیه اروپا و دیگران، تحریمهای اقتصادی علیه روسیه وضع کردهاند و اعلام
کردهاند که قصد دارند خود را از سوختهای فسیلی این کشور دور کنند، اما حتی زمانی
که بمبهای روسیه بر اوکراین میبارند، نفت و گاز این کشور به کشورهای غربی که تهاجم
را محکوم کردهاند ادامه مییابد. این اولین بار نیست که جنگ، رهبران جهان را به نگرانی در مورد امنیت انرژی
وادار می کند و نگرانیهای مشابه، زمانی ایجاد شد که روسیه در سال 2008 به گرجستان
حمله کرد و در سال 2014 زمانی که به خاک اوکراین (کریمه) حمله کرد و سپس آن را ضمیمه
کرد.
جذابیت انرژی ارزان روسیه در
گذشته بسیار قوی بود اما این بار ممکن است متفاوت باشد و ثبات در تامین انرژی بیشتر
حائز اهمیت باشد و این جنگ رهبران سیاسی را بر آن داشت تا در برنامههای انرژی خود
تجدید نظر کنند که می تواند تأثیرات عمیقی بر طیف وسیعی از مسائل داشته باشد .در حال حاضر بزرگترین سوال پیش روی رهبران جهان این است
که چگونه وابستگی انرژی خود را به روسیه قطع کنند . ایالات متحده و بریتانیا اولین
کشورهای بزرگی بودند که نفت روسیه را ممنوع کردند اما هیچ کدام به شدت به این واردات
وابسته نیستند و علاوه بر این تأثیر چنین اقداماتی بسیار کم است زیرا روسیه به سادگی
می تواند نفت را به جای دیگری در بازار جهانی هدایت کند . این در حالی است که اقتصاددانان
می گویند که تحریم تنها در صورت مشارکت اتحادیه اروپا کارساز خواهد بود، زیرا یافتن
سریع مشتریان جدید برای نفت و گازی که به اروپا می فرستد برای روسیه دشوار خواهد بود.
اتحادیه اروپا در سال 2019 حدود
40 درصد گاز طبیعی و بیش از یک چهارم نفت و حدود نیمی از زغال سنگ خود را از روسیه
وارد کرد و میزان نفت و گاز روسیه که وارد اروپا می شود از زمان آغاز جنگ در اوکراین
در واقع افزایش یافته است . اروپا تنها در ماه مارس حدود 22 میلیارد یورو (24 میلیارد
دلار) برای نفت و گاز به روسیه فرستاد، اما این میتواند در ماههای آینده تغییر کند،
زیرا کشورها برنامههایی را برای تنوع بخشیدن به منابع انرژی خود و کاهش جریان نفت
و گاز روسیه اجرا میکنند، به عنوان مثال، لهستان اعلام کرده است که تمام واردات نفت
گاز و زغال سنگ روسیه را تا پایان سال جاری ممنوع خواهد کرد و آلمان و اتریش در حال
ایجاد زمینه برای سهمیه بندی گاز طبیعی هستند.
لذا کمیسیون اروپا برنامههایی را برای کاهش حدود دو سوم واردات گاز روسیه تا پایان
سال منتشر کرده است و این استراتژی عمدتاً متکی بر افزایش واردات گاز طبیعی از خارج
است و مشخص نیست که آیا کشورهای جداگانه در اروپا از این طرح پیروی خواهند کرد یا خیر.
جو بایدن، رئیس جمهور ایالات
متحده متعهد شد که گاز طبیعی مایع بیشتری را به اروپا بفرستد و آلمان قبلاً قراردادی
را برای واردات این محصول از قطر امضا کرده است و مقامات اروپایی همچنین در حال مذاکره
با ژاپن و کره جنوبی در مورد هدایت مجدد گاز طبیعی مایع هستند که در غیر این صورت به
این دو کشور میرسد و طرح کمیسیون به دنبال جایگزینی 101.5 میلیارد متر مکعب گاز روسیه
تا پایان سال است. این طرح نشان میدهد که افزایش واردات به اروپا از سایر کشورها میتواند
تقریباً 60 درصد از این کاهش را به خود اختصاص دهد و 33 درصد دیگر از تولید انرژیهای
تجدیدپذیر جدید و اقدامات حفاظتی حاصل میشود. اروپا به مجموعهای از گزینهها برای جایگزینی گاز روسیه و حفظ امنیت انرژی
در کوتاهمدت نیاز دارد همچنین افزایش واردات گاز طبیعی به اروپا و افزایش استفاده
از نیروگاه های زغال سنگ برای اطمینان از روشن ماندن چراغ ها و گرم ماندن خانهها در
زمستان آینده است و سرعت بخشیدن به پروژههای انرژی پاک میتواند گزینههای مناسبی
برای عبور از این بحران باشد .
