امکان نقش‌آفرینی تازه ایران در معادلات جهانی گاز

امکان نقش‌آفرینی تازه ایران در معادلات جهانی گاز

آیا ایران می‌تواند رقمی نزدیک به ۷۰میلیون مترمکعب گاز طبیعی در روز در مرزهای شمال غربی برای ارسال به اروپا یا هر نقطه مشابهی کمتر از ۴۵ روز آینده تحویل دهد؟ پاسخ قطعا آری است.
در این یادداشت قصد داریم تبیین کنیم که پاسخ آری به سوال فوق صحیح است. برای توضیح این پاسخ در ابتدا به دو نمونه مشابه اشاره می‌کنیم؛ آن‌هم در شرایطی که ایجاد یک پتانسیل جدید برای تحویل گاز طبیعی در کوتاه‌مدت به دو ویژگی مهم نیاز دارد: یکی گشایش‌های تحریمی، و دیگری عزم داخلی برای حمایت از صادرات. به عبارت ساده‌تر امکان تامین بخش مهمی از گاز موردنیاز اروپا در صورتی که تحریم‌ها اندکی تعدیل شود وجود دارد؛ آن‌ هم در شرایطی که امکان انتقال آن از ترکیه به پیگیری اروپایی‌ها نیاز داشته و اهالی قاره سبز خود بهتر می‌دانند زمستان امسال آن‌ها چقدر سرد است.

دو نمونه مشابه
هر زمان احتمال گشایش‌های بین‌المللی در حوزه تحریم‌ها مطرح شده، حوزه انرژی در داخل خود را برای یک جهش بزرگ تولیدی آماده کرده است. مثلا در نخستین ماه از سال ۲۰۱۷ و با اجرای توافق برجام، صادرات نفت ایران به ۳/ ۲میلیون بشکه در روز رسید. این درحالی بود که در اوج تحریم‌ها در سال ۲۰۱۳، صادرات نفت ایران روزانه ۹۸۰هزار بشکه در روز اعلام شده که نشان‌دهنده افزایش ۱۳۷درصدی صادرات نفت ایران با اجرای برجام بود. این مثال نفتی مصداق عینی در حوزه گازی هم خواهد داشت؛ آن‌ هم در شرایطی که برنامه‌ریزی برای افزایش ۵۰۰میلیون‌مترمکعبی تولید گاز طبیعی انجام گرفته و فعالیت‌های اجرایی آن نیز آغاز شده است. بهتر است غربی‌ها بدانند حرکت‌های انفجاری در فعالیت‌های اجرایی در حوزه نفت و گاز در ایران مسبوق به سابقه است و چنین رویکردی باز هم تکرارپذیر است.

قانون هدفمندکردن یارانه‌ها ۱۵ دی‌ماه سال ۸۸ مصوب شد، یعنی زمانی که تنش‌های سیاسی و اجتماعی سال ۸۸ هنوز به صورت کامل و جامع برطرف نشده بود. به عبارت دقیق‌تر اوج تنش‌های اجتماعی و سیاسی در سال‌های اخیر دقیقا زمان بررسی لایحه هدفمندکردن یارانه‌ها بود که بزرگ‌ترین مدیریت مصرف تاریخ ایران در حوزه حامل‌های انرژی را شامل شد؛ آن‌ هم در شرایطی که مردم نیز همراهی کردند. نکته بسیار مهمی که هم‌اکنون نیز قابل بازتعریف است و با کاهش مصرف گاز طبیعی توسط خانوار، این پتانسیل وجود دارد که نه‌تنها نیاز واحدهای صنعتی به گاز طبیعی مرتفع شود بلکه مازاد آن صادر شده و البته به شرطی که شاهد بازتوزیع منافع آن باشیم.
واقعیت آن است که مصرف گاز طبیعی خانوار در ایران ۶برابر میانگین مصرف دنیاست؛ به طوری که میزان مصرف گاز در ایران تقریبا با ۱۲ کشور ثروتمند اروپا برابری می‌کند. شایان ذکر است مصرف ۷۲درصد تولید گاز کشور در بخش خانگی و تجاری است و ‌مصرف گاز طبیعی به‌ویژه در بخش خانگی و تجاری با افزایش برودت و سرمای هوا در کشور در ۲۰ آذر‌ به ۶۰۷میلیون مترمکعب رسید که ممکن است این رقم باز هم افزایش یابد. شایان ذکر است ۷۵درصد از مردم برای گرم نگه داشتن فضا از بخاری استفاده می‌کنند. همچنین ۵۰درصد گاز را ۲۵درصد مشترکان و ۵۰درصد دیگر را ۷۵درصد مشترکان مصرف می‌کنند.

