در دموکراسیها، دولتها برای جلب آرای مردم در انتخابات آتی و استمرار حکومت حزب برنده، غالبا تلاش میکنند تا اعتماد حداکثری رأیدهندگان را جلب کنند. آنها با تمام توان میکوشند در مقابل خطرات و بحرانهای احتمالی تا آنجا که ممکن است، تدابیری از پیش اندیشیده باشند. دموکراسی، بیغلط و بیعیب نیست اما چون رأی مردم در آن محترم و مهم است، حکومت به ناچار راحتی، آسایش و آرامش رأیدهندگان و مهمتر از آن مالیاتدهندگان را تامین میکند. باید گفت سبک و سیاق حکومت مردمسالارانه، ضریب خطای کمتری نسبت به اشکال دیگر دارد، یا اگر خطایی اتفاق افتاد جبران آن، هزینههای ملی و سنگین تولید نمیکند. این مقدمه را به عرض رساندم تا درباره گزاره نادرست «زمستان سخت اروپا در راه است»، چند نکته بگویم.
۱-کشورهایی که درگیر ماجرای کمبود سوخت در زمستان پیشرو هستند، عمدتا کشورهای دموکراتیک بهشمار میآیند و براساس همان قاعده مالیات – حقوق شهروندی – صندوقهای رأی، دولتهایشان ناچار هستند پاسخگوی کمبودها و بحرانهای پیشرو باشند و تلاش کنند تا بهترین راهحلها را پیدا کنند. در میان همین دولتها، سیاستمداران فاسد، پوپولیست و دروغگو هم کم نیستند، اما با وجود مطبوعات آزاد، به زودی دست آنها رو میشود و از گردونه بیرون میافتند.
از سالها پیش اسپانیا، حساب خود را از بقیه کشورهای اروپایی در تامین سوخت جدا کرد و دو شرکت بزرگ نفتیاش سپسا و رپسول با اکتشاف، حفاری و احداث پالایشگاه در الجزایر، تامین گاز، نفت و بنزین اسپانیا را در حاشیه امنی قرار دادند. ناگفته پیداست الجزایر هم از این قرارداد سودی به کمال میبرد و با داشتن مشتری مطمئن و «پای کار» مشغول توسعه میادین نفتی و گازی خود و افزایش صادرات آنها به اروپاست تا در آیندهای نزدیک بهصورت یکی از تامینکنندگان مهم مطرح شود.
صحراهای الجزایر سالیانه سههزار ساعت آفتاب دارند. اروپاییها به این ظرفیت مهم در نزدیکی قاره بارانخیز و ابری خود، توجه ویژهای کردهاند. این روزها خبرهایی از راهاندازی پروژهای عظیم در الجزایر شنیده میشود که هدفش تولید یک گیگاوات برق است. احتمالا اروپاییها با سرمایهگذاری و مشارکت در این پروژه، بخشی از انرژی پاک و ارزان تولیدشده را به خانههای شهروندان خود خواهند برد.
فرانسویها روی پالایشگاههای هیدروژنی متمرکز شدهاند و امیدوارند تا چند سال دیگر بتوانند سوخت هیدروژنی برای مصارف تجاری و روزمره تولید کنند. این به معنی بینیازی قریبالوقوع بسیاری از کشورهای جهان از بنزین است. احتمالا کشورهای دیگر اروپا هم بیکار ننشستهاند و برای تامین سوخت خود و غلبه شهروندانشان بر «زمستان سخت اروپا»، چارههایی اندیشیدهاند. چنانکه آلمان با چند تولیدکننده نفت و گاز قراردادهایی منعقد کرده و اسپانیا هم اعلام کرده، ذخایر نفتی و گازی بهحد کافی در اختیار دارد. پس «زمستان سخت» احتمالا بسیار آسانتر از تصور ما خواهد شد، فقط ما فرصتهایمان را سوزاندهایم.
۲- تدبیر و پیشگیری از بحران، وظیفه دولتهاست. امن نگهداشتن جامعه تنها به معنی دستگیری دزد، راهزن و قاچاقچی نیست. ایجاد امنیت غذایی، دارویی و سوخت از اهم وظایف دولتهاست. معمولا در این سه امر مهم، دستگاههای مسئول با دقتنظر وضعیت مصرف، انبارهای موجودی و وضعیت جهانی را زیرنظر دارند. حکومتگری مانند اداره خانه نیست که وقتی مایحتاج کم شود، از فروشگاه محله بتوانیم آنها را خریداری کنیم. داروهایی که برای بسیاری از بیماریها، جنبه حیاتی دارند -مانند آنتیبیوتیکها- چیزی نیستند که مسئولان دفعتا متوجه کمبود آن بشوند. علیالقاعده و منطقا دستگاههای مسئول باید بهطور دائمی مشغول پایش میزان مصرف، نیازمندیهای فصلی، موجودی انبارها و حجم تولید و واردات باشند. مرگ و زندگی هزاران ایرانی از کوچک و بزرگ به عمل همین سازمانها وابسته است. در آستانه فصل سرماخوردگی، هر کسی میداند که مصرف آنتیبیوتیک از فصول دیگر بیشتر خواهد شد، چطور ممکن است دستگاهمسئول متوجه وظیفه ذاتی و الزامیاش در تامین مداوم و بیوقفه داروها نباشد؟ با توجه به قدمت و عملکرد گذشته وزارتخانه و سازمانهای متولی دارو و درمان در ایران، نمیتوان باور کرد سازوکار سازمانی برای پیشبینی بحرانهای دارویی یا پایش وضعیت داروی کشور اساسا وجود نداشته باشد. میماند دو احتمال دیگر: ۱- نابلدی و ناپختگی مدیران فعلی بهداشت و دارو و درمان ۲- برنامهای برای افزایش قیمت دارو و دیگر محصولات موردنیاز درمان مردم طراحی شده است.
نیوشا طبیبی گیلانی | نویسنده و مستندساز