بحران انرژی به ویژه در آلمان
حاد است که تقریباً نیمی از گاز طبیعی و زغال سنگ و بیش از یک سوم نفت خود را به روسیه
متکی است و چالش فوری آلمان کاهش وابستگی به گاز طبیعی در بخش تولید برق است که با
خروج این کشور از انرژی هستهای پیچیدهتر میشود و سه نیروگاه هستهای این کشور قرار
است در سال جاری تعطیل شوند. اما کارشناسان بر این باور هستند که آلمان می تواند زمستان آینده را بدون
انرژی روسیه زنده بماند اما تنها با تلاشهای شدید برای جایگزینی گاز روسیه با واردات
از کشورهای دیگر و این در حالی است که نیروگاههای زغالسنگ را افزایش میدهند و صرفهجویی
در مقیاس بزرگ و بهرهوری انرژی را ارتقا میدهند و البته این صرفه جویی باعث کندی
رشد صنایع سنگین در کشور می شود. اگرچه اروپا در چند سال آینده روزهای سختی تجربه می کند، اما این اتفاقات
میتواند تأثیرات بلندمدت سودمندی بر سیاست انرژی و انتشار گازهای گلخانهای در اروپا
داشته باشد و در بلندمدت دولت آلمان سهم منابع انرژی تجدیدپذیر در بخش برق را از حدود
40 درصد امروز به 100 درصد تا سال 2035 افزایش دهد یعنی پنج سال زودتر از برنامهریزی
انجام شده است.
تصویر انرژی در سطح جهانی کمتر
واضح است. زمانی که قیمت نفت و گاز درگذشته افزایش یافته است، باعث ایجاد یک سری تغییرات
در جهتهای مخالف شده است مصرفکنندگان تمایل دارند کمتر وسایل نقلیه را رانندگی کنند
و نسخههای کم مصرفتری خریداری کنند در حالی که شرکتها و کشورها در زیرساختهای
نفت و گاز در سراسر جهان سرمایهگذاری کردند و برای افزایش تولید اما بحران کنونی ممکن
است واکنش مشابهی را ایجاد نکند.
امروزه شاهد آن هستیم که سرمایهگذاریهای شرکتهای بزرگ نفت و گاز در تولید سوختهای
فسیلی بسیار کم شده است ورهبران جهانی در چند سال گذشته بر نیاز به کربن زدایی تاکید
کردهاند و شرکتها اکنون نسبت به غرق کردن سرمایههای خود در داراییهایی که ممکن
است به دلیل افزایش سیاستهای اقلیمی در آینده مختل شوند محتاط هستند و همچنین بازارهای
جهانی ترسیده است، که این خود ریسک سرمایه گذاری را بالا می برد .اگرچه جنگ در اوکراین احتمالاً دور شدن اروپا از سوختهای
فسیلی را تسریع میکند اما میتواند انتقال انرژی پاک و انتشار گازهای گلخانهای را
در سایر نقاط جهان کاهش دهد و در صورتی که اروپا به طور موثر بازار بین المللی گاز
طبیعی مایع را در دست بگیرد به ویژه آسیای جنوب شرقی می تواند به سمت زغال سنگ بازگردد
و سپس خود روسیه است که تقریباً پنج درصد از انتشار جهانی را در سال 2020 به خود اختصاص
داده است و بعید است در غیاب تعامل سیاسی و اقتصادی بین المللی با کربن زدایی به جلو
حرکت کند.
بحث در مورد آینده انرژی و به
طور دقیقتر در مورد راههای تولید و استفاده از آن توسط انسان تفاوت زیادی با خیال
پردازی در مورد هوش مصنوعی ندارد و آنچه به طور بالقوه ممکن است با آنچه واقعاً مورد
نیاز است اشتباه گرفته می شود در حالی که واقعیت به هر حال مطابق با پویایی غیرقابل
پیش بینی خود توسعه می یابد. سرمایهگذاریهای سیستمی در بخش انرژی با آگاهی از این موضوع دنبال میشوند
که استهلاک کامل آنها تقریباً 40 تا 60 سال طول میکشد همانطور که معمولاً در مورد
نیروگاههای زغال سنگ و هستهای اتفاق میافتد. دیدگاه متفاوتی نسبت به سرعت تغییرات در توسعه انرژیهای نو است . گزارش
سال 2016 آژانس بین المللی انرژی در مورد لهستان نشان می دهد که 62 درصد از ظرفیت تولید
مبتنی بر زغال سنگ در این کشور بیش از 30 سال قدمت دارد و 13 درصد دیگر بین 26 تا
30 سال سن دارد. از کار انداختن این نیروگاهها بسیار سخت است، زیرا آنها می توانند سال های سال کار کنند اما راندمان
آنها 20 درصد کمتر از نیروگاه های جدید است، همچنین نسبت به جایگزین های مدرن مبتنی
بر انرژی های پاک گازهای گلخانهای بیشتری منتشر می کنند و این گزارش نشان میدهد با
توجه به شرایط کنونی بازار انرژی کشورها نمیتوانند به سرعت سوختهای فسیلی کنار بگذارند. تصمیماتی که این کشورها در خصوص انرژی درسال های
گذشته گرفته اند قابل لغو نیستند اما برای مدت طولانی آینده را شکل خواهند داد و تصمیماتی
که امروز گرفته میشود تأثیر بیشتری خواهد داشت زیرا در این مورد فقط به زمان کاهش
برگشت سرمایه گذاریها در بازارانرژی نگاه نمی شود بلکه سرعت تغییر از انرژیهای فسیلی
به انرژیهای نو نیز بررسی می شود.