تجربه هدفمندی یارانه‌ها در سال ۸۸ نشان داد اگر در حوزه اصلاحات اقتصادی مردم را به صورت واقعی به یاری گرفته و آنها را در عواید آن مشارکت دهیم، نه تنها به کمک بدنه تصمیم‌سازی و اجرایی دولت می‌آیند بلکه خود پیش‌قدم برای مدیریت مصرف خواهند بود. بارها و بارها از اهمیت اوراق گواهی صرفه‌جویی سخن به میان آمد. تمامی زیرساخت‌های موردنیاز آن در بورس انرژی فراهم است و اجرایی شدن ایده‌های فوق یعنی صرفه‌جویی مردم در شرایطی که بهای میزان صرفه‌جویی‌شده مستقیما به مردم تعلق بگیرد قطعا مورد توجه قرار می‌گیرد. حال در شرایطی که ۷۵درصد از گرمایش با بخاری گازی انجام می‌شود که راندمان بسیار پایینی دارد، به موازات آن تولیدات داخلی با کیفیت بسیار بالا در حد اروپا در کشور در حال تولید بوده و جایگزین کردن بخاری‌ها به هیچ عنوان دشوار نیست و این جایگزینی در صورت واقعی شدن قیمت‌ها مزیت اقتصادی برای خانوار دارد.
سه‌ گام اصلی
اگر مصرف گاز خانوار تنها ۱۵درصد نسبت به مصرف ۶۰۰میلیون‌مترمکعبی کاهش یابد، نه تنها ۲۰میلیون مترمکعب برای مصرف داخلی با محوریت نیاز پتروشیمی‌ها آزاد خواهد شد بلکه ۷۰میلیون مترمکعب آن پتانسیل صادرات خواهد شد. واقعیتی که اگرچه دشوار به نظر می‌رسد ولی در سه گام قابل دست‌یابی است؛ رفع تحریم‌های ظالمانه یا حضور اروپایی‌ها به عنوان یک خریدار واقعی با محوریت تحویل از مرزهای شمال‌غربی و پرداخت وجه حاصل از آن؛ گام دوم اجرایی شدن بازار گاز به عنوان بستری برای اجرایی شدن قراردادهای گواهی صرفه‌جویی در بورس انرژی تا گاز صرفه‌جویی‌شده مورد داد و ستد قرار بگیرد و منافع حاصل از آن به مردم پرداخت شود؛ و نهایتا عرضه گسترده و حمایت از خرید بخاری‌های گازی جدید با محوریت کاهش مصرف گاز و البته تامین مالی این معاملات به عنوان گام سوم.

از تحریم‌های غیرانسانی ایالات متحده که بگذریم، احتمال دوم گزینه اول، یعنی حضور اروپایی‌ها در مرزهای ایران برای خرید گاز آنچنان دور از انتظار نیست. مدتی پیش رئیس حزب محافظه‌کار «آلترناتیو برای آلمان» اعلام کرد برای عدم‌وابستگی به انرژی روسیه «باید از ایران گاز بخریم». تینو شروپالا با اشاره به جای خالی انرژی روسیه در اروپا گفت: «برای اینکه تا حد ممکن مستقل باشیم، آلمان باید درباره خرید گاز با ایران مذاکره کند.» همان‌طور که از صحبت‌های این سیاستمدار آلمانی مشخص است کشورهای غربی بهای استقلال انرژی خود را باید به خاورمیانه یا آمریکا بپردازند، عملا گزینه دیگری ندارند و همین موقعیت می‌تواند ایران را در جایگاهی قرار دهد که قدرت چانه‌زنی زیادی داشته ‌باشد. قدم‌های دوم و سوم هم عزم راسخ مدیریتی در داخل کشور می‌طلبد و می‌توان آن را بدون در نظر گرفتن تاثیرات بین‌المللی تبیین و تدوین کرد.

 

محمدحسین بابالو / روزنامه‌نگار

۲۶ آذر ۱۴۰۱ ۰۹:۱۴
دنیای اقتصاد |
تعداد بازدید : ۲۸