وی عنوان کرد: یکی از جنبههای
سیاست انرژی در حال حاضر و آینده حفاظت از محیط زیست است یک چالش استراتژیک برای همه
بشریت به شمار می آید حفظ افزایش دمای جهانی در سطح ایمن به این معنی که اثرات افزایش
دما یعنی تحولات آب و هوایی مخرب مانند ذوب شدن پوشش یخها، تهدیدی برای محیط زیست
خواهد بود.
موسایی خاطرنشان کرد: انرژی،
اقتصاد آینده را تعیین خواهد کرد و همچنین برای حفظ زیرساختهای تمدن ما سرمایه گذاری
در سطح 90 تریلیون دلار تا سال 2030 مورد نیاز است چون این حجم از سرمایه گذاری نیازمند
برنامه ریزی دقیق تمامی کشورها است اکنون زمان تصمیم گیری در مورد یک مدل توسعه جدید
سازگار با اهداف زیست محیطی و اقلیمی است.
وی مطرح کرد: مهمتر از همه چنین
مدلی واقعا جواب خواهد داد زیرا نه تنها به جلوگیری از فاجعه زیست محیطی کمک می کند
بلکه محرک اقتصادی نیز است و همچنین 65 میلیون شغل جدید ایجاد می کند و به ما امکان
می دهد از آلودگی محیط زیستی جلوگیری کنیم.
وی ادامه داد: اینکه این مدل
جواب میدهد یا نه باید گفت به نظر می رسد موضوع کاملاً روشن است ما دانش علمی در مورد
اثرات تجزیه و تحلیلهای اقتصادی و تکنولوژیکی را داریم که نشان می دهد نه تنها یک
جایگزین کارآمد از نظر فناوری برای مدل انرژی موجود وجود دارد بلکه این جایگزین از
نظر اقتصادی نیز سودآور است، بنابراین باید مشخص باشد که چه تصمیماتی باید اتخاذ شود.
وی اظهار داشت: به نظر می رسد
که حتی کشورهای وابسته به سوختهای فسیلی نیز در حال دور شدن از آن هستند زیرا تعداد
فزایندهای از مشتریان به ویژه شرکتهای بزرگ به برق از منابع پاک نیاز دارند و کشورها
متعددی اعلام کردهاند که سیاست استفاده از سوختهای فسیلی را در دستور کار خود قراردادهاند.
موسایی مطرح کرد: همه اینها
تنها یک دلیل اصلی دارد چون روسای شرکتهای بزرگ به این نتیجه رسیدهاند که هزینههای
تولید انرژی ناشی از انرژیهای تجدیدپذیر سریعتر از آنچه تحلیلگران سالها پیش تصور
می کردند در حال کاهش است و در نتیجه، ظرفیتهای جدیدی در این بخش در سالهای پیش رو
بیشتر می شود.
به گفته وی؛ در دنیای امروز،
حتی مدیران شرکتهای بزرگ نیز قادر به تغییر روندهای فناوری و سرمایه با سیاست خود
نیستند سرمایه در هر جایی که شانس دستیابی به بالاترین نرخ های انباشت را داشته باشد
جریان می یابد و در مورد انرژی انتخاب ساده بین مدلهای تکنولوژیکی موجود برای تولید
و توزیع انرژی نیست، بلکه روند سرمایه گذاریها به سمت تولید و توزیع انرژیهای پاک
است.
وی بان داشت: در سرمایه گذاریهای
جدید چشم انداز جهانی این است که در آن انرژی در یک سیستم پراکنده تولید می شود جایی
که به لطف منابع جدید همه می توانند هم تولید کننده و هم مصرف کننده انرژی باشند در
حالی که یک شبکه اطلاعاتی هوشمند امکان ادغام این پیوندهای خرد را در یک زنجیره فراهم
می کند.
موسایی تاکید کرد: اگر تغییرات
تکنولوژیکی و دگرگونی سیستم انرژی و لجستیک به ظهور یک سیستم یکپاچه انرژی جهانی منجر
شود در نتیجه می توان به راحتی تصور کرد که شبکه انرژی و لجستیک آینده همانطورکه پیش
بینی می شود ساختار فیزیکی پراکندهای خواهد داشت این منابع مبتنی بر تولید انرژی سیستمیک
هستند.
وی در پایان اظهار داشت: همانطور
که ما از اینترنت اجتناب نکردهایم نمی توانیم از تحول تولید و لجستیک انرژی نیز اجتناب
کنیم و در مدلهای جدید تولید پراکنده انرژی تا حد زیادی امکان کنترل سیستم یکپارچه
را خواهیم داشت و آنگاه استراتژی انرژیهای پاک برای همه امکان تحقق دارد .